سیاست پهلویها در کشف حجاب و روش مخالفت امام با آن
رضا خان و پسرش هر دو به اقداماتی متوسل شدند که از مهمترین آنها باید به فرمان کشف حجاب رضاشاه اشاره کرد که به جامعه مذهبی ایران شوک عمیقی وارد کرد.
به گزار شگروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،سلسله پهلوی از هنگام سلطنت رضاشاه تا آخرین روزهای حیات خود که محمدرضاشاه آن را هدایت میکرد به دنبال حذف سنتها و گرایشهای مذهبی مردم بود.
به نحوی که مذهب و گرایشهای سنتی مردم را موجب عقبماندگی جامعه میدانستند و به دنبال کاهش قدرت و نفوذ روحانیان و علمای مذهبی بودند.
رضا شاه و پسرش هر دو به اقداماتی در این زمینه متوسل شدند که از مهمترین آنها باید به فرمان کشف حجاب رضاشاه اشاره نمود که به جامعه مذهبی ایران شوکی عمیق وارد کرد.
فرمان کشف حجاب همواره مورد بحث بوده و امام خمینی نیز در 17 دی ماه 1341 دوباره به این مهم اشاره میکند؛ بنابراین سؤال نوشتار پیش رو به این قرار است که علت موضع گرفتن امام خمینی در سالروز واقعه کشف حجاب در سال 1341 چه بود. برای پاسخگویی به این سؤال در ابتدا باید به پیشینه کشف حجاب رجوع کرد.
فرمان کشف حجاب
رضاشاه از سال 1306 و با آسانگیری دولت در خصوص حجاب پروژه خود را آغاز کرد اما تاریخ 14 دی 1314 را باید آغاز رسمی کشف حجاب از جانب دولت وی دانست.
به گونه ای که رضاشاه در این روز همراه با ملکه و دو دخترش (شمس و اشرف) که هر سه بی حجاب بودند در مراسم افتتاح دانشسرای مقدماتی نوبنیاد تهران شرکت کرد تا ضمناً دیپلمهای دختران فارغالتحصیل را به آنها اعطا نماید.
رضاشاه با این اقدامات میخواست خود را به عنوان الگویی به جامعه ایرانی مطرح کند و در کنار این مهم، دستور داده بود که تمام دخترانی که در جشن فارغالتحصیلی حضور پیدا کرده اند بی حجاب ظاهر شوند.1
استقرار محمد رضاشاه و ضدیت با مذهب
محمدرضاشاه نیز همانند پدر خود به دنبال کاهش قدرت مذهب در زندگی ایرانیان بود. به طوری که مذهب را به عنوان یکی از علل عقبماندگی و گرایش به تمدن غربی را عامل پیشرفت ایرانیان میدانست و آرام آرام به این سمت پیش میرفت تا این گفته تقی زاده که: «ایرانی باید روﺣﺎً و جسماً و ظاهراً و باطناً فرنگیمآب شود» تحقق یابد.2
محمدرضاشاه برای کاهش نفوذ مذهب و روحانیت در جامعه برنامه های مختلفی را به اجرا گذاشت که از مهمترین آنها باید به لایحه ی انجمنهای ایالتی و ولایتی اشاره کرد که خشم امام را برانگیخت.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
محمدرضاشاه در هنگام جلوس بر تخت سلطنت برای کسب مشروعیت و تحمیل ظلاللهی برای خود به اقداماتی متوسل شد که از میان آنها میتوان به سفرهای بسیار زیاد به قم برای زیارت حضرت معصومه (ع) و ملاقات با آیتالله بروجردی و سایر علما، سفر به عربستان در آبان 1344 برای انجام مراسم حج، اختصاص 10 میلیون ریال از بودجه دربار و 4 میلیون ریال از بودجه آستان قدس رضوی برای تکمیل مسجد اعظم قم در سال 1351، تأمین بودجه ساخت ستون مرمر صحن سرای امام حسین (ع) و ضریح حضرت ابوالفضل (ع) و ... اشاره نمود.
اما تحولاتی نظیر فوت آیتالله کاشانی در سال 1339 و فوت آیتالله بروجردی مرجع تقلید شیعیان در سال 1340 روابط دربار با روحانیت وارد مرحله جدیدی شد. به گونهای که شاه و نیروهای اطراف وی به این نتیجه رسیدند که میتوان روحانیت را کنار زد.
در کنار موارد ذکر شده، با انتقال مرجعیت به نجف، در ایران روحانیت ضعیف و متفرقی باقی ماند که شاه جرئت یافت و به خود اجازه میداد تا اقدامات ضد مذهبی را به اجرا بگذارد.
بنابراین از سال 1340 به بعد محمدرضاشاه در خصوص سیاست دینی به دنبال تحقق نظریه جدایی دین از سیاست بود. وی اسلام منهای روحانیت و دینی را خواستار بود که در جهت سیاستهای او باشد یا حداقل نسبت به سیاستهای اجتماعی و فرهنگی شاه بیتفاوت باشد.
شاه در ادامه با شدیدترین وجه به اسلام و روحانیت میتاخت که تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی یکی از مهمترین این موارد بود3. این لایحه را میتوان زیر مجموعه انقلاب سفید دانست که امام خمینی را به شدت متاثر ساخت.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341 همزمان با نخستوزیری اسدالله علم با نام «انجمنهای ایالتی و ولایتی» به تصویب رسید که شامل 92 ماده و هفت تبصره بود و در غیاب مجلس حکم قانون را داشت.
حذف قید سوگند به قرآن از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان مهمترین ماده آن بود که مغایر ارزشهای مذهبی جامعه ایران دانسته میشد، اما این لایحه نتوانست به مرحله اجرا برسد و با روشنگری و مبارزه روحانیت لغو شد.
هشدار امام خمینی به شاه در دی ماه 1341
امام خمینی در واقع همیشه مخالف اقدامات ضدمذهبی رضاشاه و پسرش بود. به نحوی که رضاشاه را به خاطر کشف اجباری حجاب زنان آن هم به زور سرنیزه، تضعیف قدرت علما و ایجاد مراکز فساد از قبیل کابارهها و مشروب فروشیها مورد سرزنش قرار میداد. این سرزنش حتی در خصوص لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز برقرار ماند.4
آنچه امام خمینی لازم دید تا در سالگرد واقعه کشف حجاب در 17 دی 1341 سخنرانی کند، بیداری و هوشیاری مردم نسبت به اقدامات ضد مذهبی شاه بود.
به نحوی که شاه پس از ناکامی در اجرایی ساختن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، فراخوان داده بود تا زنان به مناسبت سالگرد کشف حجاب به خیابان بیایند.
امام در این خصوص واکنش نشان داد و بیان کرد که این تظاهرات علیه اسلام و روحانیت میباشد. به دولت هشدار داد که در صورت وقوع این حادثه علمای اسلام همین امروز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهرشاد، عزای ملی اعلام خواهد کرد و از تمامی ملت خواهد خواست که دست از کسب و کار کشیده و برای انجام تظاهرات به خیابانها بریزند.
پر واضح است که امام خمینی مردم را نسبت به اقداماتی که شاه در راستای ضدیت با مذهب انجام میدهد هوشیار میسازد و به آنها یادآوری میکند که نباید از کنار این اقدامات به سادگی گذشت و بیداری و هوشیاری برای مقابله با این اقدامات در جامعه ایران لازم و ضروری است.
این تهدیدهای امام عقبنشینی دولت را به همراه داشت.5 همچنین این سخنرانی هشداری به شاه بود که ملت ایران در خصوص واقعه کشف حجاب سکوت نکردند و این سکوت نکردن در خصوص همه اقدامات ضد مذهبی دیگر نیز ادامه خواهد داشت.
به نحوی که امام معتقد بر آن است که پس از لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، شاه آرام نخواهد نشست؛ اما امام در راستای همین موضوع سخنرانی دیگری نیز در دی ماه انجام میدهد و در خصوص هوشیاری مردم چنین بیان میکند: «حوادثی که اکنون در جریان است، اساس اسلام را به خطر نابودی تهدید میکند. توطئه حسابشدهای علیه اسلام و ملت اسلام و استقلال ایران تنظیم شده است. باید توجه داشت که این حادثه را نمیتوان با غائله تصویبنامه مقایسه کرد و به همان ملاک، نسبت به این ماجرا برخورد نمود... در اینجا آنکه رو به روی ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما میباشد، شخص شاه است که در مرز مرگ و زندگی قرار گرفته است و چنانکه خود اظهار داشته، عقب نشینی او در این مورد به قیمت سقوط و نابودی او تمام خواهد شد».6
پر واضح است که امام مردم را نسبت به اقداماتی که شاه در راستای ضدیت با مذهب انجام میدهد هوشیار میسازد و به آنها یادآوری میکند که نباید از کنار این اقدامات به سادگی گذشت و بیداری و هوشیاری برای مقابله با این اقدامات در جامعه ایران لازم و ضروری است.
امام شکست شاه را اینگونه بیان میکند: «ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئههای شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامه فریبنده او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد. بزرگترین کاری که از ما ساخته است بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است. آن وقت خواهید دید که دارای چه نیروی عظیمی خواهد بود که زوال ناپذیر است و توپ و تانک هم حریف آن نمی شود».7
نتیجهگیری
آنچه در خصوص سخنرانی امام خمینی در دی ماه 1341 قابل توجه است، این نکته میباشد که امام بنا داشت با موضعگیری در دی ماه که در تاریخ ایران همراه با واقعه کشف حجاب توسط رضاشاه شناخته میشود، به محمدرضاشاه هشدار دهد که اقدامات ضد دینی و ضد روحانیت در جامعه ایران قابل تحمل نخواهد بود. امام معتقد بود که مردم نباید فریب اقدامات ظاهری شاه را بخورند و در صورت لزوم با شاه و سیاستهای ضد مذهبی وی برخورد قاطعانه کنند.
یادداشت/رضا سرحدی
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
انتهای پیام/