روایت شنیدنی رهبر معظم انقلاب و مرتضی آوینی از «گروه تلویزیونی جهاد سازندگی» + فیلم
یکی از نقاط درخشان فعالیتهای فرهنگی جهاد سازندگی «روایت فتح» است. فیلمهای دیدنی روایت سید مرتضی آوینی از این گروه، و روایت رهبر فرزانه انقلاب از آوینی را اینجا ببینید.
خبرگزاری تسنیم، پرونده ویژه «جهاد سازندگی» ـــ 16
«اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را ــ اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... ــ در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام.»
سید مرتضی آوینی
وقتی از «جهاد سازندگی» سخن میگوییم تصویر جوانان مخلصی در ذهنمان نقش میبندد، که یا به کار عمرانی و کشاورزی در روستاها اهتمام دارند یا در صحنه کارزار، پشت لودر نشستهاند و مشغول بالا آوردن رجهای سنگر و جانپناه برای نیروهای خودی هستند؛ اما اشتباه میکنیم...
حقیقت این است که جهاد سازندگی نهادی پیشتاز برای «تدبیر» و «خدمت» در حوزه مسائل متنوع و گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و نظامی بوده است. جهاد سازندگی درخت بهشتی تناوری بود که هرکجا مردم و انقلاب نیازمند یاری بودند، سایهسار لطفش را میگستراند.
یکی از مهمترین عرصههای خدمترسانی به مردم ــ و بیارتباطترین آنها به ذهنیتهای نادرست ما ــ شکلگیری و رشد راویانی بود که در گمنامی کامل، تعالی اجتماعی و فرهنگی کشور را مد نظر داشتند. این گروه با محوریت سیدشهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی، در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی شکلگرفت و با رشد شخصیتی و روحی او در سالهای بعد، بسرعت ارتقا پیدا کرد. نقطه اوج فعالیتهای این گروه، تولید مجموعه بیبدیل «روایت فتح» بود. مجموعهای که با اهداء چند شهید، رسالت خود را در «انتقال پیام عروج آسمانی مجاهدان، از سنگرهای نبرد به خانههای مردم» دیده بود. آقا مرتضی، خود این سیر تطور را اینگونه ترسیم میکند:
«با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورتهای موجود رفتهرفته ما را به فیلمسازی کشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همهی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش میآید عکسالعمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعهی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائلهی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و ما به فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم... وقتی فیروزآباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنههای جنگ را ما در آنجا، در جنگ با خوانین گرفتیم.»
پس از خوانگزیدهها، این گروه در روزهای پرالتهاب محاصره خرمشهر ــ پیش از سقوط ــ به این شهر میرود و «فتح خون» را میسازد. شهید آوینی خود تصریح میکند:
«وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز «خونینشهر» نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمیشد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانهروز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون.»
خرمشهر سقوط کرد؛ این گروه برای یافتن علل سقوط خرمشهر به آبادان محاصره شده در همسایگی خرمشهر میرود، که حاصل این سفر مستند یازده قسمتی «حقیقت» است. آقا مرتضی در این مورد مینویسد:
«یک هفتهای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جستوجوی حقیقت ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود؛ تولید مجموعهی «حقیقت» این گونه آغاز شد.»
روایت مرتضی آوینی از گروه جهادی روایت فتح
کار این گروه جهادی در جنگ ادامه مییابد، با آغاز والفجر هشت ــ عملیات آزادسازی فاو در سال 1364 ــ قواره و انسجام بیشتری به خود میگیرد و «روایت فتح» را رقم میزند. این شهید عزیز درباره مجموعه 70 قسمتی روایت فتح مینویسد:
«اولین شهیدی که دادیم علی طالبی بود که در عملیات طریق القدس به شهادت رسید و آخرینشان مهدی فلاحتپور است که همین امسال "1371" در لبنان شهید شد... و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است، جز آن که ما خسته نشدهایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. میدانید! زندهترین روزهای زندگی یک «مرد» آن روزهایی است که در مبارزه میگذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان میدهد.»
+ بیشتر بخوانید: ناگفتههای جهاد سازندگی از اوج تا اضمحلال بهروایت یک جهادگر نُخبه
پس از جنگ با پیگیری دوساله و مجدانه رهبر معظم انقلاب، تولیدکنندگان مجموعه تلویزیونی جهادی «روایت فتح» با ارتقاء سازمانی و تشکیلاتی و تبدیل شدن به یک مؤسسه فرهنگی مستقل، سبک جدیدی را از روایت روزگار جنگ در پیش گرفتند که به تولید «شهری در آسمان» انجامید.
یکی از خصوصیتهای بینظیر و تکرار ناشدنی روایت فتح این بود که کار در کمال گمنامی دنبال میشد؛ بخشهای مختلف روایت فتح، حتی تیتراژ نداشت. دوازده روز پس از شهادت سید مرتضی، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با خانواده این شهید فرمودند:
«من با فرزند شما نشست و برخاست زیادی نداشتم. شاید سه جلسه که در آن سه جلسه هم ایشان هیچ صحبتی نکرده بود. من با ایشان خیلی کم هم صحبت شدم. منتها آن گفتارهای تلویزیونی را از سالها پیش می شنیدم و به آن ها علاقه داشتم. هر چند نمی دانستم که ایشان آنها را اجرا می کند. لکن در ایشان همواره نوری مشاهده می کردم. ایشان دو- سه مرتبه آمد اینجا و روبه روی من نشست. من یک نور و یک صفا و یک حالت روحانی در ایشان حس می کردم و همین جور هم بود. همین ها هم موجب می شود که انسان بتواند به این درجه ی رفیع شهادت برسد.»
کلیپ/ چرا روایت فتح تیتراژ نداشت؟
این تنها یکی از عرصههایی بود که جوانان گمنام و مخلص جهاد سازندگی، بدون کمترین توقعی علَمی را برداشتند و رسالت خود را به بهترین نحو به انجام رساندند. مؤسسه روایت فتح تاکنون نیز به فعالیتهای متنوعاش ادامه میدهد، گرچه قید بروکراتیک متعارف «جهاد کشاورزی» را از خود برداشته و مستقل عمل میکند. درباره حوزههای گوناگون فعالیتهای نهاد انقلابی «جهاد سازندگی» و همچنین درباره روایت فتح بیشتر خواهیم نوشت.
+ بخشهای دیگر پرونده «جهاد سازندگی» را اینجا ببینید
انتهای پیام/*