روش امام رضا(ع) در برخورد با خانواده/ اهمیت صله رحم در سیره امام هشتم
استاد حوزه و دانشگاه لزوم توجه به سیره اهلبیت(ع) را از دستورات خداوند در قرآن معرفی کرد و بعد به روش اخلاقی امام رضا(ع) در برخورد با خانواده، اقوام و مردم پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، همزمان با ایام ولادت امام رضا(ع) توجه به سیره عملی حضرت از بهترین رفتارهایی است که شیعیان و محبان اهلبیت(ع) میتوانند داشته باشند؛ بنابراین نباید ایام ولادتها و شهادتها را تنها به شادی و گریه صرف کرد، بلکه باید این ایام را فرصتی برای بهره از این وجودهای مقدس قرار داد.
بزرگان و علمای بزرگوار شیعه همواره این سیره را مورد توجه قرار میدادند و در این ایام به ذکر فضایل و سیره اهل عترت(ع) میپرداختند.
حال به مناسبت ایام ولادت امام رضا(ع) خدمت حجتالاسلام حسن اسدی، استاد حوزه و دانشگاه رسیدیم تا درباره برخی ویژگیهای اخلاقی و رفتاری حضرت گفتوگویی داشته باشیم.
تسنیم: از جمله موضوعاتی که متأسفانه از آن غفلت صورت گرفته، نگرش قرآنی به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است؛ نظر شما چیست؟
بله همین طور است؛ آیات زیادی از قرآن وجود دارد که اهلبیت(ع) آنها را به فضایل خود نسبت دادهاند که همین موارد اگر بررسی شود، جای کار زیاد دارد. به عنوان نمونه ذیل آیه18 سوره سبأ «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتی بارَکْنا فیها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فیهَا السَّیْرَ سیرُوا فیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنین؛ و میان آنان و میان آبادانیهایى که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهاى متّصل به هم قرار داده بودیم، و در میان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بودیم. در این [راه]ها، شبان و روزان آسودهخاطر بگردید.» از امام زمان(عج) نقل است «وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْقُرَى الَّتِی بَارَکَ اللَّهُ فِیهَا؛ به خدا قسم این قریههای که خداوند برکت داده است، ما هستیم»
بنابراین هر کدام از اهلبیت(ع) قریه هستند، ما وظیفه داریم در وجود مطهر ائمه (علیهمالسلام) شب و روز به صورت «آمنین» سیر کنیم؛ یعنی بدانیم که دین واقعی همین است و با خیال راحت و امنیت در اهلبیت (علیهمالسلام) ساکن شویم. اما یکی از این قریهها که وجود مقدس امام رضا (علیهالسلام) است، یک ویژگی خاصی دارد. در روایت قدسی لوح آمده است: «أَلَا إِنَّ الْمُکَذِّبَ بِالثَّامِنِ مُکَذِّبٌ بِکُلِ أَوْلِیَائِی؛ هر کس هشتمین را تکذیب کند، گویی کل اولیای مرا تکذیب کرده است.» دلیل این امر چیست؟ مگر حضرت دارای چه خصوصیتی است؟ حتی در مورد قاتل امام رضا (علیهالسلام) که مأمون ملعون است، وارد شده است «یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ؛ او را یک عفریت مستکبر به قتل میرساند» چنین شخصی میآید از امام (علیهالسلام) درخواست میکند برای فرزندم دعا کن که سقط نشود. حال وضعیت شیعیان باید مشخص باشد. در جایی که دشمن به کرامت امام رضا (علیهالسلام) طمع دارد، شیعیان باید وضعیتی به مراتب بهتر از دشمن داشته باشند.
تسنیم: اکنون که جامعه با مشکلات اخلاقی و رفتاری دست و پنجه نرم میکند و برنامهریزی صحیحی از مسئولان امر برای ارتقای اخلاقیات در جامعه و خانواده صورت نمیگیرد، درباره برخی ویژگیهای اخلاقی و رفتاری امام رضا(ع) در برخورد با دیگران بفرمایید استفاده میکنیم.
امام رضا(ع) در برخورد با دیگران نهایت ادب را داشتند. شیخ صدوق از ابراهیم بن عباس نقل میکند من هرگز ندیدم امام رضا(ع) کلام کسی را قطع کند. ایشان منتظر میماندند تا صحبت شخص مقابل تمام شود. تا آنجایی که برای ایشان مقدور بود، پاسخ نیازمندی را رد نمیکرد. او ادامه میدهد امام(ع) هیچ گاه پای خود را مقابل کسی دراز نمیکرد و هیچ گاه ندیدم ایشان به یکی از غلامان خودشان حرف زشتی بزنند. هیچ وقت ندیدم قهقهه بزنند و خنده ایشان تبسم بود.
برخورد مناسب با زیردستان و غلامان
ایشان چه در حین رفتن به مرو و طوس و چه زمانی که رسماً ولایتعهدی را قبول داشتند، به شدت مقید بودند با غلامان و زیردستان خود با صمیمیت برخورد کنند. در یکی از منازل بین راه شخصی میگوید وقتی امام رضا(ع) برای غذا خوردن آماده شدند، فرمودند همه سر سفره بیایند؛ در روایات داریم حضرت امر فرمودند؛ حتی غلامان سیاهی که وظیفه تیمار اسبان را بر عهده داشتند، سر سفره حاضر شوند. راوی میگوید من به امام رضا(ع) عرض کردم شما اجازه دهید سفرهای دیگر برای آنها پهن کنیم. خب بالاخره مقامهای ظاهری رعایت شود. امام(ع) با او برخورد کرد و فرمود خدای همه یکی و پدر و مادر همه نیز یکی است.
امام رضا(ع) مقید به آرایش و معطر کردن بود
امام رضا(ع) هرگاه از منزل خارج میشد، مانند رسول گرامی اسلام (ص) آرایش و از بهترین عطرها استفاده میکرد و محیط خود را نیز معطر میساخت. در سیره پیامبر(ص) نقل است قبل از اینکه حضرت از منزل خارج شوند، از آب زلال به عنوان آیینه برای آرایش استفاده و خود را معطر به بهترین عطرها میکرد. این رفتارِ پیامبر(ص) و معصومین(ع) برآمده از احترامی است که به مردم قائل بودند و شأن هر کس را حفظ میکردند. همچنین حضرت بسیار اهل احساس کردن و صدقه دادن بود و بیشتر صدقه دادن ایشان هم شبها به حالت پنهانی بود. در تابستانها معمولاً روی حصیر و در زمستانها روی پلاس مینشستند. همچنین در زمستانها جامههای و پشمین میپوشیدند.
تسنیم: این رفتار امام رضا(ع) با اعتراضات برخی شیعیان یا محبان همراه نبود؟
وقتی امام رضا (ع) ولایت عهدی را پذیرفته بودند، ایشان لباسهای نسبتاً زیبایی را میپوشیدند؛ همیشه افرادی بودند که قشرینگر و سطحینگر هستند، لذا یک شخصی از حضرت انتقاد کرد که جدّ شما اینطور نمیپوشید. امام رضا(ع) یک جمله محل تأملی فرمودند: بدان که یوسف نبی از پیراهنهای زیبا استفاده میکرد و در مجالس فرعون مینشست و حکم میکرد و مردم کاری به لباسش نداشتند. همانا بر امام احتیاج است وقتی قضاوت میکند، در قضاوت به عدالت بین مردم قضاوت میکند. دوم اینکه «و إذا قال صدق»؛ وقتی که سخن میگوید، راست بگوید. نکته سوم این است که «و اذا وعَد وفی؛ وقتی به مردم وعدهای میدهد، به وعدهاش عمل کند.» یعنی انتظاری که یک شخصی از یک مسئول دارد، این نیست که مانکن لباس باشد بلکه انتظار اصلی این است که به قضاوت عادلانه رفتار کند. دوم اینکه موقعی که وقتی صحبت میکند، صادقانه صحبت کند، سوم اینکه به وعده خود عمل کند. منظور امام رضا(ع) این است که شما کاری به این چیزها نداشته باشید و توجهات را به مسائل مهمتر جلب میکرد.
تسنیم: نکته دیگر درباره مردمداری و توجه به همسایههاست. آیا در این زمینه نکتهای در سیره امام رضا(ع) وجود دارد؟
بله نمونههای متعددی است که به یک روایت بسنده میکنم. شخصی میگوید من در مدینه خدمت امام رضا(ع) رسیدم و شکایت همسایه خود را نزد ایشان رساندم. زیرا همسایهای در مدینه داشتیم که شراب مینوشید و رفتارش اذیتکننده بود. امام رضا(ع) به من گفت کسی که دوستدار اهلبیت(ع) است، اگر گاهی خطا میکند، از خطا بر میگردد و اگر پای دیگرش بلغزد، پای دیگر او ثابتقدم خواهد بود.
در مورد دیگران زود قضاوت نکنیم
راوی میگوید دیدم نیمههای شب آن شخص فاسق درب خانه ما را زد. وقتی درب را باز کردم، دیدم به قدری شراب خورده بود که حالت عادی نداشت، اما یک کیسه 60 دیناری به من داد و گفت این را خرج مولایم امام رضا(ع) بکن. موضوع این بود که امام(ع) نامهای به راوی مینویسد که تو به اندازه 60 دینار این ابزار را برایم خریداری کن. ایشان هم خیلی تعجب میکند که تا به حال سابقه نداشت که امام(ع) چنین درخواستی از من داشته باشند. بعد که ماجرا را به امام رضا(ع) تعریف میکند حضرت همان نکته اول را یادآور میکنند. بنابراین در جامعه مسلمان ما الحمدلله عمده مردم دوستدار اهلبیت(ع) هستند و با کمی مدارا میتوان بسیاری از مشکلات را حل کرد.
بنابراین درسی برای ماست تا به مجرد اینکه ما از یک شخصی عمل خلافی مشاهده میکنیم، حتی اگر شُرب خمر یا نوشیدن شراب باشد، او را از دایره اهلبیت(ع) خارج ندانیم؛ بلکه ممکن است همچنان در دایره ولایت اهلبیت(ع) باقی مانده باشد. بنده اگر بخواهم روایات مربوط به نوشیدن شراب را بیان کنم، سنگینی گناه این عمل را درک خواهید کرد. بنابراین دامنۀ ولایت ائمه (ع) که مصداق بارزش امیرالمؤمنین (ع) است، به این مقدار وسیع است. البته این را هم عرض کنم که گاهی فسق و فجور به قدری زیاد میشود که ممکن است شخص را دچار قساوت قلب کند و از حق رویگردان شود، اما بحث این است که ما نباید در مورد مردم زود قضاوت کنیم.
باز در روایت داریم هر گاه امام رضا (علیهالسلام) میخواستند غذا بخورند، بهترین قسمت غذا را انتخاب میکردند و در ظرف بزرگ قرار میدادند و میفرمودند این را بین فقرا پخش کنید و بعد آیاتی از سوره بلد را تلاوت میکردند: «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ؛ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ؛ فَکُّ رَقَبَةٍ؛ أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ؛ و[لى] نخواست از گردنه [عاقبتنگرى] بالا رَوَد؛ و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست؟؛ بندهاى را آزادکردن؛ یا در روز گرسنگى، طعام دادن.»که یکی از عقبههای سختی که در روز قیامت وجود دارد و ما باید از آن عبور کنیم، اطعام به فقراست.
تسنیم: برخورد امام رضا(ع) در خانواده و در میان بستگان به چه صورت بود؟
شما اگر سیره اهلبیت(ع) و انبیای الهی در برخورد با خانواده را مطالعه کنید، میبینید یک برخورده ویژهای در محیط منزل داشتند. ما در سیره ائمه معصومین (ع) شاهدیم که از هر لحظهای برای نصیحت بستگان خود استفاده میکردند. به عنوان نمونه زمانی که امام رضا(ع) در اول ذیقعده سال 201 به مرو رسیدند، گویی به امام (علیهالسلام) خبری داده بودند که فرزندشان امام جواد (علیهالسلام) را که در آن زمان در سنین نوجوانی به سر میبردند، مجبور کردهاند به خاطر تعدد فقرا از درب دیگری خارج شود؛ حضرت هم نامهای به فرزندشان با این مضمون نوشت: «من به خاطر حقی که بر تو دارم، از تو میخواهم که هرگاه تصمیم به خارج شدن از منزل داری، از درِ بزرگ داخل و خارج شوی. هنگامی که سوار مرکب خود میشوی، همراه خود طلا و نقره بردار و هر کس از تو درخواست کمک کرد، به او نیکی کن» بعد در ادامه فرمودند به عموهای خودت کمتر از 50 دینار نده و اگر بیشتر خواستی بدهی، در اختیار خودت است و به عمههای خودت کمتر از 25 دینار نده و اگر قصد داشتی بیشتر هم بدهی، در اختیار توست و خودت میدانی. بنابراین از یک سو نصیحت خیرخواهانه به فرزندشان کردند و از سوی دیگر اهمیت صله رحم را بیان فرمودند.
ما در روایات داریم که اهلبیت (علیهمالسلام) حتی در آخرین لحظات زندگی پر برکتشان نسبت به نصیحت خانواده حساس بودند. در روایت مشهور داریم که امام صادق(ع) در بستر شهادتشان خانواده را نصیحت کردند. ابوبصیر نقل میکند از یکی از بستگان حضرت نسبت به آخرین سفارشات امام (علیهالسلام) پرسیدم. او میگوید امام صادق (ع) در آخرین لحظات فرمودند نزدیکان مرا صدا بزنید. وقتی که جمع شدند، توصیههایی کردند از جمله اینکه فرمود «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَنْ تَنَالَ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاة؛ شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمیرسد.»
اهمیت صله رحم در سیره امام رضا(ع)
بنابراین نمیتوانیم به بهانههای واهی قوم و خویشمان را از خودمان برانیم. متأسفانه در برخی خانوادهها این کوتاهی دیده میشود. ببینید، در ادامه روایت آمده است که امام (علیهالسلام) دستور داد 70 هزار دینار به حسن افطس بفرستند. سالمه کنیز و خدمتکار آن حضرت پرسید: «چگونه به مردی که با دشنه و خنجر به شما حمله آورده و قصد قتل شما را داشته است، چنین مبلغی را عطا میفرمائید؟» امام در پاسخ فرمود: «میخواهی مشمول این آیه قرآن نباشم که فرمود: «وَالَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمُرَاللهُ بِهِ یُوصَلَ وَ یَخَشونَ رَبَّهُم وَ یَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ؛ و آنان که فرمان خدا را در مورد صله رحم و دلجویی از خویشاوندان اجرا میکنند و از خدایشان میترسند و از محاسبه بدفرجام بیمناک هستند» و بعد حضرت ادامه داد: «ای سالمه، خداوند بهشت را بیافرید و بوی آن را بسیار خوش و مطبوع کرد که از فاصلهای به مسافت دو هزار ساله به مشام میرسد، لیکن عاق و کسی که قطع رحم کرده بوی آن را احساس نمیکند و در نمییابد.» بنابراین خداوند به واسطه صله رحم یکسری برکات را برای انسان در نظر میگیرد که هیچ جایگزینی ندارد.
نکته اینجاست که امام صادق (علیهالسلام) که نسبت به بستگان درجه دوم خود اینچنین حساس هستند، باید فهمید که نسبت به بستگان درجه اول خود یعنی پدر و مادر و خواهران و برادران چقدر حساس هستند.
متأسفانه اکنون ما دچار یک دین کاریکاتوری شدهایم که نه با قرآن همخوانی دارد و نه با سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نه با سیره اهلبیت (علیهمالسلام) سازگاری دارد و از خودمان رفتار تجویز میکنیم. الان طوری شده است که به خاطر اختلاف سلیقه در انتخاب یک کاندیدای ریاست جمهوری و حتی مداح یا خواننده و یا فوتبالیست، رابطههای خویشاوندی سالها مختل میشود. این در حالی است که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «صله رحم کن گرچه با جرعهای آب باشد، و بهترین راه برای خدمت خویشان و نزدیکان این است که آنان را اذیت نکنی و به آنها آزار نرسانی؛ صِل رَحِمَکَ وَلَو بِشَربَه مِن ماءٍ وَ أفضَلُ ما یُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأَذی عَنهُ» (مشکات الانوار، ص 166)صله رحم هم صرفاً این نیست که تماس بگیریم و حال و احوالی بپرسیم بلکه باید در شداید به کمک اقوام برسیم.
تسنیم: اکنون در برخی خانوادهها شاهد سختگیریهای خاصی برای دعوت به امر دین هستیم که گاهاً با آسیبهای روحی و روانی همراه است. آیا این شیوه پسندیده است؟
باید ابتدا بدانیم سختگیری چیست و چرا این مسأله در خانواده ایجاد میشود. ما در برخی موارد داریم که ائمه(ع) دستور میدادند که فلان عمل را انجام بده؛ اما این باز به معنای این نیست که خانواده را به مشقت میانداختند بلکه امر ایشان دارای زمینههای قبلی بود؛ به این معنی که ائمه(ع) از قبل به قدری زیبا رفتار میکردند که خانواده را هم اگر امر میکردند، آنها دستور ایشان را با کمال میل انجام میدادند؛ زیرا هم میدانستند امام (علیهالسلام) از روی دلسوزی امر میکنند و هم دغدغه رشد خانواده را دارد. بنابراین دستور دادن در محیط خانواده اگر دارای پیشزمینه مناسب اخلاقی و رفتاری نباشد به تنهای کارساز نیست و چه بسا نتیجه عکس بدهد.
کلام و رفتار باید هماهنگ باشد وگرنه تأثیر ندارد
از سوی دیگر ما مواجه هستیم با شیوه دعوت به امر دین. ببینید، در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) داریم: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ؛ مردم را با غیر از زبانتان دعوت کنید.» معنایش این است که با عملتان باید دعوت کنید و این اثرش بیشتر است. این را توجه داشته باشید که به معنای تعطیل کردن دعوت زبانی نیست؛ بلکه باید منظور امام (علیهالسلام) را متوجه شد. اتفاقا خداوند در قرآن به طور مثال میفرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ؛ نزدیکان خودت را به نماز امر کن». نکته اینجاست که اگر با زبان دعوت کردید؛ اما اطرافیان شما خودتان را عامل نبینند. معلوم است که تأثیر ندارد و یا تأثیر کمی دارد.
تسنیم: بنابراین در کیفیت روش دعوت به امورات دینی و مثبت باید توجه داشت.
بله این نکته حائز اهمیت است. موضوع دیگر این است که دین را باید با کیفیتها و ظرافتهای دیگری هم ارائه کرد. امام رضا(ع) در روایتی به این مضمون فرمودند ارزش روز جمعه را حتی با خریدن یک تکه گوشت به خانواده نشان دهید. این از آن جهت است که انسان از یکنخواختی گریزان است و نیاز به تنوع دارد. بنابراین باید در تبلیغ دین برای خانواده از رفتارهای جذاب و قلقهای مختلفی استفاده کرد. حتی خداوند در قرآن شیوههای بیانی خاصی دارد؛ یک جا داستان میگوید، یک جا مثال میزند، یک جا از کنایه استفاده میکند؛ اما این نکته را باید توجه داشت که نباید از هر روشی استفاده کرد؛ روشی که با گناه همراه باشد، نتیجهبخش نیست. مثلاً بخواهیم خانواده را روز جمعه یا ایام خاصی به محیطی ببریم که در آنجا پر از نامحرم است. خب در این صورت هم خانواده را در معرض خطر و آسیب قرار دادیم و هم باعث به گناه افتادن دیگران شدیم. یا خانواده را به سینما ببریم و در آنجا فیلمی نمایش داده شود که باعث تضعیف معنویت و اخلاقیات شود.
دین ما یک بخشنامه خشک نیست؛ بلکه دقیقاً عاطفی و اخلاقی است. این را قبول داریم که آن قسمت که مربوط به فقه و حقوق است، خود به خود خشک و بیروح است و این مسأله خب جزو ذات فقه و برای سامان دادن به قوانین بشری است. اما دین اسلام بیشتر از آنکه به فقه بها بدهد، به اخلاقیات بها داده و ارزشگذاری کرده است. این را به راحتی میتوان از سیره اهلبیت (علیهمالسلام) فهم کرد؛ اما همین اخلاقیات باید در چارچوب مسائل شرعی و فقهی رعایت شود. یک مثال خدمت شما عرض کنم. تسلیت گفتن به شخص عزادار مستحب است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «التَّعْزِیَةُ تُورِثُ الْجَنَّة؛ تسلیت و دلدارى دادن به مصیبتزدگان موجب مىشود که شخص ببهشت رود.» اما در رساله آمده است اگر بعد از مدتی بخواهید به شخص عزادار تسلیت بگویید در حالی که میدانید باعث تجدید ناراحتی او میشود، بهتر است نگویید. اگر این چنین دینی را به هر کسی خوب ارائه کنید، معلوم است که استقبال میشود.
عمده رفتارهایی که در محیط خانواده میبینیم مبتنی بر اخلاقیات است نه فقهیات. فقه مثلاً میگوید وظایف اصلی زن در فلان محدوده است و بسیاری از موضوعات را از او ساقط میداند؛ اما میبینیم که مادر به لحاظ محبتی که به فرزندان و همسر دارد، بر اساس اصول اخلاقی و عاطفی رفتار میکند نه فقهی؛ لذا در احادیث هم اینطور ارزشگذاری کردهاند و ثواب زیادی برای کمک همسر بر شمردهاند که قابل درک نیست.
انتهایپیام/