پشت پرده تلاش آمریکا برای ابقای حضور نظامی در عراق
مراکز مطالعاتی و پژوهشی آمریکا نتایج جدیدترین بررسیهای خود برای مهار و کنترل قدرت ضد آمریکایی ایران را منتشر کردند.
به گزارش گروه خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، اشغالگری آمریکا و متحدانش در عراق در 20 مارس 2003 به بهانه در اختیار داشتن سلاحهای کشتارجمعی تنها یک ویترین برای اهداف و عوامل پشت پرده زیادی در ابعاد اقتصادی و سیاسی بود. مهمترین آنها ،اهداف سیاسی بود که واشنگتن آنها را اعلام نکرده بود، ولی این عوامل در کنار سیاستهای این کشور در مهار سوریه و ایران و محاصره این دو کشور از طریق اشغالگری در افغانستان وابقای حضور نیروهای نظامی خود در منطقه بود.
آمریکا در آن زمان به دنبال سیاست محاصره ایران از طریق شکست دادن سوریه و عراق بود. هدف استراتژیک این کشور براندازی دولت سوریه حتی قبل از براندازی عراق بود. اما در پی حملات 11 سپتامبر و ورود نیروهای آمریکایی به افغانستان معادلههای دولت جورج بوش پسر تغییر کرد. واشنگتن در جریان این حملات، خود را بیش از پیش به محاصره ایران نزدیک دید و با حضور نظامی خود در افغانستان و پاکستان فضا را مهیا کرد تا این کشور فقط از طریق اشغال عراق بتواند به محاصره ایران دست پیدا کند.
اهداف آمریکا در اشغال عراق تامین نشد
تمامی اطلاعات موجود در نزد آمریکا بر اساس استراتژی و پژوهشهای انجام شده از مراکز مطالعاتی این کشور این گونه نشان میداد که ایران دچار چالشها و مشکلات فراوانی شده و با حضور نیروهای آمریکایی و نیروهای ناتو در مرزها، خود را عقب خواهد کشید. اما از همان لحظات اولیه ورود نیروهای آمریکایی به عراق ، آنها از اینکه این اتفاق تأثیری بر ایران نمیگذارد، غافلگیر شدند. آمریکاییها اعلام کردند که ایران طرح قوی را در دستور کار خود قرار داد که در نهایت منجر به بسیج عراقیها ضد نیروهای آمریکایی و تشکیل نیروهای مقاومت برای مبارزه با آمریکاییها شد.
از آن زمان بود که آمریکاییها از حمایت ایران از شیعیان عراق و مسائلی از این دست صحبت کردند. آنها در عین حال در پشت پرده از ضرورت هماهنگی با ایران در عراق سخن میگفتند. این موضوع نشان میدهد که آمریکاییها از طریق حضور قویترین ارتشهای دنیا در عراق نمیتوانند ایران را محاصره کنند.
هدف از محاصره ایران تسلیم کردن این کشور در برابر سیاستهای واشنگتن و توقف فعالیتهای هستهای و تغییر شدت درگیریهای این کشور با رژیم صهیونیستی و درنتیجه بازگرداندن تهران به آغوش آمریکا مانند رژیم سابق شاه بود. اما هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد و آمریکا خود را در منطقه در برابر ایران دید.
عقبنشینی خفت بار
عقبنشینی آمریکا از عراق در 18 دسامبر 2011 شکست بزرگی برای آمریکا بود، درست مانند شکستی که رژیم صهیونیستی در عقبنشینی از جنوب لبنان در سال 2000 دریافت کرده بود. با این وجود رسانههای آمریکایی دست به بهبود وجهه آمریکا و بهتر نشان دادن موقعیت این کشور از طریق توافقنامه خروج امضا شده میان بغداد و واشنگتن زدند. با این وجود خروج آمریکا از عراق از دیدگاه بسیاری از مردم، خروجی خفتبار بود و بدون شک واشنگتن در جنگی که بر اساس اهداف دروغین آغاز کرده بود، شکست سختی خورد.
بعد از آن محافل سیاسی واشنگتن از این موضوع صحبت میکردند که ایران نفوذ بیشتری در عراق پیدا کرده و دست برتر در ارکان دولت این کشور دارد. این در حالی بود که بعد از برگزاری انتخابات عراق و به ویژه بعد از ورود گروه تروریستی داعش به این کشور، مشخص شد که ایران تنها کشوری است که با صداقت و درستی از عراق در مبارزه با گروه تروریستی داعش پشتیبانی میکند.
اندیشکدههای آمریکایی مدعی شدند که ایران دشمن سرسخت آمریکا و مسئول ریخته شدن خون آمریکاییها در نقاط مختلف جهان است. علاوه بر اینکه ایران به حمایت خود از جنبشهایی نظیر حماس و حزب الله و فعالیتهای ضد اسرائیلی ادامه میدهد. همین موضوع باعث خشم واشنگتن و ناتوانی آنها در حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه شد. به همین علت بود که تحلیلگران آمریکایی در مقالات و پژوهشهای خود از ضرورت وجود استراتژی بهتری برای کنترل و مهار ایران سخن میگفتند.
جدیدترین نتایج اندیشکدههای آمریکا برای مهار ایران
جان آلن و و میشل اوهانلون دو تن از کارشناسان آمریکایی در گزارشی که سایت آکادمی بروکینگز آن را منتشر کرد ، تأکید کردند که استراتژی امنیتی با هدف مهار و مقابله با ایران باید متضمن تعهد به حفظ حضور نظامی آمریکا در عراق برای مدتی طولانی و تمدید کمک های واشنگتن به این کشور باشد. آنها اعلام کردند که بهتر است دولت های حاشیه خلیج فارس و ائتلاف ناتو نیز از این تعهد حمایت کنند.
این پیشنهاد بسیار خطرناک است، چرا که منجر به اشغال غیر مستقیم آمریکا و جلوگیری از تحقق سرنوشت این کشور می شود و بحران در منطقه را بیش از پیش پیچیدهتر میکند. چرا که حضور نیروهای نظامی آمریکا به نفع عراق نیست و باعث نقض تمامیت ارضی عراق از سوی دولت آمریکا میشود.
نکته دیگر اینکه در رابطه با خطرناک بودن حضور آمریکاییها در منطقه باید به آن اشاره کرد، این است که آمریکاییها به دنبال فتنهانگیزی میان عراقیها از طریق هدف قرار دادن نیروهای الحشد الشعبی و وابسته نشان دادن آنها به ایران هستند.
البته مواضع هوشمندانه ای از سوی عراقیها در این رابطه منتشر شده است که میتوان به واکنشهای شیخ قیس الخزعلی دبیر کل عصائب اهل الحق و هادی العامری دبیر کل سازمان بدر و حیدر العبادی نخست وزیر عراق اشاره کرد که مداخله وزیر خارجه آمریکا در امور داخلی این کشور را رد کرد.
پیشنهادهای مطرح شده از سوی مراکز مطالعاتی و شخصیتهای آمریکایی میزان خشم آمریکا از حضور نیروهای بازدارنده در برابر خود نظیر الحشد الشعبی در عراق و پیشروی و قدرت گرفتن ایران در روند مبارزه با استکبار آمریکایی را نشان میدهد. این درخواستها برای محاصره ایران مطرح میشود. چرا که آمریکا این کشور را تهدیدی برای خود میداند.
امام خمینی آمریکا را به علت خودکامگی و استکباری که دولتهای متوالی این کشور ضد ملتهای جهان داشتند، شیطان بزرگ توصیف کرد. دونالد ترامپ بهترین دلیل در این رابطه است. بیانات امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی که اخیرا ایراد کردند، پاسخی بسیار جالب به ترامپ بود، آنجا که فرمودند: نمی خواهم وقت خود را برای پاسخ دادن به اراجیف و ادعاهای رئیس جمهور پرحرف آمریکا هدر بدهم. پاسخ دادن به او باعث هدر دادن وقت انسان است.
انتهای پیام/