سید احمد نادمی: "هفت سین در بهمن ماه" کتاب مهمی در زمینه نظریه پردازی شعر انقلاب است
این کتاب را می توانیم اینگونه تقسیم بندی کنیم که از لحاظ محتوایی جزو ادبیات انقلاب اسلامی است. ادبیات انقلاب اسلامی یک مفهومی است که در سالهای بعد از انقلاب به آن رسیدیم و تعریف شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جلسه نقد و بررسی مجموعه شعر «هفت سین در بهمن ماه» سروده حمیدرضا شکارسری، شاعر و منتقد نام آشنای با حضور سید احمد نادمی و ابراهیم اسماعیلی اراضی در برنامه «عصر نقد» خبرگزاری تسنیم برگزار شد. این جلسه که به مناسبت دهه مبارک فجر در شانزدهم بهمن ماه برگزار شد با استقبال مخاطبان شعر و ادبیات روبرو شد در ادامه مشروح آورده شده است.
سید احمد نادمی: شعرهای «هفت سین در بهمن ماه»، «فعلیه» است
در ابتدای جلسه سیداحمد نادمی از شاعران و منتقدان شناخته شده سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: « یکبار دیگر و کتاب دیگری از آقای شکارسری. کتاب «هفت سین در بهمن ماه» به نظر من نشان دهنده این است که آقای شکارسری بار دیگر ثابت کردند که مولف خوبی هستند. کار ایشان در حقیقت شکل دادن و الفت ایجاد کردن بین پاره متنها و رسیدن به یک متن واحد است، به این معنا که این کتاب را که می خوانیم کاملا مشخص است که ما داریم به یک حادثه تاریخی از طریق شعر نزدیک می شویم. شعرها در کنار هم که قرار میگیرند همدیگر را حمایت میکنند. اگر فلان شعر را بیرون از این کتاب بخوانیم ممکن است اراده دیگری به جز این حادثه تاریخی کنیم. آن چیزهایی که کاملا مشخص است یعنی کاملا کلیدها را دست ما داده این است که ما از بهمن ماهی صحبت میکنیم که با 57 شعر، اشاره به بهمن 57 دارد و از انقلاب اسلامی سال 57 صحبت میکند.
این کتاب را می توانیم اینگونه تقسیم بندی کنیم که از لحاظ محتوایی جزو ادبیات انقلاب اسلامی است. ادبیات انقلاب اسلامی یک مفهومی است که در سالهای بعد از انقلاب به آن رسیدیم و تعریف شد. ببینید من انقلاب اسلامی را با تاکید به کار میبرم. از لحاظ مفهمومی این کتاب ما را به پاسخی برای پرسش بنیادی چیستی این مفهوم نزدیک میکند، به این معنا که مثلا وقتی ما در مورد شعر انقلاب صحبت میکنیم از چه چیزی داریم صحبت میکنیم؟ این کتاب یکی از پاسخهاست که از چه چیز صحبت میکنیم. اینکه ما یک حادثه ای را وصف میکنیم قطعا همین نسبت پیدا میکند با آن حادثه.
شما دقیق میگویید که ما داریم در مورد ادبیات شعر انقلاب صحبت میکنیم. در این سالها پاسخهای دیگری هم به این مفهوم دادند. من برای اینکه واضح تر به این قضیه وارد بشوم مجبور هستم از لحاظ شکلی هم به این کتاب در همین اول یک اشاره مختصر بکنم. شما همه اهل کلمه هستید، از لحاظ گرامر و دستور زبان تعبیر "جمله فعلیه" را شنیدید در کنار "جمله اسمیه". اگر بخواهیم این تعبیر را به عنوان یک نوع تقسیم بندی برای شعر هم تعمیم بدهم من از "شعر فعلیه" صحبت میکنم، یعنی بخواهم جعل اسم کنم برای پاره ای از شعرها من از یک گروهی از شعرها به اسم "شعر فعلیه" اسم میبرم. در کنارش می توانیم "شعر اسمیه" را هم داشته باشیم که آن را برای بعد توضیح میدهم.
شعر فعلیه فقط لایه دستور زبانی ندارد، به این معنا که همانطور که شما در مورد جمله فعلیه صحبت میکنید در این جمله فعلیه، نقش فعل است که برای قوام گرفتن آن جمله تعیین کننده است. این فعل اگر نباشد شما با دور شدن از معنا مواجه خواهید بود. شعرهای این کتاب را اگر نگاه کنید هم از لحاظ روبنایی شعرهای فعلیه هستند، به این معنا که یک عبارتی را به صورت کامل با یک فعل به انجام می رسانند. وقتی هر کدام از این شعرها را به این صورت نگاه میکنیم معنایی که در مییابید آن فعلی است که از نظر دستور زبانی دارد آن فعل را تمام میکند. غالبا هم آخرین کلمه شعر است. شعرهایی که به قرینه فعل حذف شده و شما کاملا حضورش را حس میکنید. این از لحاظ ظاهر یا روبنای شعری است. از نظر درونمایه ای هم اگر نگاه کنید شعرها چون توصیف و اتفاقی اجتماعی و توصیف کنشی اجتماعی هستند، عملا شعرهایی هستند که فعال هستند، فعلی را دارند گسترش میدهند یا تبیین میکنند. دارند از طریق آن فعل را در عین حال که دارد جمله را معنا میدهد خودش معنای جدی تری میشود به معنای کنشگری. چون در تمام این شعرهای این کتاب کاراکترهای کنشگر دارید، شخصیتهای کنشگر و فعال دارید که یک اتفاقی را دارند نشان می دهند.
همین جا برای اینکه از تک صدایی شما را خلاص کنم و از آقای اسماعیلی استفاده کنیم در حقیقت به نکتهای در همین راستا اشاره میکنم که در ادامه صحبتهایم به آن بیشتر رجوع خواهم کرد، و آن این است که از لحاظ گرامری که به فعل نگاه کنید، یکی از شاخصه های فعل تبیین زمان است، یعنی شما در فعل گرامری میگویید که من دارم از الان صحبت میکنم یا از گذشته صحبت میکنم یا از آینده صحبت میکنم. این کتاب از فعل گذشته استفاده میکند، تقریبا اگر اشتباه نکنم از 57 شعر کتاب لااقل 51-52 تای شعرها همه با فعل ماضی، نحو را به انجام میرساندند. این معنایی در خودش دارد، همان معنایی که یکی از پاسخ های این که ادبیات شعر انقلاب را چه بدانیم می رساند، همین که این فعلها، فعل گذشته هستند. امیدوار هستم که بتواند برای بخش دوم صحبتم که با نمونه ها در خدمت شما هستیم یک گشایشی باشد.»
ابراهیم اسماعیلی اراضی: «هفتسین در بهمن ماه» به معنای واقعی مجموعه شعر است.
در ادامه محمد امین اکبری مجری جلسه اظهار داشت: «یک موضوع دیگری که در مورد فعلها هست این است که اکثر فعلها روی هر 57 شعر، شاعر را تنها نمیبینیم. خودشان هم در یکی از شعرها گفتند یعنی آن اجرای فضای انقلاب در متن خودش را نشان میدهد که همه فعلها هم جمع است، هم گذشته است. من یک شعر از کتاب میخوانم و بعد با طرح یک سوال به استقبال صحبتهای آقای اسماعیلی اراضی میرویم:
«بهار سرک میکشید در بهمن
به هیئت گل های سرخ بر سر من
در سینه تو و هیئت شکوفه های سرخ
ریخته در میدانها خیابانها
خون در هیئت بهار سرک میکشید در بهمن
به گاز اشک آور نیازی نبود
داغ برادرانمان اندوه خواهرانمان برای یک عمر کافی بود ».
در رابطه با این کتاب و کلا کارهای تازه آقای شکارسری که فهرستش در انتهای این کتاب هست، نکتهای به نظرم رسید: شاعران گذشته ما که در قالب قصیده قصد میکنند به یک امری بپردازند و با نیت و خودآگاهی به سراغ شعر میروند، آقای شکارسری هم در این چند ساله با خودآگاهی به سمت شعرهای خودشان میروند و مجموعه شعر در اختیار مخاطبان خودشان قرار میدهند. این نکته حتی در تعداد مجموعه شعرها هم صادق است یعنی شاعر طبع خودش را لگام بسته که 57 تا شعر بیشتر نگوید. کمی در این مورد توضیح دهید.
ابراهیم اسماعیلی اراضی در ابتدای صحبتهای خود گفت: «با سلام من خیلی خوشحال هستم که امروز در خدمت اساتید میآموزم و درس پس میدهم. در صحبتهای جناب نادمی هم اشاره به این پاسخ بود. در مورد اینکه ما در کتابهای آقای شکارسری خصوصا مجموعههای اخیر به واقع به تعبیر مجموعه طرف هستیم. یکی از نکاتی که میشود به آن توجه کرد همان کاراکترهایی هستند که در شعرها هستند و تکمیل شونده تر هستند. هر چه پیش میرویم فضا کاملتر میشود، هر چه پیشتر میرویم ماجرا کاملتر میشود. همه اینها در کنار همدیگر شکل میگیرند. در مورد اینکه 57 تاست میشود فکر کرد که شاید بیشتر بوده و انتخاب بوده از بین آنها. شاید هم این طور نبوده.
فقط نکتهای که هست این است که این نگاهی که اساسا در شکلهای لیلا وجود دارد فکر میکنم با یک ریسکی همراه است، یعنی کسانی که قدری کمتر ماهیتی به شعر نگاه میکنند هر موقع که با آنها صحبت میکنیم گویا دچار ناچاری هستند حتی بعضی وقتها پرسشهای اولیه مسئله اصلی که فکر میکنم در شکل مواجه ما وجود دارد با ماهیت شعر این است که از کوچکترین رخدادها از به ظاهر ساده ترین تصاویر سراغ شعر میروند. حالا اینکه شما اشاره کردید مثل قصیده قصد میشود من یک مثال ساده میزنم مثلا در زمینه ای که من خودم کم و بیش فعال هستم یعنی در زمینه ترانه و تصنیف خیلی به ما ملودی و آهنگ میدهند یعنی فضای شما کاملا بسته است. فضایی که میخواهید در آن کار کنید و تکلیف شما مشخص است. اما این آیا مانع میشود که اگر طرف توانا باشد بتواند تصنیف شاعرانهای بنویسد؟ قطعا اینطوری نیست. این یک آگاهی افزوده تری است بر ناخودآگاه، چون ناخودآگاه ما در هر وضعیتی با آگاهی هایش می نویسد، آگاهیهایی که مدام دارد افزوده میشود.»
سیداحمد نادمی: «هفت سین در بهمن ماه» در بردارنده مولفههای شعر انقلاب است
سیداحمد نادمی در بخش دوم صحبتهای خود اظهار داشت: «وقتی ما در مورد انقلاب صحبت میکنیم یکی از آن مسائلی که عرض کردم ایجاد بحث میکند در مورد مفهوم انقلاب این است که آیا انقلاب را به عنوان یک حادثه تاریخی که در یک نقطه مشخص تاریخی اتفاق افتاده است باید این را با نفرت نگاه کنیم یا بر یک نوع نگاه انقلابی که معتقد است که اتفاقا شما نباید وقتی از انقلاب حرف می زنید انگار از زمان گذشته حرف می زنید یعنی حال استمراری که به زمان آینده میرسد. این نگاه مدافعان بسیار سرسختی دارد. این ارزشگذاری به نظر من یک جاهایی لق است. برای این که ما مفهوم گذشته را سلب میگیریم. در این کتاب به ندرت شما شعری را میبینید که با فعل زمان حال جمعآوری شده باشد، شاید به اندازه همین پنج تا انگشت دست. در حقیقت شما زمانهایی را میبینید که گذشته است چون اتفاقی در امروز نشان نمیدهد حتی ما فرض میکنیم همان پنج تا. خب پنج تا در مقابل 57 تا شعر نادر است. پس ما می پذیریم این کتاب کلا با فعل گذشته گفته شده.
اما نکتهای که هست این است که شما وقتی از لحاظ جامعه شناختی هم در مورد یک انقلاب صحبت میکنید یک مرحله ای را به عنوان مرحله نهضت مطرح میکنید. انقلاب یعنی زیر و رو کردن دیگر، اول خراب کنید و بعد دوباره بنا کنید. برای اینکه تاسیس کنید شما احتیاج به تثبیت دارید یعنی شما موقعیت مستجکم باید بسازید. برای همین هر انقلابی یک مرحله نهضت دارد بعد مرحله تاسیس است یعنی شما در آن یک جامعه جدیدی را ایجاد میکنید. این چیز عجیب غریبی نیست، نه احتیاج است که مثلا مثال های جلوی چشمم را بگیریم مثلا انقلاب اکتبر یا انقلاب فرانسه حتی انقلاب صنعتی انگلستان یا انقلاب شعری نیما. در همه اینها شما یک مرحله دارید که این مرحله زیر و رو کردن است بعد برای بنای خودتان باید یک بنای تاسیس قرار بدهید.
پس اگر شما از زمان گذشته در مورد خود واقعه انقلاب صحبت کنید شما کار ضد انقلابی انجام ندادید دقیقا این همانی است که دارم میگویم چون این نگاه هست متاسفانه. . نمی توانید شما همیشه در حال انقلاب باشید یعنی هر لحظه شما ارزشها را عوض کنید. پس به این معنا اتفاقا ما با یک کتاب انقلابی رو به رو هستیم. کتابی که به توصیف لحظه های انقلاب می رسد. .ببینید چگونه ویژگیها را توصیف میکند. ابتدا از خود اسم کتاب شروع کنیم: من اگر به این صورت کلی صحبت میکنم به نظر من جلسات نقد باید روی کلیگویی جلو برود، به خاطر اینکه شما جزئیات را نمی توانید شفاهی بگویید، جزئیات را حتما شما باید مکتوب ببینید. درست است این است که شما در یک مقاله آن را بخوانید. همان طور که با نگاه کردن می توانید متمرکز باشید. هر کسی میآید صحبت کند اولین فرضش این است که افرادی که آنجا هستند تقریبا یک آشنایی کلی با متن مورد بحث دارند. از اسم کتاب شروع کنیم که نوعی فهم شاعری آقای شکارسری هم دوباره گوش زد میکند، شاعر چه کار میکند و شعر چه چیزی هست. شعر سیام اینگونه آغاز میشود:
«زمستان سراسیمه رفتن بود
بهار بی قرار آمدن
بهمن ماه آن سال بی خیال «هفت سین»
خواندیم یا محول الحول و الاحوال»
اما اسم کتاب هست «هفت سین در بهمن ماه». با همین رویکرد شما میتوانید متنهایی که ایشان در مورد شعرهای دیگر مینویسند را کاملا بفهمید، اینکه چه متنهایی را شعر میدانند. این دو گانگی مهم است یعنی این دیالکتیکی که بین یک متن و ذهن و پیشداشتهای ذهنی که خواننده دارد و نتیجهای که از آن حاصل میشود به یک نوع دیالکتیک در رفتار شعری آقای شکارسری میرسد. «هفت سین» سفره گشوده شده آرزوهای انسان پارسی است برای سالی که شروع میشود. نمادهای آن آرزوهای انسان پارسی را برای آن سال نشان میدهد. وقتی شما هر کدام از این نمادها را میچینید به این معناست که شما نماد و آرزوهایی که در شعر است شکوفه ها و پرنده ها که در سراسر این کتاب یا دارند جوانه می زنند یا در حال پرواز هستند که این پروازشان جاودانگی است و شهید انقلاب می شوند یا این پرواز پرواز جدا شدن از وضعیت نا مطلوب و به سمت وضعیت موعود است را در سرتاسر این کتاب میبینید. یعنی بارها و بارها پرندهها در شعرهای این کتاب حضور دارند، و شکوفه ها هم. مثل شعر شانزده:
«تقویمها
نه ناشی بودند نه دروغگو
این نسیم بهار بود
که اوراق اسفند را برد
و شاخههای بهمن را
که پر از پرنده بود
پر از شکوفه کرد».
نکته مهم این است که فعلها غالبا فعلهای جمع هستند، ممکن است مثلا یکی دو مورد مثلا در مورد خواهرش صحبت میکند فعل مفرد باشد. شاعر دارد با استفاده از فعلهای جمع از حرکت مردمی میگوید. وقتی که استفاده تلمیحی از دعای تحویل سال میکند این همان چیزی بود که من با اصرار میگویم که ما داریم در مورد شعر انقلاب اسلامی صحبت میکنیم
ولی باز هم میبینیم که داریم به همان مولفه هایی که در نشانه شناسی شعر انقلاب همیشه در ابتدا نگاه میکردیم که یکی از آنها شهداست اینجا تعیین کننده است برای توصیف انقلاب 57 یا مثلا وقتی در مورد پرواز پاریس صحبت میکند دوباره یکی دیگر از آن چیزهایی که در نشانه شناسی شعر انقلاب است و یکی از دوستانی که در این زمینه کار کرده خود آقای شکارسری است در متنهایی که نوشته مسئله رهبری آن انقلاب است یعنی رهبر نبوده یعنی تمام آن ویژگی ها را دارد اما با رویکرد توصیفی واقعی تاریخی یعنی من یک واقعه تاریخی را توصیف میکنم اما با همان رویکرد که نشان از پدر و مادر دار بودن اینکاری که من میکنم دارد.»
اسماعیلی اراضی: شکارسری در هفت سین در بهمن ماه به عنوان یک شاعر حرفهای حضور دارد
اسماعیلی اراضی در ادامه صحبتهای خود افزود : «نکتهای که خیلی مهم است و فکر میکنم باید به آن اشاره شود این است که اساسا در این کتاب بیشتر از زاویه مردم نگاه شده و در این کتاب لحن و ساحتی که هم به لحاظ نحوی هم به لحاظ زیبایی شناختی انتخاب شده خودآگاهانه بوده است. من آن را در ذهنم داشتم با تازه ترین مجموعه ای مقایسه میکردم که از آقای شکارسری است و اگرچه برای قبل است ولی تازه منتشر شده. فکر میکنم اینجا این لحن و ساحت خیلی سهلتر است. میبینیم که در آن نمونه ها بهره های بیشتری برای مخاطبی که جدیتر به زبان نگاه میکنند قطعا وجود دارد، اما مخاطب معمولی تر هم به اندازه خودش می تواند بهره بگیرد.
سعی میکنم نکاتم را سرفصل وار بگویم. یک نکته دیگر که می خواهم که به آن اشاره کنم در مورد شکل تالیف در نوع ترکیب سازی هاست یعنی در خیلی از ترکیب ها در عین سادگی ما میبینیم که بهره های خیلی لذت آفرین وجود دارد که در خیلی از کارها میشود اشاره کرد. همان کار اول:
«آیینه بزرگی بودیم
گرم انعکاس آسمان سرد و صاف زمستان
سربازها که رسیدند
گلوله ها که آمدند
ناگهان هزار آیینه شدیم
هزار آیینه هزار آسمان
پخش خیابانها و کوچههای شهر...»
فکر میکنم بخش قابل توجهی از اتفاق این شعر در پایان بندی اش می افتد. یک نوع غافلگیری در این شعر هست که این هزار پاره شدن در وهله اول در ذهن مخاطب اتفاق همیشه مثبتی نیست همیشه وجه منفی دارد ولی به محض اینکه ما مواجه می شویم با واژه هزارمیبینیم که کاملا مخاطب غافلگیر میشود. وقتی این تاثیر بیشتر میشود که ما برمیگردیم به آن ترکیب گرم انعکاس و هم این گرما تکثیر میشود و هم انعکاس آسمان همان نور تکثیر میشود. ترکیب هایی از این قبیل که در شعرهای مختلف کارکردهای این شکلی دارند من فکر میکنم یکی از نقاط برجسته بود.
«هفت سین در بهمن ماه» شاید کتاب محبوب من در میان مجموعههای آقای شکارسری نباشد. شاید توقع های خاصی دارم که در کتاب های دیگر آقای شکارسری این را برآورده کردند. اما نکتهای که هست این است که آقای شکارسری در این کتاب کاملا به عنوان یک شاعر حرفه ای حضور دارند. خودشان در یکی دوتا از مصاحبه هایشان و در متنهایی که نوشتند اشاره کردند. گفتند که وقتی قرار است مضمونی را تبدیل کنند به یک مجموعه، از وظیفه شاعری خودشان به بهترین نحو استفاده میکنند، خودشان سراغ مضمون میروند، شعرهای آن مضمون را بیرون میکشند و تمامی تلاش خود را به کار میگیرند و چیزی کم نمیگذارند.»
سید احمد نادمی: «هفت سین در بهمن ماه» کتاب مهمی در زمینه نظریه پردازی شعر انقلاب است.
سید احمد نادمی در جمع بندی صحبتهای خود گفت :«شما توصیف شعری از انقلاب 57 را در این کتاب شاهد هستید، یعنی از تلمیح و مراعات النظیر میبینید که استفاده متناسب کرده است. یعنی آرایه ها کاملا در دستان آقای شکار سری به جا استفاده می شوند. در شعرها توی ذوق نمی زنند. اگر مثلا بازی کلامی کرده که مثلا اینجا ذوق زده شده که این دو تا کلمه را باهم به کار برده نه اتفاقا در خدمت آن وصف خودشان استفاده میکنند. در این اسم های جغرافیایی شما نگاه کنید همه سرجای خودشان هستند: خزر، دریای عمان، حافظیه. یک جایی میگوید:
لوت دست بلوط را گرفته بود
این بازی کلامی قشنگ است اما توی ذوق نمی زند. چون تمامی واژه هایی که در تمامی جغرافیای اسم های مکانی که در این شعر هستند همه از یک جنس هستند. اینطور نیست که شما فاصله ببینید اگر اینجا «لوت دست بلوط را میگیرد» شما قبلش را میبینید که «شیرسنگی دست کوه سنگی را میگیرد».
می خواهم بگویم که وظیفه شاعری خودشان را به عنوان یک شاعر حرفه ای تمام و کمال انجام میدهند. مضمون انقلاب 57 و وصف آن به تمام و کمال تعریف میکنند. مثلا اسم کتاب را بهمن میگذارند بعد 57 تا شعر در آن کتاب میگذارند بعد خودتان بگویید که این کتاب در بهمن 57 است. از اسم گذاری کتاب هم در همان حرفه شاعری خودشان بهره بردند.
نهایت اینکه این کتاب به نظر من کتاب مهمی است برای نظریه پردازی، به خاطر اینکه به یک پرسشی پاسخ میدهد که در خفا ادامه دارد یعنی به صورت علنی محل نزاع نبوده. یعنی شما در نوع رویکردهایی که دارید میبینید وجود دارد که شعر انقلاب چه نوع شعری است این کتاب جزء معدود کتاب هایی است که کاملا در خدمت پاسخگویی به این پرسش نظری هم هست. به خاطر همین این کتاب کتاب مهمی است. امیدوارم که بیرون از متن این کتاب اتفاقهای شعری اینگونه در فضای فرهنگی ما بیفتد که کتابها این طور نباشد که من چند تا شعر گفتم و مجموع میکنم و چاپ میکنم اراده و کنشگری شاعر را هم وقتی شما کتاب را می خوانید برای شما مسجل باشد.»
در پایان این جلسه شاعر «هفت سین در بهمن ماه» چند شعر از این مجموعه شعر را خواند.
انتهای پیام/