غم نان اگر بگذارد...
نویسندگان و پدیدآورندگان در ایران وضعیت مناسبی از نظر معیشت ندارند. بسیاری از آنها آنچه را که خلق میکنند، کار دل میدانند و معتقدند که نمیتوانند بر «نوشتن» و «ترجمه» به عنوان یک منبع درآمد حساب کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، وضعیت معیشت اهالی قلم در ایران وضعیت مناسبی ندارد. این موضوع تنها محدود به سالهای اخیر نیست، مؤلفان و پدیدآورندگان بسیاری بودهاند که در فقر زندگی گذراندند و با وجود غم نان، دل به کاری بستند که به آن علاقه داشتند و آنچه را که در دل میپروردند و به آن میاندیشیدند، خلق کردند. اما حقیقت این است که در سالهای اخیر با توجه به وضعیت نامناسب فروش کتاب و نبود خدمات رفاهی مناسب، نویسندگان و پدیدآورندگان با مشکلات متعددی مواجهند.
اینکه چرا کار نوشتن و ترجمه در ایران به عنوان یک شغل مطرح نیست، پرسشی است که سالهای سال است مطرح میشود، اما راه حل منطقی برای آن اندیشیده نمیشود. مشکلات معیشتی برای بسیاری از نویسندگان در ایران جدی است. نویسنده در کشور مجبور است که ساعتها وقت خود را به کاری غیر از نوشتن اختصاص دهد و در بهترین حالت یک کار فرهنگی انجام دهد و بعد، در فراغت از کار به نوشتن بپردازد. حتی گفته شده که برخی از نویسندگان در سالهای گذشته مجبور به مهاجرت به دیگر کشورها شدهاند؛ برای کاری مناسبتر تا با دغدغه کمتری روزگار بگذرانند. اما مهاجرت برای نویسندگان ایرانی هم مشکلاتی را داشته است. گاه شنیده شده که برخی از این نویسندگان مجبور به کاری با سطح پایینتر در کشوری بیگانه شدهاند؛ مانند کار در رستوران یا پمپ بنزین و ... .
بسیاری از نویسندگان غم نان دارند
یوسف قوجق، از نویسندگان کشور، در همین رابطه میگوید: اگر نویسندهای بخواهد حرفهای کار کند، باید حداقل دو سال زمان برای نوشتن کتابش صرف کند، اما پرسش و مسئله اساسی اینجاست که نویسندهای بخواهد این مدت را صرف نوشتن اثری کند، باید زندگیاش را چگونه بگذراند؟ ما در ادبیات ایرانی همیشه دچار یک تعجیل در نوشتن هستیم؛ نویسنده عجله دارد که بنویسد و کتابش دیده شود. این تعجیل نشان میدهد که نویسنده به حق التألیف فکر میکند تا به اصطلاح به زخم زندگیاش بزند؛ این در حالی است که یک نویسنده در دیگر کشورهایی که ادبیاتشان شاخص شده، چند سال برای مطالعه زمان میگذارد تا سوژه داستانیاش را بپروراند.
شاید دیگر ننویسم
شرایط حاضر، گرانتر شدن کاغذ و فروش نامناسب کتابها در سالهای اخیر کار را برای نویسندگان سختتر هم کرده است. محمدعلی گودینی، نویسنده، نیز چندی پیش از تأثیر شرایط حاضر بر روال چاپ کتاب انتقاد میکند و میگوید: در سالهای اخیر نهادهایی همانند قارچ سر برآورده و بودجههای فرهنگی را صرف امور غیر ضروری کرده و چاپ کتابها را به تأخیر میاندازند و اینطور با منِ نویسنده برخورد میکنند. بخشی از این بدقولیها بر زندگی حرفهای ما نویسندگان تأثیر گذاشته و آن را مختل کرده است. با توجه به شرایط موجود، چندینبار تصمیم گرفتم که دیگر ننویسم و این کار را رها کنم.
در چنین شرایطی به نظر میرسد که وضعیت برای مترجمان بسی بهتر از نویسندگان است. بازار ترجمه داغتر از بازار تألیف است و این شاید روزنه امیدی برای مترجمان باشد، اما وقتی پای صحبت مترجمان مینشینیم نیز وضعیت چندان تغییر نمیکند.
ناشران خائن، مترجمان آماتور و بیسامانی در بازار ترجمه
نجمه شبیری، از مترجمان اسپانیولی، در همین رابطه به تسنیم میگوید: من اصلاً به مقوله ترجمه به عنوان مسئله اقتصادی نگاه نمیکنم. ترجمه برای من یک کار دلی است، اما اگر بخواهیم درباره وضعیت کلی این قضیه صحبت کنیم، باید بگویم که نه تنها ترجمه بلکه دیگر حوزههای علوم انسانی در کشور یک کار دلی است؛ به این معنی که هر کس در این رشتهها کار میکند نباید و نمیتواند انتظار مالی داشته باشد و آن را به عنوان یک کار حساب کند. تنها در شرایطی میتوان از ترجمه به عنوان یک کار نام برد و روی درآمد آن برای گذران زندگی حساب کرد که تمامی مسائل رعایت شده باشد؛ یعنی نظام دانشگاهی و تدریس در کشور سامان یافته باشد، قضیه کپی رایت حل شده باشد و... .
او یکی از دلایل محسوب نشدن ترجمه به عنوان کار در ایران را نبود سامان و نظم مناسب در کار ترجمه میداند و ادامه میدهد: وضعیت تألیف و ترجمه در ایران با دیگر کشورها متفاوت است. به عنوان نمونه، از یک کار گارسیا مارکز 40 ترجمه در بازار کتاب وجود دارد. وقتی این ترجمهها را نگاه میکنیم، میبینم کسانی کارهای مارکز را ترجمه کردهاند که از کنار خط و زبان اسپانیولی هم رد نشدهاند! در چنین وضعیتی ناشرانی هم هستند که به بازار کتاب خیانت میکنند. هیچ ارزش و حرمتی برای کار ترجمه قائل نیستند. الان کارهای آقای قاضی از سوی ناشران متعدد منتشر میشود. با توجه به چنین شرایطی است که میگویم کار ترجمه برای مترجمان متعهد و کاربلد، یک کار دلی است و این دسته از مترجمان به کار ترجمه به عنوان منبع درآمد نگاه نمیکنند.
شبیری که برگزیده جایزه کتاب سال است، با بیان اینکه بستر کار در ایران فراهم نیست، میافزاید: من برای ترجمه کار بورخس چهار سال زمان گذاشتم، اگر منبع درآمد دیگری نداشتم چگونه میتوانستم این کار را به پایان برسانم؟ اگر غم نان و معیشت باشد، نمیتوان کارهای اینچنینی را انجام داد.
این مترجم در ادامه با مقایسه وضعیت معیشت و کار مترجمان در ایران و کشورهای توسعهیافته میگوید: در دیگر کشورها برای کارهای بزرگ سرمایهگذاری صورت میگیرد؛ اما این وضعیت در ایران دیده نمیشود. به همین دلیل چنین شرایطی برای مترجم بیکار و ناشر کاسب عالی است. شرایط کار در ایران به این صورت است که کار خوب از سوی مترجم خوب منتشر میشود و بعد مترجمان بینام و نشان و نابلد، کار را از روی دست ترجمه اول کپی میکنند. در واقع بازنویسی میکنند.
وزارت ارشاد چه میکند؟
به گفته شبیری؛ در بازار کتاب ایران دو نوع مترجم وجود دارد؛ مترجم علمی و آشنا به ادبیات و زبان و مترحم کاسبمآب. وضعیت امروز وضعیتی نیست که از آن بتوان به عنوان یک منبع درآمد برای مترجم علمی محسوب شود. در کشورهای توسعهیافته این دولت است که برای کارهای خوب سرمایهگذاری میکند و از مترجمان خوب میخواهد که در زمینه خاصی کار کنند. به عنوان نمونه، دولت اسپانیا از یکی از اساتید برای ترجمه «هملت» از او که 90 سال سن داشت، دعوت کرده بود. قرارداد خوبی هم پیشنهاد داده بود. دولتها برای مترجم درجه یک هزینه میکنند. این در حالی است که در ایران، روال برعکس است و به جای پرداختن به کارهای خوب، کارهای مد پرفروش میشود. کتابهایی که در هیچجای دنیا جایی ندارند.
او ادامه میدهد: به نظرم ما داریم اوایل قرن نوزدهم میلادی را طی میکنیم؛ به پست مدرن شتک میزنیم، به رئالیسم ناخنک و ... . سامان دادن به این وضعیت کار دولت و وزارت ارشاد است. وزارت ارشاد در این زمینه چه کار میکند؟ به نظرم ارشاد مقصر اصلی در این قضیه است.
به نظر میرسد وقت آن رسیده است که بعد از شعارهای متداول، مسئولین کشور آستینی برای بهبود شرایط فعلی بالا بزنند. هر چند در سالهای اخیر اقداماتی به منظور فروش بهتر کتابها انجام شده، اما به نظر میرسد اقدامات اینچنینی موقتی بوده و به صورت اساسی مشکل را حل نمیکند. بهبود شرایط بیمه و خدمات رفاهی، خرید کتابهای خوب و ارزشمند از سوی ارشاد، ایجاد ویترینهای کتاب و فروشگاههای گسترده در کشور، مبارزه اساسی با انتشار غیر قانونی کتابها و ... از جمله خواستههای اهالی قلم است.
انتهای پیام/