دانشگاه و نظام آموزشی اولویت دوم و سوم روحانی است
ناصری معتقد است که نظام آموزشی و دانشگاه اولویت دوم و سوم دولت روحانی است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، با توجه به اینکه یک روز در هفته پیش رو به نام روز دانشجو نامگذاری شده است «فرهیختگان» بر آن شد تا درخصوص تحقق انتظارات اصلاحطلبان و وعدههای روحانی در ارتباط با دانشجویان و قشر دانشگاهی با چهره آکادمیک این جریان به گفتوگو بنشیند. عبدا... ناصری، مشاور ارشد رئیس دولت اصلاحات، استاد بازنشسته دانشگاه الزهرا و عضو شورای مشورتی اصلاحات و شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است. او هرچند سعی میکند تا ضعف دولت روحانی را همچون مسئولانش به گردن دولت قبل بیندازد اما در لابهلای سخنان خود گلهای از حجتالاسلام روحانی را بیان میکند. ناصری معتقد است که نظام آموزشی و دانشگاه اولویت دوم و سوم دولت روحانی است. در ادامه متن گفتوگو با عبدا... ناصری آمده است.
باتوجه به اینکه بخشی از هواداران آقای روحانی را قشر دانشجو تشکیل میدهند به نظر شما چه میزان از انتظارات اصلاحطلبان بهویژه قشر دانشجو توسط دولت حجتالاسلام روحانی برآورده شده است؟
به عقب برمیگردم و به تغییر ساختاری و بنیادی که در دانشگاهها در دولت احمدینژاد صورت گرفت اشاره میکنم. برخلاف برنامه جامعی که در دولت دوم اصلاحات تدوین و به اجرا گذاشته شد که بنمایه آن همانند کشورهای توسعهیافته استقلالبخشی به دانشگاهها و کاهش مسئولیت اجرایی یا دخالت اجرایی وزارتخانه در حوزه دانشگاهها بود ولی متاسفانه در دولت آقای احمدینژاد به گذشته برگشت و تمرکزگرایی شدیدتری نسبت به دانشگاهها در وزارتخانه صورت گرفت و در دولت دوم بخشی از اختیارات تاریخی و سنتی وزارت علوم به نهادهای دیگری همانند شورای تحول علوم انسانی و ساختارهای دیگر شورایعالی انقلاب فرهنگی منتقل شد.
اساسا سال 92 که دانشگاه تحویل گرفته شد دانشگاهها با وضعیت بحرانیای از نظر علمی بهرغم آمارهای کمی که دولت میداد و بازی با ارقام و کلمات داشت، روبهرو بود ما در دولت اصلاحات حوزه مربوطه در وزارت علوم برای اعطای مجوز چه به انجمنهای علمی و چه مجلات علمی-پژوهشی و علمی-مروری شرایط خاص و ویژه داشت که در معرض داوری متخصصان قرار میگرفت و این اعطای درجه به مجله صورت میگرفت. این روند بهگونهای شد که یکباره بهعنوان معلم دانشگاه دیدم مجلاتی که سالها بهعنوان مجلات عادی در دانشگاههای مختلف بهعنوان مجلات تخصصی فعالیت میکنند و ارزیابیهایی روی آنها صورت نگرفته است و از آن درجه علمی-پژوهشی یا علمی-مروری ساقط و دورافتادهاند این درجات را گرفتند و در اواخر دولت دهم آماری از رشد کمی علم و مقالات علمی داده شد.
همین روند در تعداد هیاتعلمی هم صورت گرفت. مخصوصا بعد از فتنه 88 که زمینه و بهانه برای جابهجایی خیلی گستردهتر شد.
دولت یازدهم در این شرایط که دانشگاه فاقد اختیار و مسئولیت و قدرت و تمرکز مسئولیتها و اختیارات در وزارت علوم بود، آمد و دولت را در دست گرفت. یکی از اتفاقاتی که میمون و مبارک بود روند حل مساله دانشجویان ستارهدار بود که پدیده عجیبی در دولت آقای احمدینژاد صورت گرفته بود و یک سالواندی آقای فرجیدانا قریب به صددرصد این مشکل را حل کرد که اتفاق بزرگی بود.
بازگشت یکسری از اساتید که در حوزه سازمانی خود بلاتکلیف بودند، رخ داد. اینها اتفاقات خوبی بود و مجموعا آقای فرجیدانا اتفاقات خوبی رقم زد و مجلس نهم پا در یک کفش گذاشت و او را استیضاح کرد و برکنار شد. روند بهگونهای شد که با این نوع نگاه یعنی با حضور وزیر علوم با نگاه مشابه فرجیدانا یا توفیقی یا منفرد و همه کسانی که در مدرسه دکتر معین ظهور و بروز کردند، مخالفت شد و در انتخاب وزیر علوم دست آقای روحانی بسته شد و درنهایت وزیری انتخاب شد که علیرغم میل باطنی او و اصرار دوستان مسئولیت را پذیرفت ولی نتوانست کاری انجام دهد چراکه انگیزهای برای کار وجود نداشت.
در دوره آقای فرهادی شاهد تحولاتی در وزارت علوم نبودیم. بنابراین از دولت اول آقای روحانی جز دوره یکساله فرجیدانا کارنامه مقبولی برای دانشگاهیان اعم از اساتید و دانشجویان برجا نماند. باید دید با انتخاب دکتر غلامی که به نظر من انتخاب خوبی بود، میتوان کارهای فرجیدانا تکرار شود که مقبول دانشجویان و دانشگاهیان باشیم یا خیر. بعد از یک ماهواندی از انتصاب ایشان اظهارنظر دربارهشان زود است ولی جابهجایی و انتصاب ایشان نویدبخش تصمیمات جدی ایشان است که من امیدوارم بهعنوان معلم دانشگاه در سال 1400 نمره قابل قبولی به آقای غلامی بدهم.
وضعیت تشکلهای دانشجویی و تشکلهای اساتید در دوران تصدی دولت یازدهم و دولت دوازدهم تغییری داشته است؟
نسبی اگر مقایسه کنیم نسبت به دولت گذشته بهتر شده است. در دولت آقای روحانی شاهد گشودگی فضا در دانشگاه هستیم. اساتید تشکلهایی را به آن معنا ندارند. انجمنهای علمی کار خود را انجام میدهند و تشکلهای صنفی هم کار خود را انجام میدهند. اساتیدی که در حوزه علوم انسانی گفتمانهای جدیدی را مطرح میکنند محدودیتهایی برای تشکیل کلاسها داشتند که اینها در دولت آقای روحانی حل شد.
تشکلهای دانشجویی تشکلهای گستردهای بودند که از این جهت هم بهطور نسبی تشکلهای ویژهای از اختیارات و فعالیتهای باز خود در گذشته برخوردار بودند و تشکلهایی همچون انجمن اسلامی کماکان محدودیت داشتند و خارج از اختیارات وزارت علوم بود. این اعمال محدودیتها از سوی نهادهای بیرون از دانشگاه صورت میگرفت که وزارت علوم آقای روحانی حتی در دوره آقای فرهادی هم سعی کردند محدودیتها را بردارند و فضای گذشته را ایجاد کنند اما موفق نشدند و کماکان شاهد این هستیم که توسط شورای فرهنگ عمومی دانشگاه که مجوز سخنرانیها را میدهند، محدود میشویم.
این روند در دولت اصلاحات نبود و این محدودیت اکنون وجود دارد که امیدوارم دکتر غلامی بتواند این مساله را با گفتوگو و تعامل با نهادهای دیگر حل کند.
انتخاب وزیر علوم دوازدهم چه میزان رضایت اصلاحطلبان را برآورده کرد؟
در مورد انتخاب آقای غلامی مجلس همراهی داشت و یک وزیر اصلاحطلب انتخاب شد اما فضای قبل از رای اعتماد فضایی دوقطبی ناشی از برخی تصورات غلط تشکلهای دانشجویی بود. نهتنها دکتر غلامی که هشت سال در دوره اصلاحات رئیس بسیار موفق دانشگاه بوعلی سینای همدان بود، بلکه تمام مدیرانی که در دوره اصلاحات تجربه مدیریت داشتند به هیچوجه در دولت آقای روحانی نتوانستند به آن اندازه موفق عمل کنند.
این تنها خاص دکتر غلامی نبود. این تفاوت مدیریتی ناشی از این نکته است که قدرت دانشگاه و وزارت علوم کاهش یافته است. در دولت احمدینژاد چنین شد و با این اوضاع به روحانی رسیده بود و باعث ایجاد تفکری نسبت به غلامی شد که مشی سیاسی ایشان عوض شده و این امر درست نیست. غلامی با اینکه قدری به سنش افزوده شد اما مواضع سیاسی گذشته را دارد.
تلقی دیگری هم ایجاد شد که آقای روحانی وقتی به این جمعبندی رسید که از روسای دانشگاههای شهرستانها انتخاب کند برخی از نمایندگان اصولگرا به دلیل گرایشات منطقهای و محلی فعال شدند. نماینده شهر همدان در این زمینه فعال شد و رضایت کمیسیون آموزشی و برخی نهادهای دیگر را گرفت و در نتیجه رئیس دانشگاه شهر خود را معرفی کرد.
واقعیت این است که غلامی چهرهای اصلاحطلب است و من معتقدم با این انتصاب در آغاز کار پیشبینی شرایط مطلوبتری را خواهیم داشت. این نکته را توجه کنیم که غلامی بدون پشتیبانی روحانی بهعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی نخواهد توانست کار زیادی از پیش ببرد و از نظر من مسائل دانشگاهها و نظام آموزشی کشور اساسا مساله دوم و سوم آقای روحانی است و همین باعث شد در دولت اول در حوزه دانشگاهها کارنامه درخشانی برجا نگذارد. امیدواریم در دولت جدید این روند ایجاد شود.
دانشجویان و اعضای هیاتعلمی دانشگاهها منتظر تحولات جدی در نظام برنامهریزی و آییننامههای گذشته هستند تا تحولات صورت گیرد و در راستای ارتقای علمی و استقلال دانشگاه باشد.
فراکسیون امید نظر مخالف این را داشت که آقای غلامی اصلاحطلب هستند و حتی در فراکسیون جمعبندی نکردند و گفتند هر کسی آتش به اختیار عمل کند.
یکی از اشتباهات فراکسیون امید همین بود و یکی از کوتاهیهای فراکسیون امید این بود که تحتتاثیر فضای دوقطبی قرار گرفت که بخش اعظم آن را فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شکل میداد. یک نماینده اصولگرا همانند آقای حاجیبابایی به دنبال آقای غلامی بود و این شبهه برای برخی دوستان ایجاد شد که خیلی از مسائل پشتپرده را نمیدانستند. با این حال گزارشات روز رایگیری حکایت از این دارد که اعضای فراکسیون امید تقریبا 50 درصد به غلامی رای دادند و حتما این را یکی از اشتباهات فراکسیون امید میدانم.
انتهای پیام/