بازی عربستان در زمین رژیم صهیونیستی در بحران خلیج فارس
نگاهی به منافع رژیم صهیونیستی در بحران خلیج فارس نشان میدهد که عربستان همچنان به بازی در زمین این رژیم و تامین منافع آن اصرار دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعاتی الزیتونه در گزارشی به بررسی پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بحران خلیج فارس در موضوع آرمان فلسطین با توجه به ابعاد مرتبط با مواضع دولتهای محاصره کننده قطر نسبت به گروههای اسلامگرای سیاسی و مواضع آنها نسبت به روند مسالمت آمیز سازش و محور مقاومت و مواضع آنها نسبت به ایران و موسسات رسانه ای و سیاسی قطر پرداخت.
رژیم صهیونیستی تمایل بالایی برای استفاده از بحران کنونی در جهت عادی سازی روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس قبل از رسیدن به سازش مسالمتآمیز بر سر موضوع فلسطین داشته و تلاش میکند با سوء استفاده از برگه مبارزه با تروریسم و مقابله با نفوذ ایران، خود را عنوان شریک طبیعی این کشورها نشان داده و در این عرصه بازی کند. این رژیم به دنبال کاستن از نفوذ نیروهای محور مقاومت و جلوگیری از بهره برداری ایران از این بحران است.
اول: مناسبات داخلی در خلیج فارس
در این مقاله آمده است: بحران خلیج فارس که در روز 5 ژوئن بین کشورهای عربستان و امارات و بحرین و مصر با قطر به وقوع پیوست، جدای از بحران های سابق که شورای همکاری خلیج فارس با آن مواجه بود و در نتیجه آن سفرای خود را از قطر خارج کردند، نیست. این اتفاق در سالهای 2002 و 2014 رخ داد و برخی از اتفاقات مشابه نیز در این زمینه رخ داد که می توان آن را در رکود مناسبات بین برخی از دولتهای شورای همکاری یا رد ایجاد برخی اقدامات تکمیلی در شورا مشاهده کرد. محور اصلی این بحران ها شامل موارد زیر است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع فلسطین در ارتباط است. این موضوع شامل موارد زیر است:
- میزان مناسبات کشورهای خلیجفارس با ایران. مناسبات با ایران دو بعد دارد. اول سیاست ایران در قبال کشورهای عربی به صورت عام و دوم سیاست ایران در قبال موضوع فلسطین.
- میزان مناسبات کشورهای حاشیه خلیج فارس با گروههای اسلامگرایی سیاسی به ویژه جریان اخوان المسلمین. در این زمینه برخی دولتهای خاص خلیج فارس (از جمله عربستان و امارات ) معتقدند که اخوانالمسلمین بزرگترین سازمان سیاسی با بیشترین تجربه سیاسی در جهان عرب است که به دنبال گرفتن حاکمیت در کشورهای عربی است. این حزب نقش سیاسی برجستهای در شکلهای مختلف در مصر و تونس و مراکش و فلسطین و اردن و سوریه ایفا کرده است. این موضوع از دیدگاه عربستان به معنی احتمال انتقال این تأثیرات به جوامع حاشیه خلیج فارس بویژه سعودی ها است. این در حالی است که ریشههای تاریخی و زیرساختهای جامعه شناختی کشورهای خلیج فارس در برابر ادبیات سیاسی این سازمان حرفی برای گفتن ندارد. بر اساس این دیدگاه حاکمیت گرفتن این سازمان ها در کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان امری محتمل است. از این منظر باید این شکاف مهار گردد. از آنجا که جریانهای فلسطینی تأثیرگذار در روند درگیری با دشمن اسرائیلی ارتباط تاریخی با اخوانالمسلمین دارند ، ابعاد بحران خلیج فارس دامن این جریان به ویژه جنبش مقاومت اسلامی فلسطین را نیز گرفته است.
3- حدومرز سیاست آزادیهای رسانهای کشورهای خلیج فارس. دولتهای خلیج فارس معتقدند که شبکه الجزیره تریبونی برای تهدید بر ضد این کشورها به شمار رفته و نشان دهنده تلویحی رویکردهای اخوان المسلمین است.
4- محوریت نقش عربستان سعودی در تصمیمگیری سیاسی شورای همکاری خلیج فارس. در زمان تأسیس شورای همکاری خلیج فارس در سال 1979 که به عنوان واکنشی نسبت به انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت ، عربستان سعودی این شورا را ابزاری برای مهار پیامدهای انقلاب ایران در کشورهای خلیج فارس می داند و معتقد است که به علت وزنه عربستان در منطقه ، نقش عربستان در این میان باید محوری باشد. بعد از طرح صلح عربی که عربستان سعودی نظریهپرداز اصلی آن بود، این احساس در میان سعودی ها ایجاد شد که نقش اساسی در تعیین رویکردهای استراتژیک عربی به صورت کلی دارند. این موضوع نگرانی ویژهای در میان کشورهای خلیج از جمله قطر ایجاد کرد و عمان نیز از همراهی با این رویکرد طفره رفت. علاوه بر اینکه کویت نیز از این موضوع ناراحت است. از آنجا که موضوع فلسطین یکی از مهمترین شاخصهای استراتژی عربی به شمار میرود ، عربستان سعودی ضرورت تسلیم کردن موضوع فلسطین به سمت گرایشهای دیگر را دنبال میکند ، البته این موضوع به مذاق تعدادی از کشورهای خلیج فارس یا کشورهای عربی خوش نمی آید.
دوم: تصور رژیم صهیونیستی از بحران خلیج فارس
برای درک مواضع رژیم صهیونیستی نسبت به محاصره قطر و جزئیات بحران خلیج فارس درک مناسبات اسرائیل با کشورهای حاشیه خلیج فارس از منظر تاریخی و معاصر مهم است. این موضوع در ابعاد زیر مطرح است:
- مناسبات خلیجی - صهیونیستی:سال 1990 را می توان نقطه تحولی در تلاشهای آمریکا برای همگرایی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اسرائیل دانست. شاید بتوان گفت که اقدام دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در ماه می سال 2017 از سفر مستقیم از عربستان به اسرائیل نیز بخشی از مناسبات پنهان خلیج فارس با این رژیم باشد. در همین راستا روزنامه صهیونیستی هاآرتص گزارش داد که امارات متحده عربی اخیراً در مانور نظامی با اسرائیل و آمریکا و دولتهای اروپایی در یونان مشارکت داشته است. سال گذشته نیز امارات در مانور نظامی مشترک با اسرائیل و کشورهای غربی در ایالت نوادای آمریکا مشارکت داشت. رژیم صهیونیستی همچنین در نوامبر سال 2015 دفتر دیپلماتیک خود در شهر ابوظبی را با نظارت آژانس بینالمللی انرژیهای تجدید پذیر افتتاح کرد. همچنین نشریه بلومبرگ بیزنس ویک در فوریه 2017 اعلام کرد که این مرکز نقش سفارتخانه را در تعمیق مناسبات بین رژیم صهیونیستی در سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام می دهد. نشریه صهیونیستی تایمز آف اسرائیل نیز به مجموع دیدارهای محرمانه عربستان سعودی با مقامات رژیم صهیونیستی اشاره کرده است. علاوه بر اینکه بخش ارتباطات وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از مدتها پیش به کارگیری فضای مجازی و سایتهای اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر را در زمینه تعامل با شهروندان و افراد مختلف در کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق این سفارتخانه مجازی که یگال پالمور فرمانده آن را بر عهده دارد، آغاز کرده است. این مناسبات برای تشویق شخصیتهای خلیج فارس و برقراری روابط تجاری از طریق طرف سوم صورت گرفته و باعث شده بر اساس ارزیابی اسحاق گال استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه تلآویو حجم تبادل تجاری بین کشورهای حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی به حدود نیم میلیارد دلار برسد.
2- مناسبات قطر و اسرائیل
مناسبات تجاری بین اسرائیل و قطر در سال 1996 با حضور شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی در قطر آغاز شد. شیمون پرز بار دیگر در سال 2007 به قطر سفر کرد. با وجود بسته شدن دفتر تجاری اسرائیل در قطر در سال 2008 ، اما قطر در سال 2013 میزبان یک هیئت تجاری صهیونیستی بود. این در حالی بود که ایهود باراک وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در سال 2008 با شیخ عبدالله بن خلیفه آل ثانی در جریان کنفرانس دافوس در سوئیس دیدار کرد. زیپی لیونی نیز در همان سال در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با امیر قطر دیدار کرد. لیونی در همان سال به دوحه سفر کرد و با برخی مسئولان ارشد قطر دیدار کرد.
با وجود این مناسبات رژیم صهیونیستی از حمایت قطر از جنبش حماس تا حدی دلخور است، مواضع قطر یکی از پیشرفته ترین مواضع عربی در حمایت از آرمان فلسطین به شمار میرود. یکی از مهمترین منتقدان نقش قطر در این رابطه آویگدور لیبرمن وزیر جنگ کنونی رژیم صهیونیستی است.
دیدگاه رژیم صهیونیستی در رابطه با بحران خلیج فارس
براساس گزارشی که آکادمی مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در دانشگاه تلآویو INSS منتشر کرده، رژیم صهیونیستی از دو دیدگاه به بحران خلیج فارس نگاه میکند. این دیدگاه ها شامل پیامدهای این بحران بر حماس از یک طرف و پیامدهای آن برای ایران از طرف دیگر است.
- رژیم صهیونیستی این بحران را شاخصی برای تزلزل و شکاف جبهه اهل تسنن در تقابل با ایران میداند، لذا فشار زیادی به آمریکا وارد میکند تا به عنوان میانجی وارد عمل شود تا جبهه ای که در برابر ایران به وجود آورده، از هم نپاشد. رژیم صهیونیستی معتقد است که میانجیگری آمریکا که ترامپ در ژوئن 2017 به امیر قطر پیشنهاد کرد، باید شامل موارد زیر باشد:
الف: این میانجیگری باید میان کاستن از حمایت قطر از حماس با حل بحران ارتباط ایجاد کند و فشارهای مالی بر نوار غزه را افزایش داده و آنها را برای بازگشت به زیر چتر تشیکلات خودگردان آماده تر کند.
ب: این میانجیگری باید جلوی ایران برای استفاده از بحران قطر را بگیرد، چرا که فشارهای مستمر بر قطر ، این کشور را به سمت روسیه و ایران و حتی سوریه و عراق سوق میدهد. این موضوع را در باز شدن حریم هوایی ایران به روی پروازهای قطری و ارسال مواد غذایی از ایران برای این کشور و حضور مقامات عالیرتبه قطری در تهران شاهد بودیم.
ج:رژیم صهیونیستی همچنین به نقش قطر در ایجاد سازگاری و نرمش در مواضع حماس تکیه کرده است. البته برخی گزارشهای صهیونیستی تأکید میکنند که اخراج برخی از رهبران حماس از دوحه شاخصی بر این نکته است که فشارها بر دوحه می تواند در روند تدریجی عقب نشینی قطر از حمایت حماس تاثیر منفی بگذارد.
2- رژیم صهیونیستی معتقد است که پر کردن شکاف شورای همکاری خلیج فارس برای تضمین استمرار حمایت از تروریستهای مسلح سوریه بسیار مهم است. اسرائیل سعی دارد بحران سوریه تا طولانیترین زمان ممکن ادامه پیدا کند.
3-مطالعات انجام شده در سرزمینهای اشغالی در رابطه با تحلیل این بحران به این موضوع اشاره میکند که ابعاد شخصیتی و فردی حاکمان قطر و عربستان نیاز به بررسیهای دقیق دیپلماتیک دارد و باید این حساسیتهای فردی در جهت خدمت به اهداف اسرائیلی مورد استفاده قرار گیرد.
4-بحران خلیج فارس همچنین میتواند فرصت مهمی برای رژیم صهیونیستی جهت فرسایش سیاسی و اقتصادی و نظامی کشورهای حاشیه خلیج فارس و مقدمهای برای باجخواهی آمریکا و غرب از طرفین این بحران به شمار رود. به این ترتیب اسرائیل نیز میتواند از این بحران در روند عادی سازی روابط به عنوان مقدمهای برای رضایت آمریکا از این کشورها و بخشی از رقابت نفوذ با ایران سوءاستفاده کند.
ادامه دارد...