نگاهی به کودتای ۲۸ مرداد/ تلاش ناکام برای اتهام علیه آیتالله کاشانی
در حالی که با انتشار اسناد طبقهبندیشده آمریکا نقش این کشور و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ماه ۳۲ روشن شده، برخی جریانات تلاش دارند تا با اتهامافکنی علیه آیتالله کاشانی، اذهان عمومی را از نقش فعال انگلیس در این امر منحرف کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کودتای 28 مرداد که عملیات آژاکس نام دارد، کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان اطلاعات انگلیس و آمریکا علیه دولت محمد مصدق در مرداد 1332 به انجام رسید.
ماجرا اینطور آغاز شد که در روز بیست و چهار مرداد ماه شاه، دو حکم جداگانه یکی مبنی بر عزل مصدق از نخست وزیری و دیگری مبنی بر انتصاب زاهدی به نخست وزیری را امضا میکند.
سرهنگ نصیری، فرمانده گارد، فرمان انتصاب زاهدی را به وی میدهد و بعد فرمان عزل مصدق را به او تحویل میدهد.
اگر مصدق میپذیرفت، کودتا منتفی بود و اگر نمیپذیرفت طرح کودتا اجرا میشد که با محاصره خانه مصدق و تصرف رادیو، سقوط مصدق اعلام میشود. این عملیات قرار بود توسط سه واحد ارتش به اجرا گذاشته شود. در هجدهم مرداد، شاه در ملاقات شبانه با روزولت پس از بررسی عملیات کودتا فرمانها را امضا کرد و خود به نوشهر پرواز کرده منتظر نتایج ماند تا در صورت شکست کودتا از کشور خارج شود، اما وزیر دفاع مصدق، تقی ریاحی، از طریق چند نفر از عوامل نفوذی خود در جریان کودتا قرار گرفت. سرهنگ نصیری، فرمانده گارد، بههنگام ابلاغ حکم عزل در نیمهشب دستگیر شد و فرماندهان نیروهای سهگانه و وزیر دفاع فوراً در صدد مقابله با کودتا برآمدند و واحدهای کودتاکننده را خلع سلاح کردند.
محمدرضا پهلوی پس از شنیدن خبر شکست کودتا، از نوشهر به بغداد و از آنجا به رم (ایتالیا) فرار کرد.
با ورود برنامهریزیشده لوی هندرسن، سفیر آمریکا، از پاکستان به تهران، در 25 مرداد وی به ملاقات مصدق رفت و به وی اطلاع داد که: «دولت آمریکا دیگر نمیتواند حکومت وی را به رسمیت بشناسد و با او همچون نخست وزیری قانونی رفتار کند».
هندرسن به مصدق تکلیف کرد که باید از پست خود کنارهگیری کند. ولی مصدق او را با عتاب از خانه خود بیرون کرد و هندرسن نیز پس از مشاجره با مصدق با رابطان خود تماس گرفته به آنها اعلام کرد که: «دولت آمریکا فقط دولت زاهدی را دولت رسمی و قانونی ایران میداند».
با فرار شاه، در سراسر کشور تظاهرات عمومی برپا شده و مجسمههای شاه و پدرش به پایین کشیده شده و عکسهای وی از ادارات جمعآوری شد. در تجمع بزرگی در میدان بهارستان، دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه، اعلام کرد که: «نظام سلطنتی باید برچیده شود و حکومت جمهوری اعلام شود و شاه ایران روی ملک فاروق مصر را سفید کرده است.»، اما سایر اعضای کابینه، بعد از سخنان فاطمی تأکید کردند که: «اعلیحضرت باید برگردد» در چنین شرایطی که کشور شدیداً به مجلس نیاز دارد، مصدق پیروزی در رفراندوم و انحلال مجلس شورای ملی را اعلام کرد.
در همین روزها تظاهرات گستردهای به حمایت از دولت مصدق بر پا شد، اما وی دستور منع تظاهرات در حمایت از دولتش را صادر کرد و تکلیف کرد که مردم به خانههای خود برگردند. در حالی که کودتاچیان درصدد اجرای برنامه دیگری برای پیروزی بودند.
هشدار آیتالله کاشانی به مصدق
آیتالله کاشانی طی نامهای به مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند.
هرچند دوستان مصدق بسیار کوشیدند که در صحت نامه تردید ایجاد کنند تا بهنحوی بار مسئولیت اهمال در مقابله با کودتا و رها کردن نهضت در اوج خطر را از دوش مصدق و همکارانش بردارند، توجه به این واقعیت تاریخی که با همکاری آیتالله کاشانی و مصدق امکان جلوگیری از کودتا و سلطه بیست و پنج ساله آمریکا وجود داشته است، امری در خور توجه است که برای ملت ایران در شرایطی اینگونه میتواند راهگشا باشد اما مصدق در اوج مشکلات و مخاطرات، دست حمایت دوستان و همکاران خود را نفشرد.
صرفنظر از دستخط و امضا، متن و فضای حاکم بر آن و ادبیات نوشتاری آیتالله کاشانی، پاسخ رسمی مصدق و امضای وی در پای نامه نیز هیچ تردیدی در صحت صدور آن باقی نمیگذارد.
مصدق در پاسخ نامه آیتالله کاشانی نوشت: «27 مرداد ماه مرقومه حضرت آقا توسط آقای حسن سالمی زیارت شد، اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم، و السلام. دکتر محمد مصدق».
با این پاسخ، مصدق، آیتالله کاشانی را از دخالت در حوادث آینده منع کرد و حتی اعلام حمایت وی را نیز لازم نشمرد.
با شکست طرح اولیه کودتا و استفاده از ارتش، که بیشتر با برنامه آمریکاییها همخوانی داشت، مرحله دوم کودتا در بیست و هشتم مرداد ماه توسط شاپور جی و عوامل انگلیسی و حمایت آمریکاییها به اجرا گذاشته شد.
براساس برنامهریزیهای سرهنگ حسن اخوی، طراح اجرایی کودتا، باید از مردم و جمعی از اراذل و اوباش علیه مصدق و دولت او استفاده شود.
در روز بیست و هشتم مرداد، طرح فوق بهطور کامل اجرا شد و واحدهای نظامی طرفدار مصدق دخالتی در خنثیسازی کودتا نکردند. در روز بیست و هشتم مرداد دولت مصدق هیچ اقدام عملی علیه کودتاچیان نکرد و از مردم نیز برای مقابله با کودتا دعوت نکرد. رئیس شهربانی را نیز که مشکوک به همکاری با کودتاچیان بود، برکنار و خواهرزاده خویش، سرتیپ دفتری، را که از همکاران جدی کودتاچیان بود، به ریاست شهربانی منصوب کرد.
بدین ترتیب کودتا به پیروزی رسید و سرلشگر زاهدی به نخست وزیری رفت، محمدرضا پهلوی به کشور بازگشت و بهتعبیر امام خمینی «محمدرضا رفت و رضاشاه برگشت» و این در حالی بود که دین بزرگی از آمریکا و انگلیس بر گردن داشت.
بعد از تسلیم دکتر مصدق، کرمیت روزولت با شاه ملاقات کرد و شاه ضمن تشکر از او گفت: «من تاج و تختم را از برکت خداوند، ملتم و ارتشم و شما دارم... و هرگاه فاطمی را بهخاطر سرنگونی مجسمههای من و پدرم پیدا کنم، بیدرنگ اعدامش خواهم کرد».
درباره میزان نقش انگلیس و آمریکا در سالهای اخیر حرف و حدیثهایی مطرح بود بهطوری که تا سالها بعد از کودتا از این حرکت بهعنوان قیام مردمی یاد میشد تا اینکه اسناد طبقهبندیشده آمریکا درباره کودتا در ایران منتشر شده و برای همگان نقش بارز آمریکا و انگلیس در کودتا مشخص شد.
در همین خصوص دو یادداشت مربوط به وزارت خارجه آمریکا که دو هفته پیش از رده محرمانه خارج شدهاند، اولین اسنادی هستند که نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد سال 1332 علیه دولت محمد مصدق، نخستوزیر ایران را تأیید میکنند.
این دو سند که پایگاه «آرشیو امنیت ملی آمریکا» آن را منتشر کرده یادداشتهایی مربوط به وزارت خارجه آمریکا هستند و نشان میدهند که مقامهای انگلیسی چندین بار از اکتبر سال 1952 (مهرماه 1331) تلاش کردهاند طرف آمریکایی را برای کودتا علیه دولت وقت ایران متقاعد کنند.
علیرغم آنکه نقش انگلیس در براندازی دولت مصدق موضوعی نیست که تازه باشد، این اولین بار است که اسناد رسمی در تأیید این موضوع از حالت محرمانه خارج میشوند.
همچنین درحالی که برخی رسانهها همچون صدای آمریکا و بیبیسی فارسی بهدنبال ارائه تصویری مبنی بر نقش داشتن آیتالله کاشانی بوده، اسنادی که منتشر شده این مدعا را رد میکند.
در همین خصوص در سندی که در تاریخ 14 اکتبر 1952 نوشته شده و چندی پیش منتشر شده نوشته شده است، «چنانچه کاشانی قدرت بگیرد، نتیجه آن در ایران وضعی بهمراتب بدتر از اوضاع کنونی برای منافع غرب خواهد بود. چنین رژیمی در برابر نفوذ غرب بهکل مقاومتر بوده و کنار آمدن با آن در مناقشه نفتی بهمراتب از رژیم فعلی سختتر خواهد بود».
برنامهریزی برای تخریب وجهه کاشانی
همچنین بخشی از اسناد منتشرشده به توصیهها و برنامهریزیها برای تخریب وجهه آیتالله کاشانی مربوط میشود.
به گزارش فارس، اداره برنامهریزی سیا، در این باره توصیههایی به این شرح مطرح میکند: «در این بازه زمانی بایستی تلاشهایی جدی برای اعتبارزدایی، تضعیف و تفرقهافکنی در این گروهها انجام شود. این اقدام چگونه میتواند انجام شود؟».
«در مورد گروه آیتالله کاشانی، بایستی روحانیون طرفدار حاکمیت را متقاعد کرد در برابر درخواستهای تحریکآمیز و تروریسم گروه کاشانی ایستاده و آن را مغایر با اصول اسلام معرفی کنند.
محتمل است که روحانیون ارشد به چنین امری معتقد باشند، ضمن اینکه آنها ممکن است به محبوبیت و مورد توجه بودن کاشانی هم حسادت بورزند.
مسیر دیگر عبارت خواهد بود از اعتبارزدایی از کاشانی توسط مطالب نوشتاری، میتوان جزواتی را که حاوی حملات تند علیه کاشانی هستند بهصورت مخفیانه تهیه کرد و آنها را توزیع کرد».
انتهای پیام/*