جریانشناسی احزاب تلمودی و صهیونیستی در فلسطین اشغالی
احزاب تلمودی و صهیونیستی علاوه بر شکافهای فراساختاری، در داخل خود نیز دارای شاخههای گستردهای هستند که ناشی از اختلافات آنها در دیدگاههای سیاسی و دینی است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جامعه صهیونیستی علاوه بر اینکه با خطرات و تهدیدات روزافزون جریانهای مقاومت در مرزهای شمالی و جنوبی خود در بنبست امنیتی قرار گرفته و راهکاری برای تعامل با این جریانها را در دستور کار خود ندارد، با تناقض و شکاف گسترده داخلی میان احزاب مختلف دست به گریبان است. احزاب تلمودی و صهیونیستی با وجود اختلاف نظرهای زیادی که در عرصههای مختلف ایدئولوژیک و سیاسی میان خود دارند، طی سالهای اخیر در کشمکش های فراوان، جریانهای لائیک را که مؤسس جامعه صهیونیستی بودند، از میان برداشته و خود را به تأثیرگذارترین جریان در حاکمیت تلآویو تبدیل کردهاند.
آنچه در مقاله مرکز مطالعات فلسطینی و رژیم صهیونیستی باحث، مورد بررسی قرار میگیرد، شکافهای قومیتی در نتیجه کشمکش احزاب مختلف تلمودی، صهیونیستی و لائیک در جامعه صهیونیستی و ابعاد تأثیرگذاری جریانهای افراطی بر تصمیمسازیهای سیاسی رژیم صهیونیستی طی دهههای اخیر است که این رژیم را بیش از پیش به ورطه فروپاشی و نابودی سوق میدهد.
جریانشناسی جنبشهای تلمودی و صهیونیستی
جریانهای دینی در سرزمینهای اشغالی را میتوان بر اساس گروههایی تعبیر کرد که رویکردها و ایدئولوژی یهودی دارند و مناسبات مستقیمی با مؤسسات دینی یهودی داشته و بهدنبال تشکیل جامعهای دینی و تلمودی هستند. بر اساس این موضوع مفهوم جریانهای دینی در اسرائیل شامل تمامی گرایشها و احزاب و جنبشهای دینی سازماندهیشده در داخل حاکمیت رژیم صهیونیستی و خارج از آن میشود.
اردوگاه تلمودی را میتوان به سه شاخه اساسی تقسیم کرد: اول، جریان دینی صهیونیستی حاضر در کابینه رژیم اسرائیل که حزب مفدال است و در سال 1956 تشکیل شده است. این حزب تا سال 1977 و شکست حزب کار در برابر لیکود مشغول امور دینی بود، اما در آن زمان بهسمت هویت سیاسی روی آورد و شعار اراضی کامل اسرائیل را مطرح کرد. این حزب در سال 1992 به یک حزب تندروی صهیونیستی تبدیل شد.
جریان دوم حریدیم است که نمونهای از یک زندگی سخت مبتنی بر آموزههای تلمودی است. این حزب در کنیست بهنام "یهدوت هاتوراه" حضور دارد و یک حزب تندروی دینی است که از یهودیان اشکنازی تشکیل شده که از لیتوانی به سرزمینهای اشغالی سفر کردهاند. آغاز فعالیتهای این حزب در انتخابات سال 1988 بود که دو کرسی در پارلمان رژیم صهیونیستی به دست آورد.
این جریان بهصورت کامل دیدگاههای صهیونیستی را رد میکند و معتقد است که ملت اسرائیل تا زمان ظهور مسیح در شرایط تبعید است. این حزب در ادبیات خود همواره تأکید دارد که این تورات است که ملت اسرائیل را طی نسلهای گذشته محافظت کرده است، نه کابینه رژیم صهیونیستی. این حزب با رویکردهای صهیونیستی و تشکیل رژیم سیاسی مبتنی بر تعیین سرنوشت یهودیان مخالف است و خواستار اجرای شریعت یهودی و رعایت ظواهر دینی تلمودی نظیر پوشیدن لباس خاص و داشتن ریشهای بلند است. این جریان دو حزب دارد که با هم رقیب شدهاند. آگودات اسرائیل (سندیکای اسرائیل) و دیگل هتوراة نام احزاب رسمی حریدیها است.
جریان سوم رویکرد سنتی است که مواضع مبهمی در قبال جریان صهیونیسم دارد. بیشتر نظریهپردازان این گروه را جریانی غیرصهیونیستی میدانند. این گروه جنبش شاس است. آریه دیان پژوهشکده مسائل مربوط به شاس معتقد است که این گروه جنبش صهیونیسم را جنبشی کافر میداند که بهدنبال ایجاد یهودیت جدید هستند، این در حالی است که آریه درعی رئیس سابق جنبش شاس معتقد است که صهیونیسم واقعی همان حزب شاس است.
حزب شاس یک حزب دینی است که در سال 1984 یا حمایت و تشویق عوفادیا یوسف خاخام بزرگ اسبق یهودیان شرقی تأسیس شد تا مخالفت خود با تسلط یهودیان اشکنازی بر حزب آگودات اسرائیل را نشان دهد. این حزب بهدنبال ایجاد پایههای دولتی مبتنی بر مبانی و آموزههای توراتی و شریعت تلمودی است و توجه کمتری به مسائل خارجی و امنیتی از خود نشان میدهد.
برخی احزاب تلمودی کوچک نیز در سرزمینهای اشغالی وجود دارند. یکی از این احزاب جنبش متسادا است که یک جنبش صهیونیستی تلمودی به شمار میرود و در سال 1984 تأسیس شده است. جنبش موراشا منشقشده از مفدال یکی دیگر از این احزاب است که در سال 1984 در نتیجه ادغام سه جنبش کوچک تأسیس شد و در دولت ائتلاف سال 1984 مشارکت داشت. این جنبش مواضع تندی را در پیش گرفته خود را به اردوگاه راستگرایان نزدیک کرد.
در آن دوران احزاب رژیم صهیونیستی به پنج گروه اصلی راستگرا، راستگرای تلمودی، میانهرو، چپگرای صهیونیستی و چپگرای غیرصهیونیست تقسیم شده بود. برخی از این احزاب گروههایی قومیتی بودند که ساختارهای اجتماعی و فرهنگی واحدی را در بر میگرفتند.
ناطوری کارتا جماعتی تلمودی منشعب از حزب آگودات یسرائیل است که بهزمان آرامی بهمعنی نگهبانان شهر است. این حزب رویکردی ضدصهیونیستی دارد و حتی اعلام کرده که در صورتی که سرزمینهای اشغالی مورد حمله قرار گیرد، از کابینه رژیم صهیونیستی دفاع نخواهد کرد. این جنبش همچنین تمایل خود را نسبت به بینالمللیسازی شهر قدس و زندگی مسالمتآمیز با دولت فلسطین اعلام کرده و تشکیلات خودگردان را نماینده مشروع و قانونی ملت فلسطین میداند. موشه هرش یکی از مهمترین شخصیتهای این فرقه است.
احزاب تلمودی رژیم صهیونیستی بهویژه جریانهای حریدی تلاش کردند از ماهیت افکار عمومی رژیم صهیونیستی و کابینههای متوالی این رژیم باجخواهی کنند و با وجود اینکه به کابینه و رویکرد صهیونیستی اعتقاد نداشتند، اما مجبور شدند عکس این موضوع را وانمود کنند تا بتوانند بر تصمیمسازان تلآویو تأثیر بگذارند، به همین علت است که حزب شاس یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین احزاب در افکار عمومی رژیم صهیونیستی است.
احزاب دینی
پروفسور اورباخ رئیس آکادمی صهیونیستی از رشد گسترده فساد در احزاب تلمودی و صهیونیستی خبر داده و میگوید: هنگامی که شخصیتهای متدین در احزاب دینی کاملاً مانند اشخاص مختلف در احزاب دیگر رفتار میکنند، مسئولیت این رفتار بهصورت مستقیم بهعهده آنها قرار دارد. اگر احزاب دینی و باجخواهیهای آنها وجود نداشت، کشمکشهای امروز که تا حد نفرت بین احزاب رسیده است، به این اوضاع نمیرسید. اورباخ میگوید که همزیستی و خوشرفتاری و احترام متقابل و محبت نیاز به شریعت تلمودی ندارد. او تأکید میکند که آموزشهای تلمودی انسان را بهسمت تعصبات دینی سوق میدهد و افراطگرایی در نتیجه این رویکرد حاصل میشود.
وی به برخی ظواهر فساد جامعه صهیونیستی و انحراف آن از ارزشهای اجتماعی و انسانی پرداخته و میگوید: ما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که بهسمت منافع نامشروع سوق پیدا کرده و برای گوساله طلایی (گوساله سامری) سجده میکند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/