چهار نکته به بهانه دو سالگی برجام
رسانه های دوم خردادی دل و دماغ درستی از اجرای برجام در ۲ سالگی آن نشان نمی دهند. دیگر از آن تیترهای جنجالی و چشم پر کن نمی زنند. دیگر سخنی از فتح الفتوح، تدبیر بر پیشانی برجام، انفجار امید، خورشید درخشان و سیب و گلابی برجام نیست.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، 1- رسانه های دوم خردادی دل و دماغ درستی از اجرای برجام در 2 سالگی آن نشان نمی دهند. دیگر از آن تیترهای جنجالی و چشم پر کن نمی زنند. دیگر سخنی از فتح الفتوح، تدبیر بر پیشانی برجام، انفجار امید، خورشید درخشان و سیب و گلابی برجام نیست. انگار نه انگار آنها 2 سال پیش چنین حرف هایی زدند. آنها امروز مشغول سهم خواهی در مورد قدرتی هستند که با تشویش اذهان، نشر اکاذیب و ایراد تهمت و اهانت به منتقدین دولتی به دست آوردند. تیم مذاکره کننده هم زیاد جلوی دوربین نمی آیند و رغبتی به آنتن نیز ندارند.
دبه کردن آمریکایی ها، دستاورد تقریباً هیچ برجام را رقم زده است. این را دیگر منتقدین نمی گویند بلکه بارها سیف، صالحی و ظریف به آن اعتراف دارند. روزنامه های دوم خردادی و اصلاح طلب و حتی ارگان دولت هم اذعان دارند؛
الف - آمریکایی ها به عهد و پیمان خود پایبند نیستند؛
ب - هنوز مشکلات وجود دارد و تحریم های بانکی برداشته نشده است؛
ج - موانعی جدی بر سر راه فعالیت های غیر نفتی وجود دارد؛
د - تردید بانک های خارجی برای ارتباط محدود مالی با ایران بر اثر فشار آمریکایی ها از بین نرفته است.
2- قرار بود با برجام فصل جدیدی از مناسبات با غرب آغاز شود، آنها از خر شیطان خصومت ورزی با ملت ایران پایین بیایند، ایران هراسی نداشته باشند، شیعه هراسی نکنند، تعامل سازنده داشته باشند. اما آن هم نشد!
آمریکایی ها در 2 سالگی برجام رسماً از براندازی و تغییر نظام جمهوری اسلامی سخن می گویند و وزرای خارجه و جنگ آمریکا بی پروا از تغییر نظام ما می گویند و حتی اعتراف می کنند با پسران نیویورکی در تهران و نیز مخالفان نظام و ضد انقلاب در سرنگونی نظام مشارکت دارند. آنها در پاریس میتینگ سرنگونی نظام برگزار می کنند و رجال و نساء سیاسی، نظامی آمریکا، فرانسه و انگلیس در آن شرکت می کنند. ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ایام 2 سالگی برجام به عربستان می رود و طبل ایران هراسی را به صدا درمی آورد و به داعش فرمان حمله به تهران و انجام عملیات تروریستی صادر می کند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسماً می گوید؛ واشنگتن در سر راه ارتباط ایران با کشورهای دنیا اخلال
می کند. اموال و دارایی های ایران در آمریکا و اروپا مصادره می شود.
روزنامه شرق در برابر این همه پرسش های سهمگین، دو سال پیش در تیتر درشت صفحه اول خود نوشته بود:
«اینک بدون تحریم»!
عکس جناب آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه را در صفحه اول دیروز در حالی که مشت خود را گره کرده، درج نموده و از قول او می نویسد:
«گزینه دیگری جز برجام نبود»!
آیا واقعاً گزینه دیگری جز برجام نبود؟! آیا فکر می کنند این حرف ها پاسخ آن پرسش ها را کفایت می کند؟
3- سازمان ملل، سازمان انرژی اتمی، اتحادیه اروپا و... همه گزارش
داده اند که ایران تمام و کمال به تعهدات خود عمل کرده است و حتی فراتر از برجام، مشتاقانه کارهایی برای اعتمادسازی کرده است، اما یک کلمه از بدعهدی و نقض عهد آمریکایی ها، فرانسوی ها، انگلیسی ها و... که طرف قرارداد ما هستند، نمی گویند.
عقل حسابگر در هر قراردادی می گوید تضمین اجرا در هر قراردادی باید در متن قرارداد باشد. یعنی بین داده و ستانده باید تناسب مقداری، زمانی و مکانی وجود داشته باشد. مثلاً اگر ما در تأسیسات اراک بتن می ریزیم، در ازای آن، همان زمان نه دو سال دیگر، باید چیزی را بگیریم. یا اینکه وقتی تعداد سانتریفیوژها را از فلان تعداد به فلان تعداد فرومی کاهیم، باید نقداً همان موقع در برابر این داده، ستانده ای داشته باشیم. یا اینکه اگر غلظت اورانیوم غنی شده را به مقداری که طرف های ما خواسته اند کاهش می دهیم، باید این داده در ازای ستانده ای باشد.
اما این عقلانیت قراردادی اصلاً در اجرا و عمل و حتی متن دیده
نمی شود! چرا؟ برای اینکه به آمریکایی ها اعتماد شد! به اتحادیه اروپا اعتماد شد! برای اینکه این طرف میز حسن نیت بود و آن طرف میز، سوء نیت، خصومت ورزی و بی اعتمادی!
یکی نیست این وسط بگوید با آن همه سابقه خصومت غرب با ایران، این اعتماد و حسن نیت را حضرات از کجا آورده اند؟!
4- یکی از شیرین کاری های برجام این بود که طرف های مقابل بپذیرند ایران در فعالیت های هسته ای هیچ گونه انحرافی نداشته است و تهران قصد ساختن بمب ندارد.سه شنبه 24 آذر ماه 1394 آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی بیانیه صادر کرد و رسماً اعلام نمود آژانس مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هسته ایران نیافته است.
پس آنها هم پذیرفتند فعالیت های هسته ای ما انحراف نداشته و ساخت بمبی در کار نبوده است! سؤال این است که اگر پذیرفتند باید به ملت ایران و افکار عمومی جهان پاسخ دهند چرا تحریم های ظالمانه علیه ایران وضع کردند و تا سرحد تهدید نظامی پیش رفتند؟ اگر پذیرفتند چرا تحریم ها را ادامه دادند و حتی بر خلاف برجام، بر آن هنوز پای می فشارند؟ اگر پذیرفتند فعالیت های هسته ای ایران صلح آمیز است، چرا می خواهند تأسیسات هسته ای ما را 10-15 سال زیر دوربین های نظارت سازمان انرژی اتمی بین المللی نگه دارند و محدودیت های علمی و فنی در سر راه پیشرفت های هسته ای ایران وضع کرده اند؟
صدر و ذیل توافق هسته ای با هم نمی خواند. داخل این صدر و ذیل هم مبهم و چندپهلوست. به مواردی هم که صراحت دارد، اصلاً
عمل نمی کنند.
نگاه طرف های برجام به ویژه آمریکا به ایران در مذاکرات هسته ای، نگاه به مجرمی بود که به دلیل انحراف در فعالیت های هسته ای می خواست بمب هسته ای بسازد، یک سری مجازات را نیز با شرکای بین المللی خود اعمال می کردند، بعد که خودشان اعتراف کردند چنین چیزی نبوده است، باید پوزش می خواستند و بساط اتهامات و مجازات ها را جمع
می کردند. اما چنین کاری نکردند. چرا؟ اگر ایران می خواست بمب بسازد، اصلاً مذاکره نمی کرد. مثل کره شمالی می رفت بمب خود را می ساخت و کاری هم به مذاکره نداشت. همین دلیل کافی بود که آنها بفهمند انحرافی در فعالیت های هسته ای ما نیست. اما خودشان را به خریت زدند و یک دوره مذاکره نفسگیر با نتایج تقریباً هیچ را به ما تحمیل کردند.
حال چه باید کرد؟ این سؤالی است که دولت و دیپلمات های ما هنوز نمی خواهند به آن پاسخ دهند. مردم می گویند؛ مقاومت! دولت چه می گوید؟
انتهای پیام/