توطئه سعودی-آمریکایی برای حذف فلسطین| نقش عربستان در پیشبرد معامله قرن
گزارشهای صهیونیستی از مداخله و فشار عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان برای مجبور کردن فلسطینیها جهت پذیرش معامله قرن خبر می دهند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، طرحی که این روزها تحت عنوان «معامله قرن» برای از بین بردن آرمان فلسطین در منطقه مطرح شده، شامل بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و عوامل و تحولات مختلف در خاورمیانه است. کنار هم گذاشتن پازلهای این طرح آمریکایی- صهیونیستی، پشت پرده بسیاری از تحولات و رویکردها طی سالهای اخیر در حاکمیت کشورهای مربوطه را نشان می دهد. طرحی که آمریکا برای تضمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه دنبال میکند، با حمایتهای بیدریغ عربستان سعودی، اردن و تعداد دیگری از رژیم های عربی حاشیه خلیح فارس دنبال میشود. این کشورها پیش از این برای امتیازهای قابل توجهی که در موضوع فلسطین تقدیم دشمن میکردند، دستاوردهای حداقلی نظیر ادامه روند سازش و پیشبرد مذاکرات را مطالبه میکردند، اما این روزها تنها برای جلب رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی در روند عادی سازی روابط با تلآویو، حاضرند حتی شهر راهبردی قدس را قربانی کنند.
آنچه در این گزارش که مرکز مطالعاتی باحث آن را تهیه کرد، مورد توجه قرار گرفته است، بررسی طرفهای مرتبط با توطئه بین المللی موسوم به معامله قرن و مراحل مختلف این طرح برای از بین آرمان فلسطین است. با وجود اینکه بسیاری از این عوامل نشان میدهد که فرصتی بیسابقه برای رژیم صهیونیستی جهت تحمیل مطالبات نژاد پرستانه خود به ملت فلسطین به وجود آمده، اما عنصر تاثیرگذار در این روند جوانان انقلابی و مقاوم فلسطین و سایر کشورهای عربی است که میتواند تمامی معادلات را به هم زده و دشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام بگذارد.
به نظر میرسد که به قدرت رسیدن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در پایان سال 2016 در شرایطی به وقوع پیوست که دستکم میتوان آن را شرایط غیر طبیعی توصیف کرد. این موضوع همزمان با روی کار آمدن محمد بن سلمان شاهزاده جوان سعودی به سمت ولیعهد عربستان بود. با وجود اختلافات گسترده در ماهیت نظام سیاسی در عربستان و آمریکا اما تشابه در آرمان گرایی میان مسئولان آنها سهم عمده ای در رسیدن به معامله و توافق دو طرف بر سر آن در نشست سران سعودی آمریکایی در ماه می سال 2017 داشت و دو طرف آن را به عنوان محور ماهیت مناسبات آینده خود در سطوح دوجانبه و منطقه ای مورد توجه قرار دارد. یکی از ارکان اصلی این معامله اعلام ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس بود که همراه با سکوت محمد بن سلمان پادشاه واقعی این روزهای عربستان دنبال شد.
در همین رابطه یک گزارش صهیونیستی از مداخله و فشار عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان برای مجبور کردن فلسطینیها جهت پذیرش این طرح خبر داد، طرحی که بسیاری از حقوق آنها از جمله موضوع بازگشت آوارگان را نادیده میگیرد. در قاموس رژیم سعودی دشمنی به نام اسرائیل و آرمان عربی به نام فلسطین وجود ندارد، بلکه درگیریهای فلسطینی- اسرائیلی در اراضی به وقوع پیوسته که باید به ضرر فلسطینیها تمام شود و همه در برابر واقعیتهای موجود و موجودیت و بقای رژیم صهیونیستی و حاکمیت آن بر اراضی اشغال شده عربی و فلسطینی تسلیم شوند.
بر اساس نوشته کتاب شاخ شیطان، عبدالعزیز آل سعود رهبر وقت عربستان حدود صد سال پیش به «سِر برسی کوک» نماینده انگلیس در منطقه خلیج فارس گفت که مانعی در اعطای فلسطین به «یهودیان بیچاره» نمی بینند.
مداخله سعودی ها در جهت دشمنی با حقوق فلسطینیان به وقوع می پیوندد. این موضوع را میتوان در نشست صورت گرفته بین محمد بن سلمان با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز مشاهده کرد که به صورت فوری به ریاض احضار شده بود. بر اساس گزارش سایت اینترنتی «آی 24 نیوز» رژیم صهیونیستی انتظار برای اجرای طرح سازش دونالد ترامپ زیاد طولانی نخواهد بود، چرا که محمد بن سلمان به محمود عباس گفته است که آمریکا آمادگی ارائه طرح خود برای احیای روند مسالمت آمیز را دارد.
این سایت اینترنتی به همگرایی موجود میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی اشاره کرده و چند روز پیش از سندی محرمانه پرده برداشت که وزارت خارجه اسرائیل صادر کرده و از سفیرهای این رژیم خواسته بود از مواضع عربستان سعودی در جنگ یمن حمایت کنند.
تلاش عربستان برای قانع کردن محمود عباس
البته محمود عباس جزئیات این طرح آمریکایی که عربستان آن را پذیرفته را رد و اعلام کرده است که هرگونه راه مسالمت آمیز که شامل حل و فصل رضایتبخش مسئله آوارگان نباشد و به قدس شرقی به عنوان پایتخت دولت فلسطین نگاه نکند را به رسمیت نخواهد شناخت. وی همچنین خواستار توقف و تعلیق شهرک سازی به عنوان پیش شرطی برای آغاز هر نوع روند مذاکرات جدید خبر داد و حتی در جریان سفر به عربستان نیز بر این موضوع تاکید کرد.
بر اساس اخباری که سایت اینترنتی مذکور از معامله قرن در خصوص راه حل نهایی تشکیل دو دولت ارائه می دهد، مشخص میشود که آمریکا به دنبال تضمین امنیت اسرائیل در برابر آزادی نقل و انتقال فلسطینیها و آزادی صادرات و واردات آنها است. با این وجود همچنان این درخواست صریح از سوی اسرائیل مطرح شده و آن اینکه ارتش اسرائیل در مناطق فلسطینی و مناطق مرزی درغور اردن حضور داشته باشد.
این گزارش همچنین به نقل از یک منبع فلسطینی نزدیک به مقامات تصمیمگیر فلسطین می گویند که عباس خشم خود از این طرح را اعلام کرده و خواستار فشار برای بهبود شرایط آن شده است. به این ترتیب سوالی که در این لحظات ایجاد میشود این است که آیا منافع ترامپ و محمد بن سلمان مبتنی بر این است که امپراتوری جدیدی در منطقه شکل بگیرد؟
ترامپ از تصمیم خود عقبنشینی نمیکند
در هیاهوی گستردهای که در واکنش به تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر انتقال استفاده آمریکا از تلآویو به قدس در روز چهارشنبه 6 دسامبر 2017 مطرح شد، پیشگویی های زیادی در رابطه با نتایج این تصمیم مطرح شده است. این در حالی است که این تصمیم واکنشهای خشمگین و گسترده و غیرقابل انتظاری در دنیا به دنبال داشت که به 1200 تظاهرات در یک روز هم رسید که شرکت کنندگان در آن، هزاران و بلکه میلیونها نفر بودند. این تظاهرات در گوشه و کنار جهان از آلمان گرفته تا مادرید و از رام الله تا پاریس و از تونس تا تهران و قاهره تا پکن برگزار شد. برخی در رابطه با نتایج این تصمیم و واکنشهای آن پیشبینی میکنند که انتفاضه جدیدی به وقوع بپیوندد و برخی دیگر احتمال میدهند که روند متزلزل سازش میان فلسطینیها و رژیم صهیونیستی از هم فرو بپاشد. برخی نیز اعتقاد دارند که این تصمیم می تواند پیامدهای خطرناکی بر توافقنامه های امضا شده بین رژیم صهیونیستی و دولتهای عربی داشته باشد.
به نظر می رسد همه تحلیلگران فرضیه بازگشت ترامپ از تصمیم خود به اشکال مختلف را رد میکنند. بر اساس زنجیره مناسبات میان عربستان و آمریکا از طریق روابط ترامپ با بن سلمان به نظر میرسد آمریکا نمیتوانست تصمیمی با این حجم و حساسیت را در منطقه عربی و اسلامی بدون موافقت عربستان به اجرا بگذارد. تصمیمی که برای تحقق دو هدف عمده صورت می گیرد. این اهداف عبارتند از:
1- راضی کردن بخش گسترده ای از هواداران انتخاباتی به علاوه راضی کردن لابی صهیونیستی و اسرائیلی بعد از انزوای بین المللی که این رژیم در افکار عمومی جهان و یونسکو با آن مواجه بود. البته گزارشها و نظرسنجیهای انجام شده در آمریکا تاکید می کند که 63 درصد از ملت آمریکا با این تصمیم مخالف هستند.
2- آمریکا پیام مستقیمی را به شاهزاده بلندپرواز عربستان ارسال کرد مبنی بر اینکه اگر به دنبال ایجاد دولت و امپراتوری اسلامی-سعودی در سایه حاکمیت آینده خود در عربستان است، باید یک تریلیون دلار را کامل کند، یعنی 540 میلیارد دلار دیگر برای آمریکا واریز کند.
بیتردید دونالد ترامپ و دولت جمهوری خواه، رویکرد امپراتوری اسلامی که محمد بن سلمان به دنبال آن است و از طریق ابزارهای مختلف سیاسی و تحولات دیگر سعی در تحقق آن دارد را رمزگشایی کرده اند. در رابطه با تحولات هم راستا با این اقدامات توان به موارد زیر اشاره کرد:
-ریاض پایتخت نشست سران. نمیتوان برگزاری سه نشست سران در آن واحد در پایتخت عربستان سعودی طی روزهای 21 می 2017 ( نشست سران آمریکا و عربستان و نشست سران آمریکا و کشورهای منطقه خلیج فارس و نشست سران آمریکا و کشورهای اسلامی) و امضای قرارداد قرن را جز در سایه تمایل شدید رهبران عربستان برای ابراز قدرت خود توجیه کرد. آنها در این راستا به دنبال احیای توافق روزولت - عبدالعزیز در سال 1945 هستند که در آستانه پایان یافتن بود و بر موضوع حمایت از عربستان و تامین حاکمیت سعودی ها در برابر نفت تاکید میکرد.
-تغییر استراتژی نظامی: بعد از آن که عربستان سعودی از مداخله نظامی در خارج از چهارچوب جغرافیایی خود امتناع می کرد، با رسیدن سلمان بن عبدالعزیز به تخت پادشاهی و وزیر دفاع شدن محمد بن سلمان ائتلافی نظامی در یمن متشکل از 10 کشور تحت عنوان طوفان قاطعیت شکل گرفت و از 25 مارس 2015 حمله ای را به یمن آغاز کرد که همچنان ادامه دارد. امپراطوری جدید بن سلمان استراتژی نظامی عربستان را از رویکرد دفاعی به رویکرد هجومی تغییر داد.
- میتوان گفت که روند اجبار سعد حریری نخست وزیر لبنان برای اعلام استعفای خود از ریاض در روز 4 نوامبر ، پیامی تنها برای لبنان نبود، بلکه برای تمام جبهه رقیب ریاض است مبنی بر اینکه عربستان سیاست " یا با ما یا ضد ما" را دنبال خواهد کرد و قادر به پرداخت هزینههای این سیاست برای کسانی که به دنبال مقابله با آن در داخل یا خارج عربستانند نیز هست.
- ایجاد ائتلافهای جدید: بعد از ائتلاف 10 کشور ضد یمن، حاکمیت جدید عربستان سعودی به دنبال تشکیل ائتلاف اسلامی نظامی برای مقابله با تروریسم بر آمد که متشکل از 41 کشور اسلامی بوده و مقر آن در ریاض قرار دارد. این ائتلاف رویکردهای خود را با فرماندهی رحیل شریف فرمانده اسبق ارتش پاکستان دنبال می کند تا ریاض بتواند خود را به عنوان رهبر اردوگاه قوی اهل تسنن برای مقابله با جبهه مقاومت و بازدارنده به رهبری ایران و متحدانش نشان دهد.
- اتحاد شبه جزیره عربستان: عربستان می خواهد هیچ صدایی بالاتر از صدای خود در شبهجزیره نشنود. ریاض بر اساس این سیاست به دنبال متوقف کردن ماجراجویی های قطر برآمد که با لیستی متشکل از 13 بند ضد این کشور شکل گرفت و آن را به حمایت از تروریسم و همگرایی با دشمنان شورای همکاری خلیج فارس به ویژه ایران متهم کرد و نقش شبکه الجزیره را تخریب گر توصیف کرد. عربستان به همین علت ضمن همراهی امارات و مصر و بحرین به محاصره اقتصادی و سیاسی قطر پرداخت. البته این روند تاکنون به مداخله نظامی در این کشور منتهی نشده است.
- ساماندهی اوضاع داخلی: صرف نظر از اهداف اعلام شده و مخفی سیاست مبارزه با تروریسم در عربستان به رهبری محمد بن سلمان که شامل شخصیت های متنوعی از خاندان حاکم این کشور از جمله یازده شاهزاده پر نفوذ سعودی میشود، اما این اهداف نشان دهنده حجم اصرار شاهزاده جوان در قلع و قمع رقبا و دشمنان داخلی خود است که با حمایت مستقیم آمریکا دنبال می شود. حال فرقی نمیکند که دلایل مطرح شده مبنی بر مبارزه با فساد برای مردم این کشور قابل پذیرش باشد یا نه؟ اما در هر حال محمد بن سلمان قبل از رسیدن به حاکمیت خود برای تحقق آرزوهایش در ایجاد پروژه سیاسی مورد نظر فعالیت میکند.
- طرح اقتصادی و اجتماعی: عربستان از طریق استراتژیک معروف به چشم انداز 2030 در ابعاد تئوریک طرحی مبتنی بر آزاد سازی اقتصاد کشور از تکیه بر درآمدهای نفتی و ایجاد موسسات دولتی و اقتصاد آزاد و مستقل و قوی را دنبال می کنند. عربستان تلاش دارد از این ابزارها به علاوه مشروعیت ناشی از وجود حرمین شریفین و نماز گزاردن یک و نیم میلیارد مسلمان به سوی مکه برای تثبیت امپراطوری مد نظر خود استفاده کنند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/