رقه و کلاه امریکائی بر سر کردهای سوری
نیروهای کرد سوریه موسوم به «نیروهای دمکراتیک» همزمان با تلاش برای تسلط کامل بر رقه اعلام کردهاند که رقه را جزو قلمرو کردستان سوریه میدانند و ضمن حفظ آن به عنوان قلمرو همیشگی خود، هرگز از آن خارج نخواهند شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، نیروهای کرد سوریه موسوم به «نیروهای دمکراتیک» همزمان با تلاش برای تسلط کامل بر رقه اعلام کردهاند که رقه را جزو قلمرو کردستان سوریه میدانند و ضمن حفظ آن به عنوان قلمرو همیشگی خود، هرگز از آن خارج نخواهند شد. کردهای سوریه به کمک نظامیان ائتلاف آمریکا میگویند از طریق مذاکره توانستهاند بر 80 درصد رقه مسلط شوند و مذاکره برای تصاحب الباقی شهر رقه از طریق آمریکا ادامه دارد.
برای آنکه نسبت به موقعیت کنونی کردهای سوریه آگاهی بیشتری پیدا کنیم، لازم است بدانیم که درحال حاضر کردهای سوریه تحت نظارت، فرماندهی و حمایت ائتلاف آمریکا به پیشروی نظامی سرگرمند و ائتلاف آمریکا بدون اطلاع، هماهنگی و موافقت دولت دمشق وارد سوریه شده و عملاً در حکم نیروهای متجاوز تلقی میشود. این بدان معنی است که حتی نظامیان حامی کردهای سوریه، خود نیز در موقعیت به شدت شکننده و لرزانی قرار دارند و قاعدتاً در وضعیتی نیستند که حمایت آنها بتواند مشکلی را از کردهای سوریه رفع کند یا آنکه بتوانند بر روی پشتیبانی آنها حساب خاصی باز کنند. در واقع حضور نیروهای ائتلاف آمریکا در سوریه غیرقانونی و مغایر حقوق بین الملل است و قاعدتاً سوریه پس از حل مشکل داعش به سراغ سایر نیروهای متجاوز خواهد رفت و دیر یا زود نوبت ائتلاف آمریکا خواهد رسید که در آنصورت کردهای سوریه نیز بدون حمایت و پشتوانه خواهند بود.
موضوع مهمتری که در این مقوله اهمیت مضاعفی دارد این است که آمریکا و سایر نیروهای ائتلاف درحال حاضر سرگرم ایجاد استحکامات دائمی در شمال سوریه هستند و قصد دارند به نام کردهای سوریه در شمال، این استحکامات را معرفی کنند درحالی که عملاً چنین پایگاههائی دقیقاً متعلق به آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل است.
به عبارت روشنتر اگرچه گفته میشود کردهای سوریه به رقه و سایر شهرهای سوری در شمال این کشور تسلط یافتهاند لکن در میدان عمل، این سرزمینها در تصرف ائتلاف آمریکا قرار دارد و اگرچه به نام آنهاست ولی در کام ائتلاف آمریکاست.
بدین ترتیب اسرائیل و ائتلاف آمریکا از این فرصت برای لانهگذاری در شمال سوریه سوءاستفاده کردهاند و میخواهند شهر «رقه» را به نام کردهای سوریه سند بزنند ولی در پرتو نام کردهای سوریه، خود همچنان در شهر رقه حضور داشته باشند و حاکمیت کنند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که حتی در اوج حضور داعش در شهر رقه، عملاً حاکمیت و فرماندهی امور نظامی در انحصار ائتلاف آمریکا بود که در پوشش حضور و عملکرد تروریستی داعش حکمرانی میکردند. طبعاً از این دیدگاه در شهر رقه چیز زیادی تغییر نکرده و حتی ادعای مذاکره با داعش هم نمایشی رسوا برای سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای عینی تحولات منطقه بوده است. داعش از ابتدا یک ساختار دست پرورده آمریکا بوده و هرگز تحت هیچ شرایطی نقش، تاثیر و اراده آمریکا و متحدانش در این ماجرا کم رنگ و بیاثر نخواهد شد.
آمریکا در طول سالهای حضور اشغالگرانه در افغانستان و عراق هم با ایجاد پایگاههای نظامی در گوشه و کنار این 2 کشور عملاً و بدون آگاهی، موافقت و هماهنگی دولتهای مرکزی به جابجائی نیرو، تجهیزات و جنگ افزارها پرداخته و حاکمیت دولتها را لگدکوب کرده است. با این حال، ماجرای کردهای سوریه به کلی متفاوت است، چرا که برای یک هم پیمان آمریکا و یک عضو ناتو یعنی ترکیه به شدت مسئله ساز شده و مشکلات فراوانی در قلمرو امنیت ملی ترکیه نیز پدید آمده است. از دیدگاه ترکیه، هم اینک گروههای تروریستی «ی پ گ» و «پ ک ک» در صفوف نیروهای کرد سویه رخنه کردهاند و حتی فعالتر از سایر نیروهای کرد سوریه، نقش جدی و موثری در تحولات جاری در شمال سوریه ایفا میکنند. ترکیه حتی حاضر شد با زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی و تجاوز نظامی به عمق خاک سوریه تحت پوشش «عملیات سپر فرات» به سرکوب کردهای سوریه بپردازد و حتی مشتی از تروریستهای موسوم به «ارتش آزاد» را برای اشغال جرابلس و سایر شهرهای شمالی سوریه همراهی و حمایت کند. اما کار زیادی از پیش نبرد.
اختلاف نظر جدی و گسترده آمریکا و ترکیه درخصوص تحولات پرشتاب سوریه و جانبداری آشکار آمریکا از کردهای سوریه برای تصرف سرزمینهای بیشتری که حتی در هیچ مقطعی از تاریخ سوریه، کردنشین نبوده اند، به جائی رسید که تنشهای زنجیرهای در مناسبات دو کشور و متحدانش در شمال سوریه و عراق به دیده تردید مینگرند و به شدت نگران عواقب آن هستند. کردهای سوریه با این حساب تصور نکنند که حمایت ائتلاف آمریکا میتواند یک اهرم فشار دائمی و قابل اعتماد همیشگی برای آنها به حساب آید که به کمک آن بتوانند رقه و سایر شهرها و روستاهای شمال سوریه را تصاحب و تصرف کنند و جزو قلمرو کردستان سوریه سند بزنند، چرا که دیر یا زود، حتماً دمشق به سراغ آنها خواهد آمد.
تکلیف حمایتهای آشکار و نهان صهیونیستها از این هم روشنتر است. صهیونیستها حتی نتوانستند هیچ یک از وعدههای دروغین خود برای عملی کردن حمایت جامعه جهانی از تکرویهای اقلیم کردستان عراق را اجرائی کنند و عملاً سران اقلیم کردستان را در موقعیت شکننده و لرزانی قرار دادند که هیچکس از عملکرد و یکه تازی آنها جانبداری نکرد و همه تیرهای آنها به سنگ خورد.
وقتی ابرهای سیاه توطئه و نیرنگ محور شرارت غربی – عبری – عربی کنار برود و نتایج شکست خوارکننده و رسوائی طرحهای تروریستی به وضوح عالمگیر شود، سایر طرحهای شیطانی سلطه جویانه هم به سرعت نقش بر آب خواهد شد. طبعاً در آن زمان برای جبران گذشتهها و بازگشت از راهی که اقلیم کردستان یا کردهای سوریه رفتهاند فرصت چندانی باقی نخواهد ماند. کردهای سوریه تحت نظارت و فرماندهی آمریکا و متحدانش بر رقه حاکم شدهاند یعنی در واقع ارتش متجاوز آمریکا بر رقه حاکم شده است. اما آیا ارتش سوریه و دولت دمشق این ننگ را تحمل خواهد کرد؟
موضوع مهمتری که در این مقوله اهمیت مضاعفی دارد این است که آمریکا و سایر نیروهای ائتلاف درحال حاضر سرگرم ایجاد استحکامات دائمی در شمال سوریه هستند و قصد دارند به نام کردهای سوریه در شمال، این استحکامات را معرفی کنند درحالی که عملاً چنین پایگاههائی دقیقاً متعلق به آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل است.
به عبارت روشنتر اگرچه گفته میشود کردهای سوریه به رقه و سایر شهرهای سوری در شمال این کشور تسلط یافتهاند لکن در میدان عمل، این سرزمینها در تصرف ائتلاف آمریکا قرار دارد و اگرچه به نام آنهاست ولی در کام ائتلاف آمریکاست.
بدین ترتیب اسرائیل و ائتلاف آمریکا از این فرصت برای لانهگذاری در شمال سوریه سوءاستفاده کردهاند و میخواهند شهر «رقه» را به نام کردهای سوریه سند بزنند ولی در پرتو نام کردهای سوریه، خود همچنان در شهر رقه حضور داشته باشند و حاکمیت کنند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که حتی در اوج حضور داعش در شهر رقه، عملاً حاکمیت و فرماندهی امور نظامی در انحصار ائتلاف آمریکا بود که در پوشش حضور و عملکرد تروریستی داعش حکمرانی میکردند. طبعاً از این دیدگاه در شهر رقه چیز زیادی تغییر نکرده و حتی ادعای مذاکره با داعش هم نمایشی رسوا برای سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای عینی تحولات منطقه بوده است. داعش از ابتدا یک ساختار دست پرورده آمریکا بوده و هرگز تحت هیچ شرایطی نقش، تاثیر و اراده آمریکا و متحدانش در این ماجرا کم رنگ و بیاثر نخواهد شد.
آمریکا در طول سالهای حضور اشغالگرانه در افغانستان و عراق هم با ایجاد پایگاههای نظامی در گوشه و کنار این 2 کشور عملاً و بدون آگاهی، موافقت و هماهنگی دولتهای مرکزی به جابجائی نیرو، تجهیزات و جنگ افزارها پرداخته و حاکمیت دولتها را لگدکوب کرده است. با این حال، ماجرای کردهای سوریه به کلی متفاوت است، چرا که برای یک هم پیمان آمریکا و یک عضو ناتو یعنی ترکیه به شدت مسئله ساز شده و مشکلات فراوانی در قلمرو امنیت ملی ترکیه نیز پدید آمده است. از دیدگاه ترکیه، هم اینک گروههای تروریستی «ی پ گ» و «پ ک ک» در صفوف نیروهای کرد سویه رخنه کردهاند و حتی فعالتر از سایر نیروهای کرد سوریه، نقش جدی و موثری در تحولات جاری در شمال سوریه ایفا میکنند. ترکیه حتی حاضر شد با زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی و تجاوز نظامی به عمق خاک سوریه تحت پوشش «عملیات سپر فرات» به سرکوب کردهای سوریه بپردازد و حتی مشتی از تروریستهای موسوم به «ارتش آزاد» را برای اشغال جرابلس و سایر شهرهای شمالی سوریه همراهی و حمایت کند. اما کار زیادی از پیش نبرد.
اختلاف نظر جدی و گسترده آمریکا و ترکیه درخصوص تحولات پرشتاب سوریه و جانبداری آشکار آمریکا از کردهای سوریه برای تصرف سرزمینهای بیشتری که حتی در هیچ مقطعی از تاریخ سوریه، کردنشین نبوده اند، به جائی رسید که تنشهای زنجیرهای در مناسبات دو کشور و متحدانش در شمال سوریه و عراق به دیده تردید مینگرند و به شدت نگران عواقب آن هستند. کردهای سوریه با این حساب تصور نکنند که حمایت ائتلاف آمریکا میتواند یک اهرم فشار دائمی و قابل اعتماد همیشگی برای آنها به حساب آید که به کمک آن بتوانند رقه و سایر شهرها و روستاهای شمال سوریه را تصاحب و تصرف کنند و جزو قلمرو کردستان سوریه سند بزنند، چرا که دیر یا زود، حتماً دمشق به سراغ آنها خواهد آمد.
تکلیف حمایتهای آشکار و نهان صهیونیستها از این هم روشنتر است. صهیونیستها حتی نتوانستند هیچ یک از وعدههای دروغین خود برای عملی کردن حمایت جامعه جهانی از تکرویهای اقلیم کردستان عراق را اجرائی کنند و عملاً سران اقلیم کردستان را در موقعیت شکننده و لرزانی قرار دادند که هیچکس از عملکرد و یکه تازی آنها جانبداری نکرد و همه تیرهای آنها به سنگ خورد.
وقتی ابرهای سیاه توطئه و نیرنگ محور شرارت غربی – عبری – عربی کنار برود و نتایج شکست خوارکننده و رسوائی طرحهای تروریستی به وضوح عالمگیر شود، سایر طرحهای شیطانی سلطه جویانه هم به سرعت نقش بر آب خواهد شد. طبعاً در آن زمان برای جبران گذشتهها و بازگشت از راهی که اقلیم کردستان یا کردهای سوریه رفتهاند فرصت چندانی باقی نخواهد ماند. کردهای سوریه تحت نظارت و فرماندهی آمریکا و متحدانش بر رقه حاکم شدهاند یعنی در واقع ارتش متجاوز آمریکا بر رقه حاکم شده است. اما آیا ارتش سوریه و دولت دمشق این ننگ را تحمل خواهد کرد؟
انتهای پیام/