باز هم شهیدان آمدند، بدون قرار قبلی.../ لحظه به لحظه برای ورودتان ثانیه شماریم
بار دیگر ندایی در شهر پیچید، ندایی که خبر از بازگشت یاران گمگشته میداد؛ شهدایی که آمدند تا برای هزارمین بار جانهای پوسیده در کالبد جسم شهروندان را زنده کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، با اینکه بیش از 30 سال از اتمام جنگ تحمیلی ایران و عراق گذشته اما تلفات این نبرد متجاوزانه بعثیها هنوز دست از سر این خاک برنداشته است، تلفاتی که برای ایران و ایرانیان با نام مقدس «شهید» شناخته میشود.
شهدایی که در میدان نبرد رفتن را بر ماندن ترجیح دادند و اکنون پس از سالها دوری از شهر و خانواده عزم بازگشت کردهاند.
این آمدنها همه نشانه است، نماد است، همه آیتی است برای اهل ایران که بدانند هنوز هستند خانوادههایی که انتظار خبر چشم روشنی فرزند خود را میکشند و هر لحظه منتظر ظهور یوسف خود هستند.
میگویند خدا اگر عاشق کسی شود، او را برای خودش می برد آن هم به زیباترین شکل ممکن و چه رفتنی زیباتر از شهادت!
اینکه چگونه بمیری مهم نیست، مهم این است مرگ با تو چه خواهد کرد؛ شهدای ما در بازی زندگی مرگ را به چالش کشیدند، آنها قدم در مسیر کربلا گذاشتند و با اذن الهی و پا در میانی سالار شهیدان(ع) توانستند بهترین شیوه رفتن را انتخاب کنند.
آنها رفتند بدون هیچ نام و نشانی و امروز که موعد بازگشتشان فرا رسیده به خوبی نشان میدهند که آمدنشان هم مانند رفتنشان حیرتآور است، شهیدان آیه وحیاند و خوب میدانند چگونه سر وعده در میعادگاه حاضر شوند.
قرار قبلی برای شهیدان بیمعناست، آنها در هرحالتی شگفتی را ارمغان خود کردهاند و حال که قرار است بار دیگر نصف جهان میزبان حضور چند شهید تازه تفحص شده باشد شهروندان به یمن حضورشان درحال آذین بندی شهر هستند.
شهدایی که هرکدام از گوشهای مانند یک گل سر از خاک بیرون زدند؛ ام الرصاص، شرق دجله، شرهانی، فکه و منطقه عملیاتی رمضان.
مناطقی که در وصف سختی شرایط هرکدام و مظلومیت شهادت فرزندان ایران میتوان ساعتها نوشت و آن را به عنوان پرفروشترین کتاب سال چاپ کرد.
اصفهان بار دیگر کاروانی از شهدا به راه انداخت، کاروانی 20 نفره که از این میان تنها نیمی از آنها شناسایی شدند و مابقی گمنام آمدن را ترجیح دادند.
این کاروان از روز جمعه که متعلق به امام قرنهاست در شهرستانهای استان اصفهان چرخ میخورد و هر روز به دعوت یکی از شهدا و پاسخ به خواسته مادران و خواهران شهدای مفقود الاثر برای تازه کردن دیدارها به یک روستا سر میزند.
این روزها به شوق دیدار شما همه در تلاطم هستند و چه با شکوه است زمان وصال یاران، زمانی که در وصفش واژهها کم میآورند و تنها باید دل را به دست روح سپرد تا بتوان میزان حجم دلتنگی و رهایی را اندازه گرفت.
کاروان در جای جای استان اصفهان میچرخد و ضرباهنگ انتظار را در گوش جایی دیگر به صدا در میآورد، اما اینجا در شهر اصفهان و دیار گنبدهای فیروزهای همه یک حس مشترک دارند.
حسی که میگوید؛ همگی ما لحظه به لحظه برای ورودتان به شهر را ثانیه شماری میکنیم..
بیایید و با حضورتان دست ما را از دامان تعلقات دنیا کوتاه کنید.
نگارنده: فوزیه یکتاپور
انتهای پیام/