عامل شهادت مأموران پلیس در دادگاه: من عاشق اعدامم؛ وجدانم راحت است/۵۰نفر هم میمردند خواست خدا بود
عامل شهادت مأموران نیروی انتظامی در جریان آشوب دراویش در خیابان پاسداران در جلسه امروز محاکمه خود با انکار اعترافات قبلی خود گفت: من عاشق اعدامم و عذاب وجدان هم ندارم.
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، محمدرضا ثلاث در سومین جلسه محاکمه خود بهاتهام قتل عمد 3 مأمور نیروی انتظامی در حادثه خیابان پاسداران که در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران بهریاست قاضی کشکولی برگزار شد، در بیان آخرین دفاعیات خود اظهار کرد: اتهامات مطرحشده را قبول ندارم. ما در آن روز برای حمایت از یکی از دوستانمان بهنام آقای ریاحی جلوی کلانتری 102 اطراق کرده بودیم.
وی گفت: وقتی یگان ویژه رسید با باتوم به ما حمله کردند و ضربه زدند که سر من 17 بخیه خورد. بعد از آن بهسمت گلستان هفتم حرکت کردیم و من اتوبوسی را که مالک و صاحب آن را نمیشناختم و فقط داخل آن اطراق کرده بودیم بهسمت کلانتری بهحرکت درآوردم.
متهم افزود: میخواستند بزرگ ما را بازداشت کنند و من در گوشی تلفن فقرا حکم بازداشت را دیده بودم، حدود هزار نفر برای حمایت از بزرگمان آمده بودند که ایشان همه را مرخص کردند اما ما چند نفر باقی ماندیم و در داخل اتوبوس اطراق کردیم.
ثلاث مدعی شد: بعد از پیاده شدن از پراید، سوار اتوبوس شدم تا آن را بهسمت پاسگاه ببرم، آرام حرکت کردم و چراغ دادم که مأموران کنار بروند. وقتی به مأموران رسیدم چراغ دادم و بوق زدم، در حالی که اگر نیت کشتن داشتم بوق نمیزدم تا کنار بروند، به حرکتم ادامه دادم و پایم را روی گاز گذاشتم چون میترسیدم که مأموران از اتوبوس بالا بیایند و دوباره با باتوم به سرم بزنند. اکنون نیز از خداوند برای بازماندگان صبر و برای خودم بخشش میطلبم و از اینکه 3 نفر به رحمت خدا رفتند، خودم هم ناراحت هستم.
ثلاث گفت: من عاشق اعدامم، این حرفها را برای فرار کردن از اعدام نمیزنم، 23 یا 24 سالم بود که به حرم امام رضا رفتم و از امام رضا خواستم که 50 سال به من عمر بدهد و اکنون 50 سال دارم و چهبهتر در این راه بروم، حتی آقای بازپرس شاهد است که از او سؤال میکردم که کی من را اعدام میکنند.
وی افزود: ما نرفتیم آدم بکشیم بلکه رفته بودیم تعصب بزرگمان را بکشیم. روی مأموران نرفتم بلکه میخواستم رد شوم اما خودرو با آنها برخورد کرد و اکنون وجدانم خیلی راحت است زیرا اینها را عمداً نکشتم. 50 نفر هم میمرد با خواست خدا بوده است. برای کشتن مأموران از اتوبوس استفاده نکردم بلکه میخواستم اتوبوس را جلوی پاسگاه ببرم تا بگویم در این امامزاده کسی نیست، زیرا آنها فکر میکردند که ما گردان جمع کردهایم و برای جنگ آمدهایم.
ثلاث در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه "شما در جلسات قبلی گفتهاید بعد از کتک خوردن عصبی بودید و به همین خاطر سوار اتوبوس شدید و بهسمت مأموران رفتید، مدعی شد: دوست داشتم همه چیز تمام شود و اعدام کنند.
وی در پاسخ به این مطلب که "اظهارات شما در جلسه امروز با اظهارات قبلی در تناقض است"، گفت: علتش این است که اگر شما را هم جای من بگذارند، دوست ندارید از این در بیرون بروید و میخواهید همه چیز تمام شود و اعدامتان کنند. من پایم را روی گاز گذاشتم تا از خیابان رد شوم و هیچکدام از مأموران را ندیدم.
متهم در پاسخ به این موضوع که "طبق فیلم موجود شما پس از سوار شدن اتوبوس یک مسیر طولانی را عادی میرانید و وقتی که به مأموران میرسید اتوبوس را بهسمت چپ و راست هدایت میکنید"، گفت: اضطراب داشتم که مأموران از در بالا نیایند و کتک نخورم. اگر میخواستم کسی را بکشم بهسمت 100 نفرشان میرفتم.
پس از اخذ آخرین دفاعیات از متهم ادوات و سلاحهای افراد موجود در اتوبوس شامل تعدادی قمه و شمشیر و همچنین چوب که توسط نیروی انتظامی کشف و ضبط شده بود به محضر دادگاه ارائه شد.
در ابتدای جلسه نیز سرهنگ یزدان فلاحزاده نماینده حقوقی ناجا اظهار کرد: نیروی انتظامی در روز حادثه در راستای رعایت فرمایشات مقام معظم رهبری با آشوبگران خیابان پاسداران با رعایت اخلاق اسلامی برخورد کرد اما آنها سوءاستفاده کردند و 4 نفر از مأموران نیروی انتظامی و بسیجی را بهشهادت رساندند. در حالی که میتوانستیم طبق قانون با استفاده از سلاح، آشوب را در ساعات اولیه خفه کنیم اما برای جلوگیری از ایجاد خسارت به مردم این کار صورت نگرفت.
نماینده حقوقی ناجا در ادامه اظهارات خود 4 تن از شهود بهنامهای ابوالفضل علیزاده، محمدحسین زارعی، مجتبی طاهریان و بهمن علینژاد را به دادگاه معرفی کرد و دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر کرد.
زارعی بهعنوان اولین شاهد با اجازه قاضی پشت تریبون قرار گرفت و با سوگند به خدا و اینکه بهجز حقیقت چیزی نگوید اظهار کرد: قبل از اینکه به اتوبوس برسیم بهقصد کشتن ما کوکتل مولوتف پرتاب میکردند و با بچهها همقسم شده بودیم که کسی را نزنیم.
وی اضافه کرد: فرمانده به ما دستور داد به مردم آسیب وارد نشود و فقط جمعیت را پراکنده کنیم و هیچ سلاحی هم نداشتیم. به داخل کوچه که رسیدیم حدود 40 الی 50 نفر بودند که دیدیم اتوبوسی آرام بهسمت ما حرکت میکند و ما راه را باز کردیم تا رد شود اما بهمحض اینکه از 10 الی 12 نفر اول رد شد بهسمت بچههای نیروهای انتظامی گاز داد، من خودم را به عقب پرت کردم و وقتی پشت سرم را نگاه کردم دیدم اتوبوس از روی سر شهید امامی رد شده است و راننده اتوبوس وقتی به ترافیک انتهای کوچه رسید و در ترافیک گیر کرد دستگیر شد. راننده اتوبوس همین فردی است که اکنون در دادگاه حضور دارد و وقتی که بهسمت ما حرکت کرد ابتدا فکر کردیم اتوبوس یگان ویژه است و نیرو پیاده کرده است اما بعد از 10 الی 15 متر بهسمت مأموران حرکت کرد.
در ادامه علیزاده یکی دیگر از شهود حاضر در دادگاه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ما موتورسوار بودیم و وقتی به کلانتری 102 رسیدیم دیدیم آشوبگران جلوی کلانتری را بستهاند که فرمانده به ما دستور داد "آنها را پراکنده کنید". آشوبگران به گلستان هفتم رفتند و ما بهدنبالشان راه افتادیم، جزو نفرات اول بودم که وارد گلستان هفتم شدم و اتوبوس از روبهروی ما بهحرکت درآمد.
وی اضافه کرد: سرعت اتوبوس در ابتدا پایین بود و بچهها راه را باز کردند اما بهمحض اینکه از من و چند نفر دیگر رد شد اتوبوس را بهسمت چپ و سپس بهسمت راست هدایت کرد و بچهها را زیر گرفت، اول سرباز علمدار را زیر گرفت و شهید امامی بین اتوبوس و ماشینها گیر کرد و چرخ عقب اتوبوس از روی سرش رد شد.
علیزاده گفت: وقتی که اتوبوس عبور میکرد همین فرد پشت فرمان نشسته بود و بچهها دنبال اتوبوس رفتند و ما هیچ سلاحی اعم از گرم و سرد نداشتیم و فقط تونفا داشتیم؛ حتی سپر هم نداشتیم. من آقای ثلاث را داخل اتوبوس دیدم و یک پراید هم از روبهرو بهسمت ما نوربالا انداخته بود تا نتوانیم جایی را ببینیم، وقتی اتوبوس بچهها را زیر گرفت، یکی از مأموران داخل اتوبوس گاز اشکآور پرتاب کرد تا نتواند بیشتر جلو برود.
وی افزود: اگر خودروها در گلستان هفتم پارک نشده بودند بیشتر از 100 نفر کشته میشدند.
انتهای پیام/*