یادداشت|برای «آقای نماینده مجلس» و اتهام تکراری اشغال فرصتهای شغلی توسط مهاجرین افغانستانی
نامه نماینده مردم شریف ورامین، قرچک و پیشوا به حسن روحانی و اتهام تکراری اشغال فرصتهای شغلی توسط مهاجرین افغانستانی، این الزام را بهوجود آورده که پس از ۴۰ سال هنوز باید آرمانهای انقلاب و واقعیات کشور را به برخی از آقایان روزانه یادآوری کرد . . .
سید حسام رضوی ــ حوزه مهاجرین خبرگزاری تسنیم: با وجود اینکه مسئله عدم ارتباط حضور مهاجرین افغانستانی در ایران با افزایش نرخ بیکاری در کشور بارها و بارها از سوی رسانههای مختلف با استناد بر جدیدترین آمارهای درگاه ملی آمار مطرح شده اما همچنان موج تاختن عامدانه و گاه ناآگاهانه به مهاجرین افغانستانی میان مسئولان برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و تلاش برای معرفی مهاجرین بهعنوان عامل اصلی بیکاری و در مقابل تبرئه مقامات مسئول ادامه دارد، البته این موضوع جدیدی نیست و بارها در گذشته و در دولتهای سازندگی و اصلاحات دولتمردان برای فرار از کمکاریهای خود بهدنبال مقصر بوده و افغانستانی «دیگری» مورد نظر آنها برای این امر بوده است.
در ماههای اخیر بهوضوح و با یک جستوجوی ابتدایی در فضای مجازی شاهد اظهارات غیرواقعی مسئولان کشوری و استانی در ارتباط با مشاغل مهاجرین افغانستانی و تأثیر حضور آنها بر افزایش نرخ بیکاری بوده و هستیم، اظهاراتی بدون مستندات واقعی که چیزی جز تحریک احساسات عموم جامعه در برابر همنوع، آزردگی خاطر مهاجرین افغانستانی و ایجاد شکاف و گسستگی هرچه بیشتر میان دو ملت با اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی دیرینه بههمراه ندارد.
در این میان برخی چهرههای سیاسی مبنای اظهاراتشان رنگوبوی تسویه حسابهای سیاسی میدهد و یا اینکه قاطبه عملکرد آنها در دهههای 70 و 80 مبین این مطلب بوده که این جریانها از همان ابتدا میانه خوبی با مهاجرین افغانستانی نداشتهاند زیرا نگاه رادیکال بهاصطلاح ملیگرایانهشان همواره در برابر نگاه آرمانی انقلاب اسلامی قرار داشته و توقع زیادی از هم از آنها وجود ندارد اما آنچه مایه تعجب است اظهارنظرهای برخی سیاسیونی است که خود را نماینده جریان انقلاب اسلامی و متعهد به آرمانهای این انقلاب میدانند آن هم درست در شرایطی که همه بر این موضوع واقفاند که شعار امام راحل «اسلام مرز ندارد» بوده و پس از آن رهبر معظم انقلاب نیز همواره بر مسئله تکریم مهاجرین افغانستانی تأکید داشته و در سالهای اخیر توجه ویژه ایشان به موضوع مهاجرین افغانستانی بیشازپیش رخ نموده است.
اخیراً نامهای از سوی «سید حسین نقوی حسینی» نماینده مردم شریف ورامین، قرچک و پیشوا و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خطاب به حسن روحانی ارسال شده که جدای از ادبیات نادرست و ناموزون یک نماینده اصولگرا و انقلابی در ارتباط با مهاجرین، گویای واقعیت تلخ فاصلهگیری برخی از سیاسیون ما از آرمانهای این نظام اسلامی است.
نقوی حسینی در این نامه خطاب به حسن روحانی ضمن تأکید بر ممانعت اشتغال مهاجرین عنوان کرده که «تلاش بیوقفه دولت و مجلس در جهت حل مشکلات بیکاری و اشتغالزایی جوانان با بهکارگیری اتباع خارجی و بهویژه افاغنه خنثی شده است».
همچنین در بخش دیگری از این نامه آمده: «متأسفانه در سالهای اخیر در اغلب پیمانکاریها و حتی شرکتهای دولتی، افاغنه جایگزین کارکنان، کارگران و حتی متخصصان ایرانی شدهاند».
در ادامه این یادداشت چند مورد در ارتباط با وضعیت اشتغال مهاجرین با استناد بر آمار و اطلاعات دقیق مرکز ملی آمار ایران به آقای «سید حسین نقوی حسینی» یادآوری میشود:
آقای نقوی حسینی گرچه دغدغهشان در جهت حل مشکل بیکاری جوانان قابل تقدیر است اما آیا بار عدم مسئولیتپذیری و ناکارآمدی برخی دولتمردان در ایجاد اشتغال و حمایت از جوانان را باید از دوش مسئولان برداشت و بر شانههای مهاجرین افغانستانی گذاشت که دههها در جمهوری اسلامی ایران در سختترین و دشوارترین مشاغل نان حلال بر سر سفره خود بردهاند؟ مشاغلی که آقای نماینده مجلس! جوان من و شما گاه عارش میآید حتی نام آن را ببرد چه برسد که بتوان مدعی شد چنین مشاغلی فضای فعالیت جوانان ایرانی را اشغال کرده است. آیا ایشان با خود فکر کردهاند با کنار گذاشتن مهاجرین افغانستانی از مشاغلی که هماکنون در آنها مشغول هستند و سپردن این امور به جوانان کشور چند درصد از مشکلات بیکاری کشور را حل میکند؟
در ادامه نگاهی داریم بر چند نمودار و آمار از درگاه رسمی مرکز ملی آمار ایران که در لینک زیر گزارش مفصل آن موجود است:
https://www.amar.org.ir/Portals/0/News/1396/1_ch%20neroo3-96.pdf
جدول ذیل شاخص بیکاری بهتفکیک استانها در سال 93 و جدول بعدی همان شاخصها در تابستان 96 است که در ادامه بهپیوست این جداول توضیحاتی ارائه خواهد شد:
براساس این آمار در سال 93، استانهای ممنوعه برای حضور مهاجرین افغانستانی بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده است.
اکنون این جدول را در تابستان امسال بررسی میکنیم:
باز هم براساس گزارش مرکز ملی آمار همچنان استانهای ممنوعه برای مهاجرین افغانستانی بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص دادهاند که این مسئله در نوع خود معنادار و قابل تأمل است.
این جداول و آمارها فقط گوشهای از مستنداتی است که نشان میدهد عامل اصلی بحران اشتغال کشور ریشه در جای دیگری دارد نه دیوار کوتاه مهاجرین افغانستانی که اگر اینگونه بود باید استانهای ممنوعه برای حضور آنها کمترین نرخ بیکاری و استانهای مهاجرپذیر بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص میدادند.
آقای نقوی حسینی در بخش دیگری از نامه خود خطاب به رئیسجمهور از اشغال فضای کسب و کار توسط مهاجرین افغانستانی در مشاغل سطح بالا و دولتی انتقاد کردهاند، از ایشان سؤال میشود بهعنوان نماینده مردم در مجلس از شهری مهاجرپذیر، آیا تابهحال سری به مشاغل مهاجرین زدهاند؟ کدام پیمانکاری و پست دولتی، آقای نماینده؟
براساس آخرین آمار نیمی از بیکاران جامعه (یکمیلیون و 300هزار نفر) فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند، آیا این عزیزان حاضرند در مشاغل لیستشده برای مهاجر افغانستانی اعم از رودهپاککنی، پَرکنی و یا مقنیگری مشغول فعالیت شوند؟ آیا با کنار گذاشتن مهاجرین از همین مشاغلی که برای آنها لیست مردهاند مشکل بیکاری جوانان کشورمان حل خواهد شد؟ چند درصد از بیکاران کشور ما متقاضی چنین شغلهایی هستند و حاضرند به آنها تن بدهند که امروز فرصت شغلی آنها گرفته شده است؟
این نمودارها را هم مرکز ملی آمار ایران منتشر کرده که باز هم بهپیوست توضیحاتی ارائه میشود:
براساس نمودار فوق نرخ بیکاری در تابستان در قیاس با بهار امسال کاهش چند واحدی داشته و از (6/12) به (7/11) رسیده که یک مسئله مهم در این رابطه قابل توضیح است؛ اینکه در ماههای اخیر بهدلیل افزایش ناامنیها در افغانستان نسبت به سالهای گذشته شاهد ورود بیشتر مردم افغانستان به ایران و مهاجرت اجباری آنها هستیم، با این تفاسیر با ورود بیشتر مهاجرین قاعدتاً باید نرخ بیکاری افزایش پیدا کند نه کاهش.
این نمودار مرکز آمار ایران در مورد تغییرات نرخ بیکاری در فصول مختلف است، با نگاهی دقیق به این نمودار میتوان دریافت که نرخ بیکاری در فصلهای بهار و تابستان کاهش مییابد در حالی که عمده شغلهای جامعه مهاجرین که طبقهبندی آنها در لیست مشاغل وزارت کار هم آمده، شغلهایی فصلی بوده که غالباً در فصل بهار و تابستان رونق داشته و در فصلهای سرما امکان کار نیست، شغلهایی نظیر کارهای ساختمانی، کشاورزی و کورههای آجرپزی.
آقای نقوی حسینی این آمار و ارقام و جداول امروزه برای عموم جامعه در دسترس بوده و موضوع عجیبی نیست، از کف جامعه هم بپرسیم به ایشان خواهند گفت که افغانستانی جای کار و شغل ایرانی را نگرفته اما ایشان که در جایگاه نمایندگی مردم قرار دارند و حتماً این نمودارها و آمار و ارقام را پیش از ما مطالعه کردهاند چرا چنین نامهای را خطاب به رئیسجمهور ارسال کردهاند خود جای سؤال است.
بیشک مردم ایران هم از ایشان گلایه دارند، ایشان که با عنوان یک نماینده اصولگرا راه ترسیمشده برای ادامه حیات سیاسی و اجتماعی خود را در مسیر آرمانهای انقلاب اسلامی و فرمایشات رهبر معظم انقلاب قرار دادهاند پس باید در همه زمینهها نگاهشان منطبق بر نگاه امام و رهبری باشد، مردم از ایشان انتظار این را داشتند بهعنوان داعیهدار این راه در جهت احقاق حقوق از دست رفته مهاجرین در بیش از چهار دهه آوارگی و مهاجرت تلاش کنند، مهاجرینی که خودشان بهتر میدانند زحمتکشترینند و همین کارفرمایانی ایرانی خودمان بهدلیل کار بیشتر و پول کمتر، بیانصافیهایی را در حوزه حقوق و بیمه و دیگر مسائل بر مهاجرین روا میدارند. جا داشت آقای نقوی حسینی مانند برخی نمایندگان استانهای مهاجرپذیر از جمله استان خراسان رضوی برای رسیدگی به حقوق از دست رفته مهاجرین افغانستانی در لابلای قوانین دستوپاگیر کشور آستین بالا میزدند و وارد میدان میشدند. بیشک مردم فهیم حوزه انتخابیه ایشان که سالها با مهاجرین افغانستانی در نهایت صلح و صلاح و یکدلی زندگی میکنند قدردان این حس انساندوستی ایشان میشدند.
در این سالهای حساس که پس از سه دهه سخت برای مهاجرین افغانستانی، بهتازگی فرصتی برای شنیده شدن صدای مهاجرین مظلوم افغانستانی مهیا شده و بسیاری از حقایق را مردم کف جامعه بهتر و بیشتر از مسئولان میدانند، روا نبوده و نیست که ایشان در چنین جایگاهی اینگونه از مهاجرین سخن بگویند و آب در آسیاب دشمنان و بدخواهان امت واحده اسلامی بریزند.
آقای نقوی حسینی! مردم از شما انتظار بیشتری دارند...
انتهای پیام/.*