«سیری در گلزار مثنوی» با این کتاب

«سیری در گلزار مثنوی» با این کتاب

دومین جلد از مجموعه «سیری در گلزار مثنوی» به قلم مهدیه الهی قمشه‌ای منتشر شد. نویسنده تلاش دارد تا در حد مقدور حلاوت دریای معرفت مثنوی را بار دیگر به مخاطب بچشاند: «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید».

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دفتر دوم از مجموعه «سیری در گلزار مثنوی» به کوشش زنده‌یاد مهدیه الهی قمشه‌ای از سوی انتشارات به‌نشر منتشر شد. چندی پیش نیز جلد نخست این مجموعه‌ای که گفته می‌شود در پنج جلد به چاپ خواهد رسید، از سوی همین ناشر به چاپ رسیده است. «سیری در گلزار مثنوی» جزو آخرین کارهای منتشر نشده از مرحومه الهی قمشه‌ای است که تلاش دارد تا با نگاهی دوباره به دریای اشعار مثنوی، نکته‌های عرفانی و دینی آن را به مخاطب یادآوری کند.

تاکنون شروح مختلفی از مثنوی، این اثر ارزشمند مولانا، به طبع رسیده و مورد استفاده قرار گرفته است، تقریباً سالی نیست که اثر یا کار پژوهشی جدیدی در خصوص این اثر سترگ منتشر نشود، اما به نظر می‌رسد هنوز دریای مثنوی درهای نایابی دارد که غواصان معنا در پی کشف آنند.

مؤلف «سیری در گلزار مثنوی» مولانا را شارح کتاب آسمانی می‌داند و درباره اهمیت کار او می‌نویسد: «گاه مولانا آیات قرآن کریم را در مثنوی نقل و سپس تفسیری کوتاه از این ابیات را بیان می‌کند؛ برای مثال مولانا چند بار در مثنوی به آیۀ «ما رمیت اذ رمیت و لکنّ الله رمی» اشاره کرده و گفته است:

ما رمیت اذ رمیتم در حِراب                         
من چو تیغم و آن زننده، آفتاب

وی با بهره‌گیری از این آیه و آیات مشابه آن، مسئلۀ فلسفی جبر و اختیار را مطرح کرده و در هر شش دفتر با حکایت و امثال مختلف آن را توضیح می‌دهد.

مولانا شارح احادیث نبوی است. او احادیث نبوی فراوانی از جمله دربارۀ انسان کامل آورده و با بیانی شیوا آن را شرح داده است؛ برای نمونه:

گفت پیغمبر که احمق هر که هست                                       
او عدوّ ما و غول رهزنست

هر که او عاقل بود او جان ماست                                         
روح او و ریح او، ریحان ماست

عقل دشنامم دهد من راضیم                                             
زآنکه فیضی دارد از فیاضیم

احمق از حلوا نهد اندر لبم                                                   
من از آن حلوای او در تبم

مولانا شاعر پیام‌آوری است که همه را به وحدت و یگانه‌پرستی دعوت می‌کند و آدمی را از تفرقه و اختلاف و جدایی برحذر می‌دارد. مولانا می‌گوید زیربنای همۀ ادیان الهی یکی است و همۀ اختلافاتی که در طول تاریخ دیده می‌شود، از پرداختن به صورت‌هاست:

مثنوی ما دکان وحدت است                                                           
غیر وحدت هرچه بینی آن بت است

در معانی قسمت و اعداد نیست                                            
در معانی تجزیه و افراد نیست

اتحاد یار با یاران خوش است                                              
پای معنی گیر، صورت سرکش است

هدف مولانا از داستان‌سرایی ساده‌کردن مفاهیم دشوار عرفانی برای مخاطبان خود بوده است تا به آسانی سخنان او را دریابند و از این دریای بی‌کران معرفت سود برند. او مثنوی را با داستان «عشق پادشاه به کنیزک» آغاز می‌کند و با بهره‌گیری از این داستان سعی می‌کند تقابل عقل و نفس را نشان دهد و خود نیز هدف از بیان این داستان را رسیدن ما به خودشناسی و نقد و بررسی احوال انسان بیان می‌کند».

الهی قمشه‌ای در شرح و نگارش این اثر نگاهی به چند اثر برجسته و معروف در این زمینه دارد که از این جمله می‌توان به شرح کریم زمانی از مثنوی، شرح بدیع‌الزمان فروزانفر و «مولوی چه می‌گوید؟» جلال‌الدین همایی در این‌باره اشاره کرد.

کتاب با نثری روان و به صورتی ساده نوشته شده تا مخاطب عام نیز بتواند با اشعار ومفاهیم آن ارتباط برقرار کند. با وجود این، «سیری در گلزار مثنوی» شرحی ذوقی دارد و نویسنده تلاش ندارد که به همه وجوه مثنوی بپردازد؛ از این رو گاه مسائل و مباحثی که پیش‌تر نیز در دیگر شروح عنوان شده، در این اثر نیز دیده می‌شود. به همین دلیل به نظر می‌رسد مخاطب اصلی کتاب، مخاطب عام است که کمتر فرصت داشته تا به صورت تخصصی به مطالعه آثار پژوهشی در این رابطه بپردازد. تلاش نگارنده برای جذب مخاطب عام به کتابی که سال‌هاست هم علما و فضلا و هم اهل طریقت و عرفان از آن بهره و حض معنوی برده‌اند، ستودنی است.

زنده‌یاد الهی قمشه‌ای درک حلاوت مثنوی را مدیون پدر می‌داند و در مقدمه می‌نویسد: «این مثنوی خلاصه‌ای است از مثنوی مولانا جلال‌الدین که من در طول 10 سال در کلاس درس در دسترس عاشقان حضرت مولانا قرار دادم و باید عرض کنم که در نگارش این مثنوی از نسخه استاد کریم زمانی ستفاده کرده‌ام. در آغاز سخن از این استاد فرهیخته و دانشمند که سال‌هایی از عمر بابرکت خویش را وقف احیای این اثر ارزشمند عرفانی کرده‌اند، سپاسگزاری می‌کنم.

استادان دیگری که از آنان بهره گرفته‌ام یکی استاد جلال همایی صاحب مولو‌نامه «مولوی چه می‌گوید؟» و دیگر، استاد بدیع‌الزمان فروزانفر است که هر دوی این بزرگواران سال‌ها از استادان برگزیده دانشگاه تهران و از شارحان مولانا و حافظان چراغ عرفان و ادب بودند و به فرموده نظامی گنجوی:

نگه دارم به چندین اوستادی
چراغی را در این طوفان بادی

و از بخت مساعد هر دوی این استادان از دوستان پدر بودند و من توفیق آن را داشتم که حضوراً از محضر آنان بهره‌مند شوم و اما، حکیم الهی قمشه‌ای که به فرموده مولانا:

واجب آمد چون که بردم نام او
بازگویم شرحی از انعام او

این شعله اشتیاق را پدر از دوران کودکی در دل ما روشن کردند. مثنوی الاطفال اولین کتابی بود که پدر برای ما خردیدند و ما با آن آشنا شدیم. ایشان شب‌های بلند زمستان برای فرزندان داستان «طوطی و بقال» و «طوطی بازرگان» را می‌خواندند و گاه قصه مارگیر و گاه حکایت پیل، و گاه ابیات آن را زمزمه می‌کردند...».

«سیری در گلزار مثنوی» در قطع رقعی و در 240 صفحه به قمیمت 25 هزار تومان منتشر شده است.

انتهای پیام/پ

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران