ویژگیهای جسمی و رفتاری یک مبارز
یک مبارز ضداستعماری برای اینکه بهترین کارآیی را در عرصه مبارزات داشته باشد، باید مجموعهای از ویژگیهای جسمی و رفتاری را در خود جمع کرده باشد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رشد و آگاهی افکار عمومی جهان در مواجهه با سیاستهای استثماری کاخ سفید، نظام سلطه را در اجرای سناریوها و طرحهای استعماری در 5 قاره جهان با چالشهای جدی مواجه کرده است. شکلگیری قیامها و خیزشهای مبارزاتی در دهههای اخیر در کشورهای مختلف مصداقی بر این واقعیت است. افکار عمومی جهان با نامهایی مانند مهاتما گاندی، عمر مختار، مایکل ایکس، لوئیس فراخان، ارنستو چهگوارا و ... که در مسیر مبارزه با امپریالیسم و نظام سلطه جان خود را از دست دادهاند، آشنا هستند.
امروزه نام و آوازه انقلاب اسلامی برآمده از اندیشه و تفکر آزاداندیشی و دینمداری تئوریهای نظام سلطه را بهنقد جدی کشیده است. این الگو گرچه مورد استفاده بسیاری از جنبشهای منطقهای قرار گرفته و مشربی از رویکردهای ضداستعماری را فراروی مبارزان قرار داده است، با وجود این، اما بررسی مبارزات ضداستعماری گذشته نیز خالی از لطف نیست. در این روزها که مصادف با سالروز درگذشت چه گوارا است، بر آن شدیم تا متن کامل کتاب "مبانی جنگهای چریکی" وی را منتشر کنیم.
فصل دوم: زندگی چریکی
1- چریک به عنوان یک مصلح اجتماعی
در قسمت قبل، ویژگیهای یک چریک را مشخص کردیم. چریک کسی است که با اراده آزادیخواهی ملت میآمیزد و هرگاه دیگر امکان صلح وجود نداشته باشد، به عنوان به عنوان یک مبارز مسلح، پیشگام مبارزات مسلحانه خواهد شد. او برای نابودی حکومت ظالم میجنگد و تا آنجا که بتواند، سعی میکند یک نظام جدید را جایگزین آن سازد.
گفتیم که در آمریکای لاتین و تقریباً در همه کشورهای توسعه نیافته، در شرایط کنونی، روستا به عنوان میدان مناسبی برای مبارزه انتخاب میشود. بنابر این اساس خواستههای اجتماعی که چریک در صدد رسیدن به آن میباشد، اصلاح مالکیت زمین هاست.
بنابراین مبارزه همیشه بر مبنای اصلاحات ارضی شکل میگیرد و شاید در آغاز، اهداف این اصلاحات کاملاً مشخص و معین نباشد و فقط به خاطر خواسته کشاورزانی اتفاق بیفتد که در طی قرنهای گذشته همواره خواستار مالکیت زمین هایی بودند که در آنها کار کرده و یا تمایل به کار باشند.
خصوصیات رفتاری یک مبارز
شروط محقق شدن اصلاحات ارضی به شرایطی که قبل از آغاز جنگ چریکی وجود دارد و همچنین به میزان گسترش اجتماعی این مبارزه بستگی دارد. اما چریک به عنوان یک انسان هوشیار که در رأس ملت قرار دارد، باید به گونهای رفتار کنند که دیگران مطمئن شوند او یک خادم واقعی برای آنها بوده و میتواند اصلاحاتی را که خواهان آنند ایجاد نماید.
بنابراین علاوه بر قاطعیت و خشونتی که در شرایط یک جنگ سخت باید داشته باشد، لازم است که در محافظت از نفس خود نیز قاطعیت و شدت به خرج داده تا در برابر هوای نفس و هر گناهی که ممکن است شرایط او را به سمت آن سوق دهد، مقاومت کنند. بنابراین یک چریک باید زاهد باشد.
روابط اجتماعی یک چریک با توسعه و پیشرفت جنگ، تغییر خواهد کرد. در ابتدا، چریکها، تازه کار بوده و نمیتوانند هیچ تغییری در ساختار اجتماعی منطقه ایجاد کنند. آنها در مورد کالاهایی که امکان پرداخت قیمت آن را ندارند، باید آنها را با گذاشتن وثیقه خریداری کرده و در اولین فرصت بدهی را پرداخت کنند.
چریک باید همواره کشاورزان را از لحاظ شغلی، اقتصادی، روحی و فرهنگی، کمک کند و از لحظههای اولیه جنگ باید همواره برای کمک به فقرا آماده باشد و کمترین رنجش و ناراحتی نیز برای ثروتمندان ایجاد نکند. اما وضعیت همیشه به یک شکل باقی نمیماند و با گذشت زمان اختلافات افزایش مییابد و زمانی خواهد رسید که بسیاری از کسانی که موافق انقلاب بودند، ناگهان از این رو به آن رو شده و اولین گام خود را برای مبارزه با نیروهای مردمی برمیدارند. در این صورت چریکها هم باید رفتار خود را با آنها تغییر داده و طرفدار ملت بوده و هرگونه خیانتی را پاسخ دهند.
در منطقه جنگی، مالکیت خصوصی باید بر اساس وظایف اجتماعی، اصلاح شود. یعنی زمینهای مازاد و حیوانات غیرضروری خانوادههای ثروتمند باید به طور عادلانه بین مردم تقسیم شوند.
البته مالکی که داراییهای خود را تقسیم شده میبیند، میتواند تقاضای غرامت کند و این حق او باید محترم شمرده شود. اما پرداخت غرامت، بوسیله «وثیقههای مطمئن» امکانپذیر است. سرتیپ "بایو" هنگامی که درباره این نوع قرضها صحبت میکرد، از این اصطلاح استفاده کرد.
زمینها، املاک و صنایع دشمنان اصلی و سرشناس انقلاب، باید به دست نیروهای انقلابی بیفتد و میتوان از شرایط جنگ نیز برای این کار بهره گرفت. در شرایطی که احساس برادری در انسانها به با ارزش ترین حد ممکن میرسد میتوان از هر همکاری که ذهنیت مردم منطقه آن را میپذیرد، استفاده کرد.
هماهنگی بین مبارزان و ملت
برای یک چریک که مصلح اجتماعی است، این کافی نیست که با رفتارش فقط یک الگو باشد. بلکه باید با آگاهیها و خواستههایش و تجربیاتی که در طول ماهها یا سالها جنگ کسب میکند، همیشه از لحاظ فکری یک راهنما و مرشد باشد. این تجربیات برای یک شخص انقلابی مفید بوده و میتواند اهداف او را روشن ساخته و او را از شرایط اهالی منطقه و کمبود سلاح آگاه نماید. در آن صورت وی حقیقت را درک کرده و ضرورت بسیاری از تغییراتی را که در گذشته فقط اهمیت نظری آن را حس میکرد اما جبنه عملی و ضروری آن را متوجه نمیشد، درک خواهد کرد.
باید به این مسئله توجه کرد که اعضا و رهبران جنگهای چریکی کسانی نیستند که با گذشت زمان، موضوع زمینهای کشاورزی را فراموش کنند. آنها هر چند که درد کشاورزان را نکشیدهاند، اما ضرورت تغییر وضعیت اجتماعی کشاورزان را به خوبی درک میکنند. بدین ترتیب با توجه به تجربه ما در کوبا، هماهنگی زیادی بین رهبرانی که اهمیت یک مبارزه مسلحانه اصولی را برای مردم بازگو میکنند با ملت ایجاد میشود. ملتی که عظمت آن در طول مبارزه بیشتر شده و نیازها و ضرورتهای عملی خود را به رهبران نشان خواهد داد. از این هماهنگی بین چریکها و مردم، یک بنیادگرایی تدریجی به وجود میآید که ویژگیهای انقلابی این جنگ را به تدریج افزایش داده و به آن جنبه ملی خواهد بخشید.
2- ویژگیهای یک رزمنده
زندگی چریکی با توجه به ویژگیهایی که به خلاصهای از آنها اشاره کردیم، شرایط جسمی، فکری و اخلاقی خاصی را میطلبد تا یک چریک بتواند به این زندگی عادت کرده و مأموریتهایی که باید انجام دهد را با موفقیت به سرانجام برساند.
اولین سؤالی که مطرح میشود این است که یک چریک باید چگونه باشد؟ اولاً بهتر است که یک چریک از اهالی منطقه باشد. زیرا در این صورت اگر بستگانی در آن منطقه داشته باشد میتواند مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کند، چنین شخصی نسبت به منطقه نیز شناخت کافی خواهد داشت. (زیرا شناخت منطقه یکی از مهمترین شاخصها در جنگهای چریکی است) و از آنجا که با مشکلات منطقه خود عادت کرده است، بهتر میتواند به فعالیت بپردازد. علاوه بر آن طبیعی است که برای دفاع از ناموس خود یا برای تغییر دادن نظام اجتماعی که به زندگی وی، ظلم روا میدارد، دلاوری و شجاعت بیشتری از خود نشان دهد.
چریک، رزمندهای است که در شب فعالیت میکند. او باید تمام شرایط لازم برای انجام عملیات شبانه را داشته باشد. او باید بتواند با استفاده از زیرکی خود به گونهای از زمینهای پست و مرتفع عبور کند که کسی متوجه حرکتش نشود، در ادامه خود را به مکان مبارزه برساند و به طور ناگهانی به دشمن حمله کند. زیرا حمله ناگهانی یک عامل اصلی در جنگهای چریکی است. او باید از وحشت و ترس دشمن استفاده کند و همچون یک اسب چموش و افسار گسیخته خود را در میدان جنگ بیندازد. او کمترین کوتاهی از جانب دوستانش را نمیپذیرد و در مقابل از کوچکترین نقاط ضعف دشمن استفاده میکند. چریک مثل یک تندباد ظاهر میشود و همه چیز را نابود میکند. به جز در شرایط خاص، نسبت به کسی رحم ندارد و تنها تا حد نیاز نیروهای دشمن را میکشد و ترس و وحشت را در دل نیروهای دشمن میکارد. اما او، در آن واحد با نیروهای شکست خورده و خلع سلاح شده، به نیکی رفتار کرده و به مردگان احترام میگذارد.
چریک باید آمادگی فدا کردن جانش را داشته باشد
در اصول و مبانی چریکی، رها کردن مجروح جایز نیست و باید به بهترین شکل ممکن به مداوای او پرداخت، مگر اینکه زندگی گذشتهاش او را به اعدام محکوم کرده باشد، تنها در این صورت باید کشته شود. وقتی یک پایگاه امن و غیرقابل دسترسی دشمن وجود ندارد، به هیچ وجه نباید اسیر گرفت. زیرا این اسیر امنیت ساکنین و نیروهای چریکی را به خطر خواهد انداخت. او ممکن است بعد از بازگشت به نیروهای خود، اطلاعاتی را به آنها بدهد. بنابراین اگر جنایتکار نباشد باید بعد از توبیخ وی، او را آزاد کرد.
چریک اگر لازم باشد، باید زندگی خود را به خطر بیندازد و باید بدون هیچ تردید آمادگی فدا کردن زندگیاش را در لحظه مناسب داشته باشد. از طرفی او باید همواره احتیاط کرده و زمانی که ضرورتی وجود ندارد، خود را به خطر نیندازد. باید همه احتیاطهای لازم مراعات شود تا مبارزه آنها منجر به شکست یا نابودی آنها نشود.
یک مسئله بسیار مهم این است که در هر مبارزهای، تمام مناطقی که ممکن است از طریق آنها نیروهای کمکی برای دشمن فرستاده شود، تحت نظر گرفته شوند. در این صورت چریکها نیز از محاصره شدن در امان خواهند بود، محاصره یک ضربه مادی شدید به چریکها وارد خواهد کرد. البته ضربه روحی که از آن میبینند شدیدتر است، زیرا در این صورت امیدشان را به آینده مبارزه از دست خواهند داد.
چریک باید بسیار شجاع باشد، باید بتواند خطرات و امکانات عملیاتی را به خونسردی کامل، مورد بررسی قرار دهد، باید همیشه و در همه شرایط خوشبین بوده و یک راه موفقیت آمیز پیدا کند. حتی در شرایطی که مقایسه بین عوامل مطلوب و نامطلوب به جز یک امید اندک، چیز دیگری برای او باقی نمی گذارد.
برای آنکه چریک بتواند بر زندگی فائق آید، باید قدرت کافی برای سازگاری با محیطی که در آن زندگی میکند را داشته باشد. او همچنین باید تیزهوش و دارای نوآوری باشد تا در بحبوحه جنگ بتواند تصمیمهای مناسبی بگیرد، همچنین سازگاری و نوآوری نیروهای مردمی، تمام برنامههای سران دشمن را به هم زده و مانع به ثمر رسیدن نقشههای آنها میشود.
چریکها در هر شرایطی نباید رفیق مجروح خود را در مقابل نیروهای دشمن رها کنند زیرا در این صورت سرنوشت او جز مرگ چیز دیگری نخواهد بود، باید تا آنجا که ممکن است او را از منطقه جنگ دور کرده و به یک مکان امن ببرند. آنها برای اینکار باید مشکلات و خطرات بزرگی را تحمل کنند. بنابراین چریک باید یک رفیق بینظیر باشد.
علاوه بر اینها چریک مثل یک انسان لال است. هیچ کس به جز خودش از چیزهایی که به او گفته میشود، خبر ندارد. او به خودش اجازه نمیدهد که حتی یک حرف اضافه حتی در جمع دوستانش در میدان مبارزه، به زبان بیاورد. زیرا دشمن همیشه تلاش میکند تا نیروهای خود را وارد هسته نیروهای چریک کند و بدین ترتیب از نقشههای آنها، مکان آنها و ابزاری که از آن استفاده میکنند، آگاهی یابد.
ویژگیهای جسمی یک مبارز
علاوه بر ویژگیهای اخلاقی که ذکر کردیم، چریک باید یک سری خصوصیات جسمی بسیار مهم داشته باشد. او باید خستگی ناپذیر باشد. در این صورت وقتی احساس میکند که خستگی او قابل تحمل نیست، راه جدید پیدا میکند. همه حرکات یک چریک باید قهرمانانه باشد و از ایمان عمیق او ناشی شود. این شجاعت اوست که او را وادار میکند تا قدم بردارد. این قدم، گام آخر او نیست، بلکه پی در پی قدمهای دیگری بر میدارد تا به حدی برسد که فرماندهاش برای او تعیین کرده است. چریک باید بتواند سختترین دردها را تحمل کند. دردهای او فقط نبود غذا، آب، لباس و پناهگاه که هر لحظه با آن روبرو میشود نیست، بلکه او باید بتواند درد بیماری و جراحتها را نیز تحمل کند. در بیشتر اوقات جراحت باید به طور طبیعی و بدون حضور یک پزشک بهبود یابد. زیرا در غیر این صورت اگر چریک بخواهد منطقه چریکی را برای معالجه ترک کند، حتماً گرفتار دشمن خواهد شد.
برای اینکه همه این شرایط فراهم شود، چریک باید از سلامتی کامل برخوردار باشد تا بتواند همه سختیها را بیآنکه به بیماری دچار شود، تحمل کند و در این زندگی سرشار از فرار و تنهایی سلامتی خود را حفظ کند. حتی بهتر است بگویم باید با همزیستی طبیعی خود، جزء لاینفک منطقهای شود که در آنجا زندگی میکند و میجنگد.
تمام این موضوعات ما را به سوی این سوال سوق میدهد که بهترین سن برای یک چریک چه سنی است؟ البته تعیین دقیق این سن کار سختی است، زیرا تفاوتهای فردی و اجتماعی در انسانهای مختلف، امکان تعیین دقیق آن را نمیدهد. مثلاً یک کشاورز از یک فرد شهری، بسیار قویتر است و یک فرد شهری که فعالیتهای بدنی و زندگی سالم و بهداشتی داشته است، از کسی که همیشه پشت میز نشسته است، فعالتر خواهد بود. اما به طور کلی میتوان گفت که حداکثر سن یک رزمنده در مراحل اولیه و سخت جنگ چریکی، نباید بیش از 40 سال باشد. البته در این زمینه استتثناهایی هم مخصوصاً در مورد کشاورزان وجود دارد. یکی از قهرمانان جنگ ما که سرهنگ "کرسنچیو پرز" بود، وقتی به منطقه چریکی ما، "سیرا ماسترا" آمد، 65 سال داشت و از نیروهای بسیار مفید سپاه ما بود.
ممکن است پرسیده شود که آیا اعضای گروههای چریکی میتوانند عضو یک گروه اجتماعی معین باشند؟ پاسخ این است که گروه اجتماعی آنها باید با گروه منطقهای که به عنوان مرکز عملیات انتخاب میشود، هماهنگی داشته باشد. یعنی هسته اصلی مبارزان باید کشاورزان باشند. کشاورزان بهترین نیروها هستند، اما این به این معنی نیست که عدالت نادیده گرفته شده و ساکنین دیگر، نتوانند در مبارزه شرکت کنند. زیرا در این زمینه هم میتواند استثنا وجود داشته باشد. درباره حداقل سن نیروهای چریکی باید گفت پذیرفتن نیروهایی که زیر 16 سال داشته باشند جز در شرایط بسیار خاص جایز نیست. زیرا این نوجوانان تحمل سختیها و مشکلات و دردهایی که با آن مواجه میشوند را نخواهند داشت. میتوان گفت که بهترین سن برای چریکها بین 25 تا 35 سال است. زیرا زندگی افراد در این سنین، شکل کامل خود را یافته است و کسی که خانه و زندگی خود را ترک میکند، حتماً ابتدا درباره مسئولیتهای این قضیه به خوبی فکر کرده و سپس اقدام به این کار مینماید. او عزم خود را جزم میکند که هرگز از راهی که وارد آن شده، برنگردد. البته از میان نوجوانان هم رزمندههای فوقالعادهای بودند که در سپاه انقلابی ما به جایگاه والایی دست یافتند. اما آنها استثنا بودند و در ازای هر نوجوانی که مهارتهای جنگی خود را ثابت میکرد، دهها نوجوان هم بودند که باید آنها را برمیگرداندیم و بدین ترتیب فقط وقت و نیروی زیادی از گروه گرفته میشد.
چریک، سربازی حلزونی
همانطور که گفتیم چریک، سربازی است که مثل حلزون همیشه خانهاش را روی پشتش حمل میکند. بنابراین باید کیف خود را مجهز کند زیرا هر وسیله کوچکی میتواند مفید واقع شود. او باید از همه وسایل خود محافظت کند و فقط در شرایط بسیار سخت از آنها چشم بپوشد.
مسلح شدن چریک بستگی به این دارد که چه مقدار سلاح بتواند با خود حمل کند. زیرا تسلیح مجدد وی کار بسیار سختی خواهد بود و سختتر از آن تهیه مهمات است. بنابراین برای اجتناب از خیس شدن فشنگها، محافظت و شمارش تک تک آنها و جلوگیری از گم شدن آنها، یک چریک باید آموزشهای نظامی لازم را فرا گیرد.
تفنگ هم همیشه باید تمیز بوده و به خوبی پر شده باشد و نیزه آن نیز باید کاملاً تمیز شود. یکی از اقدامات مناسب این است که رهبر هر گروهی، کسانی را که در حفظ سلاح سهلانگاری میکنند، تنبیه و مجازات کند.
اهداف مبارزات چریکی
برای آنکه افراد بتوانند ویژگیهایی همچون خلوص، قاطعیت و اراده که امکان فعالیت در این شرایط سخت را برای آنها فراهم میکند، در خود ایجاد نمایند، باید یک هدف مهم داشته باشند. یک هدف ساده که در عین حال رؤیایی و بزرگ نبوده و امکان دسترسی به آن وجود داشته باشد. اما این هدف باید کاملاً روشن و تعریف شده باشد و در حدی باشد که بتوان بیهیچ تردیدی، زندگی را فدای آن نمود. تقریباً برای همه کشاورزان، حق مالکیت زمینهایی که در آنها کار میکنند و بهرهمندی از یک نظام اجتماعی عادلانه هدف اصلی محسوب میشود. از دیگر خواستههای کارگران این است که امکان کار کردن و دریافت یک دستمزد مناسب برای آنها وجود داشته باشد، هچنین آنها باید از یک نظام اجتماعی عادلانه نیز برخوردار باشند. اما دانشجویان و صاحبان مشاغل آزاد، بیشتر به مسائل نظری مثل آزادیخواهی فکر میکنند و برای آن میجنگند.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/