عواملی که منجر به بمبگذاری هفتم تیر شد/شهیدی که به اندازه یک وزارت خارجه با دنیا ارتباط داشت
حمید رضا ترقی میگوید: افشاگریهای صورت گرفته پیرامون عوامل نفاق در دستگاههای مختلف و تلاشهای شهید لاجوردی در این زمینه باعث شده بود تا استراتژی منافقین علیه انقلاب اسلامی به خوبی نمایان شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، بمبگذاری حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه 1360 و به تبع آن اقدامات تروریستی دیگری که در کشور انجام شد، اهداف پشت پرده سازمان منافقین علیه نظام جمهوری اسلامی و مردم کشورمان را نمایان ساخت. منافقین دفتر حزب جمهوری را بعنوان اصلیترین مرکز برای ترور، انتخاب کردند تا اعضای این حزب را که پیشقراولهای مبارزه با انحراف و مانع فعالیت سازمان منافقین بودند، از میان راه بردارند. بنیاد هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور)، به منظور آشنایی با شاخصههای اخلاقی و انقلابی اعضای حزب جمهوری اسلامی و دلایل بمبگذاری هفتم تیر، گفاگویی را با «حمیدرضا ترقی» از اعضای اصلی حزب موتلفه اسلامی داشته است که گزیدهای از آن در ادامه میآید:
حمیدرضا ترقی با اشاره به آغاز فاز مسلحانه و ترور توسط منافقین پس از انقلاب میگوید: عناصر منافقین در آن برهه زمانی در میان همه دستگاههای نظام جمهوری اسلامی نفوذ کرده و برای تسلط سیاسی بر کشور سعی کردند تا مسعود رجوی را به عنوان رئیس جمهور ایران معرفی کنند. پس از شکست این طرح و آشنایی هرچه بیشتر مردم با دیدگاههای انحرافی جریان منافقین، ما شاهد روی آوردن آنها به فاز مسلحانه و ترور شخصیتهای نظام بودیم. شهید مفتح، شهید بهشتی و شهید مطهری از شاخصترین شخصیتهای این سبک ترور بودند که به عنوان ترازهای انقلاب اسلامی مسئولیتهای مختلفی را در حوزه اجرایی، فکری و برنامهریزی بر عهده داشتند.
او ادامه میدهد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی حزب جمهوری اسلامی بهصورت کاملا برنامهریزیشده به فعالیتهای تشکیلاتی در جهت تقویت نظام پرداخته و سعی کرد تا با کادرسازی و مبارزه با جریانهای ضدانقلاب و انحرافی نقش موثری را ایفا کند. اعضای این حزب با شناختی که از عناصر منافقین در زندانهای زمان شاه بدست آورده بودند به خوبی نسبت به عملکرد التقاطی این جریان آگاهی داشتند، همین نکته هم مورد توجه منافقین قرار گرفت.
ترقی معتقد است افشاگریهای حزب از استراتژی منافقان پرده برمیداشت: تقریبا قبل از بمبگذاری هم افشاگریهایی برای نشاندادن نیمه نفاق این جریان آشکار شده بود. افشاگریهای صورت گرفته پیرامون عوامل نفاق در دستگاههای مختلف و تلاشهای شهید لاجوردی در این زمینه باعث شده بود تا استراتژی منافقین علیه انقلاب اسلامی به خوبی نمایان شود. در نتیجه منافقین احساس کردند که ادامه حیات سیاسی آنها با وجود حزب جمهوری اسلامی با موانع جدید برای نفوذ در حاکمیت روبرو میشود.
او میگوید: حزب موتلفه طی مشورتی که با حضرت امام خمینی(ره) صورت دادند، با حزب جمهوری اسلامی ادغام شد، چرا که این دو حزب هدفی یکسان را در آن برهه زمانی پیگیری میکردند. افرادی که در سطح کلان مؤتلفه فعالیت میکردند در حزب جمهوری اسلامی نیز حضور داشتند. این سبک و شیوه در جهت تقویت حرکت تشکیلاتی و تغذیه حزب جمهوری اسلامی بهوسیله تجربه تشکیلاتی حزب موتلفه بوده است. من شخصا مسئولیت جان شهید هاشمی نژاد را در مشهد بر عهده داشتم و ایشان را با وسیله نقلیه و با شیوههای ضد تعقیب به محلهای تعیین شده منتقل میکردم.
ترقی ادامه میدهد:همه اعضای این حزب بر اساس ارزشهای دینی و انقلابی بهترین شرایط را به منظور برنامه کلان نظام جمهوری اسلامی برعهده داشتند. اما از شخصیتهای شاخص میتوان به شهید محمد صادق اسلامی و شهید محمد منتظری اشاره کرد که ضمن داشتن روحیه نشاط و جوانی، با ایمان راسخ تمام زندگی خود را وقف انقلاب کرده بودند. این افراد هرکدام به اندازه 20 عنصر فعال برای انقلاب ثمربخش بودند. شهید محمد منتظری یکی از عزیزان ما در حادثه هفتم تیر، جزو کسانی بود که به اندازه یک وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی عمومی با اکثر نهضتهای آزادی بخش دنیا ارتباط داشت و این توانمندی در ارتباطگیری با مجامع مختلف، طبیعتا از عهده یک نفر بر نمیآید ولی شهید منتظری یک تنه به عنوان یک موتور پرقدرت قطار انقلاب را به حرکت در میآورد. به طور کلی باید گفت که فرهنگ فعالیت انقلابی و جهادی در این افراد نمود کامل را داشته است.
او در پایان یادآور میشود: فرهنگ انقلابی در درون خود همواره با دو مقوله اخلاص و خدمتگزاری همراه بوده به نحوی که هر یک از افراد زندگی خود را در راستای امام و انقلاب خویش فدا میکنند. ایجاد افرادی همچون اعضای حزب جمهوری اسلامی در برهه کنونی نیازمند سازماندهی دقیق و همچنین کار تشکیلاتی قوی است. متاسفانه یکی از حوزههایی که نظام مقدس جمهوری اسلامی نسبت بدان غفلت ورزیده همین مساله کادرسازی و تربیت نیرو است. وقتی کادرسازی در درون انقلاب جدی گرفته نشود طبیعتا در حال حاضر شاهد مدیرانی هستیم که نه تنها به فکر اعتلای نظام نیستند بلکه با برخی رانتخواری ها وجهه نظام را نیز خدشه دار میکنند.
انتهای پیام/