برنامه اتمی عربستان، بازیگران و منافع بینالمللی
آغاز برنامه اتمی عربستان سعودی با مجموعهای متناقض از منافع و تهدیدات بینالمللی مواجه داست که در رقابت قدرت و نفوذ در منطقه قابل بررسی است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، منطقه خاورمیانه در مراحل حساس و دقیقی به سر میبرد که محاسبات استراتژیک طرفهای بینالمللی و منطقهای با هم تداخل پیدا کرده است. در این شرایط به نظر میرسد رقابتهای بینالمللی نسبت به منابع انرژی در منطقه روندی سرنوشتساز به خود گرفته است، رقابتهایی که از منابع گازی در شرق دریای مدیترانه آغاز میشود و تا گزینههای استراتژیک برخی طرفهای منطقهای را در بر میگیرد. در چهارچوب همین گزینهها است که صحبتها در رابطه با رقابت بینالمللی در خصوص راهکار جدید عربستان سعودی برای احداث تاسیسات هستهای آغاز شده است. این اقدام با محاسبات طرفهای بینالمللی و منافع سیاسی آنها ارتباط پیدا میکند.
این مقاله در ادامه به تلاش برخی طرفهای بینالمللی از جمله آمریکا برای تشویق عربستان به این گزینه اشاره کرده و در بررسی این رویداد چند نکته را متذکر میشود:
اول: شتابزدگی واشنگتن برای مهار تصمیم عربستان جهت احداث تاسیسات هستهای را میتوان تلاشی از سوی این کشور برای جلوگیری از رویکرد عربستان به سمت چین و روسیه یا فرانسه به عنوان طرفهای بین المللی ارزیابی کرد. شتابزدگی آمریکا البته با یک مشکل داخلی مواجه است و آن اینکه دموکراتها بر اساس موانع حقوقی داخلی آمریکا، حضور واشنگتن در این پرونده را رد میکنند و معتقدند که آمریکا نمیتواند تلاشهای خود برای حمایت از گزینههای عربستان را توجیه کنند، به ویژه که این اقدام با سیاستهای کنونی آمریکا درباره کشورهای درحال توسعه بویژه ایران که به دنبال افزایش فعالیتهای خود در عرصه هستهای هستند، تناقض پیدا میکند.
دوم: با وجود این اختلافات، کاخ سفید معتقد است که حضور آن در اولویت تصمیمگیری عربستان موضوعی ضروری به شمار میرود. این ضرورت از دیدگاه رقابت استراتژیک موجود بین این کشور با روسیه و چین قابل تامل است. البته واشنگتن میداند که بسیاری از موانع و چالشها به ویژه در رابطه با ماهیت مناسبات بین عربستان از یک طرف با روسیه و چین از طرف دیگر در مسیر این معامله وجود دارد، با این وجود هر یک از این کشورها میتوانند فرصتی بینالمللی برای ریاض باشند. علاوه بر این، کشورهای مذکور ارائه کمکهای تکنولوژیک در این زمینه به عربستان را میپذیرند، اما قوانین داخلی آمریکا این موضوع را رد میکند. چین به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت عربستان و روسیه نیز به عنوان یک بازیگر اساسی در منطقه مطرح است و می خواهد عربستان را در معادلات مربوط به بازارهای جهانی مشارکت دهد.
سوم: نکته بعدی در این رابطه بررسی منافع رژیم صهیونیستی در خصوص تحولات موجود و نحوه تعامل تلآویو با این گزینه است، آن هم در شرایطی که هماهنگی استراتژیک بین تلآویو و ریاض به وجود آمده است. با وجود این هماهنگیها، به نظر می رسد که محاسبات دو طرف در این خصوص مشکل است، به همین علت آمریکاییها به دنبال راه حلی هستند تا آن را در اولویت گزینه های عربستان قرار دهند. منافع آمریکا ایجاب میکند که روسیه یا چین در این بازی وارد نشوند، چرا که آمریکا تلاش دارد جلوی عواملی که باعث قدرت گرفتن بیشتر روسیه در منطقه شود را بگیرد و از سوی دیگر تلاش میکند جلوی نفوذ و قدرت اقتصادی بیشتر چین در عرصه جهانی را بگیرد.
علاوه بر اینها اروپا به دنبال ایجاد جایگزینی برای نیاز خود به روسیه به عنوان منبع تامین کننده انرژی است است. رژیم صهیونیستی تمام این محاسبات را به خوبی میداند. علاوه بر اینها موقعیت ژئوپلیتیک رژیم صهیونیستی به گونهای است که این رژیم تلاش دارد فرصت بازی در چهارچوب منافع انرژی جدید در منطقه را در دست گرفته و به این ترتیب به یک جریان تاثیر گذار در این عرصه تبدیل شود.
چهارم: تلاشهای رژیم صهیونیستی در این خصوص از مواضع سرکردگان این رژیم کاملا ملموس است. آنها به دنبال حمایت از تصمیمات عربستان هستند و تلاش دارند آمریکا را به عنوان طرف اساسی معامله عربستان قرار دهند تا توانند قدرت بازی خود در این معامله دو جانبه را در اختیار داشته باشند. حضور واشنگتن در این پرونده، میتواند قدرت مدیریت تل آویو در این پرونده جهت تامین منافع آینده این رژیم را تضمین کند.
با وجود تناقض بینالمللی در منافع استراتژیک کشورها، اما به نظر میرسد همگرایی در حمایت از تصمیم عربستان در خصوص احداث تاسیسات هسته ای این کشور وجود دارد.این در حالی است که اتفاق مذکور با رویکرد کشورهای بزرگ جهانی به ویژه در رابطه با برنامههای منع اشاعه تسلیحات هستهای در تناقض است. اقدام عربستان در توسعه برنامه هستهای این کشور همچنان در معرض چالشهای بینالمللی بین آمریکا و روسیه و چین باقی خواهد ماند، چرا که این موضوع رویکردهای اقتصادی قابل توجهی دارد و در موازنه نفوذ بین المللی طرفهای مذکور در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه و معادله رقابت بینالمللی تاثیرگذار است و نتیجه این رقابت برای محاسبات طرفهای منطقهای به ویژه رژیم صهیونیستی نیز سرنوشت ساز خواهد بود. حال باید دید آیا منافع اقتصادی کشورها بر قواعد سیاسی آنها ترجیح داده میشود یا نه؟
انتهای پیام/