خون هزاران بیگناه پاکستانی نفسهای حزب متحده را به شماره انداخت
گردش ایام و چرخشهای سیاسی بلایی به سر بزرگترین حزب کراچی آورده که اینک صدای آخرین نفسهای حزب متحده را میتوان شنید.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم حسام کیان مقدم با ارسال یادداشتی نوشت ؛ تنها دو سال از زمانی که اسلحه اعضای حزب متحده در کراچی سینه هر بیگناهی را به دلایل واهی نشانه میگرفت گذشته است.
هنوز هم شنیدن نام « ام کیو ام» یا همان حزب متحده برای هر کاسب و تاجری در شهر کراچی دلیل ترس و وحشت است! مردم خوب به خاطر میآورند که سران حزب متحده چگونه بزرگترین شهر پاکستان را برای خود تقسیم کرده و مناطقی را ایجاد کرده بودند که حاکم مطلق آن خود آنها بودند!
دزدی اگر صورت میگرفت از سوی آنها بود، قتلی اگر رخ میداد قاتلان اجیر شده آنان نقش داشتند و بدون اجازه آنها حتی فقیر و گدایی نمیتوانست دستی پیش کسی دراز کند.
به صورت ماهانه از مغازه دارها باج میگرفتند تا امنیتشان را تامین کنند و اگر کسی میخواست مانع آنها شده یا باج پرداخت نکند، باید خود را یک مرده تصور میکرد.
بارها پیش آمده بود که وقتی صاحب یک شغل حاضر به پرداخت باج نمیشد روز بعد با اسکلت سوخته کارخانه خود مواجه میشد که هیچ چیز از آن باقی نمانده تنها در یکی از این موارد آتش سوزی کارخانه نساجی در کراچی به مرگ حدود 400 نفر منجر شد.
جنون قدرت کار را به جایی رسانده بود که جوانان تفنگ به دست حزب متحده از حمله به زنان و کودکان نیز ابایی نداشتند و به راحتی آنها را هم میکشتند.
ورود به حزب ام کیو ام کار چندان راحتی نبود ولی خروج از آن محال بود واگر کسی قصد خروج از این حزب را داشت بلافاصله کشته میشد مانند خادم حسین فرزند امام جمعه شهر کراچی.
آنها برای به دست آوردن کرسیهای سیاسی در پارلمان و سنا نیز دست به هر کاری میزدند، به گونهای که تقلب در انتخابات یکی از سادهترین و پیش پا افتادهترین کارهایی بود که انجام میدادند.
ولی هیچگاه قرار نبوده و نیست که ظلم باقی بماند و سرانجام خون هزاران انسان مظلوم و بیگناه، گریبان حزب متحده را گرفته و نفسهای آن را به شماره انداخت.
ابتدا الطاف حسین رهبر لندن نشین حزب متحده که به راحتی هر چیزی را با پول معامله میکرد به جرم جاسوسی برای هند و توهین به ارتش پاکستان از نگاهها طرد شد و همین باعث شد حزب متحده به دو شاخه لندن و کراچی تقسیم شود.
سپس عملیاتهای بازرسی ارتش پاکستان در کراچی آغاز شد، هزاران سلاح کشف و ضبط شد، صدها قاتل دستگیر شدند، صدها دزد زندانی شدند و هر چقدر مجرمان بیشتری به چنگال قانون گرفتار میشدند تعداد اعضای حزب متحده هم کمتر میشد!
عاقبت روز موعود فرا رسید و نیروهای واکنش سریع پاکستان با حمله به محله عزیزآباد که مرکز حزب متحده در شهر کراچی بود، صدها جوان مسلح و مجرم فراری را دستگیر کردند تا صفحات آخر عمر حزب متحده نیز سربرسد.
دیگر نه از گردن کشیهای جوانان عربده کش حزب متحده خبری بود،نه از قاتلانی که کمین میکردند تا جان مردم را بستایند و نه دزدانی دیده میشدند که رحم و مروت نداشتند، هرچقدر حزب متحده ضعیف شد امنیت در کراچی قوی شد و نسیم آسایش بازهم در شهر محمد علی جناح وزیدن گرفت.
فاروق ستار که رهبر حزب متحده شاخه کراچی شده بود ابتدا تلاش کرد تا این حزب را به روزهای اوج خود برگرداند ولی خون بیگناهان ضربه نهایی را هم به حزب متحده وارد کرده و بسیاری از سران این حزب به حزب پاک سرزمین پیوستند.
حملات کوبنده مصطفی کمال رئیس حزب پاک سرزمین و شهردار سابق کراچی که محبوبیت خوبی نیز داشت تن نیمه جان حزب متحده را نقش زمین کرد.
کار به جایی رسید که حتی پرویز مشرف نیز قبول ریاست بر حزب متحده را دیوانگی خوانده و آن را یک حزب مرده دانست.
در حال حاضر سخن از دستهای قدرتمندی که حزب متحده را به زمین زدند نمیکنیم، ولی حرف این است که قدرتمندترین حزب کراچی که کاخ قدرتش را روی خون بیگناهان بنا کرده بود اینک رو به نابودی کامل است.
انتهای پیام/.