تقابل دولتهای عربی با ایران در ازای فراموشی اشغالگری رژیم صهیونیستی
تکیه یک طائفه مسیحی بر کمک طلبیدن از عربستان سعودی یا تکیه یک طائفه اسلامی در کمک خواستن از اسرائیل است بیشتر به نمایشی کمدی، مضحک و سیاه میماند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «المصری الیوم» در مقالهای به قلم عبدالناصر سلامه با اشاره به رایج شدن عبارت «پیمان سنی در منطقه به رهبری اسرائیل» آن را توصیفی مضحک و طنزآمیز از تغییر و تحولات صورت گرفته در اولویتهای برخی پایتختهای عربی میداند، مسئلهای که به باور نویسنده بهدنبال گسترش شکاف طائفهای و تبدیل یک رژیم متجاوز و اشغالگر یعنی اسرائیل به متحد آنها در مقابل مذاهب اسلامی دیگر شکل گرفته است.
این تحلیلگر مصری با اشاره به تقابلجویی برخی کشورهای منطقه علیه ایران، مینویسد که «این مساله یا تقابلی ناخواسته بوده و به هیچ وجه قابل پیش بینی نبوده است، یا بر اساس دستورالعمل و طرحهای خارجی و بدون اراده مجبور به اجرای آن هستند. در هر دو صورت باید اذعان کنیم که منطقه اسیر تندروی و افراطگرایی و طائفهگرایی شده که برای دههها و قرنهای طولانی جزو خطوط قرمز محسوب میشد».
به باور نویسنده این یادداشت، «علیرغم طبیعی بودن بروز اختلاف بین طوائف مسیحی یا یهودی و حل و فصل آن بدون دخالت خارجی، ولی نکته عجیب در این مساله تکیه یک طائفه مسیحی بر کمک طلبیدن از عربستان سعودی یا تکیه یک طائفه اسلامی در کمک خواستن از اسرائیل است که به نمایشی کمدی و مضحک و سیاه تبدیل شده است».
نویسنده با طرح این سوال که آیا هیچ انسان عاقلی باور میکند که اسرائیل رهبری پیمان سنی را آنهم بدون هیچ چشمداشت و مابه ازایی بپذیرد؟ مینویسد: «مابه ازایی که اسرائیل بهدنبال آن است، کوتاه آمدن اعراب از مساله تاریخی خود با اسرائیل یعنی اشغال کشور فلسطین است. اسرائیل بهطور مشخص در پایان چه میخواهد، آیا تغییری در سیاست کلی صهیونیستها در تفکر "نیل تا فرات" ایجاد شده یا ممکن است هدف دیگری برای نابودی همزمان دو پیمان و ریشهکنی موجودیت هر دو طرف شیعه و سنی داشته باشد؟ آیا این به معنی شکست و ناکامی مستمر سیاسی یا تداوم اجرای طرح های خارجی نیست؟»
«معتقدم که اظهارات اخیر و تعمدی مسئولان اسرائیلی و در راس آنها بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مورد توسعه روابط مثبت اطلاعاتی و نظامی به خصوص با برخی کشورهای عربی که مرز مشترک با فلسطین اشغالی ندارند را باید بهعنوان نفوذ صهیونیستی به وضعیت کنونی اعراب جدی گرفت، امری که با اولویت منافع جمعی اعراب در بخش خارجی یا اولویت راهبردی آنها در آینده منطقه در تعارض است و در راستای کوتاه آمدن و امتیازدهی روشن اعراب در مورد سرنوشت و اهداف مشترکشان میباشد، گذشته از اینکه آنچه مورد وفاق و وحدت بین اعراب و ایران هست، بیشتر از شکافی و اختلافاتی است که ما نیازی بدان نداریم».
به نوشته این تحلیلگر مصری، «طائفهگرایی بهگونهای به اولویت محاسبات سیاسی کشورهای منطقه تبدیل شده که این مساله از همه ابعاد مشکوک است و دلیلی بر وجود نقش اسرائیل در این درگیری ساختگی است».
انتهای پیام/