وقتی شیخبهایی در تخت فولاد اصفهان یادگاری مینویسد
چه کسی فکرش را میکرد روزی یادگارنویسی به عنوان یک اثر تاریخی محسوب شود و یادگاریهایی با جنسی متفاوت از آنچه امروز به عنوان وندالیسم از آن یاد میشود، در تاریخ به چشم بخورد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، یادگارنویسی که امروز با شکل مخرب و نافرم روی در و دیوار و آثار باستانی ما با خط ناخوش و آزاردهنده توی ذوق می زند در روزگاران قدیم با شکل متفاوت و البته پرمفهوم مرسوم بوده است. بد نیست بدانید که در تخت فولاد اصفهان یادگارنویسی هایی هست که از دوران صفویه یعنی 400 سال پیش به یادگار مانده و هنوز هم وجود دارد. به عبارت دیگر یادگارنویسی از 4 قرن گذشته داریم.
نکته قابل توجه اینکه این یادگارنویسی ها اکنون به دلیل قدمت طولانی که دادر پاک نمی شود و از آن ها محافظت می شود.
یادگار نویسی پدیدهی نو ظهور نیسـت و در برخی از بناهای مهم ایران و حتی جهان یادگار نوشتههایی را مشاهده میکنیم که حتی قدمت نگارش آن با تاریخ بنا برابری میکند.
یادگاریهای گذشتگان کجاست؟
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته توسط پژوهشگران و کتابهای تاریخی به نظر میرسد که سنّت یادگارنویسی از عصر صفوی و با ترویج تشیّع شتاب بیشتری داشته و در دوره قاجار به فراوانی نوشته شده است.
اما تفاوت زیادی بین یادگارنویسی امروزی با گذشته وجود دارد در گذشته پشت هر یادگارنویسی تفکری بوده آنها از اعماق جان آدمی برخاسته و با کلمات طولانی و قصار، نیازها و دردهای انسانها را در دورههای مختلف بازگو میکنند؛ اتفاقی که اکنون در یادگاری نویسیها وجود ندارد و شکل وندالیسمی به خود گرفته است.
اغلب این یادگاریها در مساجدی مانند مسجدجامع اصفهان، مسجد امام، مدرسه چهارباغ و بسیاری از آرامگاهها و امامزادههای اصفهان مثل امامزاده اسماعیل، درب امام و آرامگاه تخت فولاد از جمله این فضاهای تاریخی و دینی هستند که میتوان انواع یادگارنوشته از دورههای مختلف را در آنها مشاهده نمود. در این بناها انواع و اقسام یادگار نوشتهها با خطوط زیبای اسلامی و محتوایی که نشأت گرفته از دل و روح زائرین بوده بر دیوارها حک شدهاند.
یادگارنویسی شیخ بهایی بر تکیه بابا رکنالدین
چه کسی فکرش را میکرد که شیخ بهایی نیز یادگاری نوشته است. در این مورد مسئول پژوهش مجموعه تخت فولاد اصفهان به تسنیم گفت: در تخت فولاد اصفهان یادگارنویسیهایی از دوران صفویه و قاجار وجود دارد که اغلب در تکیهها وجود دارد و جنبه تاریخی و میراثی به خود گرفته و یکی از یادگارنویسیهای معروف از شیخ بهایی در تکیه بابا رکنالدین است.
خلیلیان افزود: در تخت فولاد اصفهان یادگارنویسیهایی از دوران صفویه و قاجار وجود دارد که اغلب در تکیهها وجود دارد و جنبه تاریخی و میراثی به خود گرفته است.
مسئول پژوهش مجموعه تخت فولاد اصفهان بیان کرد: این یادگارنویسیهایی که تاریخی شده، در تخت فولاد پراکنده است بعضیها در بابارکنالدین بعضیها در تکیه میرفندرسکی، تکیه مادر شاهزاده وجود دارد، اغلب بهروی قبوری که سکویی دارد و روی ستونهای سنگی داخل بقعه نوشته شده است.
وی با بیان اینکه در تکیه میرفندرسکی اتاقهایی است که خط میرعماد بهروی آن است گفت: بهروی سنگ قبور یادگارنویسی خیلی کم است و اغلب روی سکوها و ستونها به چشم میخورد.
خلیلیان خاطرنشان کرد: بیشتر متنهای یادگارنویسی اینگونه است که اشاره به حضورشان در تخت فولاد برای زیارت اهل قبور یا شادی روح اموات و حتی در مورد مرگ و قیامت با خط خوش نوشتهاند؛ در واقع آن زمان یادگاری را خوشخط و باسلیقه مینوشتند و برای آن وقت میگذاشتند و در پس متنها فکر بوده اما مانند یادگارنویسیهای الآن نیست.
وی افزود: این یادگارنویسیها با جوهر نوشته شده و در مکانهایی است که در معرض آفتاب و باران نبوده به همین دلیل از دوران صفویه و 400 سال پیش یادگارنویسی داریم و برخی از آنها نوشته نیست و نوشته را بهشکل ترسیم کردهاند.
چلّه نشینی یکی از عوامل شکل گیری یادگارنویسی
در کتاب دانشنامه تخت فولاد آمده" از دیگر مواردی که میتوانسته در شکلگیری یادگارنوشتهها در بقاع و آرامگاهها بهویژه در تخت فولاد موثر باشد فرهنگ چلّه نشینی یا اربعینیّه است در این مراسم، سالکان و عارفان برای تزکیه نفس چهل شبانه روز را در حجرههای کوچک خانقاه، زاویه و یا آرامگاه پیر زاهدی، خلوت گزیده و ریاضت میکشیدند.
در بسیاری از تکایای تخت فولاد نیز یادگاریهای مختلفی از دوره صفویّه تا معاصر نوشته شده است. تعداد این نوشتهها گرچه زیاد و غیرقابل شمارش است اما بواسطه تاثیرات جوّی و عوامل انسانی، بسیاری از آنها قابل خوانش نیستند اما همان مقدار که باقی مانده و قابل شناسایی است، خود حدیث مفصّلی از باورها و دل مشغولیهای گذشتگان و زائران این مکان مقدّس است.
چلّهخانهها و دیوارهای بقاع و حتی سنگ مزار علما و صلحا از جمله بسترهایی هستند که زائران تخت فولاد مورد توجه قرار داده و از گذشتههای دور تا کنون (با قلم و مرکّب و گاه بصورت حکّاکی با خطوط خوش و ناخوش)، حاجات دنیوی و اخروی خود را بر آنها نوشتهاند.
یادگارنوشتههای سنگمزار، بقعه و چلّهخانه بابا رکن الدین
در بازدیدی که از این قبرستان تاریخی داشتیم به یادگارنویسیهای جالبی برخوردیم بریا مثال در کنار بقعه بابا رکن الدین و با گذر و بالا رفتن از یک پلکان باریک، چلّه خانهای قرار دارد که دیوارهای آن به یادگار نوشتههایی مزیّن بوده که تا سالیان قبل نیز وجود داشتهاند اما به مرور زمان و بر اثر مرمّت بنا محو شدهاند که در تصویر ( بابارکن الدین) اینگونه نوشته شده: "و الله ولی التوفیق / یارب به دو نور دیده پیغمبر/ یعنی به دو شمع دودمان حیدر/ بر حال من از حسن عنایت نظری/ دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر"
شیخ بهایی چه نوشته؟
در پشت بقعه بابا رکن الدین در یک دالان کوچک و زیر زمینی، چلّه خانه دیگری وجود که دیوارهای سنگی آن مملو از یادگارنویسی هایی به روش قلم و مرکّب و خطهای ثلث، نستعلیق و نسخ از دوره صفوی و قاجار است. مهمترین یادگاری این قسمت، نوشتهای است به قلم شیخبهایی عالم و دانشمند دوره شاه عباس و نشان از آن دارد که شیخ در این مکان به ریاضت و چلّهنشینی میپرداخته است.( شیخ بهایی)
برخی از نمونههای یادگارنویسی تاریخی در تکیه و چلّهخانه میرفندرسکی
چلّهخانه تکیه میرفندرسکی در پشت مزار میر و بالای اتاقی که احتمالا محل جلوس و چلّهنشینی وی بوده قرار دارد. چند اتاق با سقفهای کوتاه که دیوارهای آن مزیّن به نوشتههای دوره صفوی و پس از آن هستند که با قلم و مرکب بر دیوارهای گچی به یادگار گذاشته شدهاند. از ویژگیهای یادگارنویسی در این بقعه میتوان به نوشتههای طولانی همراه با خطوط زیبای نسخ، ثلث، نستعلیق، شکسته، مرغ بسم الله و نقوشی همچون شیر که نمادی شیعی است اشاره نمود. (تکیه میرفندرسکی)
بسم الله الرحمن الرحیم
از خرابی میگذشتم منزلم آمد بیاد
دست و پا گم کردهای دیدم دلم آمد بیاد
در خاطر نبود
اجتماع دوستان آمد بیاد
بهر دیار که رفتم بهر مکانی که رسیدم
بآب دیده نوشتم که یار جای تو خالیست
این چند کلمه به تاریخ یوم الجمعه بیست و نهم شهر جمادی¬الثانی1161 در شب جمعه مذکوره در خدمت رفقای عالیقدر و عالیحضرت میرزا اسماعیل در صبح جمعه این دو کلمه قلمی گردید از دوستانی که باین مکان شریف وارد گردند در حین احیاء از دعا فراموش نفرمایند. التماس فاتحه داریم که دوباره باین مکان حاضر شویم.
هرکه خواند دعا طمع دارم زانکه من بنده گنهکارم (سنه1161)
بر روی یکی از یادگاریها نکته جالب دیدم و آن اشاره به یک رویداد تاریخی بود ( اعتمادالدوله)
نوشته: روز پنجشنبه بیست و دویم شهر شوال به اتفاق محمد ولد قلی بیک و معصوم بیک و بنده فقیر آمده بودیم آن روز محمدطاهر بیک نواب اعتمادالدوله را معذول کردند.
بقعه و چلّهخانه مادر شاهزاد
یادگارنویسیهای تکیه مادرشاهزاده را باید بر ستونهای سنگی درون بقعه، درب چوبی بقعه و همچنین در چلّهخانهای که در ضلع جنوبی تکیه قرار دارد جستجو نمود. ستونها و سرستونهای این بقعه مملو از نوشتههایی(به روش قلم و مرکب) است که با وجود زیاد بودن آمد و شد در آن، هنوز بسیاری از آنها قابل رویت و خوانش هستند. همچنین دیوار گچی چلهّخانه تماما با آیات قرآن و احادیث با خط زیبای نسخ پوشانده شده است.
یادگار نویسها منابع تاریخی هستند
شهاب شهیدانی استاد تاریخ که در این زمینه پژوهش کرده میگوید: یادگار نویسها میتوانند از جمله منابع تاریخی باشـند اما باید با نگاهی دقیقتر و خوانشی هشیارانهتر بـه این گونه نوشتههای تاریخی توجه کرد. از ویژگیهای یادگارنویسیهای اماکن تاریخی نشان دادنِ خصلت فردی کاتبان، دوری از دروغ، تصنع و زیاده گویی است.
وی افزود: در این میان یادگار نویسیهای بقاع متبرکه از اهمیت فراوانی برخورداراست. ایـن قبیل آثار ضمن آنکه از ادبیات خاص و از جمله ادبیات دینی بهـرهمند هستند اهمیت زمانی یادگار نویسیها نشـان از تقدس روزهایی است که در آن حاجت طلبیدن و ذکر از ارزش والایی برخوردار بوده که در این میان ماههای ذی الحجه، رجب، ربیع الثانی و محـرم در صـدر قـرار دارند.
این استاد تاریخ گفت: باور بر این بوده که برکت این بزرگان نه تنها در حیاتشان بلکه پس از مرگشان نیـز از مقابرشان برکت منبعث در این حالت دیوار این ابنیه نیز محمل مقدسی برای نگارش خواستههای زوار میشده است.
چه کسی فکرش را میکرد روزی یادگارنویسی به عنوان یک اثر تاریخی محسوب شود، یادگاریهایی که از حاجت خواستن و طلبیده شدن و شخصیترین نیازهایی که انسان از صاحب مقبره به عنوان یک واسطه میخواسته؛ هر چه که بوده یادگارنویسیهای گذشته مفهوم داشته و مانند الان خط خطیهای بیشکل و قواره بر روی دیوارهای شهر نبوده، جا و مکان داشته است.
گزارش از نگین فروغی
انتهای پیام/م