هنوز قدرت خرید مردم به سال ۹۰ نرسیده است

هنوز قدرت خرید مردم به سال 90 نرسیده است

یک عضو هیات‌ علمی دانشگاه علوم خوارزمی گفت: عدم بهبود شرایط اقتصادی با وجود وعده‌های برجامی، تشدید شکاف طبقاتی و تشدید خط فقر با سرکوب انتظارات ریشه‌ اصلی ناآرامی‌های اخیر است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، پنج روز از اعتراضات خیابانی در تهران و برخی شهرهای کشور گذشت. تجمعاتی که در روزهای ابتدایی تصور می‌شد کاملا اقتصادی بود، حالا به نظر می‌رسد دیگر اقتصادی نیست. شعارها سیاسی شده و بازیگران اصلی آن دیگر مردم نیستند! «فرهیختگان» برای بررسی دلایل این اعتراضات سراغ وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و عضو هیات‌علمی دانشگاه علوم خوارزمی رفته و از او پرسیده است ریشه مشکلات اقتصادی که منجر به اعتراضات مردمی شد، چیست؟

  همان‌طور که می‌دانید جرقه تجمعات اخیر اعتراض به شرایط اقتصادی و معیشتی بود. تحلیل شما به‌عنوان یک اقتصاددان از ریشه‌های اقتصادی اعتراضات مردمی چیست؟

واقعیت این است که مردم مدتی را انتظار کشیدند تا تحقق وعده‌ها را ببینند. وعده داده شد که بعد از اجرایی شدن برجام اوضاع اقتصادی کشور بهتر خواهد شد؛ هم رکود از بین می‌رود و هم وضعیت اقتصاد رو به بهبود خواهد گذاشت. انتظارات زیادی در جامعه ایجاد شده است اما اوضاع فقر اوضاع خاصی شده و به وعده‌ها و انتظارات مردم پاسخی داده نشده است.
بحث دوم تشدید شکاف طبقاتی است. در هر اقتصادی نابرابری شاخص مهمی است که وقتی تشدید می‌شود موجبات ناآرامی را در جامعه ایجاد می‌کند. به گواه آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ضریب جینی به بالای 4/0 رسیده است که برای اقتصاد ایران مرز هشداردهنده‌ای است. شکاف طبقاتی دهک اول و دهم 16 برابر شده است. همچنین شکاف صدک اول و صدک صدم درآمدی 86 برابر شده است.

سومین بحث تشدید خط فقر است. هنوز قدرت خرید مردم به سال 90 نرسیده، وعده‌ها عملی نشده و سرکوب انتظارات رخ داده است. در کنار این مسائل تداوم رکود را نیز در نظر بگیرید. اینها ریشه اصلی ناآرامی‌های اخیر است. اگر این عوامل برطرف نشود در آینده نیز از این مسائل خواهیم داشت.

از طرفی گسترش فساد از دلایل اصلی نارضایتی‌هاست. وقتی مشاهده می‌شود عده‌ای با ثروت‌های افسانه‌ای از طریق کانال‌های فساد معیشت خوبی دارند، باعث نارضایتی می‌شود.  

نابرابری گسترده شده و 10 درصد جامعه با بقیه جامعه فاصله زیادی گرفته است. اینها با مکانیسم فساد و رانت به اینجا رسیده‌اند. در تهران هر خانواده سه تا چهار نفره چهار میلیون تومان نیاز دارد تا نیازهای اولیه خود را پوشش دهد، در حالی که درآمد یک خانوار 5/2 تا 5/3 میلیون تومان است. مردم انتظار دارند وعده‌ها محقق شود و برای آنها زمان تحقق داده شود.

  چند سالی می‌شود که عده‌ای از خانواده‌ها با موضوع موسسات مالی درگیرند و مقداری از سرمایه‌های خود را از دست داده‌اند. به نظر شما چقدر مسائل مربوط به موسسات مالی در شکل‌گیری این تجمعات موثر بوده است؟

حوادث اخیر فراتر از موسسات مالی است. 98 درصد طلب سپرده‌گذاران این موسسات پرداخت شده است. سپرده‌های دو درصد باقی مانده بالای 200 میلیون تومان است. اینها عمدتا از اقشار مرفه هستند و آنقدر ثروت دارند که این مبالغ برایشان آنچنان حساسیتی ایجاد نمی‌کند. این نارضایتی‌ها را باید فراتر از موسسات مالی دید. دلایل اصلی همان‌هایی است که عرض کردم.

90 درصد جامعه در حداقل نیازهای خود گرفتارند و در عوض 10 درصد بدون کار و تلاش و با رانت و فساد سودهای کلان به دست می‌آورند. اینها حساسیت‌زاست و باعث ناآرامی می‌شود. قدرت خرید مردم با خط فقر نمی‌خواند و مردم در مایحتاج خود مشکل دارند. همه این مسائل بالاخره روزی خودش را نشان می‌دهد. چندماه است به همه رسانه‌ها هشدار داده‌ام که این شرایط خطرناک است. من در جامعه زندگی، با مردم صحبت و با تاکسی و مترو رفت و آمد می‌کنم. مسائل مردم را لمس می‌کنم.

  برخی مسئولان دولتی با دادن آمارهایی از وضعیت رو به رشد اقتصاد صحبت می‌کنند. اینکه مسئولان در جامعه و در بین مردم نیستند، باعث نمی‌شود با نگاه کردن به آمارهایی نظیر رشد اقتصادی و اشتغال اوضاع را خوب و عادی ببینند؟

باید توجه کرد که این آمارها در جامعه خودش را نشان نداده است. آمارها باید در سطح جامعه نمود داشته باشد. البته بعضی آمارها مانند ضریب جینی و خط فقر روشن و واضح است.

مسئولان روی آمار اشتغال و رشد اقتصادی مانور می‌دهند،  اما این آمارها گمراه‌کننده است. رشد اقتصادی لزوما نشان‌دهنده بهبود اوضاع کل جامعه نیست. ممکن است اتفاقاتی رخ داده باشد که بهبود قسمتی از جامعه را نشان دهد. در برهه‌ای به دلیل صادرات نفت رشد اقتصادی بالا رفت. این در جامعه خود را نشان نمی‌دهد. در مورد آمار اشتغال نیز ممکن است شغلی برای افراد تحصیلکرده ایجاد شود ولی مهم میزان رضایت فرد از این شغل است. مثلا من اقتصاددان با مدرک دکتری را بگذارند دفتردار، درست است که جزء شاغلان محسوب می‌شوم ولی باعث رضایت من نمی‌شود و در نتیجه آن هر روز سرخورده‌تر می‌شوم. صرفا آمار شغل مهم نیست، باید دید شغل در شأن فرد و متناسب با توانایی‌ها و تحصیلات وی هست یا نه، این خود به نارضایتی‌ها دامن می‌زند. برخی آمارها مانند خط فقر و ضریب جینی روشن است ولی بعضی از آنها در کوچه و خیابان قابل مشاهده نیست و باید دقیق تحلیل کرد.

در مجموع مسئولان باید وسط جامعه باشند و با مردم نشست و برخاست کنند. شکاف طبقاتی بین مدیران و مردم باید کم شود. عمده مدیران دولتی در بالا شهر تهران ساکن شده‌اند. هدف نظام جمهوری اسلامی این نبود که مدیران بالانشین باشند. مدیران باید در وسط جامعه و با مردم باشند. برخی مدیران مسکن 80 میلیارد تومانی دارند و این در حالی است که یک فرد عادی برای خانه‌ای 40 متری باید صبح تا شب بدود. اینها عامل تنش است. زندگی مسئولان باید مثل مردم باشد.

همچنین نمایندگان مجلس نباید خود را از مردم جدا ببینند. دیدیم که در مورد اضافه شدن حقوق نمایندگان مجلس چقدر حساسیت ایجاد شد. برخی نمایندگان با جملاتی باعث نارضایتی بین مردم شدند. مردم نیازهای اولیه خود را نمی‌توانند تامین کنند. این چه ارقامی است که اعلام می‌شود. با مردم بودن باعث تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می‌شود.

  به نظر می‌رسد ارائه لایحه بودجه 97 نیز در تشدید نارضایتی‌ها موثر بوده است. مردم مشاهده می‌کنند که قرار نیست در سال آینده هم مشکلات‌شان حل شود.

بله، همین‌طور است. مردم می‌بینند در این لایحه ریخت و پاش‌ها زیاد است. دستگاه‌های موازی با ماموریت‌های موازی از بودجه دولتی برخوردارند. هرچند این مسائل در همه بودجه‌ها بوده، ولی الان حساسیت بیشتر شده است. در بودجه بحث افزایش قیمت حامل‌های انرژی نیز مطرح است که خود حساسیت‌زاست. در کنار این مسائل گرانی‌های اخیر در مواد خوراکی نیز موثر بوده است. برخی می‌گویند گرانی تخم مرغ مهم نیست، در حالی که تخم مرغ جزء اقلام ضروری زندگی مردم است. مگر مردم روزانه با چند قلم کالا ارتباط دارند. نان، تخم مرغ، پنیر، مرغ و موادی از این دست غذای مردم را تشکیل می‌دهند. زندگی مردم با اینها طی می‌شود و روی آن حساسند. مردم آمارها را لمس نمی‌کنند ولی این گرانی‌ها را لمس می‌کنند.

  با توجه به مواردی که برشمردید، پیشنهادهای شما برای رسیدگی به دغدغه‌های مردم و آرام شدن اوضاع چیست؟

دولت و مجلس باید به سمت برطرف شدن این مسائل بروند و تا به این دغدغه‌ها پاسخ متقن و شفاف داده نشود این تجمعات تمامی ندارد. باید بگویند چرا وعده‌ها بر آورده نشده است. دولتمردان باید یاد بگیرند که اگر وعده‌ای می‌دهند به آن عمل کنند، در غیر اینصورت به مردم توضیح بدهند که چرا نتوانستند. مجلس و دولت باید گزارش شفاف بدهند و وعده‌هایی با زمان تحقق مشخص به مردم داده شود. نیاز است یک دور وعده‌ها را مرور کنند و برای تحقق آنها تلاش شود.

یکی از راه‌های حل ریشه‌ای این مشکلات رفتن سراغ دریافت مالیات از ثروتمندان است. در اقتصاد ما ثروتمندان مالیات کمی می‌دهند. ما جزء کشورهایی هستیم که کمترین مالیات را از تولید می‌گیریم. متوسط مالیات بر تولید در دنیا 15 درصد و در ایران زیر 10 درصد است. حقوق‌بگیران و طبقات پایین درآمدی مالیات می‌دهند ولی ثروتمندان با اعمال نفوذ از تصویب پایه‌های مالیاتی جلوگیری می‌کنند.

مالیات بر ثروت، مالیات بر سپرده‌های بانکی، مالیات بر ارزش‌افزوده در همه صنوف، مالیات بر واردات کالاهای لوکس و... باید در دستور کار قرار گیرد. چرا اجازه واردات این همه کالای لوکس بدون مالیات داده می‌شود؟ موردی سراغ دارم که در سال 23 میلیارد تومان سود سپرده دریافت کرده است، بدون اینکه مالیاتی بدهد ولی عموم مردم باید برای مصرف هر قلم کالا مالیات بر ارزش افزوده پرداخت کنند. به صنف طلافروشان مالیات بر ارزش افزوده تعلق نمی‌گیرد. اصناف پردرآمد به‌درستی مالیات نمی‌دهند. مالیات بر مجموع ثروت و درآمد 16 سال است که تصویب نمی‌شود. چرا؟ چون لازمه اجرای آن شفافیت است. مجلس و دولت باید دنبال این مسائل باشند تا مشکلات به صورت ریشه‌ای حل شوند.

ان‌شاءا... این تجمعات ختم به خیر شوند و تلنگری باشند بر مسئولان که وسط میدان باشند و به سمت شفافیت بروند. اداره کشور تلاش مضاعف می‌خواهد و باید به سمت تحقق وعده‌های داده شده، رفت.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon