دربار سعودی، تبعیدگاه مغضوبان ملتها
نظام سعودی طی سالهایی که خشم ملتهای منطقه علیه حاکمان مستبد به خروش آمده است این مغضوبان ملتها را پذیرفت، این مسئله نشاندهنده استبدادی بودن این نظام و نداشتن پایگاه مردمی سعودیها میان ملتهای منطقه است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بیداری اسلامی از سال 2010 در آسیای غربی و شمال آفریقا به وجود آمد و موجب سقوط دستنشاندگان غرب در این منطقه شد. سیر تحولات از زمان آغاز آنقدر سریع بود که همه اتاقهای فکر و تحلیلگران از آن جا میماندند. حکومتهایی که هنوز در سیر تحولات قرار نگرفته بودند از یک سو از رسیدن این موج به کشورهایشان واهمه داشتند و از دیگر سوی نمیدانستند چه موضعی باید در قبال این تحولات سریع اتخاذ کنند، لذا بیشتر موضعگیریها حالتی کلی و بعضاً دوپهلو داشتند تا در تحولات آینده قابل توجیه و متناسبسازی با وقایع جدید باشند.
در این میان تنها یک حاکمیت بود که غیر از موضعگیریهای دوپهلو دست به اقداماتی زد که متفاوت از دیگران بود. این حاکمیت، حاکمیتی جز دربار سعودی نبود. سعودیها از همان ابتدا در موضعگیریهای رسمی از ملتها دفاع کردند اما در عمل از دیکتاتورهای مغضوب ملتها حمایت کردند. حمایت عربستان از دیکتاتورهای منطقهای فقط در کلام یا پشتپرده و سرّی نبود بلکه سعودیها تنها کسانی بودند که این دیکتاتورهای فراری را به کشور خود راه داده محافظت کردند.
بیداری اسلامی در تونس و زینالعابدین بنعلی
بیداری اسلامی سال 2010 در تونس کلید خورد. روز 17 دسامبر 2010 پس از آنکه مأموران دولتی چرخ دستفروشی یک دستفروش محلی بهنام محمد البوعزیزی را در پایتخت تونس مصادره کردند، او مقابل ساختمان دولت در شهر تونس اقدام به خودسوزی کرد. این مسئله تبدیل به خروشی مردمی شد که بهمرور تمام تونس را فرا گرفت. زین العابدین بن علی که از 28 سال قبل در پست ریاست جمهوری مانده بود و هر دوره با انحصاری کردن وضعیت انتخابات به ریاست جمهوری میرسید وعده اصلاحات داد.
بنعلی تعدادی از وزیران را تغییر داد. قیمت برخی کالاهای اساسی را کاهش داد و قول داد در انتخابات سال 2014 ریاست جمهوری شرکت نکند. اما اقدامات وی افاقه نکرد و آتش خشم مردم تمام کشور تونس را فرا گرفت. سرانجام 14 ژانویه 2011، در جریان تظاهرات بزرگی که در پایتخت بهراه افتاد، این زمزمه به گوش رسید که تظاهر کنندگان قصد حمله به کاخ ریاست جمهوری را دارند. بنعلی که اوضاع اصلاً بهنفعش نبود مجبور شد بهفکر فرار بیفتد. او با هماهنگی دستگاه امنیتی لیبی توانست به عربستان بگریزد.
پس از آنکه هواپیمای بنعلی به جده رسید دولت عربستان طی بیانیهای دوپهلو ضمن حمایت از مردم تونس، اعلام کرد بنعلی و خانوادهاش را پذیرفته است.
بیداری اسلامی در یمن
علی عبدالله صالح
فوریه سال 2011 بیداری اسلامی به یمن رسید، فرآیند بیداری اسلامی در یمن همچون تونس و مصر کوتاه نبود و قریب 10 ماه بهطول انجامید. این روند در یمن خونینتر از تونس و مصر و لیبی بود و کشتههای زیادی در بر داشت. اما سرانجام در 23 نوامبر 2011 علی عبدالله صالح براساس توافقی که بهسرپرستی شورای همکاری خلیج فارس و حمایت اتحادیه اروپا، آمریکا و شورای امنیت امضا کرد، پذیرفت قدرت را به معاونش عبدربه منصور هادی، واگذار کند. در مقابل در این توافق به علی عبدالله صالح و معاونانش مصونیت قانونی دادند.
سعودیها همواره یمن را بخشی از خاک خود میدانستند. نظام سعودی از همان ابتدا با جریان انقلابی یمن و بیداری اسلامی به وجود آمده در این کشور مخالف بود. دلیل اصلی آن هم این بود که حکام سعودی با تزریق پول به یمن و خریدن رؤسای قبایل یمنی، فضای قبیلهای و حاکمیتی را در اختیار داشتند. حال قیام مجموعهای از جوانان نواندیش که خواستار پیشرفت کشورشان بودند مانعی در نفوذ دربار سعودی در یمن بود.
طرحی که شورای همکاری خلیج فارس ارائه کرد در حقیقت راه فراری بود که عربستان سعودی برای نجات حاکم همپیمانش در یمن ارائه کرد. لذا هنگامی که روز 4 ژوئن 2011 علی عبدالله صالح براثر سقوط یک خمپاره در کاخ ریاست جمهوری یمن بهشدت زخمی شد توسط سعودیها به ریاض منتقل شد و پس از مداوای اولیه صالح را برای درمانهای تکمیلی به آمریکا فرستادند.
نکته قابل توجه در این بخش این است که هنگامی که علی عبدالله صالح پس از دو سال درمان دچار دگراندیشی شد و بهسمت مردم خود آمد و از عربستان خواست از این کشور خارج شوند این بار سعودیها جانب رقیب علی عبدالله صالح یعنی عبدربه منصور هادی را گرفتند و به این شخصیت پناه دادند.
عبدربه منصور هادی
منصور هادی در زمان حاکمیت علی عبدالله صالح معاون رئیس جمهور یمن بود. او همان شخصیتی بود که عربستان وقتی از میزان خشم ملت یمن از صالح مطلع شد و در جریان اعتراضات متوجه شد ملت یمن به هیچ وجه خواستار صالح نیستند، عبدربه منصور هادی را بهعنوان جایگزین صالح معرفی کرد.
منصور هادی در راستای دستورات سعودی به علی عبدالله صالح و اطرافیانش مصونیت داد. او زمانی که جایگزین علی عبدالله صالح شد، مسیر را بهگونهای ترسیم کرد که خود او بهتنهایی، یگانه نامزد ریاست دولت انتقالی باشد. عبدربه منصور هادی پس از مدتی با علی عبدالله صالح اختلاف پیدا کرد و هنگامی که صالح به دامان ملت یمن بازگشته بود او مجری فرمان دربار سعودی در یمن شد.
سال 2014 منصور هادی در تلاش بود تا با همکاری گروههای سلفی و القاعده و عربستان، یمن را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کند. او در حالی که مجری اوامر دربار سعودی شده بود با هشدار انقلابیون و جنبش انصارالله روبهرو شد. در ژانویه 2015 انقلابیون یمن کاخ ریاست جمهوری را محاصره کردند و منصور هادی در حصر خانگی قرار گرفت و از سمت ریاست جمهوری استعفا داد. در فوریه 2015 با همکاری یکی از وزیرانش شبانه از صنعا گریخت و به عدن رفت و در آنجا خود را رئیس جمهوری یمن خواند. مدتی بعد که عدن را نیز ناآرام یافت به عربستان و دربار سعودی گریخت و اعلام کرد دولتش از همانجا امور را در دست خواهد گرفت.
طی هفتهای که گذشت دربار عربستان اقدام به بازداشت تعدادی از شاهزادگان سعودی و برخی وزیران سابق نظام سعودی کرد و آنها را در هتلی 5ستاره محصور کرده است. برخی منابع اعلام کردند عبدربه منصور هادی نیز به این هتل منتقل شده است.
سعد حریری
آخرین گزینه مغضوب ملتها که سعودیها از او حمایت کردند، سعد حریری بود. یک هفته قبل، نوامبر 2017 سعد حریری که از یک سال قبل پس از انتخاب میشل عون به ریاست جمهوری لبنان بهعنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شد، در سفری غیرمترقبه به عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا طی مصاحبهای تلویزیونی که از شبکه العربیه پخش شد اعلام کرد بهدلیل آنکه وضعیت کنونی لبنان همانند دوره قبل از ترور پدرش، رفیق حریری است از سمت خود استعفا میدهد.
این اقدام سعد حریری در شرایطی اتفاق افتاد که حریری از محبوبیت بسیار پایینی در لبنان برخوردار است. مردم لبنان که از طوایف مختلف و متعددی هستند همگی به حزبالله لبنان اطمینانی کامل دارند و فضای کنونی افکار عمومی لبنان در تأیید حزبالله است، بهویژه پس از موفقیتهای حزبالله در عرصه داخلی لبنان مثل عملیات عرسال که موجب افزایش امنیت در لبنان شده است.
سعد حریری در دورههای قبل که برخی گروهها مخالفت خود را با حزبالله را اعلام میکردند در داخل لبنان با حزبالله مقابله میکرد و اکنون که این امکان برای وی فراهم نیست از جایی خارج از لبنان اقدام به بیان این اظهارات کرده است.
سعد حریری بهگونهای استعفای خود را از شبکه العربیه قرائت کرد که بیشتر تحلیلگران این اقدام را خلاف میل وی و اقدامی از روی عجله تعبیر کردند که به وی تحمیل شده است. اخبار منتشرشده از لبنان در روزهای اول حکایت از آن داشت که نزدیکان حریری نتوانستهاند با وی تماس بگیرند و بهشدت نگران وضعیت وی هستند همچنین بیان شده که وی در حال حاضر اجازه خروج از عربستان را نیز ندارد. دربار سعودی برای اینکه این خبر را تکذیب کند وی را برای دیداری به امارات عربی متحده فرستاد.
به هر حال این اقدام چه از روی خواست خود حریری یا از روی اجبار بوده باشد شرایط را بهگونهای رقم زد که حریری غیر از عربستان جای دیگری برای حضور نخواهد داشت.
جمعبندی
حاکمان سعودی با پناه دادن به حکام مستبدی که مغضوب ملتها بودهاند نشان دادهاند در مسیر استبداد قدم برداشتهاند و نقطه مقابل خواست ملتها هستند. سعودیها کنار این اقدامات هزینه گروههایی تروریستی را تأمین کردهاند که دستشان به خون مردم سوریه آلوده است. حال با این رویکرد رژیم سعودی، آنها که از پشتوانه ملتها خالی شدهاند برای استمرار حاکمیت، دست خود را بهسوی آمریکا و رژیم صهیونیستی دراز کردهاند و ریاض به تبعیدگاه مغضوبان ملتهای منطقه تبدیل شده است.
انتهای پیام/*