اولین پیش‌بینی درباره برگزیدگان اسکار ۲۰۱۹

فصل جوایز سینمایی سال ۲۰۱۸ به پایان رسید. از حالا حرف و حدیث‌ها درباره اسکار ۲۰۱۹ شروع شده است. چه کسی با چه فیلمی بیشترین شانس موفقیت را دارد؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،  زمان چیز عجیبی است. هم زود می گذرد و هم اتفاقات عجیب و غریبی را رقم می‌زند. اگر چه هیچ کدام از ما خبری از سال آینده نداریم اما کمپانی‌های بزرگ هالیوودی ماه‌هاست که برنامه‌های خودشان را شروع کرده‌اند تا در فصل جوایز آینده بدرخشند. با به پایان رسیدن مراسم اسکار 2018، خوب است نگاهی زودهنگام با کمی چاشنی پیش‌بینی به اسکار 2019 داشته باشیم.

عموم فیلم هایی که تحسین اسکار و جشن های پایان سال را به همراه دارند، در پاییز هر سال اکران می شوند هر چند استثناهایی هم در طول تاریخ بوده که نمونه امسال آن دو فیلم «برو بیرون» و «دانکرک» بودند؛ آثاری که در پاییز اکران نشدند اما نامزد و برنده جوایز اسکار هم شدند. امسال هم احتمالا چنین فیلم هایی داشته باشیم. ندیده قضاوت کردن سخت است اما اگر بخواهیم بر اساس چیزهایی که شنیده‌ایم بگوییم باید گفت اگر به جز فیلم‌های جشنواره ساندنس، آثار دیگری باشد که بتواند برای فیلم های پاییزه کمی چالش ایجاد کند، می تواند از بین فیلم های جدید مارک فورستر، جوئل ادگرتون و یان دوماژ باشد. «کریستوفر رابین» که محصول دیزنی است از حیث مضمون بسیار شبیه «در جست و جوی ناکجا آباد» است که سال 2005 نامزد 7 جایزه اسکار شد، خصوصا که فیلمنامه اثر جدید مارک فورستر را تام مک کارتی، نویسنده و کارگردان برنده اسکار فیلم «اسپاتلایت» نوشته است.

ساخته جوئل ادگرتون، «پسری که پاک شد» نام دارد. این اثر ظاهرا مانند «پسربچگی» داستان چالش های دوره نوجوانی یک پسر همجنسباز در خانواده مذهبی یک کشیش است. مضمون آن و حضور بازیگرانی مثل نیکول کیدمن، لوکاس هجز و راسل کرو می تواند اعضای آکادمی را مجاب کند تا به آن رای دهند. خصوصا بازی لوکاس هجز ممکن است نامزدی در اسکار را برایش همراه آورد. فوکوس فیچرز، استودیوی حامی این فیلم امسال یکی از بهترین دوره های خودش را سپری کرد و سه فیلم «تاریک ترین ساعت»، «لیدی برد» و «رشته خیال» را در میان نامزدهای بهترین فیلم اسکار 2018 داشت و خیلی دوست دارد این روند را ادامه دهد.

در ماه های اخیر از یان دوماژ فرانسوی الاصل به عنوان یکی از اصلی ترین نامزدهای نشستن روی صندلی کارگردانی قسمت جدید مجموعه جیمز باند نام برده شد. یکی از دلایل این موضوع فیلم جدید اوست که امسال روی پرده می رود. «White Boy Rick» - که شاید بتوان آن را با اغماض «پسر سفیدی به نام ریک» ترجمه کرد- با بازی جنیفر جیسون لی و متیو مک کانهی ساخته شده و داستان جوانی را تعریف می کند که برای FBI مامور مخفی شده اما در نهایت به خاطر قاچاق مواد مخدر به حبس ابد محکوم می‌شود. چهره متفاوت مک کانهی در این فیلم ما را امیدوار می کند که یکی دیگر از بازی های درخشان بازیگر «در میان ستارگان» را ببینیم.

با وجود جذابیت های مختلفی که هر کدام از این سه فیلم می توانند برای اعضای آکادمی داشته باشند اما خیلی بعید است یکی از آنها عنوان بهترین فیلم سال آینده را به خودش اختصاص دهد. این آثار می توانند صرفا شانس نامزدی و بردن جوایز دیگر را داشته باشند. فیلم های جدی تری که می توان روی آنها برای بردن اسکار های بخش اصلی شرط بست اما در ماه های بعدی روی پرده می روند. در ادامه آثار مهمی که می توانند در اسکار آینده بدرخشند را می‌بینیم:

1- اولین مرد

کارگردان: دیمین شزل

نویسنده: جاش سینگر

بازیگران: ریان گاسلینگ، کلر فوی، جان برنثال و...

خلاصه داستان: این فیلم نگاهی به زندگی نیل آرمسترانگ، اولین نفری که پایش را روی کره ماه می گذارد است.

دیمین شزل کارگردانی است که اعضای آکادمی علاقه زیادی به او دارند. جوان ترین برنده اسکار کارگردانی با همان فیلم دومش، «ویپلش» تحسین آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا را برانگیخت و سال گذشته هم با «لا لا لند» مجسمه های طلایی را درو کرد. هر چند در رقابت با «مهتاب» نتوانست جایزه بهترین فیلم را ببرد. نکته قابل توجه این است که شزل پس از ساخت سه فیلم با مضمون موسیقی حالا سراغ ساخت یک فیلم استراتژیک هالیوودی رفته که احتمالا پروپاگاندایی فضایی باشد. اسکار نشان داده که هم فیلم های زندگینامه ای را دوست دارد و هم پروپاگانداها را و «اولین مرد» تلفیقی از این دو است. به جز شانس نامزدی در بخش های بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و موسیقی، شنیده ایم بازی ریان گاسلینگ می تواند او را در میان اصلی ترین شانس های اسکار بازیگری قرار دهد. «اولین مرد» که گفته می شود قرار بود کلینت ایستوود آن را کارگردانی کند نخستین ساخته شزل است که خودش فیلمنامه آن را ننوشته است. جاستین هوروویتز، موزیسین «لا لا لند» و «ویپلش» چهارمین بار با دیمین شزل در این فیلم همکاری کرده است.

دیمین شزل در عین حال که نقطه قوت این فیلم است، می تواند نقطه ضعف آن هم باشد. او تاکنون هیچ فیلمی بدون محوریت موسیقی نساخته و رفتن سراغ یک بیگ پروداکشن جسورانه همان طور که می تواند سکوی پرتاب او به مرحله بعدی زندگیش باشد، میتواند تبدیل به یک سقوط آزاد هم بشود.

 

2- مری پاپینز باز می گردد

کارگردان: راب مارشال

نویسنده: دیوید مگی بر اساس کتابی از پی. ال. تراورس

بازیگران: امیلی بلانت، مریل استریپ، کالین فرث، لین مانوئل میراندا، دیک فن دایک و...

خلاصه داستان: در لندن دوران افسردگی بزرگ، جین و مایکل بنکسی که حالا دیگر بزرگ شده اند دوباره با مری پاپینز مواجه می شوند. او می خواهد شادی و لذت فراموش شده را بازگرداند.

فیلم های موزیکال همیشه مورد علاقه هالیوودی ها بوده اند.  از طرفی راب مارشال هم کارگردانی است که آثارش در این ژانر بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفته است. او که سابقه ساخت فیلم هایی مثل «شیکاگو» و «در میان جنگل» را دارد این بار سراغ ساخت ادامه ای بر فیلم کلاسیک رابرت استیونسون رفته است. «مری پاپینز» ارجینال که در سال 1964 اکران شد به نامزدی 13 جایزه اسکار رسید و 5 مجسمه را هم از آن خود کرد. از جمله جایزه بهترین بازیگر زن که به جولی اندروز رسید. فیلم های موزیکال شانس خیلی خوبی هم برای بردن جوایز موسیقی متن و ترانه سال دارند و «مری پاپینز باز می گردد» هم از این قاعده مستثنی نیست. حضور لین مانوئل میراندا، خالق تئاتر موزیکال و تحسین شده «همیلتون» که سال گذشته هم نامزد اسکار بود در این اثر می تواند شانس های ساخته جدید راب مارشال را افزایش دهد. در عین حال که این فیلم می تواند در بخش های بهترین طراحی تولید، لباس، چهره پردازی و حتی جلوه های ویژه نامزد شود اگر اثر خوش ساختی از آب درآید می تواند تا نامزدی بهترین فیلم سال هم برود. ضمن این که این فیلم مریل استریپ هم دارد. پس یک نامزدی اش در بخش بازیگری که قطعی است، بهتر است بقیه عوامل فکری به حال بخش های مربوط به خودشان کنند.

فیلم های راب مارشال همیشه مورد توجه قرار گرفته اند. فیلم اولش «شیکاگو» شش اسکار برد. سه سال بعد «خاطرات یک گیشا» سه جایزه اسکار را به خودش اختصاص داد. «نه» و «در میان جنگل» هم مجموعا نامزد هفت اسکار شدند. اما سهم خود مارشال فقط یک بار نامزدی در بخش بهترین کارگردانی بوده است. آثار او بیشتر برای عواملش خوش یمن بوده اند تا برای خودش. در نتیجه احتمال این که مارشال نتواند جایزه کارگردانی و به تبع آن بهترین فیلم را ببرد زیاد است.

 

3- اگر خیابان بیل می توانست سخن بگوید

نویسنده و کارگردان: بری جنکینز بر اساس رمانی از جیمز بالدوین

بازیگران: رجینا کینگ، دیو فرانکو، پدرو پاسکال و...

خلاصه داستان: زن بارداری می خواهد به نامزدش ثابت کند که جرمی مرتکب نشده است.

احتمالا رقابت بری جنکینز و دیمین شزل در فصل جوایز آینده هم ادامه داشته باشد. کارگردان «مهتاب» تقریبا تمامی عوامل پشت دوربین فیلم برنده اسکارش را دور هم جمع کرده تا فیلم جدیدش را بسازد. با توجه به این که موضوع «اگر خیابان بیل می توانست سخن بگوید» احتمالا رگه های حمایت از حقوق سیاه پوستان را در خود دارد می تواند فیلمی باشد که اعضای آکادمی رای خوبی به آن بدهند. ساخته جدید جنکینز در صورتی که خوش ساخت از آب در آید می تواند در بخش های بهترین فیلم و بهترین کارگردانی دوباره نام سازنده جوانش را سر زبان ها بیندازد. مثل «مهتاب» این فیلم هم اقتباسی است که می تواند شانس خوبی برای بردن اسکار فیلمنامه اقتباسی داشته باشد.

«مهتاب» واقعا فیلم درخشانی نبود و موضوعش در ارتباط با زندگی یک پسر سیاه پوست همجنسباز نقشی کلیدی در رسیدن به مجسمه های طلایی آکادمی داشت. فیلم جدید، موضوع شنیع ساخته قبلی جنکینز را ندارد و شاید باعث شود مخاطبان با دید واقع بینانه تری کار او را قضاوت کنند. در این صورت ممکن است برای اسکار بهترین فیلم هیچ شانسی نداشته باشد. مگر این که دوباره جنکینز روی موج یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه هالیوود مثل حمایت از حقوق رنگین پوستان سوار شود و جلو بیاید.

 

4- ماری، ملکه اسکاتلند

کارگردان: جوزی رورک

نویسنده: بو ویلیمون بر اساس کتاب «قلب من برای خودم است» نوشته جان گای

بازیگران: سیرشا رونن، مارگو رابی، دیوید تننت، جک لاودن و...

خلاصه داستان: تلاش ماری استوارت برای گرفتن تاج و تخت از عموزاده اش، ملکه الیزابت شکست می خورد و او پس از تجربه سال ها زندان به اعدام محکوم می شود.

حضور یک کارگردان کارکشته تئاتر در راس پروژه به معنای این است که «ماری، ملکه اسکاتلند» حداقل از حیث بازیگری چیزی کم ندارد. سیرشا رونن که در 23 سالگی، سه بار نامزد اسکار شده در کنار مارگو رابی که امسال نامزدی در اسکار را تجربه کرد نشان می دهد تیم سازنده پروژه جاه طلبی زیادی هم در این مورد دارد. قرار است سیرشا رونن نقش ماری ملکه اسکاتلند را بازی کند و مارگو رابی نقش مقابل او، ملکه الیزابت باشد. فیلمنامه این اثر را بو ویلیمون نوشته که خالق سریال مشهور «خانه پوشالی» است. به جز بخش های فیلمنامه و بازیگری، یک درام تاریخی با دکورها و طراحی لباس عظیم می تواند در بخش های فنی و خصوصا طراحی تولید، لباس و چهره پردازی شانس خیلی خوبی برای کسب جایزه داشته باشد. نامزدی در این بخش ها ممکن است در نهایت «ماری، ملکه اسکاتلند» را بتواند نامزد بهترین فیلم سال هم بکند. خصوصا این که اعضای آکادمی در سال های اخیر نشان داده اند هم به فیلم های تاریخی و زندگینامه ای علاقه دارند و هم به تولیدات عموزاده های بریتانیاییشان در این حوزه. اما به هر حال همه حدس و گمان است.

کارگردان های کم تجربه در مدیوم سینما به هر حال ریسک قابل توجهی به حساب می آیند. فوکوس فیچرز جاه طلبانه این ریسک را انجام داده اما ممکن است جوزف رورک، حتی با این که یک «شکسپیرین» است اما باز هم پاشنه آشیل فیلم شود.

 

5- کجای می‌روی برنادت؟

نویسنده و کارگردان: ریچارد لینک لیتر بر اساس کتابی از ماریا سمپل

بازیگران: کیت بلانشیت، کریستن ویگ، جودی گریر، لورنس فیشبورن و...

خلاصه داستان: برنادت از مردم بیزار است. او از بیرون رفتن از خانه هم متنفر است و بیش از هر چیزی از پدر و مادر دیگر دانش آموزان مدرسه دخترش نفرت دارد. اما وقتی مادر بی ناپدید می شود وظیفه اوست تا بفهمد چه بر سرش آمده است.

لینک لیتر بعد از «پسربچگی» دو فیلم ساخت که هیچ کدام مورد توجه قرار نگرفته اند اما شنیده می شود کمدی جدیدش می تواند شانس خوبی برای دیده شدن داشته باشد. حداقل در بخش بازیگری. کیت بلانشیت در طول کارنامه کاریش دو مجسمه اسکار را به خانه برده و پنج بار نامزد جایزه بوده. پس تحت هیچ شرایطی نمی توانیم نام او را از قلم بیندازیم. خصوصا این که کاراکتر جدیدش در شخصیت پردازی دارای بیماری روانی معرفی شده که می تواند رویای هر بازیگری باشد.

کمدی های لینک لیتر هیچ وقت برای آکادمی جذاب نبوده. از «هر کی یه چیزی می خواد» بگیرید تا «برنی» و «ملت غذای آماده». حالا او سراغ یک فیلم کمدی دیگر رفته. ایا این بار اعضای آکادمی روی خوش نشان می دهند؟!

 

6- صندلی عقب

نویسنده و کارگردان: آدام مک کی

بازیگران: کریستین بیل، امی آدامز، استیو کارل، سم راکول و...

خلاصه داستان: این فیلم داستان بخشی از زندگی قدرتمندترین معاون رئیس جمهور ایالات متحده را نشان می دهد و این که سیاست های او چگونه دنیا را تغییر داده است.

باز همان الگوی فیلم های زندگینامه ای که بسیار برای اعضای آکادمی محبوب است. در روزگاری که همه از دونالد ترامپ متنفرند، نشان دادن یک چهره احتمالا دوست داشتنی از دیگ چنی به عنوان یکی از چهره های موفق جمهوری خواهان و مقایسه ضمنی او با رئیس جمهور فعلی آمریکا می تواند برای آکادمی جذاب باشد. به جز وجه سیاسی فیلم حضور آدام مک کی برنده اسکار روی صندلی کارگردانی خود به خود شانس فیلم را بالاتر هم می برد. وقتی ببینیم کریستین بیل چه بلایی سر خودش آورده تا نقش دیک چنی را بازی کند پیش خودمان می گوییم احتمالا فکر می کرده ارزشش را دارد. شاید با یک اسکار! حضور چهره های سرشناس دیگری مثل امی آدامز و استیو کارل در نقش های لین چنی و دونالد رامسفلد اهمیت فیلم جدید کارگردان «کسری بزرگ» را چند برابر می کند. جالب است بدانید سم راکول بازیگر برنده اسکار جایزه نقش مکمل مرد امسال، در فیلم مذکور نقش جورج دبلیو. بوش را بازی می کند. در این فیلم خیلی از سیاستمدارهای سرشناس آمریکایی از قبیل کالین پاول و هنری کسینجر هم نمایش داده می شوند. ساخت فیلم های تاریخی به صورت خودکار شانس تیم چهره پردازی را هم برای بردن جوایز بالاتر می برد. گفتنی است برد پیت و ویل فرل از جمله تهیه کنندگان «صندلی عقب» هستند.

واقعا روی کاغذ هیچ چیزی نمی تواند باعث دیده نشدن این فیلم شود. مگر ماجراهایی هاروی وینشتاین گونه برای عوامل اصلی آن پیش آید یا اعضای آکادمی با مضمون آن مشکلی داشته باشند و تصمیم بگیرند فیلم جدید آدام مک کی را بایکوت کنند.

 

7- زنان مارون

نویسنده و کارگردان: رابرت زمکیس بر اساس مستندی به نام «مارونکول» ساحته جف ملمبرگ

بازیگران: استیو کارل، لزلی من، دایان کروگر و...

خلاصه داستان: یک بیمار روانی برای بهبود خودش مینیاتوری از جنگ جهانی دوم را در حیاط خانه اش می سازد.

رابرت زمکیس بدون شک یکی از مورد اقبال ترین فانتزی سازان هالیوود است. آثار او مثل «فارست گامپ»، «دور افتاده»، «بازگشت به آینده»، «بندبار» و «متفقین» طرفداران خاص خودشان را داشته اند و انیمیشن های او «قطار سریع السیر قطبی»، «سرود کریسمس» و «بیوولف» هم مخاطبان قابل توجهی را راهی سینما کرده اند. هر چند خود او فقط یک بار برای کارگردانی «فارست گامپ» مورد توجه اعضای آکادمی قرار گرفته. «زنان مارون» با بازی استیو کارل می تواند شانس خوبی برای نامزدی در بخش اسکار بازیگری داشته باشد. بخش های فنی و خصوصا طراحی صحنه هم می توانند به فیلم جدید زمکیس امیدوار باشند.

دلیل خاصی وجود ندارد اما خیلی وقت ها اعضای اکادمی سوت زنان از کنار ساخته های زمکیس گذشته اند. از جمله برای فیلم «بندباز» که می توانست در چند بخش نامزد اسکار شود و نشد.

 

8- بیوه ها

نویسنده و کارگردان: استیو مک کویین بر اساس اثری از لیندا لاپلنته

بازیگران: دنیل کالویا، الیزابت دبیکی، وایولا دیویس، لیام نیسن، کالین فارل، رابرت دوال و...

خلاصه داستان: چهار زن در شیکاگو دین شوهران مرده شان، ناشی از فعالیت های خلافکارانه را گردن می گیرند.

هنوز شوخی الن دی جنرس در ابتدای اسکار هشتاد و ششم در گوشمان است که گفت در انتهای مراسم یا «12 سال بردگی» اسکار بهترین فیلم را می برد یا همه شما (اعضای آکادمی) نژاد پرست هستید. در نهایت هم آن فیلم مهم ترین جایزه شب بزرگ آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا را برد تا کسی متهم به نژاد پرستی نشود. با همین منطق فیلم جدید استیو مک کویین باز از شانس های اصلی اسکار است. فیلمی پر بازیگر که می تواند هم رگه های حمایت از حقوق رنگین پوستان را داشته باشد و هم رگه های فمینیستی. اگر همه چیز طبق پیش بینی ها جلو برود این فیلم می تواند در بخش های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگری شانس خیلی خوبی برای نامزدی داشته باشد.

احتمالا این فیلم هم یکی از اثاری خواهد بود که چیزی نمی تواند جلویش را بگیرد مگر خودش. اتفاقات حاشیه ای برای عوامل یا عدم پخش، تبلیغات و لابی مناسب شاید تنها عواملی باشند که جلوی درخشش این فیلم را بگیرند.

 

9- پیشتاز

نویسنده و کارگردان: جیسون رایتمن

بازیگران: هیو جکمن، جی. کی. سیمونز، ورا فارمیگا و...

خلاصه داستان: سال 1988 سناتور آمریکایی، گری هارت در حال آماده سازی کمپین تبلیغاتی ریاست جمهوری است که رسوایی اخلاقیش علنی می شود.

«از سیگار کشیدن شما سپاسگزاریم»، «جونو» و «بالا در آسمان» مهم ترین فیلم های جیسون رایتمن هستند. کارگردان جوانی که اوج کارش در هالیوود «بالا در آسمان» بود و حالا کمی از آن دوران فاصله گرفته است. اما ساخت یک کمدی سیاه زندگینامه ای و سیاسی می تواند همان چیزی باشد که می خواهد. حضور هیو جکمن و جی. کی. سیمونز هم در این فیلم می تواند به  هیجان انگیزتر شدن آن کمک کند. رایتمن امسال یک فیلم دیگر به نام «تالی» هم دارد که با بازی شارلیز ثرون ساخته شده و در جشنواره ساندنس امسال روی پرده رفته است. با توجه به این که فوکوس فیچرز پخش آن را برای آوریل برنامه ریزی کرده احتمالا شانس بالایی در فصل جوایز نخواهد داشت.

هیچ چیزی بیشتر از حضور خود جیسون رایتمن برای این فیلم خطرناک نیست. یادمان باشد سه فیلم آخر او، «بزرگسال جوان»، «روز کارگر» و «مردان، زنان و کودکان» اصلا نتوانسته اند برای این کارگردان 40 ساله موفقیتی به ارمغان آورند.

 

فیلم‌های دیگر:

برخی فیلم ها روی کاغذ شانس بالایی برای نامزدی در چندین بخش ندارند اما می توانند با کمپین های درست در فصل جوایز خودشان را به عنوان شانس های اسکار مطرح کنند. یکی از این فیلم ها «پسر زیبا» است. فیلمی که داستان پسر جوانی را روایت می کند که درگیر اعتیاد به شیشه شده است. حضور همزمان استیو کارل و تیموتی شلمی می تواند این فیلم را در بخش بازیگری صاحب شانس کند اما نشستن فلیکس فان خرونینگن روی صندلی کارگردانی ما را به شک می اندازد. او هم به عنوان یکی از کارگردان های جوان سینمای اروپا تجربه درخشش در سینمای امریکا را ندارد. هم ممکن است فیلمش تبدیل به یک شاهکار شود و هم ممکن است به شدت زمین بخورد. باید منتظر ماند و نتیجه نهایی را دید. اما با همه احوال حضور استیو کارل در سه فیلم مهم می تواند حضورش در بخش بازیگران اسکار آینده را ضمانت کند.

سه فیلم «ایرلندی»، «ربودن ادگاردو مورتارا» و «همسر» بسته به این که چه زمانی اکران شوند می توانند  برای اسکار شانس داشته باشند. «ایرلندی» ساخته مارتین اسکورسیزی است که نتفلیکس آن را برای سال 2019 آماده می کند. اما شنیده می شود امکان آن هست که ساخته جدید کارگردان «دوستان خوب» و «جدا افتاده» در پایان همین امسال منتشر شود. اگر این اتفاق رخ دهد حضور همزمان مارتین اسکورسیزی در قامت کارگردان و بازی آل پاچینو و رابرت دنیرو در ژانری که اسکورسیزی متخصص آن است می تواند «ایرلندی» را یکی از شانس های تمام جوایز اصلی کند. فیلمنامه این اثر را استیون زیلین نوشته که برای «فهرست شیندلر» استیون اسپیلبرگ اسکار را برده است. کارگردانی که در سال های اخیر به شدت پر کار شده و فیلم «ربودن ادگاردو مورتارا» را در دست کار دارد. این فیلم در پیش بینی های فصل جوایز امسال هم نامش دیده می شد اما به هر ترتیب اسپیلبرگ تصمیم گرفت آن را موقتا نسازد تا پروژه هایی نظیر «پست» و «بازیکن شماره یک آماده!» را پیش ببرد. اگر اسپیلبرگ تصمیم بگیرد بالاخره امسال تولید «ادگاردو مورتارا» را به پایان برساند این فیلم هم می تواند یکی از آثار مهم سال باشد. تاکنون حضور مارک رایلنس در این درام تاریخی قطعی شده است. «همسر» ساخته یورن رونیه تنها فیلم فهرست ما است که تاکنون دیده شده. این فیلم در جشنواره تورنتو 2017 روی پرده رفته اما چون پخش کننده ای نداشته تا امروز اکران نشده است. در نتیجه می تواند در اسکار امسال شرکت کند. شاهدان می گویند فیلم به جای هر چیزی یک گلن کلوس درخشان دارد که در صورت زمان انتشار مناسب و تبلیغ می تواند بالاخره دست این بازیگر کهنه کار را به اسکار برساند. خیلی ها معتقدند این بهترین بازی گلن کلوس است.

یورگوس لانتیموس یونانی امسال هم با یک اثر انگلیسی زبان دیگر به سینما بر می گردد. او فقط یک بار به خاطر نوشتن فیلمنامه «لابستر» نامزد اسکار شده و کلا آکادمی چندان تحویلش نگرفته. حالا او امسال با اثری که خودش فیلمنامه آن را ننوشته میهمان سالن های سینما خواهد شد. «مورد علاقه» با بازی اما استون، ریچل وایس و نیکلاس هولت ساخته شده است.

«جزیره سگ ها»ی وز اندرسون هم می تواند یکی از شانس های اصلی نامزد بخش بهترین انیمیشن سال شود. اندرسون که تاکنون شش بار نامزد جایزه اسکار شده، آخرین بار با فیلم «هتل بزرگ بوداپست» مورد توجه اعضای آکادمی قرار گرفت. فیلمی که در دوره هشتاد و هفتم مجموعا نامزد نه جایزه اسکار بود و چهار مجسمه طلایی را هم در نهایت به خودش اختصاص داد. «جزیره سگ ها» فیلم افتتاحیه جشنواره برلین امسال بود که با تحسین اصحاب رسانه و منتقدان مواجه شد. اندرسون پیشتر با انیمیشن «آقای فامس شگفت انگیز» هم توانسته بود نامزد اسکار بخش بهترین انیمیشن سال شود.

«پلنگ سیاه» جدیدترین فیلم کامیک بوکی کمپانی های مارول و دیزنی است که هم با تحسین های زیادی همراه بوده و هم فروش خیلی خوبی داشته است. فیلم های ابرقهرمانی به دلیل جلوه های ویژه بالایشان قطعا در تمام بخش های فنی می توانند خودی نشان دهند. «پلنگ سیاه» اما به کارگردانی ریان کوگلری ساخته شده که پیشتر «کرید» و «ایستگاه فروتویل»ش هم با تحسین هایی رو به رو شده بود. فیلم هایی که در اواخر زمستان و اوایل بهار اکران می شوند حقیقتا شانس بالایی برای بردن اسکار های اصلی ندارند اما از بازی مایکل بی. جوردن در «پلنگ سیاه» خیلی تعریف شده است. آیا ممکن است مثل جوکر «شوالیه تاریکی»، او هم به اسکار برسد؟! کریستوفر نولان که معتقد است ساخته جدید کوگلر باید به اسکار برسد. 

«سولو: داستانی از جنگ ستارگان» هم به عنوان یکی دیگر از پروژه های بزرگ دیزنی می تواند در تمامی بخش های فنی شانس خوبی داشته باشد. در استودیوی رقیب، برادران وارنر هم دو فیلم «جنایات گریندلوالد» از مجموعه «جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنان» جی. کی. رولینگ و «آکوامن» از مجموعه فیلم های ابرقهرمانی «لیگ عدالت» شانس درخشش در بخش های فنی را دارند.

«آرامش» (به کارگردانی استیون نایت خالق سریال «نقابداران» و با بازی متیو مک کانهی و ان هاته وی)، «هیچ وقت می توانی مرا ببخشی؟» (فیلم زندگینامه ای ماریل هلر که ملیسا مک کارتی در آن نقش جدی «لی ایزرائیل» را بازی کرده است) ، «بر اساس جنسیت» (ساخته میمی لدر که می تواند در بخش کارگردانی و بازیگری با حضور فلیسیتی جونز و آرمی همر شانس داشته باشد)، «یک ستاره متولد شده است» (به کارگردانی بردلی کوپر)، «گلوریا» (از سباستین لیلیو که می تواند جولین مور را به اوج برگرداند) ، «بخشش» (فیلم جیمز مارش با بازی کالین فرث) «موروثی» (فیلم اول اری استر) و «پیرمرد و اسلحه» (ساخته جدید دیوید لوری با بازی رابرت ردفورد) از دیگر آثاری هستند که نامشان در گوشه و کنار رسانه های به عنوان شانس های برخی بخش های اسکار آینده شنیده می شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط