ناگفتههایی از رانتخواری و ریختوپاشهای نزدیکان "محمد خاتمی" در دهه ۶۰
"برخی از معاونان و نزدیکان خاتمی برای مأموریت به خارج از کشور میرفتند که دکترا بگیرند. یک رستورانی در فرانسه بود بهنام «خانه ایران»، آنجا میرفتند، میخوردند و ریختوپاش میکردند...".
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، مصطفی مهذب از مسئولان مالی و اداری در دهه شصت بود که مسئولیتهای مختلفی در آن زمان بهعهده داشت. وی از سال 44 کارمند اداره دارایی بوده است و در ایام پیروزی انقلاب به ساماندهی میتینگهای سیاسی مشغول بود.
وی در برهه اول انقلاب مسئولیت حفاظت از کاخهای سلطنتی را بهعهده داشت که درباره این مسئولیتش ناگفتههای فراوانی را بیان داشت.
بیشتر بخوانید:
بخش دوم مصاحبه وی اختصاص به دوران حضورش در ذیحسابی نهاد ریاستجمهوری بود. وی ذیحساب و معاون مالی ریاستجمهوری در دوره بنیصدر، شهید رجایی و آیتالله خامنهای بود و از روند عزل بنیصدر تا سادهزیستی شهید رجایی و همچنین ابهامات پرونده انفجار 8 شهریور صحبت کرد.
بخش سوم این مصاحبه اختصاص به زمانی دارد که وی بهدعوت سید محمد خاتمی به وزارت ارشاد رفت و معاون مالی خاتمی شد و برای اولینبار خاطرات خود را از دوران مسئولیتش در وزارت ارشاد آن بیان کرد.
بخشهایی از مصاحبه مهذب با تسنیم را میخوانید:
** زمانی که آقای خاتمی من را دعوت کرد تا معاون اداری ــ مالی ایشان بشوم، حدوداً 7 شرط گذاشتم چون میدانستم خط او چیست. به وی گفتم من خط این طرفی و آن طرفی ندارم، عقل من، حکم من و دین من آن است که پای منبرها یاد گرفتم.
* برخی از معاونان و نزدیکان خاتمی برای مأموریت به خارج از کشور میرفتند که دکترا بگیرند، برای مثال برای بورسیه میرفتند فرانسه و یک رستورانی آنجا بود بهنام «خانه ایران»، آنجا میرفتند، میخوردند و ریختوپاش میکردند و میآمدند. مدرک دکترا را هم یا میگرفتند یا نمیگرفتند اما پول مأموریتشان را حتماً میگرفتند، تاجزاده هم یکی از اینها بود.
** ما آن زمان ارزهای وزارت ارشاد را بهخاطر بعضی از مسائل میفرستادیم آلمان و من میرفتم آلمان و از آنجا بین رایزنان فرهنگی تقسیم میکردم. همین آقای ابطحی حاضر نبود برای دریافت ارز رسید بدهد. میگفت "به من دلار، ین و غیره بدهید و در یک کیف بگذارید، من میروم به مسئولیت خودم کارم را انجام میدهم و میآیم کیف خالی را تحویل شما میدهم"!
* خاتمی بعد از اعتراضات من جلسهای تشکیل داد و تمام معاونین آمدند و تعریف و تمجید کرد و گفت "آقای مهذب 4 سال با ما همکاری کرده و الآن خسته شده و میخواهد جای دیگری برود و ما از ایشان تشکر میکنیم"، به من هدیهای دادند و بهقول معروف ماستمالی کردند.
** تاجزاده تقریباً نورچشمی ایشان بود و از هر جهت از 7 دولت آزاد بود. بهقول معروف، کسی از او حساب و کتاب نمیکرد، هرجا میخواست میرفت، وضعیت خاص خودش را داشت.
* آقای موسوی لاری مغز متفکر آن گروه بود.
** افرادی که اطراف آقای کروبی بودند همیشه بر او مسلط بودند. چندین بار سال 66 آمدند و صراحتاً اعلام کردند "عراقیها و کسانی که مخالف شما هستند این مرتبه دارند بهسختی مبارزه و حمله میکنند، سعودیها کپسول گاز بردند پشت بامها گذاشتند، شما بیایید امسال از اعلام برائت دست بردارید". آقای کروبی حقیقتاً باید آن زمان با امام مشورتی میکرد اما یک سر سوزن مشورت نکرد.
مشروح این مصاحبه تا دقایقی دیگر در تسنیم منتشر میشود.
انتهای پیام/*