غلبه با کدام است؟ ترامپ یا برجام؟
روزنامه انگلیسی گاردین ضمن انتقاد از فضاسازیهای ترامپ و همفکرانش علیه برجام، اعلام کرد اگرچه برجام یک فاجعه نیست ولی قطعاً لغو آن توسط آمریکا پیامدهای فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روزنامه انگلیسی گاردین ضمن انتقاد از فضاسازیهای ترامپ و همفکرانش علیه برجام، اعلام کرد اگرچه برجام یک فاجعه نیست ولی قطعاً لغو آن توسط آمریکا پیامدهای فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.
دونالد ترامپ نه تنها در دوره تبلیغات انتخاباتی بلکه حتی همین روزها هم به جوسازی علیه برجام ادامه میدهد و اصرار دارد که دیگران را هم به دنبال خود بکشاند و با خود همراه سازد. اما از بدشانسی ترامپ همین بس، که حتی در میان اطرافیانش هم در این مقوله، همفکر و همراه قابل ذکری به چشم نمیخورد. ترامپ از همان ابتدا برجام را یک توافق بد معرفی میکرد و خواستار پاره کردن آن بود. بعدها همفکران موذی و فریبکار وی توصیههای دیگری را مطرح کردند. بعضی خواستار دور جدیدی از مذاکره پیرامون برجام شدهاند. برخی دیگر میگویند که باید برجام را برهم زد، ولی به هزینه ایران و از طرف ایران!
ترامپ حتی در تنظیم و تحکیم مناسبات آمریکا با متحدانش هم دچار لغزشهای شدید و جبران ناپذیری شده که شاید هیچگاه، هیچکس نتواند آنها را به شرایط گذشته باز گرداند و تثبیت کند. مناسبات شکننده با اتحادیه اروپا درحالی که ترامپ به وضوح خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا و نابودی یورو، پول واحد اروپائی و خروج هرچه بیشتر کشورها از قلمرو اتحادیه اروپا شده، قطعاً به سادگی و فوریت قابل ترمیم نیست و بعید است که در دوره ترامپ، ثبات نسبی را هم تجربه کند.
مخالفتها و اعتراضات رسمی و غیر رسمی فقط به متحدین واشنگتن محدود نمیشود بلکه درون جامعه آمریکا هم دودستگی و اعتراض آشکار به وضوح قابل رصد کردن است. بسیاری از سیاستمداران کهنه کاری که برای چندین دهه در جایگاه سیاستگذاری و مشاوره در سطوح ارشد ساختار قدرت در آمریکا بوده اند، همچنین طیف وسیعی از ژنرالها و برجستگان ساختار نظامیگری آمریکا بارها به صورت گروهی یا انفرادی، نامههای سرگشادهای برای ترامپ و خطاب به وی و اطرافیانش منتشر کردهاند که نسبت به عملکرد و موضع گیری وی و عواقب برگشت ناپذیر آن به طور جدی هشدار دادهاند و پیامدهای نگرانکننده آن را غیرقابل پیشبینی قلمداد کردهاند.
شاید ترامپ با چنین سازوکاری سعی دارد بر ناکامیها و مشکلات فزاینده پیرامون خود سرپوش بگذارد و نظرها را به سمت و سوی مسائل خارجی منحرف سازد ولی شدت و دامنه فشارها به خاطر رسوائیهای پرتعداد ترامپ و اطرافیانش به حدی است که این شگردهای ابتدائی هم گره گشا نیست و کمکی به حل مشکلات روزافزون ترامپ نمیکند.
اکنون ترامپ و اطرافیانش به شدت دچار انزوا شدهاند و عملکردشان در زیر ذره بین قرار گرفته است. لو رفتن مکالمات وارتباطات وی و اطرافیانش، باعث شده که آنها به هیچ کس اعتماد نکنند و همه را به چشم دشمن ببینند که درصدد جاسوسی و خبرچینی علیه آنها هستند. رسوائی ارتباط با وکیل روسی هم بعید است به این زودی، گریبان ترامپ و دستیارانش را رها کند. به ویژه آنکه وی با برکناری و تهدید اطرافیانش به این قضیه دامن زده و بر فهرست اتهاماتش افزوده و در صدر آن متهم است که برای پنهانکاری، تحریف حقایق، فریب دادن دادستان و بازپرسها و همچنین امحاء و نابودی اسناد و مدارک مرتبط، مرتباً تلاش میکند. در واقع «فقدان اعتماد»، جدیترین کمبود ترامپ و معدود دستیاران باقیمانده در اطراف وی محسوب میشود که از یکطرف باعث شده که جامعه آمریکا به وی بیاعتماد شود و از سوی دیگر ترامپ هم نسبت به همه و حتی اطرافیانش به شدت بیاعتماد است. در چنین شرایطی رفتارهای غیرقابل توجیه و دفاع ترامپ به حساب آمریکا گذاشته شده و بیاعتمادی شدیدتر از گذشته را برای دیپلماسی آمریکا در جهان و به ویژه نزد متحدانش باعث گردیده است.
در ماجرای برجام تا اینجای قضیه شاهد سردرگمی، بلاتکلیفی و مواضع بیمنطق آمریکای ترامپ بوده و هستیم. همین رفتارهای غیرمنتظره باعث نوعی دودستگی و مواضع پرتناقض میان مراکز تصمیم گیرنده آمریکا شده که فریاد اعتراض و مخالفت متحدان آمریکا را هم برانگیخته است. فدریکو موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفر به تهران به وضوح دیدگاه مغایر با آمریکا در قبال برجام را به عنوان موضع رسمی اتحادیه اروپا اعلام کرد. حتی در آمریکا هم دیدگاه کاخ سفید، ترامپ و دستگاه دیپلماسی آمریکا یکسان، همگون و باثبات نیست.
علاوه بر این، موج برکناریها، استعفاها و تهدیدات آشکار و نهان ترامپ علیه دستیارانش، سرنوشت کاخ سفید، ترامپ و سیاستهایش را به شدت دچار ابهام کرده است. امواج توفنده سردرگمی و بلاتکلیفی، کمترین فرصتی برای اتخاذ مواضع باثبات و قابل دفاع را باقی نگذاشته است. بدین ترتیب قبل از آنکه به سرنوشت برجام بیندیشیم، لازم است سرنوشت ترامپ روشن شود. چرا که ممکن است وی تا پایان دوره، مهمان کاخ سفید نباشد.
تصحیح و پوزش
در پاراگراف دوم سرمقاله دیروز عبارت «هیچ قدرت، کشور یا طرف خارجی نباید به خودش حق دخالت بدهد» صحیح است و در ادامه همین فراز، عبارت «اگر مقتدی صدر در بازگشت از عربستان به صراحت اعلام نکرده است که آنچه میگوید بازتاب و تکرار خواستههای دربار سعودی است...» صحیح میباشد. بابت اشتباه تایپی پیش آمده از خوانندگان گرامی پوزش میطلبیم.
ترامپ حتی در تنظیم و تحکیم مناسبات آمریکا با متحدانش هم دچار لغزشهای شدید و جبران ناپذیری شده که شاید هیچگاه، هیچکس نتواند آنها را به شرایط گذشته باز گرداند و تثبیت کند. مناسبات شکننده با اتحادیه اروپا درحالی که ترامپ به وضوح خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا و نابودی یورو، پول واحد اروپائی و خروج هرچه بیشتر کشورها از قلمرو اتحادیه اروپا شده، قطعاً به سادگی و فوریت قابل ترمیم نیست و بعید است که در دوره ترامپ، ثبات نسبی را هم تجربه کند.
مخالفتها و اعتراضات رسمی و غیر رسمی فقط به متحدین واشنگتن محدود نمیشود بلکه درون جامعه آمریکا هم دودستگی و اعتراض آشکار به وضوح قابل رصد کردن است. بسیاری از سیاستمداران کهنه کاری که برای چندین دهه در جایگاه سیاستگذاری و مشاوره در سطوح ارشد ساختار قدرت در آمریکا بوده اند، همچنین طیف وسیعی از ژنرالها و برجستگان ساختار نظامیگری آمریکا بارها به صورت گروهی یا انفرادی، نامههای سرگشادهای برای ترامپ و خطاب به وی و اطرافیانش منتشر کردهاند که نسبت به عملکرد و موضع گیری وی و عواقب برگشت ناپذیر آن به طور جدی هشدار دادهاند و پیامدهای نگرانکننده آن را غیرقابل پیشبینی قلمداد کردهاند.
شاید ترامپ با چنین سازوکاری سعی دارد بر ناکامیها و مشکلات فزاینده پیرامون خود سرپوش بگذارد و نظرها را به سمت و سوی مسائل خارجی منحرف سازد ولی شدت و دامنه فشارها به خاطر رسوائیهای پرتعداد ترامپ و اطرافیانش به حدی است که این شگردهای ابتدائی هم گره گشا نیست و کمکی به حل مشکلات روزافزون ترامپ نمیکند.
اکنون ترامپ و اطرافیانش به شدت دچار انزوا شدهاند و عملکردشان در زیر ذره بین قرار گرفته است. لو رفتن مکالمات وارتباطات وی و اطرافیانش، باعث شده که آنها به هیچ کس اعتماد نکنند و همه را به چشم دشمن ببینند که درصدد جاسوسی و خبرچینی علیه آنها هستند. رسوائی ارتباط با وکیل روسی هم بعید است به این زودی، گریبان ترامپ و دستیارانش را رها کند. به ویژه آنکه وی با برکناری و تهدید اطرافیانش به این قضیه دامن زده و بر فهرست اتهاماتش افزوده و در صدر آن متهم است که برای پنهانکاری، تحریف حقایق، فریب دادن دادستان و بازپرسها و همچنین امحاء و نابودی اسناد و مدارک مرتبط، مرتباً تلاش میکند. در واقع «فقدان اعتماد»، جدیترین کمبود ترامپ و معدود دستیاران باقیمانده در اطراف وی محسوب میشود که از یکطرف باعث شده که جامعه آمریکا به وی بیاعتماد شود و از سوی دیگر ترامپ هم نسبت به همه و حتی اطرافیانش به شدت بیاعتماد است. در چنین شرایطی رفتارهای غیرقابل توجیه و دفاع ترامپ به حساب آمریکا گذاشته شده و بیاعتمادی شدیدتر از گذشته را برای دیپلماسی آمریکا در جهان و به ویژه نزد متحدانش باعث گردیده است.
در ماجرای برجام تا اینجای قضیه شاهد سردرگمی، بلاتکلیفی و مواضع بیمنطق آمریکای ترامپ بوده و هستیم. همین رفتارهای غیرمنتظره باعث نوعی دودستگی و مواضع پرتناقض میان مراکز تصمیم گیرنده آمریکا شده که فریاد اعتراض و مخالفت متحدان آمریکا را هم برانگیخته است. فدریکو موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفر به تهران به وضوح دیدگاه مغایر با آمریکا در قبال برجام را به عنوان موضع رسمی اتحادیه اروپا اعلام کرد. حتی در آمریکا هم دیدگاه کاخ سفید، ترامپ و دستگاه دیپلماسی آمریکا یکسان، همگون و باثبات نیست.
علاوه بر این، موج برکناریها، استعفاها و تهدیدات آشکار و نهان ترامپ علیه دستیارانش، سرنوشت کاخ سفید، ترامپ و سیاستهایش را به شدت دچار ابهام کرده است. امواج توفنده سردرگمی و بلاتکلیفی، کمترین فرصتی برای اتخاذ مواضع باثبات و قابل دفاع را باقی نگذاشته است. بدین ترتیب قبل از آنکه به سرنوشت برجام بیندیشیم، لازم است سرنوشت ترامپ روشن شود. چرا که ممکن است وی تا پایان دوره، مهمان کاخ سفید نباشد.
تصحیح و پوزش
در پاراگراف دوم سرمقاله دیروز عبارت «هیچ قدرت، کشور یا طرف خارجی نباید به خودش حق دخالت بدهد» صحیح است و در ادامه همین فراز، عبارت «اگر مقتدی صدر در بازگشت از عربستان به صراحت اعلام نکرده است که آنچه میگوید بازتاب و تکرار خواستههای دربار سعودی است...» صحیح میباشد. بابت اشتباه تایپی پیش آمده از خوانندگان گرامی پوزش میطلبیم.
انتهای پیام/