بعد از سالهای طولانی تازه به شبهه آب و برق مجانی پاسخ دادیم
عبداللهزاده تئوریزهسازی منابع برای نسل آینده را ضروری دانست و گفت: اکثر فیلمسازهای ما تقریبا در این حوزه از صفر شروع کردند، یعنی آموزشی در این زمینه وجود نداشت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حمید عبداللهزاده کارگردان مستند «ایرانیهای مرتد» در گفتگو با خبرنامه دانشجویان ایران؛ با اشاره به اینکه مدیران باید به فیلمسازان جبهه خودی اعتماد کنند، گفت: بودجه جبهه انقلاب رو صرف آدمهایی میکنند با فکر مخالف ولی هنرمند. با این تز که قصد دارند با نیروی کار متخصص رو با ضرب و زور در جهت اهداف انقلابی به کار گیری کنند. خوب چرا همین بودجه صرف تربیت نیروی هنرمند با انگیزه انقلابی نشود؟! اشکالی ندارد اگر آن آدم بیانگیزه یکی یا دو تا کار رو هم خراب کند. خیلی از این هنرمندان جبهه مخالف با خراب کردن با بودجه جمهوری اسلامی فیلمساز شدند.
وی ادامه داد: ما اگر به نیروی انقلابی با انگیزه و خلاق میدان بدهیم برای کارهای بزرگتر قطعا نتیجه خوبی عایدمان خواهد شد. ما برای پاسخ به این همه هجمه احتیاج به یک لشگر داریم. نمی توانیم با ممیزی نیروهای هنرمند ولی ضدانقلاب به نتیجه مطلوب برسیم. حرف من درباره نیروهای با استعداد و با انگیزه است که اگر فضا داشته باشند رشد سریعی خواهند داشت. شنیدم یک ژنرال روسی در مورد بچههای حزب الله لبنان گفته بود که به لحاظ مقاومت فیزیکی و تطبیق با شرایط سخت مشابه اینها در هیچ ارتشی در دنیا وجود ندارد. به نظرم این پیشرفتی که هم الان داریم بیشتر زایده اعتقادات فیلمسازهای جوان بوده تا برنامهریزی حوزه مدیریت.
عبداللهزاده برنامهریزی و تعیین خط رسانهای را یکی دیگر از وظایف مدیران دانست و گفت: شناخت تهدیدها و خلاهای که با حضور رسانه باید پر شود. یعنی ابتدا بدانیم که چه کارهایی باید انجام بدهیم. آنجایی که باید کاری انجام بشود و نشده کجاست؟ آنجایی که تهدید شده و افکار عمومی بر علیه انقلاب جهتدهی شده است کجاست؟ یا آنجایی که باید افکار رو به یه مساله مثبتی جهتدهی کنیم کجاست؟ بعد از آن افکارسنجی کنیم و ببینیم که حالا طرز تفکر مخاطب آن چیزی هست که ما فکر میکنیم؟ بعد باور و ارزش مخاطب خود را براساس شناختی که داریم تغییر بدهیم. و این تغییر با یک برنامهریزی یکساله ممکن خواهد شد.
این مستندساز تاکید کرد: برای تغییر فکر مخاطب احتیاج به تکرار پیام هست. من مستندساز نمیتوانم برای یک پیام 10 تا فیلم بسازم. مدیر فرهنگی و رسانهای ما باید به 10 تا مستندساز با 10 سلیقه هنری این کار رو بسپارد و پایان سال کاری هم یک افکارسنجی داشته باشیم تا ببینیم چقدر کارمان اثرگذار بوده است. تا بازخورد نباشد متوجه آسیبها نخواهیم شد. هجمهها زیاد هست و ممکن است کار انقلاب به جایی برسد که دیگر هیچ پاسخی اثر خودش رو نگذارد. ما الان داریم به شبهاتی پاسخی میدهیم که سالهاست در ذهن مردم است و همزمان با این کار در جبهه مقابل محتوای جدید برای ایجاد شبهه تولید میشود و این یعنی ما خیلی از دشمن عقب هستیم. به عنوان مثال برای اینکه القا کنند که اهداف انقلاب تحقق پیدا نکرده است و همه وعدهها بیاساس بوده شبهه آب و برق مجانی را بر سر زبانها انداختند. بعد که کمی این شبهه در اذهان جان گرفت به مردم گفتند کسانی که به شما این وعده را دادند به فکر قدرتطلبی بودند. بعد در مراحل جدیدتری گفتند که اصلا اینها از ابتدا فاسد بودند و شما خبر نداشتید. حالاهم میگویند در مقابل این افراد فاسد باید قیام کنید!
وی افزود: بعد از سالهای طولانی تازه به شبهه آب و برق مجانی پاسخ دادیم و این در حالی است که که دیگر برای مخاطب خیلی مهم نیست که وعده انقلاب تحقق پیدا کرده یا نه. او به فساد افراد فکر میکند و این یعنی ما خیلی عقبیم و باید یک کار جهادی به معنای واقعی صورت بگیرد تا تهدیدات را از انقلاب دور کنیم و باید به فکر تغییر موضع از حالت تدافعی به تهاجمی باشیم.
کارگردان مستند «ایرانیهای مرتد» با اشاره به اینکه مدیران باید برای کیفیت بیشتر تولیدات هزینه کنند، اظهار داشت: مشاهده کردم که در حوزه مقاومت مدیران سقفی را برای بودجه این حوزه تعیین کردهاند. این اقدام به دو شکل روی کیفیت آثار اثر دارد، اول این که این تعیین سقف عملا بچههای مستندساز رو به سمت سری کاری سوق میدهد. اگر ما مستندساز حوزه انقلاب را بعنوان یک انقلابی تک بعدی نبینیم و بخش معیشت زندگیاش رو هم در نظر بگیریم میبینیم با توجه به اینکه معمولا مستندسازها تا یک سنی می توانند کار خلاقانه و مفید انجام بدهند و مجبور میشوند کارهای بیشتر رو مثلا در یکسال بسازند که عملا روی کیفیت کارها اثرگذار خواهد بود.
وی درباره ایراد دوم بودجه اختصاصیافته گفت: فیلمساز، با تجربه و یادگیری تکنیکها قصد دارد در کار بعدی کیفیت اثرش را بالاتر ببرد اما بالا رفتن کیفیت همیشه روی هزینههای تولید موثر است و چون ما سقف تعیین کردیم عملا با کیفیت بالاتر مخالفیم و این یعنی مانع! در حالیکه ما بخاطر ریزش مخاطبمان چه در رسانه ملی و چه در سینما به شدت نیازمند تولید آثار با کیفیتی هستیم که با آثار جبهه مقابل قابل رقابت باشد. نه تنها قابل رقابت بلکه کیفیت بالاتری داشته باشد. این سیاستگذاری غلط حتی به لحاظ مالی هم صحیح نیست، برای اینکه اساسا کار ساخته میشود برای اینکه روی مخاطب اثر بگذارد و اگر مخاطبی نباشد یا کم باشد عین این است که کل هزینهای که کردیم را ضرر کردیم. برای مثال وقتی در مورد یک واقعه تاریخی، جبهه مقابل ما برای یک سوژه سرمایهگذاری چند برابری انجام میدهد و ما برای همان سوژه با مشکلات مالی مواجه هستیم و نمیتوانیم اثر باکیفیت چه از نظر محتوا و چه از نظر فرم ارائه بدهیم، عملا بازنده هستیم.
عبداللهزاده تئوریزهسازی منابع برای نسل آینده را ضروری دانست و گفت: اکثر فیلمسازهای ما تقریبا در این حوزه از صفر شروع کردند، یعنی آموزشی در این زمینه وجود نداشت اگر هم بوده باشد خیلی عمومی بوده است. ما سعی کردیم با مهندسی معکوس آثار شبکههای مطرح خارجی، تکنیکهای ساخت مستند بیطرفانه و جذاب رو یاد بگیریم. اگر این تجربیات برای نسلهای بعدی فیلمسازان جبهه انقلاب تئوریزه بشود سرعت تربیت نیرو افزایش پیدا خواهد کرد و بعد این نیروی جدید میتواند تجربیات خودش را به این تئوریها اضافه کند و عملا تولید علم رخ خواهد داد و حتی در دانشگاهها قابل تدریس هست. این تئوریزه کردن در تخصص من مستندساز نیست اما میتوانم وقتم را در اختیار کسی که کارش تولید محتواست قرار بدهم تا این اتفاق رخ دهد ولی این نیازمند عزم مدیران ماست.
این مستندساز ادامه داد: خوشبختانه در فضای مستند شاهد رویشهایی هستیم که بنظرم بزودی خلا این فضا را پر خواهد کرد اما در فضای کار داستانی راه بلندتری را در پیش داریم. بچههای مستندساز با انگیزه و مستعدی را میشناسم که قصد دارند وارد حوزه سینما بشوند اما این امکان برای آنها وجود ندارد چون به آنها اعتماد نمیشود. به نظرم اگر بخواهیم در این حوزه هم پیشرفت کنیم باید به افراد مستعد، بهای بیشتری داده شود و این نیازمند این موضوع است که مدیران ما ریسکپذیری خود را افزایش بدهند.
وی در بخش پایانی اظهارات خود گفت: اگر بخواهم مدیران را منصفانه نقد کنم باید بگویم که تا به حال هرکاری که انجام شده مدیون مدیریت جهادی آنهاست. خط شکنهایی که اساسا خطوط جبهه فرهنگی انقلاب را تشکیل دادهاند تا افراد دغدغهمند به عنوان فیلمساز تربیت بشوند و عرصه برای بیان دغدغههایشان را داشته باشند اما عملا تا حمایت مدیران ما نباشد دغدغه فیلمساز راه به جایی نخواهد برد.
انتهای پیام/