آقای «ما میتوانیم» از چشم برادر
حسین روحیه خستگی ناپذیری فوق العادهای داشت. وقتی میخواست کاری را انجام دهد، آن قدر تلاش میکرد که به سرانجام برسد و تا آن را تمام نمیکرد رهایش نمیکرد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، واژه «سالگرد» حق حسین را ادا نمیکند. حتی مبالغه نیست اگر بگویم سالها به گرد پای او هم نمیرسند. حسین جوششی از اصیلترین جریان اجتماعی کشور است؛ جریانی که غیرتش اجازه نمیدهد کشورش را به ناتوانی و ضعف متهم کنند پس وطنش را دوست دارد، جریانی که شاخص فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را اسلام ناب گذاشته، پس مسلمان است و یکتاپرست. او حتی میتواند نماینده پهلوانان اسطورهای این مرزوبوم باشد. آرش کمانگیری که تیر «ما میتوانیم» ش را نه تا مرزهای جغرافیایی، که تا آن سوی جهان اندیشه و خودباوری پرتاب کرد. افسوس که اجل مهلتش نداد و حکم ازل، حسین را در 25سالگی به ابدیت پیوند داد. چقدر دلم میگیرد برای حسین که «ما میتوانیم» ش را برای ایجاد اعتمادبهنفس مسئولانی به کار میبرد که غایت خودباوری برخیشان آبگوشت بزپاش بود. دلم میگیرد از حسین هایی که در گوشه و کنار این کشور مقتدرانه، اما مظلوم زندگی میکنند.
12 اردیبهشت سالگرد که نه، سومین تلنگر حسین به هنر انقلاب اسلامی است. به همین مناسبت دیروز حوزه هنری تهران مراسمی را با حضور حجت الاسلام سرلک و وحید جلیلی برگزار کرد. در این مراسم ضمن پخش مستند «قصه ما میتوانیم حسین» اثر حمیدرضا حیدری، قاسم صرافان به شعرخوانی درخصوص این هنرمند فقید پرداخت.
هادی سخا، برادر حسین سخا درباره ویژگیهای بارز شخصیتی این هنرمند گمنام میگوید: حسین شخصیتی خودساخته داشت. یعنی هر چه میدانست و بلد بود، به واسطه تجربه شخصی بود و خودش یاد گرفته بود. درست است که رشتهاش در دبیرستان گرافیک بود، اما همین نرمافزارهای گرافیکی را هم خودش یاد گرفته بود.
هادی از ویژگی خستگی ناپذیری برادر هنرمندش این چنین یاد میکند: حسین روحیه خستگی ناپذیری فوق العادهای داشت. وقتی میخواست کاری را انجام دهد، آن قدر تلاش میکرد که به سرانجام برسد و تا آن را تمام نمیکرد رهایش نمیکرد.
بارگذاری رایگان طرح در سایت
ویژگی بارز حسین اخلاصش بود. هادی سخا در خصوص این روحیه میگوید: من بارها گفتهام که آنچه حسین را به این پایه از معرفت رساند اخلاص او بود. بارها ارگانهای دولتی و سازمانهایی مثل سازمان تبلیغات و سازمان فرهنگی و تفریحی به حسین پیشنهادهای خوبی برای فروش طرحهای ما میتوانیم داده بودند، اما حسین به آنها میگفت من طرح هایم را بر روی سایت بارگذاری میکنم و پس از آن هر که میخواهد از روی سایت بردارد و استفاده کند. وقتی به او میگفتم تو دو روز دیگر میخواهی ازدواج کنی و باید خرج تشکیل یک زندگی بدهی، اینها را بفروش میگفت نه، من اینها را برای کس دیگری طراحی کردهام.
سایز طرحتان به برد مسجد ما نمیخورد!
هادی سخا در همین خصوص خاطرهای را نقل میکند و میگوید: یک بار یکی از اهالی بوشهر با حسین تماس گرفت و گفت که این طرحی که شما برای فلان کار زدید به برد مسجد ما نمیخورد. حسین هم بلافاصله گفت شما سایز بردتان را بگویید تا من طراحی کنم. بعدش هم به اندازه برد مسجد آنها طرحی را برایشان فرستاد. به نظر من همین ویژگی بود که شخصیت حسین را برجسته و متمایز کرده بود و اگر امروزه اسمی از او برده میشود و برایش بزرگداشت میگیرند به خاطر همین ویژگی است.
او درخصوص اخلاق کاری حسین میگوید: روحیه انقلابی حسین هم ویژه بود. او معتقد بود که ما در کارهایمان تنبلی میکنیم. مثلاً دو شب مانده به سیزده آبان، از سه جای مختلف زنگ میزنند که بنر پشت سن مراسم را شما بزن. او به آن آدم محترم و بزرگوار میگفت: شما حداقل سی سال است میدانید که سیزده آبان برنامه دارید. چیز جدیدی نیست. چرا الان به فکر افتاده اید؟
هادی در همین زمینه جمله معروف حسین را تکرار میکند و یادآور میشود: حسین همیشه میگفت حتماً باید اسرائیل بزند غزه را با خاک یکسان بکند که ما موضوع پیدا کنیم و کار کنیم؟ او از اینکه ما تا اتفاق تازهای نیفتد دنبال موضوع نمیرویم، گلایه داشت و تلاش میکرد اگر رهبری دغدغه امری را دارند آن را به بهترین شکل بفهمد و به بهترین شکل اجرا کند.
برادر حسین میگوید: حسین سه بار دانشگاه قبول شد، اما در نهایت رشته کارگردانی را برگزید. او همیشه میگشت تا ببیند کجا کاری زمین مانده است تا آن را انجام دهد. همیشه برای کسانی که از آرمانها خسته شده بودند مثال میزد و میگفت که وقتی در یک هیئت سینه زنهای ردیف جلو خسته میشوند، باید کنار بروند و جایشان را تازه نفسها بگیرند، شما از آرمانها و انقلاب خسته شدهاید، قطار انقلاب مسیر خودش را میرود و کاری به کسانی که پیاده میشوند، ندارد.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/