۶ شرکت واردات دارو ۵۰ درصد بازار را در اختیار دارند
انحصارگرایی و وجود برخی روابط خانوادگی در رأس هرم تشکیلات دارویی کشور پیش از این حرف و حدیثهایی بود که بیشتر به شکل زمزمههایی در گوشی مطرح میشد و هرگز به پرسش و پاسخ میان خبرنگاران و مسئولان سازمان غذا و دارو منجر نشده بود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، انحصارگرایی و وجود برخی روابط خانوادگی در رأس هرم تشکیلات دارویی کشور پیش از این حرف و حدیثهایی بود که بیشتر به شکل زمزمههایی در گوشی مطرح میشد و هرگز به پرسش و پاسخ میان خبرنگاران و مسئولان سازمان غذا و دارو منجر نشده بود.
این بار اما حکایت انحصار در واردات، روابط خانوادگی، ابهام در قیمتگذاری داروهای وارداتی، چاق شدن فهرست داروهای وارداتی، فرارهای گمرکی، کمبودهای ساختگی دارو و مواردی از این دست با ورود یک سازمان مردم نهاد به ماجرای تولید، واردات و توزیع دارو به تیتر یک رسانهها راه یافت؛ شبهاتی که دیدهبان شفافیت برای اثبات برخی از آنها سند رو کرده است. هر چند نشست رسانهای این سازمان برای رو کردن این اسناد به یکباره لغو شد و جای خود را به نشستی پشت درهای بسته میان اعضای دیدهبان و رؤسای وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو داد، اما نشست بعدی دیگر لغو نشد، چراکه انگار جلسه غیرعلنی دارویی به نتایج خوبی نرسیده بود. روی دیگر این ماجرا اما وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو هستند؛سازمانی که در سال 92 با کمبود 300 قلم دارو مواجه بود و حالا بسیاری از این کمبودها جبران شده است. انتشار گزارش دارویی دیدهبان شفافیت اما لااقل موجب آشتی مدیران رده بالای وزارت بهداشت با رسانههای منتقد شد و موجب شد تا ساعتی در طبقه سوم سازمان غذا و دارو مهمان دکتر رسول دیناروند رئیس این سازمان باشیم و پاسخهای وی را به شبهات مطروحه از سوی دیدهبان شفافیت و همچنین برخی دیگر از چالشهای دارویی کشور بشنویم و بیهیچ قضاوتی منتشر کنیم؛ بیتردید قضاوت نهایی این ماجرا با شماست.
آقای دیناروند! شایعات و حواشی متعددی پیرامون شخص شما و خانوادهتان وجود دارد و حرفهای بعضاً درگوشی که عنوان میشودنبض بازار دارویی کشور در اختیار شما و خانوادهتان است. شما چه پاسخی به این شبهات دارید؟
اجازه بدهید من با بیوگرافی خودم پاسخ به این سؤال را بدهم. من نزدیک به 30 سال پیش از دانشکده داروسازی فارغالتحصیل شدم. بعد پی اچ دی گرفتم و درنهایت عضو هیئت علمی دانشکده داروسازی تهران هستم. در این مدت تمرکزم روی فعالیتهای علمی بوده است. همسرم هم شبیه خودم هستند و از نظرعلمی ما جزو افراد مطرح رشته داروسازی هستیم. از نظر تعداد مقالات و تعداد دانشجویانی که هر دو تربیت کردهایم هم جزو یک درصد دانشمندان برتر در حوزهداروسازی هستند. موفقیت در حوزه علمی نیازمند طی مراحلی است. در ایران هم از حدود 15 سال پیش نهضت توسعه علمی راه افتاد و اقتصاد دانش بنیان،محصولات و شرکتهای دانش بنیان محصول این تفکر جدید است. من و همسرم افراد شاخص در حوزه داروسازی هستیم و رشته تخصصی ما فرمولهسازی دارواست. افراد شاخص در این حوزه زمانی موفق هستند که بتوانند وارد عرصه محصولات دانشبنیان شوند. ثمره کار ما به تربیت دانشجو، مقاله علمی، ثبتاختراعات ملی و بینالمللی، دانش فنی و تأسیس شرکتهای دانش بنیان منجر شده است. در دانشکده داروسازی که ما استاد هستیم نزدیک به 15 شرکتتوسط اعضای هیئت علمی تأسیس شده است که در سه شرکت از این شرکتها گروه ما یعنی بنده و همسرم و چند عضو دیگر هیئت علمی و چند دانشجویپیاچ دی ما مشارکت داشتیم. پس این یک فعالیت اقتصادی محسوب نمیشود، بلکه یک حرکت علمی در تداوم تلاش و جهاد علمی است که ما در آن مشغولبودیم. این مربوط به دوران مسئولیت من در وزارت بهداشت هم نیست، بلکه مربوط به دوران قبل از آن است.
زمانی که شما بر کرسی ریاست سازمان غذا و دارو تکیه زدید تکلیف شرکتهایی که تأسیس کرده بودید و جزو اعضای آنها بودید چه شد؟ آیااین مسئله با اصل تضاد منافع ناسازگار نیست؟
از زمانی که من در وزارت بهداشت هستم طبیعی است که نه به دنبال تأسیس شرکت دانشبنیانم و نه در این حوزه فعالیت، مسئولیت و مدیریتی دارم، امازمانی که در وزارت بهداشت نبودم و مسئولیتی نداشتم پیشبینی نمیکردم که قرار است در وزارتخانه مسئولیتی به دست گیرم و فکر میکردم خدمت میکنم. الان هم که در وزارت بهداشت هستم فکرم همین است که بزرگترین باقی الصالحات برای کسی که دانشمند محسوب میشود همین است که بتواند در تولیدعلم و محصول دانش بنیان در کشور مؤثر باشد. شرکتهای دانش بنیانی که بنده و همسرم در آنها نقش داشتیم به کارشان ادامه دادند، اما زمانی که من دروزارت بهداشت مسئولیت گرفتم به طور کامل از این شرکتها خارج شدم ولی همسر من در این شرکتها حضور دارند. همسرم هیچ گاه سهامدار اصلی یا رئیسهیئت مدیره نبودند و من هم بعد از قبول مسئولیت در وزارت بهداشت در این شرکتها سهامدار نیستم و هیچ حضور و فعالیت و کمکی هم نکردم.
طبعاً حضور در شرکتهای خصوصی و سپس گرفتن مسئولیت در بخش دولتی و تصمیمسازی میتواند لااقل به شکل القایی منجر بهتأثیرگذاری منافع بر تصمیمگیریها شود. شما هم چنین سابقهای داشتید و بعد از مسئولیت در وزارت بهداشت ممکن است به فعالیت در بخشخصوصی بازگردید. از نگاه شما این مسئله نمیتواند شبههبرانگیز باشد؟
قانونی وجود ندارد که بگوید کسی که قبلا در زمینهای در بخش خصوصی فعالیت داشته است برای حضور در بخش دولتی منع دارد. دقیقاً زمانی که دکترهاشمیبرای این مسئولیت با من صحبت کردند همین مسئله را خیلی شفاف خدمت ایشان گفتم که بنده جز استادی دانشگاه در صنعت داروسازی فعال بودم چه بهعنوان عضو هیئت مدیره و چه مدیرعاملی در شرکتهای مختلف و همین طور این شرکتهای دانش بنیان را هم تأسیس کردم، اما ایشان با عنایت به این مسائلاصرار کردند تا این مسئولیت را بپذیرم. از زمان قبول مسئولیت هم با صداقت و جدیت کار کردم که نتیجه آن حل بحران دارویی و کاهش واردات دارو و کاهش قیمتداروهای وارداتی، صرفه جویی 500 میلیون دلاری دارو و حمایت از بیماران صعبالعلاج است. حاشیهسازیها از نظر من نیات خالصانه ندارند و نتیجه رقابتهایاقتصادی بین شرکتهاست و اهداف خیری ندارند مردم هم میدانند. در ارزیابیهایی که در فعالیت دستگاه اجرایی میشود مردم از خدمات و زحمات وزارتبهداشت رضایت دارند.
طبق آمارهای ارائه شده 3 درصد داروی وارداتی چیزی حدود 30 درصد از اعتبارات سازمان غذا و دارو را به خود اختصاص میدهد. سؤالاینجاست که شرکتهای واردکننده داروهای وارداتی که اغلب هم داروهای خاص و گران قیمت هستند چگونه و بر اساس چه مؤلفههاییانتخاب میشوند؟ طبیعی است که در پاسخ به این سؤال بحث انحصارگراییها هم تا حد زیادی روشن میشود. اینکه آیا واقعاً واردات دارو درانحصار افراد خاصی است؟
بعضیها فکر میکنند وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو سهمیه واردات بین شرکتها توزیع میکند، در حالی که اصلاً اینطور نیست. فعالیت اقتصادی شرکتهادر یک میدان رقابت آزاد شکل میگیرد. نقش سازمان غذا و دارو در این میان این است که تعیین میکند چه داروهایی مجاز هستند وارد شوند، به چه قیمتی و بهچه میزان در بازار عرضه شوند. ما با خود دارو کارداریم نه اینکه چه کسی این دارو را میآورد. اینکه چه کسی در بازار دارویی کشور سهم یا فروش بیشتری دارد یابا پزشکان ارتباط بهتری گرفته است به ما ارتباطی ندارد، زیرا در نهایت پزشک است که دارو را مینویسد و در اختیار سازمان غذا و دارو نیست. ما یک فهرستدارویی داریم.
یکی از موضوعات مطروحه این است که در دوران تصدی شما در سازمان غذا و دارو این فهرست بلند بالاتر از قبل شده است. فهرستداروهای کشور یا همان فارماکوپه چگونه تعیین میشود؟
مگر در دوره ما چند درصد داروی جدید وارد بازار شده، 90 درصد داروهای موجود در دوران گذشته وارد بازار ما شدهاند. فهرست داروها هم توسط شورایی تعیینمیشود که اعضای این شورا از سوی وزیر بهداشت انتخاب شدهاند و تکلیفش مشخص است. از حدود
16 - 15 نفری که عضو این شورا هستند تنها سه نفر از مدیران سازمان غذا و دارو هستند؛ رئیس سازمان و مدیرکلهای مربوطه. بقیه یا پزشک هستند یاداروسازانی که خارج از سازمان غذا و دارو فعالیت میکنند. این افراد تعیین میکنند چه داروهایی در بازار ایران قابل عرضه هستند. ما این فهرست را مرتب منتشرمیکنیم و شرکتهای داروسازی میتوانند بر اساس این فهرست درخواست تولید یا واردات کنند.
پس با این اوصاف فرآیند واردت دارو چگونه است که شبهه انحصار ایجاد میشود؟
سیاستهای ما در حوزه واردات دارو به گونهای است که فقط داروهایی میتوانند ثبت شوند که تولید ندارند. بعد از ثبت، این داروها وارد کشور و بعد از مدتی اینداروها توسط تولیدکننده داخلی تولید میشوند. بعد از اینکه سهم بازار تولید داخل به 30 درصد رسید، ما واردات را محدود میکنیم و سقف واردات را حداکثر 10درصد قرار میدهیم. سیاست محدودسازی واردات برای حمایت از تولید داخل ابلاغیهای است که از سوی شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت به ما ابلاغشده است. هر گاه قرار باشد واردات پس از تولید انجام شود ما مجوز واردات جدید نمیدهیم، گاهی از قبل دارویی وارد میشود اما تولیدکننده داخلی آمدهمشابه این دارو را تولید کرده و ما واردات را محدود کردهایم. در چنین شرایطی بر اساس ضوابط موجود ما به واردکننده جدید مجوز واردات نمیدهیم. خب اینجادعوا به وجود میآید که شما چرا به قبلی انحصار دادهاید؟ در حالی که ما به قبلی انحصار ندادهایم، بلکه برای حمایت از تولید داخل شرکت وارداتی قبلی رامحدود کردهایم. ما معتقدیم اگر بخواهیم واردکننده قبلی را از بازار حذف کنیم به واسطه سابقه تاریخی در بازار منجر به قاچاق میشود و باید به تدریج جلویواردکننده قبلی را بگیریم.
اما من پاسخ سؤالم را نگرفتم. اینکه چه شرکتهایی و با چه شرایطی میتوانند واردات دارو داشته باشند؟
معلوم است شرکتهایی که سابقه بیشتری دارند، بزرگترند و قدرت بیشتری دارند. سازمان غذا و دارو تعیین نمیکند چه کسی نماینده چه کسی شود. اگراینچنین بود در تمام صنایع و جاهای دیگر واردات به تساوی بین واردکنندگان تقسیم میشد. در سازمان غذا و دارو مجوز لوازم آرایشی- بهداشتی را هم مامیدهیم همچنین مجوز واردات تجهیزات پزشکی. در آنجا هم باز چند شرکت بزرگتر بازار بیشتری در اختیار دارند. درباره فرآوردههای غذایی هم همینطور.
اینطور نیست که چون مثلاً دو شرکت واردکننده 20 درصد بازار را در اختیار دارند اینها انحصار دارند. خیر انحصاری وجود ندارد. اینها چون نمایندگی شرکتهایبزرگتری را در اختیار دارند، بزرگتر شدهاند. در واردات تجهیزات پزشکی، لوازم آرایشی- بهداشتی، غذا و دارو هر شرکتی که بتواند نمایندگی برندها وتولیدکنندههای بزرگ جهان را در ایران یا هر کشور دیگری در اختیار بگیرد آن شرکت سهم بیشتری از بازار در اختیار دارد و این طبیعی است. انحصارگرایی درسازمان غذا و دارو حرفهایی نادرست است و مطمئن باشید ناشی از رقابت شرکتهاست.
چگونه؟
شرکتی ممکن است در بازار شکست بخورد یا در بازار سهمش بالا پایین شود یا مجوزی به شرکتی داده نشود و برود الم شنگه راه بیندازد. اینها دعواهایی استکه همیشه وجود داشته و اینکه عدهای در دام این دعواهای تجاری بیفتند و سازمان غذا و دارو را متهمکنند، قابل پذیرش نیست.
پس شما انحصار 70 درصدی واردات دارو در اختیار دو شرکت را که رئیس سندیکای تولیدکنندگان دارو در گفتوگوی خبری در حضور خودتانعنوان کردند رد میکنید؟
بله. به هیچ عنوان اینطور نیست که 70 درصد بازار واردات در اختیار دو شرکت باشد. اولاً 30 درصد بازار ما واردات و 70 درصد تولید داخل است. آن 30 درصد وارداتتوسط دهها شرکت انجام میشود که طبیعی است از حدود 100 شرکتی که در کار واردات دارو هستند شش شرکت اول 50 درصد بازار را در اختیار دارند.
این شرکتها چه ویژگیهایی دارند که توانستهاند نیمی از سهم بازار را در اختیار بگیرند؟
این شرکتها نمایندگی شرکتهای بزرگ را دارند.
قاعدتاً این نمایندگی با رایزنی نمایندگان شرکتهای شما به این شرکتها اهدا شده است؟
خیر. هیچ ارتباطی با سازمان غذا و دارو ندارد.
پس چه کسی مجوز نمایندگی به این شرکتها میدهد؟
مجوز نمایندگی را ما نمیدهیم. ما دارو را ثبت میکنیم. نمایندگی یک فعالیت تجاری بین شرکتها است، یعنی یک شرکت نمایندگی یکی از داروسازیهای بزرگرا دارد و بعد از مدتی همین نمایندگی را به یک شرکت دیگر میدهد. نماینده یک شرکت تجاری بودن هیچ ربطی به سازمان غذا و دارو ندارد.
مصداقیتر بگویید.
به طور مثال فهرست دارویی ما میگوید داروی تراتستزومپ نیاز است. این دارو وقتی وارد بازار جهان میشود و تأییدیه میگیرد معمولاً دارای انحصار تولید دردنیاست و پتنت دارد. یعنی این دارو را فقط یک شرکت تولید میکند. تا زمانی که تحت پتنت است و هیچ تولیدکننده داخلی هم نداریم خب این دارو و داروهایمشابه را چه کسی میتواند بیاورد؟
معلوم است نماینده آن شرکت میتواند این دارو را وارد کند. حتی ما برای اینکه تا حدودی با انحصار واردات هم مبارزه کنیم، فرآیند واردات موازی را تعریف کردیم وگفتیم شرکتهایی که میتوانند دارو را از نمایندگی اصلی 20 درصد ارزانتر وارد کنند مجاز به واردات آن دارو است، یعنی حتی فراتر از دستورالعملهای خودمانکه میگوید ثبت دارو توسط شرکت نمایندگی انجام شود و آن شرکت مسئولیت کیفیت دارو را بپذیرد. برای شکستن انحصار اما حتی به شرکتهای رقیب هم بهشرط واردات 20 درصد ارزانتر مجوز دادیم. با چنین مکانیسمی در سال 93 ما بیش از 100 میلیون یورو صرفهجویی ارزی ایجاد کردیم، اما اینکه این دارو و اینشرکت نمایندگیاش را به چه کسی میدهد یک فعالیت تجاری محض است و سازمان غذا و دارو هیچ دخالتی ندارد که بگوید شرکتهای تولیدکننده جهانینمایندگی شان را به کدام شرکت داخلی بدهند. این فقط برای دارو هم نیست برای تجهیزات پزشکی، غذا و آرایشی هم هست. این هم امکان ندارد اگر 100واردکننده داریم همه به یک میزان سهم داشته باشند. در تولید هم به هر حال بعضی شرکتها بزرگترند و تولیدات گستردهتر و سهم بیشتری از بازار دارند وبرخی کوچکترند. این رقابت تجاری را که ما نمیتوانیم کتمان کنیم. اصلاً مگر کشور ما کمونیستی اداره میشود که ما فکر کنیم همه شرکتها باید مساوی همباشند. به ما چه ربطی دارد که شرکتی رشد میکند. بالاخره باید مالیات بیشتری از این شرکت گرفت و انتظاراتی که قانون از این شرکتها دارد باید برآوردهشود.
بحث دیگری که در گزارش دیدهبان شفافیت مطرح شده، آمارسازی سازمان غذا و دارو برای قلب واقعیت و بیان کاهش واردات دارویی است،در حالی که با افزایش واردات و قیمت داروها مواجه بودیم. پاسخ شما به این ابهامات چیست؟
آمارنامهها گزارشی است که از شرکتهای پخش دریافت میشود. شرکتهای پخش میتوانند تخلف یا اشتباه کنند، یعنی گزارش را عمداً برای ما بسازند یااشتباه کنند. ما از سال 93 فهمیدیم که این آمارنامهها دقیق نیست و خطاهای مهلک دارد.
با چه هدفی این دستکاریهایی که اشاره داشتید از سوی شرکتهای پخش در آمارنامههای دارویی صورت میگیرد؟
بخشی از اینها خطاست، اما بخشی تعمدی است. مثلاً گاهی شرکتهای پخش میخواهند سهم خود را در بازار کم نشان دهند یا در مواردی زیاد نشان بدهندو به همین خاطر آمارنامهها را دستکاری میکنند. بخشی هم اشتباه است. این گزارشها به صورت نرمافزاری به هم اضافه میشود. خطاهای عجیب و غریبی درآن دیده میشود. مثلاً یک شرکت دارو را به صورت بسته ثبت میکند، دیگری به صورت دانهای و اینها به همدیگر اضافه میشود. ما ازسال 93 متوجه این خطاهاشدیم و اعلام کردیم که این آمارنامه خطا دارد و شرکتها خطاهای احتمالی را برای اصلاح اعلام کنند. این آمارنامه از پخش گرفته میشود، اما آمار فعالیت تأمینکنندگان کالاست. تا الان ما موفق به استحصال آمارنامه روشن و دقیق نشدهایم. راهش این است که فرآیندهای تولید دارو، واردات و توزیع وفروش دارو به صورتآنلاین ثبت شود. این کاری است که ما آغاز کردهایم.
در آمارنامه سال 92 و قبل از آن شیر خشک وجود داشت و در آمارنامه جدید وجود ندارد.
این چیز عجیبی نیست. شیر خشک و مکملهای غذایی دارو نیستند که بخواهند در آمارنامه دارویی منتشر شوند. آنها آمارنامه جدایی دارند که از سوی سندیکامنتشر میشود. وقتی میگوییم در سال 91 فروش دارو 5 هزار و 400 میلیارد بوده و الان شده 15 هزار میلیارد، ما در آماری که ارائه دادیم شیر خشک و مکمل راحذف کردیم. ما کاهش واردات را از آمار واردات میگیریم نه آمار فروش. معیار ما برای این آمار ترخیصی است که از گمرک صورت میگیرد و من با اطمینان میگویمواردات دارو در سه سال گذشته از میزان واردات دارو در سه سال دولت قبلی حداقل 500 میلیون دلار کمتر است. آمار گمرک هم موجود است با این تفاوت کهداروهای دامی و برخی مکملها هم هست. از نظر ارزی میزان واردات کمتر شده و از نظر فروش هم میزان فروش داروهای تولید داخل بیشتر شده است. آمارنامهها دارای خطاهای فاحش است و کار کارشناسان است و رئیس سازمان غذا و دارو که آمارنامه درست نمیکند. من این آمارنامهها را قبل از انتشارمیبینم. همچنین در فرآیندهای کارشناسی دارو رئیس سازمان غذا و دارو هیچ دخالتی ندارد و اصلا اطلاع ندارد و امکان ندارد دستگاهی به این عریض و طویلیرا من از جزئیاتش خبر داشته باشم.
ولی باید سازو کارهایی ترتیب دهید که بر همه این امور نظارت و کنترل کافی داشته باشید. غیر از این است؟
بله. من مسئولیت دارم اما اینکه بتوانم در جزئیات دخالت کنم امکان ندارد. مسئولیت من نظارت بر این سیاستها و کنترل اجرایی شدن آنهاست. اما آیا من ادعامیکنم بدون هیچ خطایی کارم را انجام میدهم؟ خیر، ما هم خطا داریم و هم اشتباه و به همین خاطر هم گاهی سیاستها و روشهایمان را اصلاح و ازانتقادات و نظرات دریافت شده استقبال کردیم.
کاری که دیدهبان شفافیت دارد انجام میدهد کار خودش نیست. این گروه ذینفعان حوزه دارو هستند و در اینجا مسئولیت داشتند، الان هم ذینفع هستند. اینهاهمین کار را در فرهنگستان علوم پزشکی، مجلس، نهادها و دستگاههای نظارتی کشور انجام دادند. خود اعضای دیدهبان شفافیت که تسلطی به این بحثهاندارند. گروه کارشناسی دیدهبان افرادی ذینفع هستند که ممکن است حرفهای درست هم بزنند، ما هم به حرفهای درستشان توجه کردیم اما جاهاییحرفهای نادرست میزنند.
بحث قیمتگذاریهای دارویی هم موضوع دیگری است که در گزارش دیدهبان دیده میشود. به طور نمونه شرکت ساونتیاونتیس درسال2014 اعلام میکند مبلغ کل فروشش 11/6 میلیون یورو بوده که تبدیل آن به نرخ ارز آن زمان حدود 48میلیارد تومان میشود. اما آمارنامهدارویی منتشر شده توسط سازمان غذا و دارو حدود480 میلیارد تومان اعلام شده است. ماجرای این تفاوت 10 برابری در قیمتگذاری داروچیست؟
من واقعاً این را نمیدانم که آمار 48 میلیارد و 480 میلیارد تومان کجاست. اینرا باید بررسی آماری کرد، اما یک چیز را میدانم که قیمت تمام داروهای وارداتی دردوران مسئولیت من متوسط 25 درصد کاهش پیدا کرد. بعضیها تا 80 درصد و بعضی دیگر مثلاً 5 درصد اما بدون استثنا کاهش قیمت داشتیم.
سازوکار تعیین قیمت داروهای وارداتی چگونه است؟ اینکه شما میگویید تا 80 درصد کاهش قیمت دارو داشتهایم، 80 درصد رقم بسیار بالاییاست، چطور چنین چیزی ممکن است؟
داروها دو دستهاند یا وارداتی هستند یا تولید داخل. داروهای وارداتی وقتی برای نخستین بار وارد کشور میشوند قیمت ارز ی آن کنترل میشود. بدین معنا کهقیمت پیشنهادی واردکننده از سوی کمیسیون قیمتگذاری سازمان با کشورهای مرجع مقایسه میشود. سیاست ما این است که قیمت دارو در ایران از قیمتارزی دارو در کشورهای مبدأ و مرجع گرانتر نباشد و قیمت کف را قبول داریم. اما مگر در دوره ما چند درصد داروی جدید وارد بازار شده است؟ 90 درصد داروهایموجود در دوران گذشته وارد بازار ما شدهاند و ممکن است چانه زنی در زمان ثبت برای قیمتگذاری آنها انجام نشده باشد در نتیجه با قیمت بالاتری ثبت شدهاند. در دوران بحران دارویی یعنی سالهای 90، 91 و 92 مملکت دنبال کنترل قیمت نبود و من یادم میآید وزیر وقت گفتند من دست قاچاقچیان را میبوسم داروبیاورند.
در سال 93 شروع کردیم به مقایسه قیمتها و چانهزنی درباره آنها و با مکانیسم واردات موازی اعلام کردیم شرکتهای مختلف میتوانند برای این 700 قلمداروی وارداتی قیمت بدهند که با چه قیمتی میتوانند واردات داشته باشند و در عمل حتی اجازه دادیم نمایندگیها دور زده شود و اجازه ورود دارو برای نمایندگیمشروط به قابل رقابت بودن قیمتها با سایر شرکتها شد. نتیجه این اقدامات هم 25 درصد کاهش قیمت شده است. اگر در این صحبتهای من تردید دارید کارسختی نیست و میتوانید به داروخانههای هلال احمر و 13 آبان مراجعه کنید و قیمت داروهای وارداتی را در سالهای قبل ببینید و با قیمت کنونی آن مقایسهکنید. دارویی که در سال 91 قیمتش 200 هزار تومان بوده و در سال 95 شده 300 هزار تومان از نظر ما کاهش قیمت داشته است چون در سال 91 قیمت دلار هزار و 100تومان بوده و امروز 3 هزار و 400 تومان است و به تناسب رشد قیمت ارز باید این دارو الان حدود 600 هزار تومان باشد و اگر 300 هزار تومان است یعنیما کاهش جدی قیمت را داشتهایم. دراکثر داروها این کاهش اتفاق افتاده است.
درباره بحث ورود شورای رقابت به تأسیس داروخانهها نظر شما چیست؟ آیا این کار را غیرقانونی میدانید؟
ممکن است که این سخن که باید در تأسیس داروخانه تسهیلاتی در نظر گرفته شود درست باشد و ما خودمان هم به این موضوع توجه کردیم، به همین دلیلجلسات و کمیتههایی برای اصلاحات در آییننامه تشکیل شده است، اما اینکه شورای رقابت بخواهد به این عرصه ورود کند از نظر ما غیرقانونی است.
توجیه شما برای این موضوع چیست؟
دلیل ما برای این مسئله حقوقی و موجه است. شورای رقابت به موجب قانونی تشکیل شده که عطف به اصل 44 است و در این قانون گفته شده حوزه سلامتاز این قانون مستثناست. طبیعی است بر این اساس ورود شورای رقابت به این ماجرا غیرقانونی است و اگر ما این ورود را بپذیریم، شورای رقابت توقیفی نخواهدداشت و از این به بعد شورای رقابت میتواند هر تصمیمی در این حوزه بگیرد و در عمل اختیارات وزارت بهداشت را در سطحبندی خدمات از بین ببرد. سطحبندیخدمات وزارت بهداشت با هدف عدالت در توزیع و دسترسی و جلوگیری از هزینههای القایی انجام میشود. عدالت در توزیع به این معناست که ما نمیتوانیمهمه پزشکان، جراحان و داروخانهها را در تهران تجمیع کنیم. سطحبندی در وزارت بهداشت برای جلوگیری از این تجمیع انجام میشود. درباره خدمات القایی همبه طور مثال اگر هر پزشکی اجازه داشته باشد یک MERI برای خودش تأسیس کند بدیهی است افراد مجبورند برای جور کردن درآمدشان با پزشکان دیگر زد و بندکند و هرکسی برای یک سردرد هم مراجعه کرد برایش MRI تجویز کنند. سطحبندی برای جلوگیری از خدمات القایی در تمام دنیا اجرایی میشود. در غیراینصورت هزینههای سرسامآوری به مردم و بیمهها تحمیل میشود. قانون اختیار سطحبندی را به وزارت بهداشت داده و در صورت ورود شورای رقابت به این حوزهاین شورا در همه امور میتواند ورود کند. ورود شورای رقابت باید در عرصههای اقتصادی باشد و حوزه سلامت یعنی بیمارستانها و داروخانهها فقط اقتصادنیست، بلکه در مرحله اول ارائه خدمت است.
در دنیا دو نگاه به اقتصاد وجود دارد؛ یکی دولتی و دیگری آزاد و در ایران بین این دو است. بحث ما بحث حقوقی و ریشهای است.
و حرف آخر...
در دولت جاهایی هم افراد اصولگرا آمدهاند و کار میکنند، با دست خودتان نابودشان نکنید!
منبع: روزنامه جوان