العهد: طرح جداییطلبی بارزانی سنگ اسرائیل در دریای مواج منطقه است
یک پایگاه خبری در مقالهای نوشت که طرح جدایی طلبی بارزانی سنگ اسرائیل و آمریکا در دریای مواج و طوفانی منطقه است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری العهد در مقالهای درباره برگزاری شدن همه پرسی جدایی کردستان از عراق نوشت: طرح جدایی طلبانه کردها که مسعود بارزانی هدایت آن را برعهده دارد، سنگ آمریکا و اسرائیل است که اکنون در دریای مواج و طوفانی منطقه انداخته می شود و زمینه ساز طرح های جدایی طلبانه دیگری با ساختار طایفه ای در آینده است.
پایگاه اینترنتی العهد لبنان در مقاله به قلم علی عبادی با عنوان «همه پرسی جدایی کردستان..انگیزه های خارجی در این خصوص چه بود؟» نوشت: خیلی ها پیش بینی می کردند که همه پرسی جدایی کردستان به علت های زیاد، حداقل در این برهه زمانی برگزار نمی شود. یکی از این علتها، پایان نیافتن جنگ علیه گروه (تکفیری صهیونیستی) داعش بود.
در حقیقت، همه پرسی قبل از برگزاری، به اجرا در آمده بود! برای اینکه تصمیم جدایی کردستان از عراق، سالهاست که اتخاذ شده است و فقط نیاز به برخی اقدامات شکلی بود. درست است که رویای کردها درباره جدایی، موضوعی قدیمی است و به صد سال پیش باز می گردد اما تصمیم جدایی اکنون بیش از آنکه متاثر از انگیزه های داخلی باشد، از انگیزه های خارجی متاثر شده است.
نویسنده با اشاره به حوادث تاریخی در این زمینه نوشت: از زمان طوفان صحرای آمریکا در سال 1991، منطقه کردستان در شمال عراق، شاهد استقلال عملی از حکومت مرکزی بغداد بود. در این میان، رابطه ها هرگز حاکی از وجود هیچگونه وابستگی به دولت مرکزی در بغداد نبود و حتی پرچم عراق در کردستان مشاهده نمی شد و این مسئله، از اهمیت نمادین قابل توجهی برخوردار است.
منطقه کردستان از استقلال عملی در زمینه های نظامی، امنیتی ، اقتصادی و سیاسی برخوردار است و رئیس این منطقه مسعود بارزانی در صدد توسعه مساحت این منطقه و الحاق بخشی هایی از استان های نینوا، صلاح الدین و دیاله به آن است.
نویسنده افزود: این مسئله پس از سال دو هزار وسه تاریخ سقوط رژیم سابق عراق، نهادینه شد به طوری که تسلط آمریکا بر عراق، سبب شد تا منطقه کردستان احساس کند که دیگر نیازی به هماهنگی با بغداد نیست از این رو به صادرات نفت عراق از کرکوک (که جزو خاک کردستان نیست گر چه بازانی و حامیانش خواستار الحاق ان هستند) از طریق بندر جیهان ترکیه با همدستی رسمی و آشکار آنکارا، اقدام کرد. در آن زمان اردوغان اعتراض های عراق به قاچاق نفت بغداد از طریق بندر جیهان را وارد نمی دانست. درآمدهای حاصل از نفت هم به خزانه دولت کردستان می رفت و این مسئله استقلال بیشتر ودست برتر را به این منطقه برای مذاکرات با دولت مرکزی می داد.
پس از آنکه داعش در سال 2014 شهر موصل و بسیاری از استانهای عراق را اشغال کرد، دولت کردستان با سوء استفاده از عقب نشینی ارتش عراق، به انبار سلاح های سنگین ارتش عراق در شمال عراق خارج از منطقه کردستان دست پیدا کرد سپس با حمایت زمینی و لجستیک آمریکا، در بسیاری از مناطق دیاله، صلاح الدین و نینوا پیشروی کرد تا بدین ترتیب بر روی مناطقی که بارزانی خواستار الحاق آن به کردستان بود، دست بگذارد به این بهانه که در این مناطق گروههای جمعیتی کرد ساکن هستند.
با وجود اعتراض های دولت عراق، آمریکایی ها، فرانسوی ها و دیگر کشورهای ائتلاف غربی و همزمان برخی کشورهای عربی، به گشودن روابط بازرگانی، امنیتی ،سیاسی و دیپلماتیک با کردستان اقدام کردند بدون اینکه با دولت مرکزی هماهنگ کنند. طبعا این مسئله، در تقویت حس جدایی که در شمال عراق وجود داشت، سهیم بوده است.
در این میان، ترکیه به علت محاسبات تنگ نظرانه در زمینه روابط بد خود با بغداد، و همچنین نظر به روابط خوب تجاری با کردستان در زمینه درآمدهای قاچاق نفت از بندر جیهان وهمچنین سرمایه گذاریهای آنکارا در کردستان که بیش از چهل میلیار دلار برآورد شده است، سهم زیادی در تقویت این حس (جدایی) داشته است.
در ادامه این مقاله آمده است: با ضعیف شدن داعش در عراق وموفقیت ارتش این کشور در بازیابی قدرت خود و تسلطش بر موصل با حمایت دیگر نیروهای مسلح و بسیج مردمی، بارزانی دریافت که دوره « ضعف و لغزش» عراق که سایه داعش، بر این کشور مستولی شده بود، پایان یافته است. وی (بارزانی) قصد داشت برای سرپوش گذاشتن بر برخی مشکلات داخلی، سقف خواسته های خود را از دولت مرکزی بالا ببرد؛ مشکلاتی از جمله تمدید غیر قانونی دوره ریاست خود بر کردستان، افزایش فساد و پارتی بازی در کردستان، تشدید اعتراض ها و مخالفت های حزبی و قانونی با روش حکومت «خانوادگی» وی ( خانواده بارزانی در بسیاری از پست های کلیدی کردستان حضور دارند)، وخیم شدن وضع معیشتی مردم در کردستان با وجود ادامه قاچاق نفت و دستیابی دولت کردستان به سهمی از بودجه دولت مرکزی که به گفته منابع رسمی، هفده درصد از بودجه است.
کاهش نفوذ داعش، درگیریها را به نقطه اول باز می گرداند. این درگیری میان منطقه کردستان ودولت مرکزی، برخی اوقات سرد و بعضا هم داغ داغ است و اینجاست که دولت آمریکا در می یابد که تضمینی برای روابط با بغداد وجود ندارد. آمریکا فراموش نمی کند که دولت سابق عراق به ریاست نوری مالکی که ترکیه و بسیاری از طرف های عربی با وی مقابله کرده است، در سال 2011 با حضور همیشگی آمریکا در خاک عراق مخالفت کرده است که این مسئله نیروهای آمریکا را بر آن داشت که در پایان آن سال عراق را ترک کنند.
نویسنده مقاله افزود: واشنگتن اکنون در صدد است تا از دخالتش در عراق بهره برداری و در این کشور پایگاه هایی همیشگی ایجاد و از طریق آن، نفوذش را دائمی کند. حال چه این پایگاه در مرز عراق و سوریه باشد یا داخل منطقه کردستان.و این مسئله با تقویت مسئله جدایی کردستان و متوجه کردن بغداد به نیازش به نقش آمریکا قابل تحقق است .
این پایگاهها با تاسیسات مشابهی که در مناطق تحت تسلط یگان های کرد در شمال و شرق سوریه ایجاد شده است، کامل می شود.
از این مسئله روشن می شود که دخالت نظامی و مداوم آمریکا در این مناطق، با هدف ایجاد مناطقی ارتباطی میان طرف سوری وعراقی تحت کنترل آمریکا بوده است تا از این طریق بتواند بر سوریه، ایران، ترکیه و عراق که هر یک، میزبان جمعیت کرد با نسبت های مختلف هستند ، تاثیر بگذارد.
در اینجا باید این مسئله را یاد آور شویم که چشم پوشی آمریکا از منافع ترکیه هم پیمان مهم منطقه ای و حتی پافشاری بر عصبانی کردن این کشور در زمینه تعامل مثبت با کردهای سوریه، دارای معنا و مفهومی غیر عادی و غیر متعارف است که اکنون در جریان طرح جدایی کردستان و ایجاد «مناطق فدرال» کرد در شمال و شرق سوریه، نشانه های آن در حال آشکار شدن است.اما متاسفانه ترکیه از ابتدا، متوجه مقاصد آمریکا در این زمینه نشده است و ائتلافی قوی تر برای تعامل با آن در نظر نگرفته است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بر این اساس، طرح جدایی طلبانه کردها که مسعود بارزانی هدایت آن را برعهده دارد، سنگ آمریکا و اسرائیلی است که اکنون در دریای مواج و طوفانی منطقه انداخته می شود و چه بسا زمینه ساز طرح های جدایی طلبانه دیگری با ساختار طایفه ای یا قومی در آینده خواهد شد و برای مدتها، منطقه را به خود مشغول می کند و توجهات به آمریکا را که سیاست های کنونی اش تقریبا در همه جا شکست خورده و اقتصادش نیز به همین سمت در حرکت است، کاهش می دهد.
آیا این سوال را از خود پرسیده ایم که چرا دولت آمریکا بر دولت بارزانی هیچ فشار جدی به منظور به تعویق انداختن همه پرسی وارد نکرد؟ وصرفا به این مساله تظاهر کرده که برای حفظ «ائتلاف» در مقابله با داعش، در این زمینه (تعویق همه پرسی) تلاش می کند. این استدلالی است که با تلاش های پیگیرانه آمریکا برای بدست گرفتن میراث داعش در بسیاری از مناطق سوریه وعراق گرفته تا دیر الزور، همخوانی ندارد چرا که امریکا در این مناطق با ابراز همبستگی و همراه شدن با صاحبان طرح های جدایی طلبانه، در صدد القای این «استدلال» است که دیگر امکان این همزیستی میان طیف های متنوع ، منحصر بفرد و پراکنده در این منطقه وجود ندارد.
انتهای پیام/.