نمودارهای تئاتر فجر از ضعف تئاتربینی صنف میگوید
نمودارهای انتشار شده از جانب جشنواره تئاتر فجر از ضعف تئاتربینی صنوف تئاتری خبر میدهد. در مقابل نشان میدهد نقش تئاتر دانشگاهی با داشتن حداقل فرصت بیش از دیگرگروههای درگیر تئاتر است.
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
اصغر دشتی در نشست پرسش و پاسخش با خبرنگاران برای نخستین بار در جریان این جشنواره بینالمللی نمودارهایی برای خبرنگاران به نمایش گذاشت که میتواند برخی واقعیتهای موجود در تئاتر ایران را ثابت کند. این نمودارها میتواند عوامل موفقیت یک نمایش در سیستم تازه جشنواره فجر را مشخص کند و اینکه در صورت تداوم ماجرا و تثبیت این مکانیزم، شاید بتوان فهمید چگونه میتوان فرصتی نسبی برای حضور در فجرهای آتی داشته باشیم.
در نمودار نخست نشان میدهد که بخش عمده آثار انتخاب شده محصول تماشای زنده اثر بوده است تا تماشای فیلم اثر. به عبارت دیگر عوامل انتخابی تمایل داشتند تا به شکل زنده آثار را تماشا کنند. با توجه به نمودارهای بعدی که نشان میدهد تئاتر شهر و ایرانشهر بیشترین سهمیه جشنواره را به خود اختصاص دادهاند و مکانهایی چون تماشاخانه دا یا موزه انتظامی از دید هیئت انتخاب به دور بودهاند.
نمودار دوم اما واقعیت تلخی را نشان میدهد. اگر فرض کنیم یک شخصیت درگیر تئاتر بتواند هفتهای یکبار به دیدن نمایش برود - به خصوص آنکه هیئت 70نفری عموماً میهمان نمایشها میشوند - در مجموعه افراد میتواند در طی یک سال 52 نمایش تماشا کنند. تنها 11 نفر از 70 نفر بیش از 30 اثر دیدهاند و این نکته را باید در نظر گرفت ما نمیدانیم این بالای 30 نمایش در بهترین حالت چند نمایش بوده است. در مقابل نزدیک 85درصد از افراد کمتر از 30 نمایش دیدهاند. این نکته را مدنظر قرار دهیم که آثار حاضر در بخش مرور - با توجه به آثار انتخاب شده در بخش میهمان - عموماً نمایشهای مهجور در بازار تئاتر تهران بودهاند و این به معنای مهم نبودن این آثار از دید گروه انتخاب است. اگر ملاک دیدن 20 اثر را به بالا بدانیم باز وضعیت آماری خوب نیست. 67درصد از افراد کمتر از 20 نمایش دیدهاند و با توجه به وضعیت نمودار این گروه اکثریتی - گروه 10 تا 15 نمایش - شاید باید به این فکر کرد مکانیزم موجود نیاز به بهسازی نمایش دیدن گروه انتخاب است.
البته یک واقعیت در این مکانیزم جدی گرفته نشده است و آنکه اصولاً در جهان پویای تئاتری خارج از مرزهای ایران گروه انتخاب عموماً از میان نویسندگان، منتقدان و ژورنالیستها انتخاب میشود. با این حال هنوز نمودار از تفکیک افراد در تماشای اثر منتشر نشده است تا مشخص شود کدام گروه از منتخبان بیش از دیگران نمایش دیدهاند.
نمودار فوق نشان میدهد هر گروه تا چه درصدی میتوانسته بر انتخابها اثر بگذارد. اصغر دشتی از طراحی مکانیزمی خبر داده است که هر گروه ضریب نفوذ ویژهای داشته باشد.
نمودار فوق نشان میدهد تئاتر شهر بیشترین رأی مأخوذه را به خود اختصاص داده است. این مسئله تابع دو علت است. یک تعداد بالای سالنهای تئاتر شهر که گاهی اوقات در سالنهای سایه، قشقایی و پلاتو اجرای آن بیش از یک کار روی صحنه میرود و دو آنکه سطح تبلیغات و رایزنی برای دعوت بالاتر از دیگر سالنهای تهران است. اختلاف تئاتر شهر و ایرانشهر به شدت قابل توجه است. نکته دیگر منوط به تماشاخانههای انتهایی نمودار است که ارقام آن به شدت نزدیک به یکدیگر است. این مسئله میتواند دلیل بر آن باشد که آثار این تماشاخانههای به واسطه فیلم اجرا داوری شدهاند و کمتر به شکل زنده دیده شده باشد.
نمودار بعدی اثرگذاری تبلیغات بر جذب تئاتریها را نشان میدهد. با وجود اختلاف بالای تئاتر شهر در تعداد آرا نسبت به ایرانشهر، این مهم در تعداد آثار جبران میشود. بازگشت و احیای ایرانشهر از این منظر نشان میدهد اسامی در جلب نظر افراد برای تماشای اثر قابل اهمیت است و تئاتریها نیز همانند عموم مخاطبان به اسامی نگاه میکنند.
سه نمودار پیشین یک استثنای فوقالعاده دارد و آن هم چیزی به نام تئاتر دانشگاهی است. نقش مولوی و موفقیت این تماشاخانه در جلب توجه هیئت 70نفره نشان میدهد که آثار دانشجویی کماکان هیجانانگیزتر از دیگر بخشهای تئاتر ایران دنبال میشود. این مسئله میتواند برای مسئولان امر برجسته شود که بیشترین تمرکز خود را پیرامون کدامین گونههای تئاتریها قرار دهند.
نمودار بعدی نشان میدهد از 32 اثر بخش غیرتهرانی جشنواره 22 اثر وارد بخش مسابقه شده است و 10 نمایش به شکل جنبی روی صحنه میرود.
در مقابل از 56 کار تهران،34 اثر به بخش مسابقه راه یافته و در عوض 22 اثر در بخش جنبی حضور خواهند داشت. بزرگ بودن بخش جنبی با 32 اثر قابل توجه است و میتوان این پرسش را مطرح کرد که با توجه به اهمیت مسابقه فجر؛ چرا باید هنرمندی را درگیر اجرایی جنبی کرد، آن هم در بخش مروری که پیشتر میتوانسته بر صحنه مخاطب خود را بیابد.
آنچه نمودارها نشان میدهد رغبت اندک تئاتریها در تماشای تئاتر است. نکته مهم تعریف اشتباه از تئاتر دیدن است و مشخص نیست وظیفه تئاتر دیدن با چه کسی است. نکته قابل توجه مطرح کردن این مسئله است که آیا تمام گروههای درگیر تئاتر باید در این مکانیزم دخیل باشند. نکته دیگر تأثیر تبلیغات بر تماشای نمایش است که باید دید در صورت تثبیت این مکانیزم چگونه نقش تبلیغات در رغبت به تماشای اثر کاسته میشود.
آنچه مهم است نقش ضعیف صنوف تئاتری و نقش پررنگ تئاتر دانشگاهی در عرصه فجر است. باید دید آیا مهلت آن میرسد تا نسل جوان جایگزین نسل خسته تئاتر شود یا خیر.
انتهای پیام/