وقتی درویشرضا منظمی برای مادران شهید موسیقی میسازد/ کامپیوترها کار کاتیوشا را میکنند
شهرام منظمی با حضور در گفتمان موسیقی دفاع مقدس ماجرای ساختنِ قطعهی «روله» توسط پدرش را شرح داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، چهارمین جلسه از سلسله نشستهای «گفتمان موسیقی دفاع مقدس» صبح امروز سه شنبه پنجم مهر 1396 در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
مهمانان این برنامه دکتر محمود اکرامی – شاعر و منتقد ادبی، شعرام منظمی آهنگساز، تنظیم کننده و مدرس موسیقی و مصطفی محدثی خراسانی – شاعر، ترانهسرا و منتقد ادبی بودند. همچنین علیرضا علیزاده به عنوان کارشناس مجری در این برنامه حضور داشت.
در ابتدای این نشست علیرضا علیزاده موضوع نشست را «مردمی کردن ترانههای دفاع مقدس» بیان کرد و سپس مهمانان برنامه این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دادند و هر کدام از آنان به بیان دیدگاههایشان پرداختند:
ترانههای محلی تاثیر بسیاری در دوران دفاع مقدس داشتند
شهرام منظمی: ما چیزی به نام جنگ نداشتیم. چون ما تهاجمی به کشور دیگری نکردیم و تنها از میهنمان دفاع کردیم. وقتی بحث دفاع پیش می آید ما متحمل آسیبهایی میشویم. ابزارهای مختلف به کمک بیان این واقعیت میآیند که کشوری در حال دفاع بوده است. در قرن چهارم فردوسی در شاهنامه از پهلوانانی میگوید که جایگاه بسیار والایی دارند و کارهای بزرگی انجام میدهند. شاید آنچه فردوسی آورده در ذهن ما افسانه بیاید اما آنچه فردوسی گفته نمیتواند افسانه باشد.
نواها و آواهایی که حاج صادق آهنگران و غلام کویتی پور ساختند از مهمترین نمونههای موسیقی دفاع مقدس است. سرود «ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش» از کارهایی است که بسیار مهیج بود.
آهنگی در موسیقی لرستان هست با نام «دایه دایه» که متعلق به زمان خان کُشی در زمان رضا خان بود اما بهترین استفاده از این ترانه در دوران دفاع مقدس بود. موسیقی که در لرستان برای دوران دفاع مقدس شنیده میشد، بسیار تاثیرگذارتر از هر اتفاق دیگری برای شورآفرینی میان مردم بود.
باید دید آثار موسیقی دفاع مقدس پس از اتمام جنگ، چه تاثیری داشته است. اثری به نام «شهیدان خدایی» ساخته شد که خیلی هم کار ارزشمندی بود. اما به نظر من ترانه های محلی تاثیر بیشتری داشت.
هر کدام از ما وقتی ترانه هایی متعلق به اصالت هایمان را می شنویم، ارتباط بهتری با آنها می گیریم.
ادامه این مراسم با صحبت های محمد اکرامی دنبال شد. اکرامی دکترای مردم شناسی دارد.
ادبیاتی روی شانههای هویت ملی و دینی ایستاده است
محمد اکرامی: موسیقی ابزار ارتباط از نوع احساس برانگیز است. یعنی از چیزی لذت می برید اما نمیدانید چه می گوید و تنها میدانید که حرف خوبی میزند. گاهی موسیقی مخاطب را به درون خودش میبرد. گاهی مخاطب را به حرکت در میآورد و گاهی هم موجب تنفس می شود.
وقتی ما می گوییم موسیقی دفاع مقدس یعنی سرودهای دفاع مقدس، یعنی ترکیبی از صوت و کلمه.
کلمه دفاع مقدس به موسیقی، شعر و سرود ما جهت می دهد. باید بدانیم که در چه مرحله ای هستیم و هدفمان از موسیقی دفاع مقدس چیست و این موسیقی چه کارکردهایی می تواند داشته باشد. اگر هدف ما تهییج باشد از چیزی استفاده می کنیم که برای مخاطب آشنا باشد، یعنی استفاده از همان «دایه دایه». این یعنی از منِ مخاطب گرفتن و به خودم دادن. در اینجا شما به باورها و نگرشهای مرددم نزدیک میشوید.
گاهی شما هدفتان این نیست و میخواهید اثری تاریخ ساز و ماندگار بسازید. برای این کار ارکستر دفاع مقدس تشکیل میدهید تا نتیجهاش در مجامع جهانی ارائه شود. در اینجا شما هدفتان پرکردن سنگرها نیست. گاهی شما میخواهید که اثری بسازید که یادآور خاطرهها باشد. یعنی استمرار ذهنی از دفاع مقدس داشته باشیم. این هم ادبیات و ساختار خودش را میطلبد.
موسیقی و سرودهای دفاع مقدس سه وجه دارد؛ یکی وجهه ی دینی است. گاهی وجهه ی ملی مطرح است و گاهی هم مسائل امروز را می خواهد بیان کند. یکی از بزرگان سخنی دارد که میگوید: کسانی می دانند به کجا بروند که بدانند از کجا آمده اند.
ادبیات دفاع مقدس سرراهی نیست. ادبیاتی است که روی شانه های هویت ملی و دینی ایستاده است. چون روی این پایه ها ایستاده از منظر و دیدگاه بالاتری به مسئله نگاه می کند که تاثیرگذار است. شاید به همین دلیل است که ادبیات دفاع مقدس همچنان مسیرش را ادامه میدهد.
مصطفی محدثیخراسانی: شعر و موسیقی از زمان دفاع مقدس در میدان بوده و رسالتشان را انجام دادهاند. پس از آن دوران دفاع مقدس، شعر مسیرش قطع نشد و سنگرها و حوزههای تازهای پیدا کرده و کارش را ادامه میدهد. آیا موسیقی در زمینه دفاع مقدس سیر لازم را داشته یا این که صدای این موسیقی گنگ شده است.
محمد اکرامی: در موسیقی این اتفاق کمتر افتاده است. موسیقی که برای تشییع شهید حججی در فرودگاه میشنیدم همان موسیقی گذشته است اما تنها کلام و لحنش تغییر کرده است.
شهرام منظمی: شاید توقع جامعه از موسیقی امروز نسبت به موسیقی دیروز تغییر کرده است. وقتی میدیاهای مختلف در اختیار همهی افراد جامعه است، دیگر تلویزیون نمیتواند علمدار همه جریانها باشد. باید موسیقی هم به مدد این قضیه بیاید. الان شنیدن و دیدن در هم تلفیق شده است. باید بتوانید برای هر موسیقی که میسازید سناریو تعریف کنید. الان دیگر نمیشود قلم به دست گرفت و موسیقی نوشت. باید سناریو تعریف شود. باید انتزاعی تعریف باشد. دورهی صحبت های مستقیم تمام شده است.
الان اینستاگرام آمده و ویدیوهای یک دقیقه ای برای خودش تعریف کرده است. علت این امر هم این است که میتوان در همان یک دقیقه پیام را منتقل کرد. با این اوصاف ما میبینیم که سمفونی انقلاب را میسازند که مخاطب چندانی هم ندارد.
محمد اکرامی: ساختن این سمفونیها برای ماندن در تاریخ لازم است. این آثار میتواند برای فرزندانِ فرزندانِ ما بیانگر اوضاع زمان ما باشد.
در دفاع مقدس حجم ترانههای مختلف زیاد است و این ترانهها بسیار در تلویزیون پخش شدهاند. من پیشنهاد میکنم که به استانهای مختلف برویم و ترانههایی که از خواستگاه مردم و برای دفاع مقدس هست را جمع آوری و بازسازی کنیم.
محدثی خراسانی: نقطه شروع این مسئله طرح همین مباحث است و بعد بررسی و شکافتن زوایای این مسئله، تا بعد بتوانیم به طور عملی به این سمت برویم.
وقتی درویشرضا منظمی اثری برای مادران شهید میسازد
شهرام منظمی: وقتی «دایه دایه» اجرا شد تاثیر بسیاری در میان مردم داشت. این قطعه از نگاه رزمندهای بود که میخواست به میدان نبرد برود. اما دایههایی(مادران) که فرزندانشان را از دست دادند، چه؟
در سالهای دفاع مقدس، روزی در میدان شقایق خرم آباد، پدرم(درویشرضا منظمی - از نوازندگان بزرگ کمانچه و از اعضای گروه «شیدا» در دهه 50 خورشیدی) منتظر تاکسی بود. پدرم آن زمان معلم بود و آن روز هم میخواست به مدرسه برود. دو کامیون ایستاده بودند که پیکر شهیدان را آورده بودند. از سویی دیگر جمعیت زیادی به سمت کامیونها میرفتند. این جمعیت جمعی از مادرانی بودند که بر سرخود گل مالیده بودند و به سمت پیکر فرزندان شهیدشان میرفتند.
آن روز پدرم به خانه بازگشت و بسیار گریست اما قطعهای نوشت به نام «روله» که بعدها آقای میرزاوند آن را خواند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. «هه گوتم روله روله روله / دلم دِ هوله هوله هوله / که بی تو مالگکم چوله».
شهروند نداریم اینان دنیاوندند
محمد اکرامی: از عصری که برای تلفن زدن باید به تلفنخانه میرفتیم به جایی رسیده ایم که با همین گوشی که در دستمان هست، ارتباط صوتی و تصویری با تمام جهان داشته باشیم. به سمت آدم های کم حوصله و فست فودی آمده ایم. الان 3 میلیون تومان هزینه میکنند تا 3 ثانیه ویندوزشان زودتر بالا بیاید. ما باید موسیقی متناسب با این آدم ها بسازیم. ما دیگر شهروند نداریم؛ ما با دنیاوندان در ارتباطیم. این ها آدم هایی هستند که ارتباط های جهانی دارند؛ یعنی هم از جهان می گیرند و هم به جهان اطلاعات می دهند.
ما در عصر شهروند رسانه زندگی می کنیم. این شرایط و این اوضاع موسیقی خودش را می خواهد. باید پژوهش کرد که موسیقی و شعر این مخاطبان چیست.
زمانی محدثیخراسانی معروف بود به این که غزل هایش تنها پنج بیت داشت. شاید ما هم باید به سمتی برویم که یک قطعه موسیقی کل شعرش، یک رباعی باشد.
آدم های دیروز 90 رصد مخاطب بودند اما آدم های امروز 90 درصد فرستنده هستند.
الان جنگ ما به جنگ نرم تبدیل شده و در عین حال جنگ سخت هم هست. وقتی امریکا در کره جنوبی ناو دارد و آنجا جبهه گرفته تا از خودش دفاع کند. وقتی ا مریکا برای حفظ خودش سرباز به افغانستان فرستاده، ما هم برای حفظ خودمان سرباز فرستاده ایم به سوریه و این اصلا چیز عجیبی نیست.
صلاح های امروز نرم افزارها هستند. کشورهای قدرتمند جاهایی هستند که قدرت زیادی در ارائه داده ها و حفظ داده ها دارند. الان جاسوس ها حرف اول را می زنند. در این اتفاق کامپیوترها کار کاتیوشاها را می کنند. آدم هایی که پشت این کامپیوترها هستند کل نیویورک را سه شب دچار بحران می کنند.
کسانی که پشت این کامپیوترها هستند مغزافزار هستند. در واقع میدان های ما تغییر کرده است.
در دفاع مقدس ما در ظاهر از خاک ایران دفاع می کردیم. اما در واقع از اندیشه هایمان دفاع می کردیم. این شرایط جدید مخاطب جدید هم دارد و موسیقی جدیدی هم می طلبد.
انتهای پیام/