نگاهی به فیلم "جشن دلتنگی"| داستانی خوب با ریتمی نفسگیر
فیلم سینمایی «جشن دلتنگی» ایده و داستان خوبی دارد؛ اما بخاطر ریتم کندی که در روایت داستان دارد، نفسگیر شده است.
باشگاه خبرنگاران پویا-امید سهرابی
بعد از دیدن فیلم سینمایی«جشن دلتنگی» بار دیگر میتوان گفت که پوریا آذربایجانی کارگردان خوبی است. او که با سریال «نوار زرد»اش توانست مخاطبان بسیاری را با تلویزیون آشتی دهد، در تازهترین ساختهاش به سراغ موضوعی رفته است که این روزها بسیاری از مردم مخصوصاً جوانان با آن دست و پنجه نرم میکنند. موضوعی که شاید کمتر فیلمنامهنویس و کارگردانی انگارهای در ذهنش برای ساخت آن داشته باشد. فیلم سینمایی «جشن دلتنگی» را میتوان در چند بخش بررسی کرد.
نخست؛ فیلمنامه
تازهترین ساخته پوریا آذربایجانی فیلمنامه منظمی دارد. فیلمنامهای که به روش دایره نوشته شده است و از جزئیات دقیقی برخورد دارد است. فیلمنامه نویس در این فیلم به جای استفاده از یک شاهپیرنگ و چند خرده پیرنگ، تصمیم گرفته است که با حذف شاهپیرنگ، چند خرده پیرنگ را به موازات هم جلو ببرد. خرده پیرنگهایی که هر کدام داستان مستقلی را روایت میکنند و پایانبندی خاص را دارند. یکی از ویژگیهای فیلمنامه «جشن دلتنگی» بازنویسیهای متعدد آن است، بازنویسیهایی که باعث روانتر شدن داستان شده و به آن چابکی خاصی بخشیده است. فیلمنامه نویس «جشن دلتنگی» تسلط کافی بر داستانی که میخواهد روایت کند را دارا بوده است.
فیلمنامه «جشن دلتنگی» چندین مشکل اساسی دارد. «جشن دلتنگی» تمپو یا ریتم کندی دارد و همین تمپوی کند باعث خستگی مخاطب میشود. فیلمنامه نویس به خوبی توانسته حال و هوای فیلم را در روایت فیلمنامهاش منتقل کند؛ اما در شخصیت پردازی دقت لازم را به کار نگرفته است. شاید بتوان یکی از بدترین سکانسهای موجود در فیلم «جشن دلتنگی» را مونولوگ کاراکتر محسن کیایی دانست، مونولوگی که این کاراکتر روی سقف ماشین میایستد و میگوید؛ مونولوگی که چهرهای شعاری به خود گرفته و نیامده است.
دوم؛ فیلمبرداری
یکی از بهترین بخشهای فیلم سینمایی «جشن دلتنگی»، فیلمبرداری آن است. فیلمبرداری که بار دیگر نشان داد که علیرضا زرین دست در سن 72 سالگی هنوز در چابکی لازم را در کارش دارد. حضور این فیلمبردار کهنهکار و نام آشنای سینمای ایران، باعث شده که فیلم «جشن دلتنگی» چندین گام رو جلو داشته باشد. توشاتهای میانه داستان «جشن دلتنگی» میان بابک حمیدیان و مینا ساداتی، توانسته به خوبی روابط عاطفی یک زوج را بدون تابو شکنی به تصویر بکشد. البته در این مقال باید به قابهای جادویی این فیلم نیز اشاره کرد.
سوم؛ بازیگری
در بخش بازیگر حرفهای بسیاری هست؛ اما بهتر است که تنها به چند نکته اکتفا کنیم. با قطعیت میتوان گفت که مینا ساداتی در فیلم سینمایی«جشن دلتنگی» یکی از بدترین بازیهایش را ارائه داده است، بازی که اگر او را نمیشناختیم با قطعیت میگفتیم که تازه کار است و از پس در آوردن کاراکتر بر نمیآید. محسن کیایی نیز یک بازی کلیشهای را ارائه کرده است، بازی که نظیر آن را در فیلمهایی مثل «بارکد» دیدهایم. بابک حمیدیان نیز برخلاف نقشهایی که پیش از این، از او دیدهایم رو به سمت یکنواختی رفته است و بازی متوسطی را ارائه کرده است. دست آخر باید در این بخش گفت که بازی بازیگران فیلم «جشن دلتنگی» از وضعیت متوسط رو به ضعیف برخوردار است.
چهارم؛ موضوع فیلم
در بخش موضوع فیلم سینمایی «جشن دلتنگی» باید از پوریا آذربایجانی قدردانی کرد؛ چرا که موضوع این فیلم سینمایی درباره یکی از مهمترین و بعضاً پرچالشترین موضوعات جامعه یعنی فضای مجازی است. آذربایجانی یکی از کارگردان-مؤلفانی است که همواره در فیلمنامههایش موضوع روز جامعه را درک کرده است. فیلم سینمایی«جشن دلتنگی» به خوبی توانسته است زندگی تحت تاثیر فضای مجازی و زندگی بدون فضای مجازی را به چالش بکشد. یکی از مشکلاتی که این روزها خانوادهها در فرآینده جهانی شدن با آن رو به رو شدهاند، موضوع شبکههای اجتماعی است، شبکههای که کم کم روی سبک زندگی ایرانی-اسلامی تاثیر مخربی میگذارد.
انتهای پیام/