تناقض دغدغه فرهنگی و جذب سرمایه در رسانه ملی
احسان کاوه مدیر مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری و همچنین مشاور مدیریت شبکه سوم سیما با اشاره به برخی مشکلات حاکم بر رسانه ملی، راهحل بسیاری از آنان را ارتقاء دانش فعالان در این حوزه عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، چندی پیش احسان کاوه به سمت مدیریت مرکز مطالعات و تولیدات تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری انتخاب شده است. وی که سوابق رسانه ای مختلفی از جمله مدیریت شبکه تهران و همچنین مشاورت مدیریت شبکه سوم سیما را در کارنامه دارد، قصد دارد با ایجاد فضای عرضه و تقاضا بستری مناسب برای تولید کنندگان انیمیشن خصوصاً تیمهایی که دغدغه انقلابی دارند فراهم آورد. کاوه در نشستی صمیمانه با خبرگزاری تسنیم، کم و کیف برنامههای مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری را تشریح کرد. قسمت اول این مصاحبه مربوط به وضعیت امروز حوزه و همچنین بخشهای دیگری مانند آسیبهای اجرا در تلویزیون است و قسمت دوم به صورت جزئیتر به روند انیمیشن سازی کشور اختصاص دارد.
قسمت اول
تسنیم: مرکز مطالعات و تولیدات تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری دقیقاً چه ماموریتی دارد؟
کاوه: مرکز تلویزیون و انیمیشن که تا پیش از این مرکز مطالعات و تولیدات سوره بود با آمدن حقیر وظیفه تلویزیون هم برعهدهاش گذارده شد. این مرکز دو ماموریت برعهده اش است یکی در حوزه انیمیشن و یکی در حوزه برنامه سازی تلویزیون. یکی از مهمترین نقاط ضعفی که در تلویزیون وجود دارد بحث تولید است. در رسانه ملی تولید از قبیل اینکه محتوا را چه طور روی آنتن بفرستند، به شدت متکی بر تصمیم تهیه کننده است. زمانی که تصمیم بر این شد تلویزیون خرج خودش را هم در بیاورد برنامه ساز با یک پارادوکس مواجه شد که هم دغدغه فرهنگیاش را حفظ کند و هم توانایی جذب سرمایه داشته باشد.
بنابراین اگر اصالت را بر محتوا بگذاریم کسی که توانایی مذاکره برای جذب سرمایه ندارد حذف میشود و اگر اصالت را بر پول و جلب مشارکت بگذاریم، طبیعتا دغدغه فرهنگی حذف میشود. بر همین اساس یکی از دلایل من برای پیوستن به حوزه هنری و ایجاد مرکز تلویزیون رفع این دغدغه است که ما بتوانیم تولیداتی را انجام بدهیم که ضمن داشتن دغدغه فرهنگی، بتواند خرج خودش را در بیاورد.
همچنین واحد تجاری سازی، بازاریابی و مارکتینگ ایجاد کردیم که کارش این است که راه جذب سرمایه را برای تولیدات پیدا کند، از این منظر تمام نهادها حتی حوزه بالا دستی ما برای ما مشتری حساب میشوند، چون آنها هم سرمایه گذاری میکنند. در وهله اول قصد ما پخش تولیدات در سازمان صدا و سیما است. البته قرارداد ثابت و مشخصی برای پخش تولیدات حوزه هنری چه در صدا و سیما و چه هر مکان دیگری وجود ندارد. البته ما در حوزه قصد نداریم تولید کنیم که پول دربیاوریم.
تسنیم: به موضوع تهیه کنندگی اشاره کردید، نگاه شما در این حوزه چگونه است؟
کاوه: بین تهیه کننده و فرد تهیه کننده تفاوت وجود دارد. در تلویزیونهای دنیا تهیه کننده ارشد یک کمپانی است ولی در تلویزیون ما یک فرد است. در تلویزیون ایران به این شکل است که فرد یا از تلویزیون پول میگیرد یا از طریق اسپانسر آن را به دست میآورد و برنامه سازی میکند. متاسفانه در این نوع قرار داد، وزن طرفین قرار داد سنخیتی با یکدیگر ندارد چرا که یک طرف قرار داد سازمانی مانند irib وجود دارد که هیچ فرد و شرکتی امکاناتش در حد آن نیست.
تسنیم: از صحبتهای شما این بر میآید که حوزه هنری می خواهد در قامت یک کمپانی تولید برنامه تلویزیونی وارد معاهده با صدا و سیما شود. آیا پیش از این هم شرکتهایی وجود داشتهاند که این گونه با رسانه ملی تعامل داشته باشند؟
کاوه: نمیتوانم بگویم قبلاً وجود داشته یا خیر. مثلاً شاید از نگاه برخی تعامل «اوج» با صدا و سیما این گونه باشد، ولی تا جایی که من اطلاع دارم اوج با پول خودش تولید میکند و سپس اثر را برای پخش به تلویزیون میدهد. ما به این فکر میکنیم که اثر بازگشت سرمایه داشته باشد. چرا که تلویزیون تنها پخش کننده قدرتمند کشور است و امکانات زیادی دارد. برای نمونه شرکتهای تولید کننده میتوانند باکس آگهی میانی اثرشان را از تلویزیون بگیرند.
اگر این نیاز متقابل وجود نداشته باشد، مواجه میشویم با شبکههای فربه بزرگ که همه امکانات تولیدی را میخواهند خودشان داشته باشند. تلویزیون وقتی در توزیع پول در بیاورد، میتواند در تولید صرفه جویی کند. یکی از دردهای جدی چه در انیمیشن و چه در برنامههای دیگر تلویزیونی این است که سازنده نانش را در تولید میبیند، بنابراین هر چه تولید چاقتر باشد به نفع سازنده است. در حالی که اگر نان در توزیع باشد، تولید کننده اثری میسازد که از سوی مخاطب دیده شود. متاسفانه امروزه مواجه با تولید آثار زیادی هستیم که با همه هزینهای که برایشان شده در جایی منتشر نشدهاند.
در حقیقت یتیم ترین مفهوم این روند، محصول یا اثر است که پخش آن برای کسی اهمیتی ندارد. تولید کننده میسازد، مدیر مربوطه در جلسه مدیران دموی اثر را نمایش میدهد و آفرینش را میگیرد و در آخر محصولی میماند که به نمایش در نمیآید. در حقیقت مخاطب قربانی این ماجرا است. در حالی که اگر تولید کننده و توزیع کننده به نیازهای متقابل هم آگاه باشند، اثری ساخته میشود که تلویزیون هم از آن استقبال میکند. ما نیز در حوزه به دنبال دست پیدا کردن به این نوع تعامل هستیم. یعنی واحد مارکتینگی بوجود بیاوریم و ایده را بر مبنای آرمانی که داریم طراحی کنیم و البته در ازایش درآمد زایی کنیم.
ارتقاع دانش برنامه سازی در تلویزیون از دیگر موضوعاتی است که زیرساخت هایش را در حوزه آماده کردهایم و احتمالاً از چند وقت دیگر آموزشهایی را در این زمینه شروع میکنیم. با اینکه تلویزیون مدیومی تخصصی و حساس است ولی متاسفانه برخی تولیدات آن توسط سینماگرانی که در سینما مخاطبی ندارند ساخته میشوند. حتی در مورد سریالهای فاخر نیز ایرادات فراوانی وجود دارد. مثلاً زمان و هزینه این سریالها از سریالهای فاخر خارجی بسیار بیشتر است. ساخت 52 قسمت مختارنامه هشت سال با رقم هنگفتی ساخته میشود در حالی که یک سریال پرطرفدار خارجی در هر سال یک فصل را تولید و منتشر میکند. چرا که 90 درصد جلوههای ویژه سریال رایانهای است که نه تنها در زمان، بلکه در بودجه نیز باعث صرفه جویی میشود.
در شهر را باید با دقیقهای 17 هزار تومان میساختیم
تسنیم: مدیریت شما در شبکه تهران با طرح چابک سازی صدا و سیما مصادف شد. چگونه شما این سیاست کلان صدا و سیما را پیش میبردید؟
کاوه: باید قبل از پاسخ به این سوال در مورد شبکه تهران کمی شفاف سازی کنم. شبکه تهران قبل از شروع به کار رسمی، فقط دو ماه پیش تولید داشت. یعنی از زمانی که من مستقر شدم تا زمانی که شبکه افتتاح شد فقط دو ماه طول کشید. حتی اجازه پخش آزمایشی به ما داده نشد در حالی که امروز میبینیم شبکهای مثل ایران کالا بیش از یک سال است که به صورت آزمایشی روی آنتن میرود. در مورد تولید نیز ما تعهدی برابر 150 دقیقه در روز داشتیم که به 70 درصد آن رسیدیم آن هم با آن بودجه ای که در اختیار داشتیم. فرضاً ما باید برنامه ای مانند در شهر که پنج دقیقه بود را با دقیقهای 17 هزار و 600 تومان میساختیم، در صورتی که این اصلاً شدنی نیست. غیر از این مسئله کل نیروی ستاد ما در شبکه تهران 15 نفر بودند که باید به تمامی امور یک شبکه تلویزیونی رسیدگی میکردند.
تسنیم: هنوز تعریف دقیقی برای مشخصاتی که آثار جبهه انقلاب فرهنگی باید داشته باشند ارائه نشده است. از طرفی شما میخواهید در تلویزیون آثار خود را نمایش دهید و باید هم مخاطب پسند باشد و هم خطوط قرمز تلویزیون در آن رعایت شده باشد. با این مسئله چگونه کنار خواهید آمد؟
کاوه: حرف شما کاملاً درست است، کشور ما دچار ضعف آکادمیک و عدم تولید علم است. درست است که تعداد زیادی مقاله در کشور تولید میشود ولی نمیتواند الزاماً برای ما دانش ایجاد کند. این رویه باید تغییر کند. وظیفه من نیست که این خطوط قرمز را مشخص کنم و البته توانش را هم ندارم. این توقعی است که از حوزه و دانشگاه باید داشته باشیم. آنها باید برای من و امثال من خطوط قرمز را مشخص کنند.
تسنیم: شما معتقدید که بررسی این خطوط قرمز باید قائل به فرد باشد؟
کاوه: بله ولی مهم این است که آن فرد کسی باشد که نگاه تولید کننده را درک کند. نه اینکه وقتی اثر از شرق صحبت میکند، فرد بازبین با عدم درک نگاه سازنده غرب را برداشت کند! برای مثال این پارادایم فکری برای تولید کنندگان و پخش کنندگان شبکه افق اتفاق افتاده است و کمترین مشکلات را برای پخش این شبکه دارد.
تسنیم: یکی از اقدامات شما در شبکه تهران معرفی مجری های جدید به عرصه تلویزیون بود، ساز و کار انتخاب مجری در رسانه ملی را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟
کاوه: متاسفانه اتفاقی که در بین مجریان رخ میدهد اصلاً خوشایند نیست. برخی مجریان مشهور نقطه قوت خود را از حفظ خواندن متن و یا شعری که باید ارائه کنند میدانند. در حالی که برای مخاطب مهم درست ادا شدن آن شعر است نه اینکه یک مجری در خواندن چند بیت شعر دائم تپق بزند. مجری باید در مورد هر موضوعی که میخواهد صحبت کند خوب تحقیق کند و مطلب را شسته رفته به مخاطب ارائه دهد. یکی از بزرگترین اشتباهها این است که مجری به غیر از شان اجرا، کارشناس و تهیه کننده هم باشد. چرا که همواره باید یک تیم فکر شامل سردبیر و تهیه کننده اجرا را هدایت کنند تا اتفاقات غیر منتظره در برنامه رخ ندهد. چیزی که متاسفانه در این روزها خیلی مشاهده میشود و در شبکه های مجازی هم به صورت گسترده منتشر میشود اتفاقات غیره منتظره یا صحبتهای عجیب میهمانان در برخی برنامه ها است که مجری با اینکه از شهرت زیادی هم برخوردار است نمیتواند در لحظه واکنش مناسب را نشان دهد. مشکل اینجا است که تهیه کنندگان فقط نقش پاسخگویی دارند و عکس های یادگاری با مجریان انداخته میشود. نباید این طور باشد که اگر برنامه بد باشد تهیه کننده پاسخگو باشد و اگر خوب بود بگویند دست مجری درد نکند!
مشکل دیگری که تلویزیون با آن مواجه است برند شدن مجریان است. به معنای اینکه آدمها را تبدیل به برند میکند ولی نمیتواند در ازای مشهور کردنشان اختیاری رویشان داشته باشد. مجری مانند یک فوتبالیست میماند که وقتی در استخدام یک تیم است نمیتواند خارج از ضوابط آن تیم کاری انجام دهد و اگر بخواهد به تیم دیگری برود سود اصلی را تیم مبدا خواهد برد. اما اگر قرار دادی با فردی که ستارهاش کرده ای نداشته باشی به زودی ممکن است کابوست شود.
======================================
مصاحبه از امیرحسین مکاریانی و سید محمدفواد وکیلی
======================================
انتهای پیام/