عوامل موفقیت سوریه در جنگ و سناریوهای جایگزین صهیونیست‌ها

عوامل موفقیت سوریه در جنگ و سناریوهای جایگزین صهیونیست‌ها

آنچه که طی سالهای اخیر باعث تغییر موازنه میدانی و موفقیت نهایی جبهه مدافع سوریه شد، دو عامل مهم بود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رسانه‌های عرب‌زبان منطقه اخیراً به بررسی ابعاد شکست رژیم صهیونیستی در سوریه و جاروجنجال این رژیم برای دوری از تبعات منفی این شکست اشاره کرده و سفر سرکردگان رژیم صهیونیستی به واشنگتن و مسکو را برای بی فایده خواندند. گزارش های رسانه ای رژیم صهیونیستی نیز از زبان تحلیلگران مختلف به این شکست اشاره کرده و آن را تشییع جنازه سیاست های آمریکا در سوریه خواندند که باعث مصیبت دیدن اسرائیل شده است. آنچه در این گزارش به آن پرداخته می شود، مطالبی از روزنامه الاخبار لبنان و پایگاه خبری المیادین بعلاوه نمونه هایی از رسانه های صهیونیستی در تشریح ابعاد شکست رژیم صهیونیستی در سوریه و بررسی سناریوهای جایگزین آن است.

اذعان رسانه‌های رژیم صهیونیستی به شکست در سوریه

ناامیدی اسرائیل در واشنگتن یا در مسکو قابل پیش‌بینی بود و غافلگیری در این زمینه به وجود نیامد. این نتیجه را می‌توان در اظهارات و اطلاعات درز پیدا کرده و گزارش‌های رسانه‌های عبری زبان طی روزهای گذشته مشاهده کرد. این گزارش‌ها نشان دهنده وضعیت رژیم صهیونیستی و نگرانی‌ها و اذعان آن به شکستن سوریه و محدودیت قدرت این رژیم در تغییر نتایج جنگ است.

یوسی میلمان تحلیلگر مسائل امنیتی روزنامه صهیونیستی معاریو به نقل از یک منبع اسرائیلی مطلع نسبت به سفر هیئت اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به واشنگتن که برای تشویق کردن دولت آمریکا در تغییر مواضع نسبت به سوریه انجام شده ، می‌نویسد که دیدار هیئت اسرائیلی در واشنگتن با مسئولان شورای امنیت داخلی و پنتاگون و سرویس‌های جاسوسی آمریکا ، مانند مشارکت در یک تشییع‌ جنازه یا تسلیت گفتن در چارچوب نقش های معکوس دو طرف است. به این معنی که آمریکایی‌ها تسلیت می‌گفتند و مصیبت دیده‌ها هیئت اسرائیلی بودند. تشییع جنازه نیز برای تدفین سیاست‌های آمریکا در سوریه برگزار شده بود!

این روزنامه همچنین به سفر نتانیاهو به مسکو و دیدار وی با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه اشاره کرده و می‌نویسد که این سفر در نتیجه اهمیتی انجام شد که اسرائیل به اوضاع کنونی سوریه می‌دهد و از شرایط به وجود آمده در آن وحشت دارد. این روزنامه می‌افزاید اسرائیل با وجود تمام این موارد می‌داند که قدرت تأثیرگذاریش بسیار ناچیز و اندک است.
شبکه ده تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به شکست دیدار نتانیاهو از مسکو به شکل واضح و آشکار به شکست اسرائیل و پیامدهای آن اشاره کرده و می‌گوید: اسرائیل در جنگ سوریه شکست خورده است و یکی از مهم‌ترین بازنده‌های این جنگ است. اسرائیل در درک تحولات این کشور تاخیر داشت. گزارش مذکور مهم‌ترین علت شکست اسرائیل را ترس این رژیم از هزینه‌های بالای مداخله نظامی در سوریه دانست.

روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نیز به تلاش‌های بیهوده  نتانیاهو برای تغییر نتیجه جنگ سوریه اشاره و تأکید کرد که وی یک هیئت امنیتی عالی‌رتبه را به واشنگتن فرستاد، اما این هیئت تنها با یک عکس زیبا از این دیدار به تل‌آویو بازگشتند. این همه آن چیزی بود که آنها به دست آورده بودند. وی همچنین خودش به مسکو رفت و با پوتین در سوچی دیدار کرد. اما تنها چیز به دست آمده از این دیدار نیز یک عکس یادگاری و تریبونی برای اعلام مواضع خود بود، نه بیشتر.

همچنین ایهود یعری تحلیلگر مسائل عربی شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی می‌گوید که نتایج جنگ سوریه همچنان نامشخص است، اما چیزی که کاملاً مشخص شده ، این است که اسرائیل در این جنگ شکست خورده است. علت این شکست نیز تأخیر در فهم تحولات این کشور و درک پیامدهای مداخله ایران در سوریه از سال 2012 تاکنون است.

یعری می افزاید که قاسم سلیمانی زیاد سخنرانی نمی‌کند ، اما در سخنانی که هفته گذشته انجام داد، گفت که در ایران بسیاری با مداخله ایران در جنگ سوریه مخالفت می‌کردند و آن را یک ماجراجویی می‌دانستند. اما الان برای همه روشن شده است که این یک پیروزی بود.

یعری می‌افزاید: ما در حالی شکست خوردیم که همچنان از مشکلات و گره های جنگ اول لبنان رنج می‌بریم. اسرائیل نمی‌تواند عناصر مسلح را در تمامی بخش های جنوبی [سوریه] و حتی بخش های جنوبی دمشق مستقر کند. ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم ، چرا که دچار بازدارندگی در سطح مؤسسات  امنیتی  و طبعاً مؤسسات سیاسی شده‌ایم.

این تحلیلگر صهیونیستی در پایان می‌افزاید که عناصر مسلح سوریه دیگر عنصر تأثیرگذار نیستند و پایان موجودیت آنها تنها به زمان نیاز دارد. ایرانی‌ها در سوریه توزیع پیدا کرده اند و پلی زمینی از ایران تا جولان و لبنان ایجاد کرده اند.

استراتژی رژیم صهیونیستی در سوریه پس از شکست

پایگاه خبری المیادین نیز در مقاله ای به قلم علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه به بررسی استراتژی آینده رژیم صهیونیستی در مرحله پس از شکست در سوریه اشاره کرده و می‌نویسد: یوسی میلمان تحلیل‌گر صهیونیست به بهترین صورت دیدار هیئت امنیتی رژیم صهیونیستی به سرکردگی رئیس موساد از واشنگتن برای بررسی نفوذ ایران و حزب‌الله در سوریه را توصیف و تأکید کرد که این موضوع مانند مشارکت در تشییع جنازه و تدوین سیاست‌های آمریکا در سوریه بود و اسرائیلی ها مصیبت دیده بودند و آمریکایی ها نیز تسلیت می گفتند.

علی شهاب در این مقاله می‌افزاید: به نظر می‌رسد اسرائیل در مرحله کنونی  بیشترین شکست را در نتیجه تحولات سوریه احساس می‌کند. فضایی که رسانه‌های عبری‌زبان ترسیم می کنند ، نشان دهنده نگرانی و تزلزل بی‌سابقه در سرزمین‌های اشغالی از زمان آغاز جنگ سوریه است. 

این موضوع تنها منحصر به تسلیم شدن برای باقی ماندن بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه در قدرت یا موفقیت روسیه در ایجاد مناطق کاهش تنش نیست. بلکه چیزی که اسرائیل را نگران می‌کند، این است که منافع این رژیم در تضعیف محور متخاصم با خود از طریق درگیری‌های سوریه موفقیت‌آمیز نبوده و برعکس فرصت بهتری را به دشمنان این رژیم داد تا بعد از هفت سال مقاومت و پایداری ، واقعیت جدید و پیچیده‌تری را بر خلاف محاسبات رژیم صهیونیستی ترسیم کنند.

توطئه‌چینی ضد سوریه باعث جلب متحدان این کشور شد و متحدان دمشق سرنوشت خود را به سرنوشت سوریه گره زدند و فرصتی که اسرائیل برای خود ایجاد کرده بود ، به تهدیدی برای آن تبدیل شد. تل‌آویو نمی‌تواند نگرانی خود را از نفوذ ایران در سوریه و افزایش قدرت حزب‌الله در نتیجه بحران سوریه مخفی کند.

همین ثبات قدم میدانی بود که اصلی‌ترین دلیل برای تغییر مواضع غرب و عقب‌نشینی از شرط کنار گذاشتن بشار اسد در روند سازش در سوریه بود. به این ترتیب همه برای جمع‌آوری برگه های خود و ساماندهی اولویت های خود در سایه باقی ماندن بشار اسد در ریاست جمهوری سوریه آماده می‌شوند. کار به جایی رسیده که حتی اردن نیز نگرانی از صحبت در برقراری مجدد ارتباط با سوریه در نتیجه شرایط جنوب این کشور به خود راه نمی‌دهد.

دو عامل اساسی موفقیت سوریه در جنگ

دو نقطه عطف اساسی طی سال‌های اخیر ورق را به نفع نیروهای مقاومت برگرداند: اول جنگ حلب و دوم جنگ در مناطق مرزی عراق و سوریه و جبهه جنوب این کشور.

تجربه جنگ جولای 2006 مجادله بر سر ورود رژیم صهیونیستی به عملیات نظامی گسترده بدون پوشش آمریکایی را کنار گذاشته است. در واقع تل آویو در تاریخ معاصر خود این قاعده را نقض نکرده‌ است. رژیم صهیونیستی همچنین موجودیت روسیه در منطقه را ملاحظه می کند، البته این بدان معنی نیست که ضرورتا ورود اسرائیل به جنگ در نتیجه موافقت روسیه باشد. قطعاً محاسبات روس‌ها در مقایسه وزنه طرف ها به عنوان مثال بین ایران و حزب الله و حماس متفاوت خواهد بود. اما مقصود از این سخن این است که روسیه متعهد به راه‌حل دیپلماتیک به صورت موازی با عملیات نظامی در سوریه است و منافع خود را در آغاز جبهه دیگری در این منطقه نمی‌بیند.

دلیلی وجود ندارد بیش از این وارد بررسی سناریوهای تقابل احتمالی اسرائیل در آینده با ایران یا حزب‌الله شویم، این در حالی است که اسرائیل دیگر خودش در ارزیابی شرایط این درگیری‌ها و در نظر گرفتن بدترین سناریوها خبره  شده است. اما آیا این موضوع به معنی کنار گذاشتن کامل گزینه جنگی است؟ شاید برای اولین بار باشد که این سؤال مهم در روند درگیری‌ها وجود ندارد. در درگیری‌های سال 2006 هنگامی که رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف اعلام شده خود از این جنگ شکست خورد، حزب‌الله اعلام کرد که پیروز این جنگ شده است. به همین صورت در سوریه نیز با شکست اسرائیل در خارج کردن این کشور از موقعیت سیاسی سابق همراه بود. به این ترتیب می‌توان از پیروزی صحبت کرد که البته نیازمند و فعالیت اقتصادی و اصلاحات سیاسی است تا روند آن کامل شود.

سناریوهای تل آویو برای مرحله بعد از شکست سوریه

اما آیا رژیم صهیونیستی می‌تواند چنین نتیجه‌ای را تحمل کند؟ طی سال‌های اخیر تل‌آویو مناسبات خود با جنوب شرق آسیا افزایش داده و امیدهای اقتصادی گسترده‌ای را معطوف به چین و هند کرده است. سرائیل از چند سال پیش پیش بینی کاهش نقش منطقه‌ای و جهانی آمریکا و ایجاد جهان چند قطبی را کرده بود، مناسبات خوب رژیم صهیونیستی با روسیه نیز در همین راستا می گنجید.

مشکلی که رژیم صهیونیستی در حال حاضر از آن رنج می‌برد، کاهش نفوذ منطقه‌ای آمریکا هستند. برای پاسخ به سؤال در رابطه با میزان توانمندی تل آویو برای سازگاری با این شرایط باید به بررسی مسائلی پرداخت که تحلیلگران و دیپلمات‌های آمریکایی و اسرائیلی پس از جنگ جولای 2006 مطرح کرده اند: آیا اسرائیل همچنان جزو منافع استراتژیک آمریکا است؟

در کوتاه مدت پاسخ این سؤال مثبت است ، اما تحولات بزرگ از جمله تبدیل نظام تک قطبی به نظام چندقطبی به مرور زمان  باعث ایجاد تغییر در ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود. موج اولیه بهار عربی پتانسیلی بی ثبات نسبت به اشغالگران بود. طی ماه‌های اولیه این بحران، رژیم صهیونیستی به دنبال ترسیم منافع خود و سوار شدن بر موج تغییرات و قرار دادن این تحولات در مسیر منافع خود بود. اما اگر بگوییم که سازش در سوریه سرنوشت بهار عربی را روشن کرده و رویکرد آن را مشخص کرد، باید گفت که چالش‌های سازش بین‌المللی که امروز در آن به سر می‌بریم، به گونه‌ای است که رژیم صهیونیستی یکی از دو گزینه زیر را مد نظر خود قرار داده است: تثبیت پایه‌های ائتلاف خلیجی خود که جبران کننده کاهش نفوذ آمریکا در منطقه باشد ، یا تغییر عرصه درگیری‌ها به منطقه ای دیگر در طرف مقابل، بدون اینکه نیاز به ورود مستقیم به جنگ فراگیر داشته باشد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران