پدر شهید مدافع حرم از شهادت "سجاد شاهسنایی" میگوید
روایت تلخی است؛رفتنت خیلی غمانگیزتر از شهادت به دست بیگانگان است. سخت است، میدانم. اما حساب آنها را از مردم ایران که برای شهادتت گریستند جدا کن.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، چند روز کشور را نا آرامی فرا گرفته بود، نا آرامی از جانب عدهای اغتشاشگر که نه تنها سودی برای مردم ایران نداشت که ضررهای بسیاری از نظر روحی و اقتصادی بر مردم گذاشت. ضرری که برای بعضیها داغ عمیقی داشت و آن هم از دست دادن فرزند، همسر و پدر بود. داغی که مادر تا ابد گوشه چشمش و فرزند کنار قلبش خواهد داشت.
میگفتند اعتراض به وضعیت اقتصادی، اما اعتراض به قیمت گرفتن جان عدهای بیگناه؟ بسیار غم بزرگی است که برخیها از وضعیت اقتصادی مردم سو استفاده کرده و وضعیت کشور را به آشوب کشیدند. آشوبی که حاصل آن چیزی جز اغتشاش، نا امنی و از دست رفتن بعضی از هموطنان نبود.
شهید سجاد شاهسنایی یکی از همان عده آدمهای بیگناهی بود که برای ایجاد آرامش در شهر و برای جلوگیری از نا امنیها و حتی به صورت داوطلبانه راهی شد و حتی فکرش را هم نمیکرد که به دست یکی از هموطنان خودش به شهادت برسد، او آروزی مدافع حرم شدن داشت، دل گرو حرم حضرت زینب (س) داشت. اما قسم این بود که در راه حفاظت از حریم کشور و حفظ انقلابی که با سختی به دست آمد به شهادت برسد.
شهید سجاد شاهنسایی جوان 30 سالهای که خانواده، همسر جوان و دو فرزند خردسالش را به دست خدا سپرد و در درگیری با اغتشاشگران در شهر نجفآباد به شهادت رسید. مراسم تشییع این شهید ولایتمدار در شهر نجفآباد و اصفهان برگزار شد و روز 14 دی همزمان با راهپیمایی مردم به منظور محکوم کردن آشوبگران در گلستان شهدا اصفهان قطعه شهدای مدافع حرم به خاک سپرده شد.
شهید سجاد، رفیق شفیقی داشت، به نام علی، "علی شاهنسایی" که سال گذشته در سوریه و در نبرد با تکفیریهای داعش و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. پس از شهادت علی، سجاد آرام و قرار و نداشت؛ دلش میخواست مانند رفیقش در سوریه با دشمن بجنگد و همانجا به شهادت برسد. اما قسمت نبود که کنار رقیق شفیقش قرار بگیرد.
وقتی که سجاد به شهادت رسید، پدر و مادر علی در مهمانی بودند. زمانی که خبر شهادت سجاد را میشنوند چنان آشفته و سردرگم میشوند که مهمانی را ترک میکنند. گویی یک بار دیگر خبر شهادت علی خودشان را شنیدهاند. سراسیمه خود را به منزل پدری سجاد میرسانند، آه از نهادشان برمیآید که آری... سجاد به دست عدهای اغتشاشگر در کشور خودش به شهادت رسیده است.
چه غمی بزرگتر و سختتر این میتواند باشد که بدانی فرزندت به دست همانها که برای تامین آرامششان تلاش میکرد به شهادت برسد.
اکبر شاهسنایی، پدر شهید علی شاهسنایی از شهدای مدافع حرم، شب قبل از تشییع پیکر "سجاد" با حضور در خانه پدری سجاد با وجودی که غم سنگینی بر چشمانش نشسته بود با خبرنگار تسنیم به گفتوگو نشست و از سختی این غم بزرگ برایمان گفت.
پدر شهید علی شاهسنایی با اشاره به شهادت مظلومانه "سجاد" گفت: اغتشاشگران با شهید کردن سجاد دل مردم یک محله را آتش زدند. خیلی دردناک است، خیلی سخت است که عدهای آدم اغتشاشگر اینگونه به شهر حمله کنند و جوانی را به شهادت برسانند.
اکبر شاهسنایی افزود: شهادت سجاد خیلی برایمان سخت است، هم برای ما و هم تمام مردم محله، اما تمام این سختیها را تحمل میکنیم و انقلاب و ولایت را هرگز از دست نمیدهیم.
وی ادامه داد: وقتی خبر شهادت سجاد را شنیدیم، من و همسرم در مهمانی بودیم، اصلا نتوانستیم تحمل کنیم و از مهمانی برگشتیم. مادر علی، گویی پسر خودش را از دست داده باشد، بسیار برای شهادت سجاد پریشان شد و گفت که تحمل این شهادت خیلی سختتر از شهادت علی است. برای همسرم سجاد با علی هیچ فرقی نداشت. آنها رفقای خوبی برای هم بودند.
پدر شهید علی شاهسنایی بیان کرد: اغتشاشگران عدهای آدمهای آشوبگر هستند که اصلأ هدفشان مسائل اقتصادی و گرانی نبود. اما آنها باید بدانند که اگر تمام ما کشته و شهید شویم دست از انقلاب و ولایت برنمیداریم.
وی افزود: البته عدهای از این افراد ناآگاه هستند و تحت تاثیر دیگران قرار گرفتهاند.
شاهسنایی خاطرنشان کرد: از شبی که سجاد را به شهادت رساندند دل مردم را آتش زدند، بدون شک اینها قصدشان گرانی نیست.
وی گفت: اما تمام آنها بدانند که ما و جوانان اگر هزار بار هم شهید شویم از رهبر و ولایت دست بر نمیداریم.
پدر شهید علی شاهسنایی ادامه داد: سجاد دوست نزدیک علی، پسرم، بود، کم و بیش با هم در تماس بودند. واقعأ وقتی این خبر را شنیدم بسیار ناراحت شدم. سجاد برایمان فرقی با علی نداشت. اما علی به سوریه رفت و به دست دشمن به شهادت رسید. اینکه سجاد اینگونه به دست اراذل و اوباش به شهادت برسد خیلی سخت است.
وی اظهار داشت: بیشتر کارهایی که دیگران انجام میدهند از روی ناآگاهی است، باید با دشمن جنگید چه بیرون از کشور و چه در داخل کشور. ما هرگز اجازه نمیدهیم دشمن وارد خاک ما شود.
شاهسنایی گفت: دشمن و بیگانگان در کشور ما نمیتوانند قد علم کنند. اگر گوشه و کنار کمی گربه میرقصانند طبیعی است.
وی افزود: البته خوبی این اغتشاش این بود که آنها را شناختیم، حق و باطل مشخص شد. اما بدانند که ما هزاران شهید تقدیم این انقلاب میکنیم اما هرگز دست از انقلاب و ولایت برنمیداریم.
پدر شهید علی شاهسنایی گفت: جوانان فقط و فقط باید ولایت و رهبر را پشتیبانی کنند چون اگر ولایت را نداشته باشیم هیچ چیز دیگری نداریم، حیثیت و آبروی ما رهبر و ولایت است.
وی افزود: جوانها هم باید فکرشان همین باشد از فکرهای دیگر بیرون بیایند و بدانند که رهبر ما واقعأ دلسوز است اما تنهاست. ما هم باید هوای ایشان را داشته باشیم؛ البته ایشان هوای ما را دارند اما ما هم باید حواسمان باشد.
انتهای پیام/