خفقان نظام شاهنشاهی در ۱۵ خرداد سال ۴۲ شکسته شد/ حرکت مردم ورامین موج خروشان انقلاب را پایهگذاری کرد
حسین خلیلی از مبارزان انقلابی دیار ۱۵ خرداد ورامین است که همراه با سایر مردم این دیار انقلابی پایههای قیام ۱۵ خرداد را شکل دادند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ورامین، تاریخ انقلاب اسلامی، تاریخ افتخارات ملت ایران است، ملتی که از ابتداییترین روزهای کاشت این بذر پربرکت پا به پای رهبران دینی خود حرکت کردند و در این راه از جان و مال خود گذشتند تا ثمر این انقلاب زمینهسازی ظهور ولی خدا در زمین باشد، افرادی که لحظه لحظه زندگی خود را با فراز و نشیبهای این مسیر گره زدند و اکنون نیز همچنان در راه خدمت به اسلام و انقلاب ایستادهاند.
حاج حسین خلیلی، قهرمان قصه ما از دوران نوجوانی و از اولین جرقههای انقلاب اسلامی وارد مبارزه با رژیم خائن زمان خود شد و همراه با سایر مردم ایران و با اقتدا به امام و مرجعیت در صحنههای حساس حرکت انقلابی ایران حضور داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که در اوج آرامش و ثبات خانوادگی قرار داشت خانه، همسر و دو دختر دو و چهارساله را گذاشت تا مبادا پای دشمنان به آب و خاکش باز شود، و در این راه طعم اسارت را نیز چشید؛ وی عضو دوره سوم شورهای اسلامی شهر و روستای ورامین بوده و اکنون نیز در کسوت مدیرعامل انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان در حال خدمت به هموطنانش است.
به بهانه نزدیک شدن به سالروز قیام خونین 15 خرداد، خبرنگار تسنیم به سراغ این مبارز انقلابی رفته تا ناگفتههای این روز را از از زبان این شاهد عینی بشنویم.
تسنیم: ریشه قیام 15 خرداد سال 42 به کجا برمیگردد؟
خلیلی: ریشه قیام 15 خرداد در اصل به قیام امام حسین (ع) و روز عاشورا برمیگردد، در فروردین 1340 که آیتالله بروجردی رحلت کرد، تعدادی از کسبه و جوانان ورامین در میدان مرکزی ورامین یعنی میدان امام خمینی کنونی جمع شدند، تا برای تشییع پیکر آقای بروجردی به قم بروند، البته هدف این بود که بدانند چه کسی به عنوان مرجع تقلید انتخاب میشود، و اولین مقلدین آقا روحالله شدند و پس از آن نوارهای امام (ره) را گوش میکردند و اطلاعیههای امام را میخواندند و طبیعی بود که میخواستند تمام اعمال خود را به دستور مرجع تقلیدشان انجام دهند.
برای اولین بار در 15 خرداد سال 42 خفقان نظام شاهنشاهی شکسته شد
تسنیم: در سال 42 چه اتفاقی افتاد که باعث قیام مردم شد؟
خلیلی: تحرکات از فروردین سال 40 شروع شد و مسائل مختلفی اتفاق افتاد که به نوبه خود جالب بود، مثلاً در 12 فروردین سال 1340 بعد از اینکه امام خمینی اعلام موجودیت کرد، اعتصاب صنفی معلمان آغاز شد و در روز 12 اردیبهشت همان سال یکی از معلمان به نام دکتر خانعلی به شهادت رسید و آن روز را روز معلم نامیدند و بعد از سالها که انقلاب به پیروزی رسید، استاد مطهری هم در همان روز به شهادت رسید، حتی دو روز قبل از شهادت شهید مطهری روزنامهها روز معلم را اعلام کرده بودند و شهادت ایشان هیجان مردم را بالاتر برد و امروز هم ما این روز را به عنوان روز معلم گرامی میداریم.
اینگونه حرکتها توانست دولت را تغییر دهد و دولت شاه را که شریف امامی نخستوزیر آن بود را کنار زد و دکتر امینی آمد و نشان داد که معلمها چقدر قدرت دارند؛ این حرکتها تا 15 خرداد سال 42 ادامه داشت و در طول این مدت حادثه فیضیه اتفاق افتاد، در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) در مدرسه فیضیه کشتار رخ داد و حرکت طلبهها که به پیروی از آیتالله خمینی (ره) صورت گرفته بود به طرز فجیعی سرکوب شده و برای اولین بار در 15 خرداد سال 42 خفقان نظام شاهنشاهی شکسته شد و مردم قدرت خودشان را نشان دادند، و همانطور که معلمان با حرکت خود دولت را تغییر دادند اینها هم با دست خالی پایههای نظام 1500 ساله شاهنشاهی را به لرزه درآوردند.
در اینباره چند شهر حرف اول را میزدند، شهرهایی مانند تهران، قم و مشهد هم حرکتهایی داشتند، اما حرکت مردم دشت ورامین استثناء شد، چرا که آنها حرکتی را آغاز کردند و با یک کشتار تمام شد، اما در ورامین از سه نقطه سه حرکت انجام شد و این سه حرکت به هم پیوست و آن رود خروشانی شد که تا باقرآباد ادامه پیدا کرد که این سه نقطه شامل ورامین، پیشوا و محمدآبادِ عربها بودند.
اولین دستاورد روز 15 خرداد آزاد کردن زندانیها بود
تسنیم: اولین حرکت از کجا شکل گرفت؟
خلیلی: اولین حرکت از ساعت 8 صبح که خبرآمد آقا را دستگیر کردند در ورامین شروع شد و هیجان مردم بیشتر شد تا ساعت 11 که یک موتورسواری از تهران آمد و گفت حرکت تهران سرکوب شد، در ساعت 11 عدهای دستگیر شدند با این عنوان که شما چرا خبر دستگیری آیتالله خمینی را پخش کردید، مردم بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد خاتمالانبیاء دستهجمعی به سمت شهربانی حرکت کردند.
جالب اینکه دو حرکت سال40 معلمان و سال 42 در خیابان شاه یعنی طالقانی فعلی صورت گرفت و در همان خیابان هم دو اداره شهربانی و آموزش و پرورش یا فرهنگ سابق بود، در همانجا مردم گفتند باید زندانیهای ما را آزاد کنید و به ناچار هم شهربانی این کار را انجام داد، چون تعداد مردم زیاد بود و نمیتوانستند مقابله کنند و میدانستند ممکن است کار به درازا بکشد، از اینرو میخواستند موقتاً مردم را ساکت کنند.
مردم اولین دستاورد را به دست آوردند و وقتی به خانه رفتند با آمادگی کامل رفتند، طوری که وقتی ما ساعت 3 بعدازظهر به میدان برگشتیم دیدیم مغازهها بسته است و به یاد دارم که مغازههایی که جنسهای خراب شدنی داشتند مانند بستنیفروشها قالبهای بستنی را بیرون گذاشته بودند، ولی مغازه را بسته بودند، یعنی عملاً همراهی جدی با این حرکت داشتند.
شهربانی ورامین هیچ استقامتی در مقابل مردم نکرد
تسنیم: مردم پیشوا چگونه و در کجا به مردم ورامین ملحق شدند؟
خلیلی: حدود ساعت 3 خبر دادند که عدهای از امامزاده جعفر (ع) یعنی پیشوای فعلی و از جاده روستای قلعهسین به سمت ورامین در حرکت هستند و ما هم به همراه مردم ورامین به استقبال آنها رفتیم و در میدان رازی فعلی این دو گروه به هم پیوستند؛ تا اینجا تعداد زیاد نبود یعنی در کل حدود 50 نفر از پیشوا و 50 نفر هم از ورامین بودند، ولی بعد از آن مردم کم کم به اینها پیوستند تا هنگامی که این جمعیت به میدان مرکزی رسیدند و به خاطر دارم که پاسبانی که در میدان پست میداد داخل مغازهای رفت و در را به روی خود بست و شهربانی هم هیچ استقامتی نکرد؛ البته مردم هم به سمت شهربانی نرفتند.
به میدان که رسیدیم امام جماعت موقت مسجد خاتم الانبیاء (ع) و بزرگ خانواده احمدی، شعار یا حسین (ع) سر داد که این شعار یادآور روز عاشورا بود، چراکه همیشه ایشان روز عاشورا وقتی که همه مردم جمع میشدند شعار یا حسین سر میداد و این شعار را آن روز سرداد و این در حالی بود که تنها سه روز از عاشورا گذشته بود و مردم هنوز لباس سیاه به تن داشتند و مردم آمادگی داشتند، در واقع این حرکت هم عاشورایی بود و دفاع از مظلوم در برابر ظالم و اعتراض منطقی که چرا رهبر ما را دستگیر کردید.
در این زمان دیگر مردم قابل شمارش نبود و جمعیت به طور غیررسمی و خودجوش سازماندهیهایی هم انجام میشد، مثلاً عدهای رفتند برای این جمعیت خواروبار تهیه کنند، و عدهای نیز مانع حرکت زنان، کودکان، و پیرمردها شدند، چراکه قرار بود40 کیلومتر راهپیمایی انجام دهند و معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد، قرار بود تا تهران بروند و آنقدر استقامت کنند که امام را آزاد کنند.
حرکت مردم محمدآباد نیز به تنهایی عظمت داشت
تسنیم: لطفاً چگونگی حرکت مردم محمدآباد را شرح دهید؟
خلیلی: مردم محمدآباد از طریق آقای سید مرتضی طباطبایی رفیعی که در همان روز به شهادت رسید و معتمد و بزرگ مردم بود؛ با قم در ارتباط بودند؛ آقای طباطبایی در حادثه فیضیه حضور داشت دستش شکسته بود و در آن روز هنوز به گردنش آویزان بود، وقتی از جریان دستگیری امام با خبر شد در مسجد اذان گفت.
ما یک سنت قدیمی در ورامین داریم که چنانچه مشکلی پیش میآمد، اذان میگفتند، در همان روز هم، چنین اتفاقی میافتد و اذان میگویند و مردم هم جمع میشوند و میگویند برویم قم چون امام را در قم دستگیر کرده بودند و نمیدانستند که امام را از قم به تهران آوردهاند.
آنها میگویند امامزاده جعفر که پاسگاه دارد و ما را دستگیر میکنند و اگر بیاییم ورامین آنجا هم شهربانی دارد؛ بنابراین از راههای روستایی که در واقع بیراهه بوده مانند روستای بوالارض و سوره و قلعهسین میآیند و وارد ورامین نمیشوند.
در بین راه خبر دار میشوند که مردم ورامین و پیشوا رفتهاند، بنابراین سوار ماشین میشوند و خود را به دو گروه دیگر میرسانند و در اینجا سه حرکت با هم تلفیق میشود و یک حرکت بزرگتر را شکل میدهد و در نهایت فجایع پل باقرآباد اتفاق افتاد.
البته اگر دو حرکت امامزاده جعفر و ورامین نبود و فقط محمدآباد حرکت میکرد این عظمت را داشت، چون در دنیا شاید چنین راهپیمایی و چنین تأثیری را نداشته باشیم، آن هم بدون اینکه کسی اینها را متحد کند، بدون اینکه برنامهریزی قبلی داشته باشند، اکنون در دنیا میتینگهای زیادی داده میشود و اعلام میکنند که به عنوان مثال در اعتراض به حمله به سوریه میخواهیم در انگلستان راهپیمایی کنیم و این خیلی فرق دارد با آن جایی که فقط مسائل اعتقادی مطرح است.
از ساعت 9 شب 15 خرداد حکومت نظامی برقرار شد
تسنیم: پس از حرکت مردم در آن روز چه جوی در وارمین حاکم شد؟
خلیلی: از ساعت 9 شب سرهنگ بهزادی حکومت نظامی اعلام کرد، سرهنگ بهزادی کسی بود که کشتار تهران را انجام داده بود، در پل باقرآباد هم کشتار انجام داده و در ورامین اعلام حکومت نظامی کرد و از اینجا به پیشوا و سپس محمدآباد رفت؛ چراکه میدانستند کار از کجاها شروع شده بود و از این لحظه ما از پشت بام میدیدیم که حکومت نظامی برقرار شده و با اینکه محرم بود و هیئتها برپا بود، از ساعت 9 شب رفت و آمد به هیئتها هم تعطیل شد، چراکه میگفتند از این ساعت به بعد هر کسی بیرون باشد خونش به پای خودش است.
از فردای آن روز هم بگیر و ببندهای شدیدی شروع شد، به یاد دارم که فردای آن روز رفتم مغازهای که در آنجا شاگردی میکردم، استادم پایش زخم بود برای اینکه شبانه از باقرآباد و از زمینهای شخم زده شده و کشاورزی خودشان را به یکی از روستاها رسانده بودند، شب را آنجا خوابیده بودند و صبح هم خودشان را به ورامین رسانده بودند؛ چراکه اگر مغازه بسته بود که حتماً دستگیر میشدند و اینها هم می خواستند بگویند ما در مغازه بودیم.
تسنیم: در روز 15 خرداد چند نفر به شهادت رسیدند؟
خلیلی: در کل کسانی که جنازه آنها شناسایی و ثبت شد 7 نفر بودند، که دو نفر از محمدآباد، یک نفر از ورامین و 4 نفر هم از سایر روستاهای ورامین بودند. البته تعدادی از مردم آذربایجان برای کارهای کشاورزی از جمله درو به ورامین میآمدند، چون کمباین نبود و باید گندم و جو را با دست درو میکردند، آنها آن زمان ورامین بودند و عدهای از آنها در این حرکت با مردم همراه شدند و شهید هم شدند؛ اما اسمی از آنها نیست و کسی هم نبوده بررسی کند که چه کسانی از آذربایجان در ورامین بودند و در آن روز به شهادت رسیدند، کار انجام نشده روی 15 خرداد بسیار است.
فساد دستگاه حاکم بسیار زیاد بود و از زندانیان رشوه میگرفتند
تسنیم: آیا در بین افرادی که دستگیر کردند کسی هم اعدام شد؟
خلیلی: در آن دوران اتفاقات دیگری هم افتاد، مثلاً اگر احساس میکردند میتوانند از فردی رشوه بگیرند، او را دستگیر میکردند و دیگر مهم نبود که شخص در حرکت مردمی حضور داشته یا نه، میگفتند نامت در لیست است؛ حال اگر رشوهای که میخواستند میداد که رهایش میکردند وگرنه نامش در لیست اضافه میشد، بر همین اساس فساد سیستم شاهنشاهی آشکار میشد، یعنی حتی جایی که برای موجودیت خودشان کار میکردند نیز فساد وجود داشت.
به طوری که دو دستگی در ورامین ایجاد شد و عدهای اعتراض کردند که شما میگویید کسی ضد شاه نباشد، و همه ضدشاه نیستند و برخی از کسانی که دستگیر کردهاید اصلاً در این خط نیستند، برخی اصلاً مذهبی نیستند یا اگر هم مذهبی هستند جرمی مرتکب نشدهاند، از طرفی در زندان هم معلوم نبود کار به کجا کشیده خواهد شد که برخی هم کارشان به اعدام کشیده شد و حکم اعدام برخی آمد.
یکی از دلایلی که باعث شد اعدامیهای ما اعدام نشوند، همین فساد دستگاه بود چون بیگناه و گناهکار همه را با هم دستگیر کرده بودند و برخی از قضاتی که در سیستم بودند به این مسئله اعتراض کردند و از طرفی هم فشار سیاسی آغاز شد و دیدند بیشتر از این نمیتوانند به مردم فشار وارد کنند و دستشان رو میشود، و در واقع وقتی فساد اداری اینها ثابت شد دیگر سختگیری نکردند و حتی برخی از کسانی هم که در این جریان نقش داشتند یا حکم اعدامشان صادر شده بود آزاد شدند.
تسنیم: تأثیر قیام 15 خرداد را بر روند پیروزی انقلاب چگونه ارزیابی میکنید؟
خلیلی: امام خمینی (ره) میفرماید: «سال ها میگذرد حادثهها میآید؛ انتظار فرج از نیمه خرداد برم»؛ چرا نیمه خرداد؟ مگر ما نیمه ماه مبارک رمضان را نداریم؟ تولد امام حسن (ع) است، مردم روزه هستند و نزدیک به شهادت حضرت علی (ع) و شبهای قدر هم هست، مگر اهمیت کمی دارد؟! یا نیمه شعبان، تولد امام زمان کوچک است؟! اما امام میفرماید انتظار فرج از نیمه خرداد برم و خودشان هم در شب نیمه خرداد رحلت کردند، پس یک سرّی در آن است که نمیتوانیم بگوییم چیست.
اما این را میتوانیم بگوییم که اگر نظام جمهوری اسلامی به سمتی میرود که زمینه را برای ظهور آقا امام زمان آماده کند، مقدمه این نظام قیام 15 خرداد سال 42 است، چون حضرت امام میفرمودند اگر این انقلاب شکست بخورد تا زمان ظهور حضرت حجت (عج) دیگر نمیتوانیم کاری بکنیم، امیدواری به این مسئله است و دنیا از این مسئله میترسد، بسیاری از حرکتهایی که در کشورهای همسایه انجام میشود برای این است که جلو این حرکت را بگیرند و نگذارند به یک سامانی برسد.
دیدگاههایی که مردم ورامین دارند گاهی یک قدم جلوتر از شهرهای دیگر است
تسنیم: چه تفکری بر مردم ورامین حاکم بود که چنین حرکت بزرگ و مؤثری را رقم زدند؟
خلیلی: شاید در نسل و فرهنگ ما مسائلی وجود دارد که سبب چنین حرکتهایی شده است، و دیدگاههایی که مردم ورامین دارند گاهی یک قدم جلوتر از شهرهای دیگر است، البته گاهی هم به ضررمان تمام میشود، مانند همان 15 خرداد که ما 15 سال کاملاً بلوکه بودیم و یک اداره قوی در ورامین بود آن هم ساواک بود و نمیگذاشتند خدماتی به ورامین داده شود در صورتی که ورامین از کرج جلوتر بوده است.
اما بعد از برنامه 15 خرداد میگفتند اگر به این مردم توجه شود کارشان برای سایر شهرها الگو میشود و همان شهدای 15 خرداد را هم مراسم ختمشان بعد 15 سال برگزار شد و خانوادههای آنها شدیداً تحت نظر بودند، ولی با همه اینها هیچگاه این حرکتها تمام نشد.
تسنیم: آیا همان روحیه انقلابی را در جوانان امروزی ورامین هم میبینید؟
خلیلی: تصور من این است که جوانان امروز ما همانند جوانهای قدیم هستند منتها به ضرورت، یک زمانی ما احساس میکنیم که اگر من جبهه نروم دشمن بالای سر زن و بچهام میآید، من در آبادان دستگیر شدم در صورتی که اصلاً آبادان نرفته بودم و تازه سر و سامان گرفته بودم، دو فرزند داشتم به علاوه خانه و ماشین، هرکسی باشد میگوید، من همه تلاشم را کردهام و حال وقت استراحتم است، ولی من دو دختر دو ساله و چهارسالهام را گذاشتم رفتم آبادان، وقتی رفتم دیدم آبادان محاصره است، ما را هم اسیر کرد اما نتوانست آبادان را بگیرد، این روحیه را جوانان ورامین داشتند.
اکنون زمان تغییر کرده اما جوانان تغییر نکردهاند، اکنون ما در امنیت هستیم اما اگر جایی ببینیم موجودیت ما در خطر است باز هم همان کار را خواهیم کرد، البته انتظار از جوانان بیشتر است، یعنی اگر نسل شما جلوی ما بنشینند و بپرسیم شما چه کردید شاید شما در مقابل ما حرفی نداشته باشید، ما کار بیشتری کردیم و استراحت کمتری، ما درآبادان با وسایل شخصی خودمان رفتیم، از کسی چیزی نخواستیم، ما در زیر آتش به آبادان رفتیم، عراق نتوانست آن را بگیرد در حالی که شهر خالی شده بود؛ جوانان امروز باید غیرت و همیت زیادی نسبت به وطن و مردم سرزمینشان داشته باشند.
انتهای پیام/