"به وقت شام"؛ حاتمیکیا و سینمای استاندارد جهانی
نکته دیگری که در درون مایه آثار حاتمیکیا میتوان دید، تفاوت و کشمکش نسلها در شرایطی است که او میسازد و رقم میزند، و در این میان کشمکش پدر و پسر در آثار او پر رنگ تر است.
خبرگزاری تسنیم- سید سعید هاشم زاده
مسئله اول : حاتمی کیا و سینمای استاندارد جهانی
یکی از شاخصههای مهم فیلمهای اخیر ابراهیم حاتمی کیا، بیگ پروداکشن بودن آنهاست. فیلمهایی با صحنههای اکشن و عجیب و غریب که بر خلاف بسیاری از فیلمسازان دیگر وطنی هم درست ساخته میشود و هم با بن مایه فیلمنامه عجیبن است. به موقعیتها میچسبد و وصله ناجور نیست. این مدیوم " بیگ پروداکشن" بودن چیزی است که برای فیلمهای حاتمی کیا بار دیگری نیز بوجود آورده است و آن اینکه، به تکنیک درست سینمای اکشن و مبدا چنین آثاری، سینمای هالیوود نزدیک شود. حالا دیگر با دیدن به وقت شام حاتمیکیا میتوانیم بگوییم سرراستترین و تکنیکالترین اثر او را شاهد هستیم. تکنیکها، جلوههای ویژه، فضاسازی اکشن و اکتها همگی در خدمت درون مایهاند و از سطح استانداردی در جغرافیای سینمای ایران بهره مند هستند. بدیهی است که مقایسه عناصر تکنیکی این فیلم با فیلمهای اکشن روز دنیای که بودجهای صد برابر دارند مقایسهای نابرابر و نسنجیده است. پس با این حال باید از ضعفهای تکنیکال البته اندک اثر گذشت؟ از منظر نگارنده به دو شکل میتوان معیار های تکنیکال را بررسی کرد. معیارهای ملی و معیارهای جهانی، و پرواضح است که با هر خط کشی نتیجه متفاوت خواهد بود. اما حاتمی کیا سینمای اکشن و قهرمان محور ما را از ابعاد و پارامترهای گوناگون به سطحی قابل تامل رسانده است و اصلا همین که انتظار استاندارد جهانی را در درام اکشن و تولید بیگ پروداکشن از او داریم یعنی حاتمی کیا توانسته است جرقه این انتظار و این قیاس و خط کشی را در آثارش برای مخاطب بزند.
مسئله دوم: درون مایه برآمده از زیست
یکی از مسائل پررنگی که درباره فیلمسازان ایرانی میتوان برشمرد نحوه نگاه و زاویه دید آنان برای آغاز کار هنری است. آیا آنها مسئلهای قابل طرح را دیدهاند و یا چیزی را اندیشیدهاند که ایدهای برای ساخت اثر سینمایی باشد؟ آیا این اندیشه از زیست آنها بر میآید یا تنها در ذهنشان جرقه خورده؟ آیا فقط و فقط میخواهند تولید کنند یا حرفی برای زدن، چیزی برای گفتن دارند؟ مسئله آنها به امروز وصل است یا در طول تاریخ ابدی/ ازلی است؟
بی شک ابراهیم حاتمی کیا فیلمسازی است که به شرایط زیستی خود عکس العمل نشان میدهد. با عکس العملهای اوست که میتوان تاریخ دهه 70 و 80 را از منظر دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی ورق زد و این یعنی فیلمسازی که آیینه تمام نمای تاریخ اجتماعی یک کشور است. در این بازنمایی تاریخی که دراماتیزه شده است، چه مخالف عقیده و زاویه دید او باشیم و چه موافقش می توانیم گوشههایی از بزرگترین تحولات اجتماعی روز را ببینیم. به وقت شام نیز با اینکه خارج از مرز کشورمان ساخته شده است و خط وصلی پنهان با مسائل ریشهای سیاسی امنیتی دارد، اما آشکار است که ارتباطی مستقیم با ایران، دغدغه فرامنطقهایش و نیز رزمنده هایی دارد که خارج از مرز برای ایران مبارزه میکنند. پس میتوان به وقت شام را در دنباله آثار و مسائل زیستی حاتمیکیا دید و ارزیابی کرد.
نکته دیگری که در درون مایه آثار حاتمیکیا میتوان دید، تفاوت و کشمکش نسلها در شرایطی است که او میسازد و رقم میزند، و در این میان کشمکش پدر و پسر در آثار او پر رنگ تر است. پدر و پسری که از آژانس تا به وقت شام هر بار به شکلی و هر بار در وضعیتی، کنار یکدیگر قرار می گیرند. در آثار قبلی حاتمی کیا کشمکش این دو نسل، پدر و پسر، کشمکش بود که شعارهای سیاسی، اجتماعی و نیز خارج از اینها، مسائل عقیدتی با بیانی شعارگونه بیان میشد. بیانی که مخاطب را پس میزد و در نهایت بیرون از فیلم میایستاد اما در به وقت شام حاتمی کیا در معتدلترین وضعیت خود بحث را میان دو نسل ایجاد میکند و حالا پسر است که برای پدر جانفشانی میکند. به وقت شام از حیث دیالوگ نویسی قدمی در عرصه ارائه رئالیستی تر در وضعیت ساخته شده توسط حاتمی کیا به شمار می آید.
مسئله سوم : حاتمی کیا و تصویر داعش
به وقت شام یکی از موضوعات اساسی اش را و نیز آنتاگونیست مهیب و غول آسایش را داعش قرار میدهد. پدیدهای افراطی که تعریف تروریست را دگرگون کرده و در زمان حال قرار است تصویری از او در فیلم حاتمی کیا ببینیم که با هر نزدیکی به تصویری که در مستندات دیدهایم، اشاراتی جدید و ناپیدا را برایمان واضح و روشن کند. حاتمی کیا در به وقت شام روی روابط داعشیها، متمرکز شده و توانسته خط ارتباطی درستی را بچیند اما در این خط ارتباطی نحوه بیان ایدئولوژیک کمی اغراق آمیز و دور از واقعیت به نظر میرسد. صحنه کشتار دسته جمعی در بنای تاریخی و گپهای مفصل دینی/ عقیدتی نیز از این دسته است که کمی از باور موقعیتها میکاهد و مخاطب را پس میزند. در واقع یکی از اساسیترین مشکلات در به وقت شام ننشستن دیالوگهای این چنینی در موقعیتها و کاراکترهاست، با اینکه حاتمیکیا کوشیده است تا از شعارزدگی در دیالوگ نویسی شخصیتهای داخلی پرهیز کند، در کاراکترهای داعشی این مسئله کمی به چشم میخورد.
نکته دیگر درباره تصویر داعش، میزانسنی تصنعی و استیلیزه است که هنوز فاصله ما با واقعیت این گروهک تروریستی را میرساند. با تمام تلاشها و سختیها، این فضاسازی استیلیزه، چیزی است که مخاطب را بیرون از گود واقعیت قرار میدهد و باز او را در مقاطعی به بیرون از دایره زیستی فیلم پرتاب میکند.
در نتیجه...
به وقت شام حاتمی کیا، فیلمی قابل احترام است که در ژانر اکشن و در موضوعی که طرح میکند، جلوتر از آثار پیرامونیاش است و جسارتی در ساخت و تولید اثر سینمایی محسوب میشود.
انتهای پیام/