چرا کتب طب قدیم دروس آشپزی داشت/ راز دو باد در ایران
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در توضیح نگاه ذومراتب و وجود ۷۰هزار زبان و گویش در ایران، درباره گور دوره اسلامی در مقابل مسجد جامع قزوین در عمق ۱۴متری گفت: وجود این گور حاکی از ۱۴ متر آوار زلزلههای مختلف طی دورههای مختلف است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سید محمد بهشتی با تأکید بر لزوم نگاه همهجانبه برای ایجاد و اعتلای شرایط زیستی، از نگاه بخشی در دوران معاصر انتقاد کرد و اظهار داشت: اقتصاددانهای ما فقط اقتصاد میدانند، مهندسان فقط مهندسی بلد هستند و خلاصه هیچ تخصصی از سایر زمینهها اطلاعات ندارد و نگاه همهجانبهنگر ندارند.
بیشتر بخوانید:
ایرانی که بهشت بود از چهسالی تصور شد بدترین سرزمین جهان است
وی در ادامه بر لزوم وجود نگاه ذومراتب تأکید کرد و گفت: ما باید پژواک اقداماتمان را در مقیاسهای مختلف در نظر بگیریم؛ بهطور مثال در کتاب تاریخ کاشان، همه مقیاسهای مرتبط با این شهر مدنظر قرار گرفته، چرا که همه این موارد به حیات این شهر مرتبط است.
بهشتی در توضیح نگاه ذومراتب گفت: هر چیزی در مراتب مختلفی اعم از مادی، بشری، روایی و تجریدی دارای نکاتی است و نباید همه چیز را فقط به مرتبه مادی تنزل داد، چرا که در غیر این صورت منجر به اشتباهات و غفلتهایی با ضایعات سنگین خواهد شد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری چنین نگاه جامع و کاملی را نگاه حکمی دانست و گفت: این رویکرد به موضوع یکپارچه، ذوجنبتین، دومقیاس و ذومرتبه نگاه میکند و تا قبل از دوره جدید کتابهای رشتههای مختلف دارای نگاه حکمی بودند.
وی افزود: به همین دلیل بخش قابل توجهی از کتاب طب در آن دوران درباره آشپزی بود و در بخشی از کتاب آشپزی هم به طب پرداخته شده بود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به کتاب راهنمای کشاورزی بهنام «ارشاد الزراعه» گفت: بخش قابل توجهی از این کتاب به طب پرداخته شده است، هرچند محور کتاب کشاورزی است.
وی در توضیح تعادل پایدار، سیب را مثال زد و گفت: وقتی سیبی را داخل کاسهای تکان داده و از تعادل خارج میکنیم چرخی میزند و دوباره میایستد؛ گویی سرنوشت هر چیزی رسیدن به تعادل است، در حالی که اگر کاسه را پشت و رو گذاشته و سیب را روی آن قرار دهیم با کوچکترین ضربهای پایین میافتد؛ همانطور که اقتضای تعادل ناپایدار است.
تفاوت بینش طبع پرستار و شکارگر
بهشتی با اشاره به سیاهی آینده و آخر زمان در بینش انسان محیط شکارگر، از فیلم 2012 نام برد و گفت: اما آخر زمان در محیط پرستار، دورانی است که گرگ و میش با هم زندگی میکنند و بسیار شیرین و روشن است.
وی در ادامه به تفاوت حق و امر مقدس در محیط پرستار و شکارگر اشاره کرد و گفت: در محیط پرستار فهم هر موضوعی موکول به این است که با انس و الفت امکان حضور به محضر موضوع را پیدا کرده و به گوهرش راه پیدا کنیم، گوهری که با حقیقت نسبت داشته و مقدس است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه گفت: درختان کهنسال دنیا بهجز آنها که در محیط پرستاری هستند، در جایی وجود دارند که از دسترس بشر خارج بوده است چون اگر در دسترس بشر بود امروز وجود نداشت اما در ایران درختان کهنسال در جایی قرار دارند که انسان زندگی میکند و خارج از محل زندگی انسان درخت کهنسال نیست.
بهشتی به درخت سرو ابرقو اشاره کرد و گفت: هیچ کدام از درختان کهنسال ایران بهطمع برگ و بار و میوه حفظ نشدهاند.
وی با اشاره به کمبود آب در ایران از وجود حقآبه درختان کهنسال خبر داد و گفت: در واقع گویی مردم این سرزمین توانستهاند به محضر آن درخت حاضر شوند و همین امر تقدس درخت را آشکار کرده است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از قوه به فعل درآوردن، انس با محیط، نگاه حکمی، اعتلا بخشیدن، عضویت در سامانه، آینده روشن، تشرف به محضر گوهر را از جمله ویژگیهای بینش پرستار دانست.
زیستگاههای نقطهای در ایران
بهشتی با اشاره به سه الگوی پهنهای، نواری و نقطهای زیستگاههای بشری گفت: نقطهای بودن زیستگاهها در ایران مثل جنگلی با تکدرختهای پراکنده است که هر درخت باید بهطور مستقل زندگی کرده و بتواند اکوسیستم اختصاصی برای خود داشته باشد هرچند باید با سایر زیستگاهها هم در تعامل باشد؛ چرا که محدود بودن به اکوسیستم خود تنها باعث فراهم شدن شرایط حداقلی زیست میشود و برای ایجاد شرایط حداکثری زیاد نیاز به تعامل با سایرین است.
وی افزود: کوچکترین زیستگاهها در ایران «مزرعه» نام داشتند، این مزارع نطفه روستاها نبودند بلکه معمولاً ملّاکها و ثروتمندان در دورههای ثبات، ظرفیت زیستی بسیار کوچکی را احیا میکردند و بهنوعی میتوان گفت مزرعه سرریز ثروت ملّاکها بود و در شرایط بحرانی که ملّاک صدمه میدید، مزرعه جزو اولین جاهایی بود که متروک میشد.
بهگفته بهشتی، هر کدام از جزیرههای زیستی در ایران بهدلیل داینامیک بودن این سرزمین دارای معادله زیستی مختص خود هستند؛ بهعبارت دیگر منابع و موانع بالقوه و خاص خود را دارند و به همین دلیل هر کدام از آنها منحصر به فرد هستند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ابراز کرد: وقتی همه روستاهای ایران آباد بودند، حدود 140 نقطه قابل زیست در این سرزمین وجود داشته اما حدود 70هزار، زبان و گویش در ایران وجود داشته است؛ بهعبارت دیگر بهازای هر دو زیستگاه یک گویش وجود داشته و این تفاوت نهتنها در گویش بلکه در لباس، آداب و رسوم و حتی پخت غذا هم وجود داشته است.
بهشتی افزود: همین تفاوتها باعث میشد معادلات زیستی در نقاط مختلف این سرزمین بسیار متنوع باشد.
وی در ادامه به کتاب تاریخ کاشان اشاره کرد و گفت: یکی از پارسیان هند از اربابان هر شهری میخواهد به یکسری سؤالات پاسخ دهند و یکی از کتابهای جالب بهجامانده «مرآة القاسان» یا همان «تاریخ کاشان» است که در این کتاب کلانتر ضرابی به پرسشهای مختلفی درباره کاشان پاسخ داده است.
بهشتی ادامه داد: در هر زیستگاه بر اساس غنا و فقر منابع و پیچیدگیهای معادله زیستی با شرایط خاصی مواجه هستیم، در مناطق فقیرتر، باید معمای پیچیدهتری حلوفصل شود و تعلق خاطر به منطقه بیشتر میشود.
نگاهی به آسبادهای سیستان
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به کتاب «تاریخ سیستان» هم اشاره کرد و گفت: در سیستان سه بند هست که اگر این بندها زده شود این منطقه آباد میشود؛ یکی بند آب است که باید جلوی آب برای ذخیرهسازی بسته شود، دیگری بند ریگ است که به بادهای 120روزه و حرکت ریگها و نیاز به کنترل آنها اشاره دارد و در نهایت بند مفسدانه است که در دوران معاصر هم خیلی با آن سروکار داریم.
بهشتی به «آسباد» اشاره کرد و گفت: سابقه «آسباد» از حدود دوره اشکانی است و بهوسیله آنها بادها را کنترل کرده و آسیابها را میچرخاندند و زندگی میکردند.
وی با اشاره به شناسایی حدود 2هزار «آسباد» در منطقه سیستان، جنوب خراسان و غرب افغانستان گفت: قدمت «آسباد» در اروپا حدود 600 سال است، «آسباد»ها در اروپا بهدلیل سروصدای زیاد همواره دور از روستاها بودند چون تنها کارکرد این «آسباد»ها در آنجا استفاده از انرژی باد برای آسیاب گندم است.
بهگفته بهشتی، وجود روستاها در سیستان ایران به «آسباد»ها وابسته است و «آسباد» نهتنها برای آسیابها استفاده میشد بلکه بندی در مقابل باد بود و وقتی باد داخل آن میشد سرعت و گرد و غبارش کاهش یافته و تبدیل به نسیم قابل تحملی برای روستا میشد.
قزوین، شهری در محاصره باغها
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه برای توضیح بیشتر ویژگیهای رفتار پرستار و توجه به منبعیت و مانعیت، قزوین را مثال زد و به زلزله و سیل بهعنوان دو مانع زیستی مهم در این منطقه اشاره کرد.
بهشتی گفت: در گودبرداری برای ساختوساز در قزوین، لایههایی از آوار و رسوبگذاری از سیل دیده میشود.
وی از وجود گور دوره اسلامی جلوی مسجد جامع قزوین در عمق 14متری خبر داد و گفت: وجود این گور حاکی از 14 متر آوار زلزلههای مختلف طی دورههای مختلف است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اضافه کرد: دو رودخانه فصلی در قزوین باعث سیل میشد؛ بنابراین مردم این منطقه برای زیست به بلندیها میرفتند اما بلندیها محدوده وسیعی نبود، به همین دلیل جلوی سیل بند زدند تا با کاهش سرعت سیل مانع از ایجاد خرابی شوند.
وی ادامه داد: بعدها مردم قزوین متوجه شدند سیل همراه خود بهجز آب، خاک ارزشمند و غنی را از کوهستان میآورد و زمین حاصلخیزی را ایجاد میکند و آب هم به لایههای سفرههای زیرزمینی نفوذ میکند؛ بنابراین فرصت خوبی برای کشت در این منطقه وجود دارد بهشرط اینکه گیاهی بکارند که با دو بار آبیاری در سال محصول بدهند چون در این منطقه دوبار در سال سیل میآید.
بهشتی با اشاره به وجود باغهای پسته، فندق، زردآلو و گردو و غیره، باغهای قزوین را سیلبند دانست و گفت: به همین دلیل باغهای قزوین دیوار نداشته و کوچهباغ در آنجا معنا ندارد.
وی از سیستم مدیریتی و حقوقی پیچیده و جالب در قزوین خبر داد و گفت: در غیاب صاحب باغ، باغبانی وجود داشته که کارها را انجام داده و بهازای آن سهم بیشتری از محصول میبرده است.
بهشتی به مقام بالای کدخدا در مدیریت شهر اشاره کرد و گفت: شهر قزوین با باغهایی محاصره شده است که بهنوعی سپر حفاظتی شهر در برابر سیل است و در واقع مانعیت به منعبیت تبدیل شده است.
وی افزود: در قزوین دو باد مزاحم وجود دارد؛ باد راز که در تابستان از ساوه به این شهر میوزد و همراه خود گرد و غبار دارد و دیگری باد بسیار سرد و آزاردهنده منجیل که در زمستان از غرب میوزد و باغهای اطراف شهر قزوین مانع از ورود این بادهای مزاحم به شهر میشوند.
بهشتی با ابراز تأسف از قطع درختان و از بین بردن باغهای قزوین در دوره معاصر گفت: امروز باغهای شمالی قزوین همه تخریب و بهجای آن ساختمانسازی شده است و نکته جالب اینکه هر سال شاهد وقوع سیل و آبگرفتگی در قزوین هستیم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری خاطرنشان کرد: در زمان حاضر برخی در باغهای قزوین ویلا ساخته و درخت گیلاس کاشتهاند و با مشکل آبیاری این درختها مواجه بوده و چاه عمیق زدهاند که همه اینها ناشی از نادانی ما نسبت به زیستبوم است.
انتهای پیام/*