روابط ایران و ترکمنستان از عقلانیت کافی برخوردار است
به نظر میرسد که تهران و عشقآباد به این سطح از عقلانیت دست یافتهاند که در عین وجود اختلافنظرهایی در برخی حوزهها، در عرصههای دیگر سطح روابط خود را حفظ کرده و حتی آن را ارتقاء دهند.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، ترکمنستان، کشوری با حدود 6 میلیون نفر جمعیت و 488100 کیلومتر مربع وسعت در شمال شرقی ایران است که به واسطه مرز مشترکی نزدیک به 1000 کیلومتر، دروازه ورود زمینی ایران به منطقه آسیای مرکزی محسوب میشود. این کشور، به رغم جمعیت نسبتاً اندک، از نظر بازار مصرف و مبادلات تجاری برای بخشهایی از اقتصاد ایران دارای اهمیت ویژه است. علاوه بر آن، موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ترکمنستان، هم برای ایران و هم برای رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران جالب توجه است. ترکمنستان، علاوه بر اینها، با توجه به حضور جمعیت قابل توجهی از ایرانیان ترکمن در مجاورت مرز مشترک دو کشور، از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز دارای اهمیت مضاعفی است.
دهه نخست پس از استقلال یعنی دهه پایانی قرن بیستم را میتوان دوران طلایی گسترش روابط بین ایران و ترکمنستان در بیشتر جوانب دانست. افتتاح خط انتقال گاز کرپجه-کردکوی به عنوان نخستین مسیر صادرات گاز غیر آسیای مرکزی (ورا شورویایی) ترکمنستان به مقصد ایران، سیر فزاینده مبادلات تجاری دو کشور، حضور گسترده سرمایه گزاران و شرکتهای ایرانی در بخشهای مختلف خدمات، صنایع و عمرانی ترکمنستان، افتتاح طرحهای مشترک مرزی و یا نزدیک مرزی، تردد پرتعداد سران و مقامات دو کشور و... همگی، گواهی بر ادعای طلایی بودن این دوران به شمار میرود. این وضعیت تا پایان دوره نیازاف، کم و بیش ادامه داشت.
نیمه دهه دوم حیات مستقل ترکمنستان با پایان کار نیازاف و روی کار آمدن بردی محمداف همراه بود. دوران رئیس جمهور جدید ترکمنستان نیز، به رغم بروز اختلاف نظرهایی در سالهای نخستین در موضوعاتی مانند صادرات گاز به ایران، در کل، سیر مثبت و سازندهای به خود گرفت. تجدید اختلاف نظر در موضوع گاز، تنش محدود در دریای خزر و بحران مقطعی در مبادی مرزی و ترانزیتی دو کشور در ماههای اخیر نیز، گاه، سیر مثبت و سازنده روابط دوجانبه را با تردیدهایی همراه کرد، با وجود این و پس از آن، دعوت از وزیر دفاع ایران به عشق آباد و سفیر وزیر امور خارجه ایران به ترکمنستان و نیز تلاش مقامات دو کشور برای عادی سازی هرچه سریعتر روابط دو جانبه، نشان داد که دو کشور، از یک سو مبتنی بر اشتراکات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و از سوی دیگر متأثر از ویژگیهای ژئوپلیتیک گریزناپذیر خود، مایل به تداوم سیر همکاری و گسترش روابط هستند.
زمینههای همکاری دهه دوم سده بیست و یکم با زمینههای همکاری دهه پایانی سده بیستم متفاوت است. روابط اقتصادی و مبادلات تجاری کماکان مهم بوده و مسیرهای مشترک انتقال انرژی تا به امروز جایگاه طراز اول خود را در مدیریت روابط خارجی پیرامونی کشور ترکمنستان حفظ کرده است، اما آنچه به نظر میرسد در حال شکل دادن به بخش نوینی از پویشهای روابط این دو کشور همسایه در سالهای اخیر است، تحولات مربوط به حوزههای امنیتی به ویژه در مباحثی مانند مبارزه با تروریسم است. افراطی گری مذهبی، چه مبتنی بر بن مایههای داخلی و چه در قالب کنشگران «وارداتی»، کم و بیش دغدغه مشترک هر دو کشور است و هر دو همسایه، در مجاورت همسایهای پرتلاطم، یعنی افغانستان واقع شدهاند. الزامات معطوف به سرنوشت نه چندان دور از هم در دریای خزر نیز مزید بر علت این تداوم روابط است. با تمام این اوصاف، عرصه مهم و نسبتاً جدیدی که پیش روی همکاریهای ایران و ترکمنستان قرار دارد، امنیت منطقهای است.
ایران، نشان داده که از ظرفیتهای قابل توجهی در زمینه مبارزه با تروریسم و افراطی گری برخوردار است. توان عملیاتی ایران از یک سو و تجربه ناشی از چندین دهه حیات مذهبی جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، فرصتهای غیر قابل اغماضی را در مقابل طرفهای همکار ایران در مباحث مقابله با افراط گرایی مذهبی و مبارزه با تروریسم قرار میدهد. دعوت از وزیر دفاع ایران به عشق آباد و رایزنی در خصوص همکاریهای امنیتی و دفاعی یکی از مصادیق این فرصتها است که به نظر میرسد، دولت ترکمنستان استنباط روشنی از آن داشته است.
دیمیتری ترنین، مدیر مرکز مسکوی «کارنگی» معتقد است که همکاری ایران و روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم در سوریه، وضعیت ایده آل تکرار «پیمان دیتون» در سال 2011 را به وضعیت واقعی تکرار «کنفرانس یالتا» در سوچی در سال 2017 تبدیل کرد. با این تفاوت که فاتحان «یالتا»ی سوریه این بار نه قدرتهای بزرگ جهانی بلکه روسیه، ایران و ترکیه بودند. بنابر این، نتیجه همکاری در سوریه، موجب تقویت وجهه ایران در عرصه مبارزه عملیاتی با تروریسم نزد همسایگان آن شده است. این در حالی است که اخیراً تهدید داعش نیز در نزدیکی مرز مشترک ترکمنستان و افغانستان پررنگتر میشود. در ادامه این دیدگاه، ترنین معتقد است که در آستانه ظهور نظم نوینی در نظام بین بینالملل قرار گرفتهایم. نظم نوین و متکثری که نه مانند سابق، الزاماً در سایه حمایت و تعیین کنندگی قدرتهای بزرگ بلکه در پرتو همکاریهای منطقهای و سازوکارهای بومی دو یا چندجانبه (محدود و موضوعی) شکل خواهد گرفت. این وضعیت، روابط بسیاری از کشورها، از جمله ایران و ترکمنستان را نیز متأثر میسازد.
از سوی دیگر، تحولات سالهای اخیر در منطقه آسیای مرکزی و فراز و فرود نسبی روابط ایران با این منطقه، اهمیت ترکمنستان را به عنوان کشوری که در مجاورت جغرافیایی با ایران واقع شده و یکی از نزدیکترین همسایگان از نظر پیوندهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است، بیش از پیش نمایان کرده است. در عالم سیاست و روابط بینالملل، همسایگان قابل تعویض نیستند و کشورهای همسایه، بیش از سایر کشورها در معرض تسری بحران از همدیگر بوده و هیچگاه نمیتوانند نسبت به سرنوشت و تحولات یکدیگر بی تفاوت باشند. بدین ترتیب، جایگاه ترکمنستان در سیاست خارجی پیرامونی ایران و جایگاه ایران در سیاستهای خارجی و پیرامونی ترکمنستان قابل تبیین است. اینکه، بنیانهای نگاه مثبت ایران به ترکمنستان کدام است و چرا چشم پوشی از ایران برای ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری ترکمنستان میسر نبوده و نیست.
بر اساس آخرین گزارشها، بیش از 400 تبعه ترکمنستان در بین افراد گروه تروریستی داعش حضور داشتهاند. دو تن از شهروندان ترکمن، به عنوان عوامل اصلی حمله تروریستی به شرقاط عراق شناسایی شدهاند و در اواسط ماه جولای سال جاری (2017) ورود افراد منتسب به داعش از منطقه مرزی مشترک بین ترکمنستان، ایران و افغانستان به داخل خاک ترکمنستان تایید شده است. این افراد توانسته بودند تا شهر کاکا (Kaka) در استان آخال (Ahal) که پایتخت ترکمنستان نیز در آن واقع شده است، پیشروی کنند. این حادثه، تنها یکی از مصادیق شرایطی است که اهمیت همکاری بین این کشور و ایران در حوزههای امنیتی، انتظامی و مرزبانی را نشان میدهد و در سطرهای قبلی نیز به آن اشاره شد.
در چشم اندازی منطقهای، روابط ترکمنستان و روسیه در ماههای اخیر وارد مرحله جدیدی شده است. به نظر میرسد که علاوه بر مباحث انتقال انرژی و روابط اقتصادی، مسائل مربوط به امنیت منطقهای و ثبات داخلی ترکمنستان نیز از جمله موضوعات مورد علاقه روسیه در ارتباط با ترکمنستان است. از سوی دیگر، تجربه همکاری ایران و روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم نیز قابل چشم پوشی نیست. در مقابل، چین که به عنوان بزرگترین وارد کننده گاز ترکمنستان شناخته میشود، از نظر امنیت صادرات انرژی و دیدگاه استراتژیک ثبات درآمدهای ارزی دولت (که در نتیجه تنوع مسیرهای صادراتی حاصل میشود)، به تدریج در حال تبدیل شدن به تهدیدی برای این کشور است. بحث خزر و مسائل مربوط به تقسیم زیر بستر و سطح این دریا همچنان مهم و «زنده» است و به رغم تلاش برای طراحی و اجرای مسیرهای ریلی جدید به افغانستان و غیره، کماکان مسیر ترانزیتی ایران در رتبه نخست اهمیت قرار دارد. تمام اینها، مزید بر علت چشم انداز روشن روابط ایران و ترکمنستان است.
در پایان، میتوان اینگونه تصریح کرد که روابط ایران و ترکمنستان، متأثر از پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از یک سو و گریزناپذیری ژئوپلیتیک از سوی دیگر و نیز در نتیجه بیش از ربع قرن تجربه روابط دیپلماتیک، از عقلانیت کافی برخوردار بوده و بازشناسی آن در چارچوبهایی واقع گرایانه ممکن خواهد بود. بدین ترتیب، تفکیک موضوعی مسائل مربوط به جوانب مختلف این روابط امری ممکن و میسر دانسته میشود. به عبارت دیگر، به نظر میرسد که دو کشور به این سطح از عقلانیت دست یافتهاند که در عین وجود اختلاف نظرهایی در برخی حوزهها، در حوزههای دیگری که همکاری و همگرایی آنان لازم و هم افزاینده است، سطح روابط خود را حفظ کرده و حتی ارتقا دهند. در موضوعات برجسته اخیر در روابط ایران و ترکمنستان، گسترش همکاری در حوزههای امنیتی و انتظامی، به رغم تداوم برخی اختلاف نظرها در حوزه انتقال انرژی، از جمله مصادیق این عقلانیت به شمار میرود.
* یادداشت از بهروز قزل، کارشناس مسائل آسیای مرکزی
انتهای پیام/