موسیقی در سال ۹۶؛ از ۱۲۰ هزار مخاطبِ یک کنسرت نمایش تا تکرارهای بیهوده در جشنوارهی فجر
نگاهی به اتفاقهای حوزه موسیقی در سال ۱۳۹۶ میتواند دورنمایی از سالی که گذشت را در اختیار ما قرار دهد و همچنین توشهای باشد برای مواجهه با رخدادهای سال جدید.
خبرگزاری تسنیم - سال 1396 برای موسیقی ایران پر از حوادث و رخدادهای خوب و بد بود. سالی که موسیقی ایران شاهد ظهور خوانندهای بود که رکورد برگزاری کنسرت در ایران را شکست. از طرفی دیگر در موسیقی ایرانی، کنسرتهایی برگزار شد که 120 هزار مخاطب داشت. موسیقی بیکلام هم هزاران مخاطب را به سالنهای کنسرت کشاند. در این میان بسیاری از اهالی موسیقی و پیشکسوتان هم از میان ما رفتند و دارفانی را وداع گفتند. در ادامه نگاهی به مهمترین رخدادهای موسیقی ایران در سال 1396 میکنیم.
120 هزار مخاطب برای کنسرت نمایشِ «سی»
پروژهی «سی» با آهنگسازی سهراب پورناظری و خوانندگی همایون شجریان در سال 1396 روی صحنه رفت و با دیدگاههای متفاوتی هم روبهرو شد.
یکی خیلی خوشش آمده و یکی تا حدِ غش و ضعف رفته بود. یکی عاشقش شده و یکی هم از آن تهِ حیاطِ کاخِ ملت فقط چند نقطه دید اما باز هم راضی بود؛ این بندگان خدا تنها اعتراضشان به کوچک بودنِ مانیتورهای تعبیه شده در دو سوی صحنه بود.
برخی هم تخصصیتر به ماجرا نگاه میکردند؛ این متخصصها ارتباط بین موسیقی و نمایش را مناسب نمیدیدند. همین متخصصها بازیِ بهرام رادان را به سُخره گرفتند و به طعنه میگفتند که «رادان را چه به نمایش». کسانی هم در آن میان کار را ندیده بودند و سفت و سخت انتقادهایی تند بر زبان میآوردند. در مقابل هم بودند کسانی که ندیده شیفتهی این کنسرت-نمایش شدند.
انبوهِ بینندگانِ «سی» اما راضی از ماجرا بودند و خیلی هم لذت بردند.
در نهایت پروژهی «سی» حدود 30 شب در فضای باز کاخ سعدآباد روی صحنه رفته و هر شب میزبان حدود 4 هزار نفر بود.
قیمت بلیتهای این کنسرت-نمایش از 25 هزار تومان(همانجایی که بازیگران و خواننده را مانند یک نقطهی متحرک میدیدند) آغاز میشد و تا 195 هزار تومان ادامه داشت.
به روایتی میتوان گفت کنسرت «سی» در طیِ 30 شب اجرا میزبان 120 هزار نفر تماشاگر بود. این یعنی یک رکورد باورنکردنی در عرصهی موسیقی و تئاتر ایران. البته که پیش از این هم رکورد پُرمخاطبترین کنسرت ایران در اختیار کنسرت «چرا رفتی» به خوانندگی همایون شجریان بود.
بیشتر بخوانید: رویای سهراب رسیدن به آزادی است/ 120 هزار نفر «سی» را میبینند
بزرگترین کنسرت ایران در ورزشگاه آزادی
وقتی کنسرتی میتواند در 30 شب 120 هزار نفر را به کاخ سعدآباد بکشاند، جای خالی سالن یا مکانی احساس میشود که بتواند همهی این آدمها را در یک شب کنار هم جمع کند. رویایی که اگر عملی شود، در تاریخ فرهنگ و هنر ایران برای همیشه ماندگار خواهد شد. شاید زمان آن فرارسیده که مسئولان کشور، ورزشگاه آزادی را در اختیار همایون شجریان و گروهش قرار دهند تا کنسرتی 100 هزار نفری را در این ورزشگاه روی صحنه ببرند.
نگاهی به گردش مالیِ پُرمخاطبترین کنسرت-نمایش تاریخ ایران
اگر شبهای اجرای کنسرت-نمایش «سی» را 30 شب در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم که «سی» هر شب میزبان 4 هزار نفر بوده است، در مجموع 120 هزار نفر مخاطب این اجراها بودهاند. قیمت بلیتهای کنسرت-نمایش «سی» از 25 هزار تومان تا 195 هزار تومان بود.
میانگین منطقی و ریاضی رقم بلیتها 110 هزار تومان بود که اگر آن را در 120 هزار مخاطب ضرب کنیم به عددی حدود 13 میلیارد تومان خواهیم رسید.
چون میزان درآمدهای مالی چنین اجراهایی هیچگاه به صورت رسمی اعلام نمیشود و البته برای میانگین قیمت بلیت شاید نشود به عددِ مطلقی رسید، پس محاسبهی میزان درآمد چنین اجراهایی هرگز رقمی دقیق نخواهد بود. علاوه بر این تعداد صندلیهای فروخته شده در هر شب حدود 3 هزار و 800 صندلی است و حدود 200 صندلیِ دیگر هم به مهمانان تعلق گرفت.
اگر رقم میانگین قیمت بلیتهای این اجراها را در حدود 120 هزار تومان در نظر بگیریم، این بار به رقم حدود 14 میلیارد و 500 میلیون تومان میرسیم. اگر میانگین قیمت بلیت این اجراها را 140 هزار تومان در نظر بگیریم، رقم گردش مالی این اجراها حدود 17 میلیارد تومان خواهد بود. اگر رقم میانگین قیمت بلیت هر شب اجرا را 100 هزار تومان در نظر بگیریم، به رقم 12 میلیارد تومان میرسیم.
درآمد میلیاردی «سی» به طور حتم اتفاق بزرگ و مثبتی است؛ البته اگر حسادت را کنار بگذاریم. در کنار همین اجرا درآمد بسیاری نصیبِ کاخ سعدآباد بابت اجارهبهای هر شب اجرا میشود. افراد بسیاری در کنار این پروژه، صاحب کاری موقت و البته با درآمد مناسب شدهاند. اتفاقی فرهنگی و هنری رخ داده و 120 هزار نفر در شبهای تابستان به سعدآباد آمدهاند و ساعاتی فرهنگی و آرام را پشت سرگذاشتهاند.
جهشی در مخاطبان کنسرتهای بیکلام
بیشک پیشگامان موسیقی بیکلام در ایران، حسین علیزاده و کیهان کلهر هستند. چند سال پیش بود که حسین علیزاده تورکنسرتهای خود را در تهران و شهرستانها برگزار کرد. کنسرتهایی که خواننده نداشت و تنها بر نوازندگیِ حسین علیزاده و تنبکنوازِ همراهش استوار بود.
علیزاده در تالار وحدت به مدت چند شب و در چندین شهر ایران این کنسرت را تکرار کرد تا نشان دهد که موسیقی بیکلام هم میتواند هزاران مخاطب را به سالنهای کنسرت بکشاند.
در سال 1396 و البته سالِ قبلش یعنی 1395، کیهان کلهر تور کنسرتهایش با عنوان «پردگیان باغ سکوت» را در تالار وحدت و بیشتر نقاط ایران و در قالب بیش از 60 شب کنسرت برگزار کرد. این اجراها بار دیگر نشان داد که تعداد طرفداران موسیقی جدی و موسیقی سازی بسیار بیش از آن چیزی است که تصور میشود.
در شهریور سال 1396 اتفاق جالبتری رخ داد و کیهان کلهر به همراه «رامبرانت تریو» که گروهی هلندی هستند، کنسرتهایی را در تالار وزارت کشور برگزار کرد. کنسرتهایی که همهاش بر پایه بداهه نوازی بود.
بداهههایی که از سه ملودی پیش ساخته شده در طول این برنامهها استفاده شد که اولی «چارپاره» از ردیف موسیقی ایرانی و دو قطعه ارمنی که در طول برنامه ملودی های محوری آن بودند.
کیهان کلهر و رامبرانت تریو طی سه شب کنسرت در تالار بزرگ وزارت کشور، بیش از 10 هزار مخاطب را به این سالن کشاندند.
سیوسومین جشنواره موسیقی فجر / نخستین زنی که رهبر ارکستر شد
شاید مهمترین رخداد در سیوسومین دوره جشنواره موسیقی فجر، حضور نزهت امیری روی صحنه، به عنوان رهبر ارکستر «نغمه باران» بود. او به عنوان نخستین زن ایرانیِ رهبر ارکستر نامش برسر زبانها افتاد.
هفتمین شب از جشنواره موسیقی فجر اتفاقی ویژه در دل خود داشت و آن هم رهبری ارکستر نغمه باران توسط نزهت امیری بود. او به عنوان نخستین رهبر ارکستر زن در ایران، ارکسترش را روی صحنه برد. در این اجرا علیامیر قاسمی به عنوان خواننده در کنار ارکستر بود.
تکرارهای بیهوده
جشنوارهای با بودجههای دولتی برگزار شد و تکراری برای کنسرتهایی بود که در طول سال برگزار شدند. این یعنی جشنواره موسیقی فجر هیچ سخن تازهای برای گفتن نداشت.
حامد همایون یا خوانندهای مانند محمد علیزاده که او هم از پُرکارترین خوانندگان موسیقی پاپ است، چه لزومی دارد دو سانس از اجراهای جشنواره موسیقی فجر را به او اختصاص دهند.
این خوانندگان و بسیاری دیگر از گروههایی که نامشان در جدول سیوسومین جشنواره موسیقی فجر دیده میشد، در طول سال کنسرتهایشان را با کمترین مشکل برگزار میکنند و مخاطبان بسیاری هم دارند. پس حضورشان در جشنواره موسیقی فجر شاید بیهوده باشد. مگر اینکه قیمت بلیتهایشان در این کنسرتها به گونهای تعیین شود که افراد فرودست جامعه هم بتوانند کنسرتهای آنان را ببینند. اما آیا واقعا اینگونه بود؟ آیا بودجهی بیتالمال صرفِ پایین آوردنِ قیمت بلیت این کنسرتها میشود تا فرودستان جامعه هم حتی برای یک بار در سال هم که شده، امکانِ کنسرت رفتن داشته باشند؟
سقف قیمت بلیتها
سقف قیمت بلیتهای سیوسومین جشنواره موسیقی فجر، 95 هزار تومان تعیین شد و حداقل قیمت بلیتها در کنسرتهایی که خوانندگانش طرفداران بسیاری دارند، 50 هزار تومان بود. این محدودهی قیمت به هیچ وجه رقمی پایین محسوب نمیشود تا خانوادههایی که درآمد زیرخط فقر دارند توانِ خرید این بلیتها را داشته باشند. خانوادهای چهار نفره که درآمدشان زیر خط فقر است، هرگز نمیتواند 200 هزار تومان صرف خرید بلیت برای دیدن یک کنسرت بکند؛ تازه هزینههای جانبی مانند ایاب و زهاب به کنار.
نتیجه اینکه؛ کنسرت خوانندگان موسیقی پاپ که در قالب جشنواره موسیقی فجر برگزار شد؛ باز هم مخاطبانی به خود میدید که توان مالیِ بالایی داشتند و تقریبا همان کسانی بودند که در طول سال هم کنسرتهای این خوانندگان را میدیدند.
پس در این میان جایگاه جشنواره چیست و دولت چرا باید بودجهای هنگفت برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر اختصاص دهد.
اجراهای جدی و صندلیهای خالیِ جشنواره موسیقی فجر
وقتی شهید پرویزخان برای سیتار نوازی نامش در جدول جشنواره موسیقی فجر قرار گرفت، بسیاری تصور میکردند که هنگام روی صحنه رفتنِ این اجرا، جای خالی در سالن وجود نخواهد داشت. اما شاید باورش سخت باشد که این اجرا تنها حدود 100 تماشاگر داشت؛ آن هم در تالار وحدت که ظرفیتی حدود 750 نفر دارد.
دیگر اجراهای مهمِ جشنواره هم اوضاع چندان خوبی نداشتند. مثلا اجرای همایون سخی که در بخش بینالملل برگزار شد بیشتر از 100 تماشاگر نداشت. همهی اینها به علت عدم تبلیغات درست برای موسیقیهای جدی است.
به هر روی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تاملی ویژه دربارهی فُرم برگزاری جشنوارهی موسیقی فجر داشته باشند و فکری به حال اجراهای داخلی آن بکنند. شاید زمان آن فرا رسیده که سازوکار تازهای برای جشنواره موسیقی فجر چیده شود. شاید زمان آن فرارسیده که جشنواره موسیقی فجر به جایی برای ارائهی تازهترین کارهای اهالی موسیقی تبدیل شود؛ نه اینکه جایی برای تکرارهای بیهوده باشد.
جشنواره موسیقی نواحی
جشنوارهای که چند سال با تعطیلی روبهرو بود اما بالاخره، برگزاریش در کرمان از سر گرفته شد. جشنوارهای که باز هم شاهد جمع شدنِ اهالی موسیقی نواحی بود. البته که این جشنواره هم ضعفهایی در برگزاری داشت، اما باز هم اتفاقی خوب و مهم در عرصه موسیقی ایران محسوب میشود.
رکورد شکنی حامد همایون در برگزاری کنسرت
حامد همایون رکورددار برگزاری کنسرت در ایران و حتی جهان است. او در شش ماه نخست سال 1396 نزدیک به 230 کنسرت برگزار کرده که 50 سانس آن در تهران بوده است. او همچنان به این رکوردشکنیها ادامه میدهد.
هنرمندانی که بسیار فجیع به کُشتنِ خود برخواستند
در سال 1396 روندی در موسیقی ایرانی خودنمایی میکرد که از تمایلِ خوانندگان موسیقی ایرانی به سمتِ فضاهای پاپیولار حکایت داشت.
هنرمندی مانند سینا سرلک که سالها در زمینه آواز ایرانی کار کرده بود، در روندی تازه، راهِ رفتنِ به سمت موسیقی پاپ را طی کرد و با انتشار آثاری در این ژانر، خود را به طور رسمی به عنوان خواننده موسیقی پاپ مطرح کرد.
در این میان خوانندهای مانند همایون شجریان هم همین راه را طی کرد. البته همایون هرگز این کار را به شدت و وضوحی که سرلک داشت، نکرد. اما همایون شجریان هم فضاهای موسیقی پاپ را به طور جدی وارد کارهایش کرد و بیشتر آثاری که در یکی دو سال اخیر منتشر کرده، نزدیک به موسیقی پاپ هستند.
این تمایل در میان دیگر خوانندگان موسیقی ایرانی هم دیده میشود و آنها هم گاهی به این فضاها ورود میکنند. تمایلِ شدید برای دیده شدن، باعث شده که برخی از خوانندگان موسیقی ایرانی به فضاهای موسیقی پاپ رو بیاورند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند.
این روند اگر در سالهای آینده هم ادامه یابد، بیشک موجب تضعیف موسیقی ایرانی و آواز ایرانی خواهد شد.
رهبر مهمان ارکستر ملی که هم زمان سه پُست مدیریتی داشت
یکی از رخدادهای مهمی که در سال 1396 رقم خورد؛ انتخاب مهدی وجدانی به عنوان رهبر مهمان ارکستر ملی ایران بود. مهدی وجدانی که در آن زمان مدیر روابط عمومی معاونت هنری بود، با تکیه بر حمایتهای علی مرادخانی – معاون هنری سابق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خود را به ارکستر ملی تحمیل کرد تا رهبری این ارکستر را در اختیار بگیرد.
وجدانی با قرار گرفتن در جایگاه رهبریِ ارکستر ملی، نه تنها به رزومهی خود چیزی اضافه نکرد، که اندک اعتبار هنریاش را هم از دست داد. وجدانی پیش از این چند آلبوم موسیقی منتشر کرده بود و رهبری ارکستر نوای صلح را هم برعهده داشت. اما جایگاه هنری او هرگز در این حد نبود و نیست که بخواهد رهبر ارکستر ملی باشد.
انتهای پیام/