پرونده "الماس فریب"ــ ۳/ شبکهسازی ۳ تشکیلات برای نفوذ و براندازی/ باز هم پای "نمازیها" در میان است
بنیاد اوراسیا بهنمایندگی از وزارت خارجه و کنگره آمریکا وارد پروژهای با هدف نفوذ فرهنگی و اجتماعی در ایران میشوند؛ نایاک و سازمان همیاران هم به او در این پروژه کمک میکنند تا حلقه نفوذ در ایران تکمیل شود.
گروه امنیتی سرویس سیاسی: بهدست آوردن یک برآورد جامع از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع مختلف برای کار روی فرهنگ، اقتصاد و . . . یک روش جاسوسی است. کشورهای بیگانه معمولاً بنابر اهداف خودشان، امروزه همین کار را در خط سیر فعالیتهای امنیتی، جاسوسی و حتی براندازانه، انجام میدهند.
پیش از این، این اقدامات در قالب شیوههای ابتدایی مانند آمارگیری و سرقت اطلاعات و . . . انجام میشد اما امروزه شیوههای بسیار مدرنتری بهکار گرفته میشود؛ یکی از این شیوهها، استفاده از پوشش مؤسسات بینالمللی آموزشی و عامالمنفعه با رنگوبوی حمایت از حقوق بشر و بهویژه حقوق زنان و کودکان و گاهی هم در قالب مشاورههای اقتصادی و حل معضلات اجتماعی و زیستمحیطی است.
غرب مدتهاست که از این پوشش استفاده کرده و اقدام به شناسایی، جذب و آموزش نیروهای نخبه و تأثیرگذار کشورهای هدف میکند، تا در آینده بتواند اهداف استراتژیک خود را در آن کشورها به سرانجام برساند.
گروه امنیتی خبرگزاری تسنیم در همین راستا تصمیم گرفته با انتشار گزارشهایی خاص تحت عنوان "الماس فریب"، نحوه جاسوسی و اقدامات براندازانه برخی از این نهادها و مؤسسات را منتشر کرده و به پروژه جاسوسی در این حوزه بپردازد. در ذیل، بخش سوم از این پرونده را میخوانید:
بیشتر بخوانید:
بخش اول: چگونه پای «جاسوسهای USAID» به کشور باز شد؛ از ناکامی در ایران تا موفقیت در اوکراین
بخش دوم: «بنیاد اوراسیا»؛ نفوذ در مدارس و تمرکز سنگین روی آموزش و پرورش ایران
**بنیاد اوراسیا ــ بخش دوم:
در بخش قبلی این گزارش به معرفی بنیاد اوراسیا و طرحهای این بنیاد برای نفوذ فرهنگی و آموزشی در ایران با هدف تغییر در باورها و ارزشهای جامعه ایرانی از طریق تأسیس مدارس اینترنتی و اجرای پروژههای مختلف تحت پوششهای متنوع، پرداخته و به تشریح برخی فعالیتهای این بنیاد و مدارس سهگانه تأسیسشده توسط آن در ایران پرداختیم. در این بخش به بررسی کامل اهداف، روشها و معرفی برخی اشخاص تأثیرگذار در پروژه برنامه ایران بنیاد اوراسیا، خواهیم پرداخت.
در دوره دوم دولت اصلاحات، بنیاد اوراسیا و بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی بهنمایندگی از وزارت خارجه و کنگره آمریکا با صرف هزینه 200,000 دلاری وارد پروژهای در ایران میشوند که از چند سال قبل از آن توسط وزارت کشور و وزارت خارجه وقت جمهوری اسلامی در ایران کلید خورده بود، در این بین شورای موسوم به ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) بهعنوان حلقه واسط بین دستگاههای دولتی ایران و اتاقهای فکر آمریکایی به ایفای نقش میپردازد.
هدف این پروژه، نفوذ در لایههای اجتماعی ایران با هدف شبکهسازی اجتماعی و تشکیل گروههای خارج از حاکمیت با کمک برخی نهادهای ایرانی بود تا از این طریق بتوانند با وارد کردن فشار به نظام، ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران را مطابق با سیاستهای غرب تغییر دهند.
اهداف اصلی پروژه برنامه ایران ــ بنیاد اوراسیا:
1 ــ فعالشدن سازمانهای مردمنهاد و افزایش مطالبهگری در خصوص پیادهسازی ارزشهای غربی در حاکمیت
2 ــ تقویت سازمانهای مردمنهاد در راستای افزایش مشارکت اجتماعی با هدف اعمال فشار بر حاکمیت
3 ــ تقویت اعتماد عمومی نسبت به سازمانهای جامعه مدنی و غیردولتی بهمنظور بهچالش کشیدن سیاستهای نظام.
در اولین گام، در سال 1376 سازمان غیردولتی همیاران غیردولتی ایران (غدا) تأسیس میشود. این سازمان که در نتیجه جلسهای متشکل از برخی مسئولان دولتی ایرانی، سازمانهای مردمنهاد ایرانی بهمدیریت معاون وزیر بهداشت وقت و نمایندگان برخی سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل، ایجاد میشود مأموریت مییابد تا بهعنوان مرکزیت هدایت برای سایر سازمانهای مردمنهاد ایرانی عمل کند.
این سازمان در ابتدا با عنوان "طرح NGOهای ایران" مطرح میشود اما در سال 1379 به مؤسسه همیاران غیردولتی ایران تغییر نام پیدا میکند. حمایت مالی از این پروژه را برخی نهادهای آمریکایی مانند بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، بنیاد اوراسیا و آژانس توسعه بین المللی آمریکا (USAID) را بهعهده داشتند.
ریاست سازمان همیاران را که با هدف پیادهسازی رویکردهای آمریکا و ایجاد زیرساختهای لازم برای نفوذ اجتماعی در ایران تشکیل شده بود و قصد داشت تا برای پیشبرد اهداف خود شبکهای از مردم، نخبگان و برخی مقامات سیاسی را ایجاد کند، فردی دوتابعیتی بهنام "محمدباقر نمازی" بهعهده میگیرد و معاون وقت وزیر بهداشت نیز عضو هیئت مدیره آن میشود.
محمدباقر نمازی (نفر ایستاده وسط)
محمد باقر نمازی از جمله افرادی است که در زمان رژیم پهلوی مسئولیتهای متعددی را بهعهده داشته است و در همین راستا 4 حکم مسئولیت خود را مستقیماً از شاه دریافت میکند. نمازی در زمان حکومت پهلوی مسئولیتهایی همچون استانداری خوزستان و معاون وزیر کشور را داشته و حتی بهدلیل حُسن انجام کار نشان درجه سه همایونی را نیز از شاه دریافت میکند.
وی پس از انقلاب تا مدتها در ایران بوده و بنا به گفته خودش در سال 62 از طریق مرز سیستان و بلوچستان بهصورت قاچاقی به پاکستان رفته و از آنجا به آمریکا پناهنده شده و پس از اندکی، تابعیت آمریکا را اخذ میکند. اما در اوایل دهه هفتاد شمسی دوباره به ایران بازمیگردد و فعالیت خود را در راستای نفوذ فرهنگی و اجتماعی در ایران، آغاز میکند.
سازمان همیاران در سال 1380 از سوی وزارت خارجه وقت مأموریت مییابد کانالهای ارتباطی بین دولت ایران و ایرانیان ساکن آمریکا ایجاد کند. محمدباقر نمازی در آبان سال 82 با تأیید این موضوع طی مصاحبهای درباره شیوههای ارتباط با ایرانیان خارج از کشور گفته بود: "وزارت امور خارجه در حال تشویق ما برای در تماس بودن با متخصصان ایرانی خارج از کشور بهصورت جداگانه یا بهشکل رسمی مثلاً از طریق ایرانیان در حال کار در بانک جهانی است و در این رابطه دولت نظر مثبتی درباره شبکه شدن سازمانهای مردمنهاد ایرانی با متخصصان ایرانی در حال کار در اروپا و آمریکا دارد".
محمدباقر نمازی
از دیگر اقدامات سازمان همیاران میتوان به ارتباط گسترده با سازمانهای برانداز آمریکایی مانند بنیاد فورد، شورای جهانی جمعیت، مرکز وودرو ویلسون و همچنین بنیاد اوراسیا اشاره کرد. ناگفته نماند که شرکت "آتیه بهار" نیز توسط همین گروه و توسط نمازیها در ایران راهاندازی شده بود.
پس از بازگشت محمد باقر نمازی به ایران در زمان دولت سازندگی، پری نمازی برادرزاده او بههمراه همسرش بیژن خواجهپور شرکتی مشاورهای در ایران بهنام آتیه بهار را راهاندازی میکنند که با ارائه مشاورههای وسیع حقوقی و صنعتی به کشورهای خارجی، منافع آنها را برای ورود به بازار ایران از طریق دلالی فراهم میکرد. پس از آنکه در سال 1374 آمریکا قانون ممنوعیت همکاری شرکتهای آمریکایی با ایران را بهتصویب میرساند، فرزندان باقر نمازی هم به آتیه بهار میپیوندند.
با روی کار آمدن دولت اصلاحات، شرکت آتیه بهار قراردادهای بزرگی را با شرکتهای نفتی و غیرنفتی امضا میکند. شرکت آتیه بهار در این مدت فعالیت توانسته بود خود را به یکی از فرزندان یکی از مسئولان عالیرتبه وقت دولتی نزدیک کند.
** ارتباط نایاک، همیاران و بنیاد اوراسیا
از دیگر اقدامات سازمان همیاران غیردولتی ایران میتوان به ارتباط گسترده آن با شورای ملی ایرانیان آمریکا "نایاک" اشاره کرد که این شورا نیز ارتباطات گستردهای با بنیاد اوراسیا دارد.
اولین ارتباط نمازیها با نایاک به دیدار سیامک نمازی فرزند باقر نمازی با تریتا پارسی که بعدها رئیس نایاک میشود، به سال 1378 و در جریان برگزاری کنفرانس گفتوگو و تعامل مردم ایران و آمریکا در کشور قبرس برمیگردد. در نتیجه این جلسه بود که در سال 1380 شورای ملی ایرانیان آمریکا نایاک در پوشش "کاستن از دشمنی بین ایران و آمریکا" از طریق فعال کردن جامعه ایرانی ــ آمریکایی و ایفای نقش بهعنوان میانجی روابط ایران و آمریکا تأسیس میشود.
تریتا پارسی ــ رئیس نایاک
اعضای نایاک پس از تشکیل این نهاد و در همان دوره، بارها با مقامات دولتی ایران دیدارهایی را در راستای انجام پروژههای خود انجام میدهند. همچنین اعضای نایاک در سال 82 دیداری را با محمدباقر نمازی در واشنگتن انجام میدهند و توافق میکنند که در زمینه ظرفیتسازی سازمانهای غیردولتی و تبادلات نیروی انسانی با یکدیگر همکاری کنند که این امر خود زمینهساز نفوذ اجتماعی آنها در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران میشود.
در آذر ماه سال 82 «ب.ک.» یکی از مدیران نایاک، برای انجام تحقیقات مستقل درباره سازمانهای غیردولتی ایران، به تهران سفر کرده و با یکی از مسئولان وزارت امور خارجه در امور فعالیتهای زیستمحیطی، دیدار میکند. وی در این دیدار رایزنیهایی برای اعمال فشار اجتماعی بر ایران بهبهانه مسائل و مشکلات زیستمحیطی انجام میدهد و در همین دیدار است که مقام ایرانی، سازمان همیاران را برای همکاری به «ب.ک.» معرفی میکند، بدین ترتیب دومین دیدار «ب.ک.» در تهران با محمدباقر نمازی بهعنوان رئیس سازمان همیاران صورت میگیرد.
«ب.ک.» از مدیران ارشد نایاک
از دیگر موارد ارتباط مدیران نایاک با مقامات ایرانی، دیدارهای تریتا پارسی و «ب.ک.» با یکی از مسئولان ارشد ایرانی در نمایندگی وقت ایران در سازمان ملل متحد است. یکی از اهداف این حجم از ارتباطات بین اعضای نایاک و نمازیها با مسئولین ایرانی، نفوذ بین لایههای میانی مدیران ایرانی و نفوذ به مراکز تصمیمساز ایران بوده است.
در این مسیر نایاک از کمکهای مالی بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، بنیاد جامعه باز سورس و بنیاد اوراسیا استفاده میکرده است. بر همین اساس، همیاران و نایاک که هر دو از کمکهای بنیاد اوراسیا بهره میبردند، تصمیم میگیرند تا با همکاری یکدیگر مسئولیت مستقیم ارائه کمک به سازمانهای مردمنهاد ایرانی را بهعهده بگیرند تا شبکهسازی برای نفوذ در ایران را بهشکلی خزنده و بدون برانگیختن هرگونه حساسیتی بهپیش ببرند.
نایاک در سال 1380، 25 هزار دلار از بنیاد اوراسیا و بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی جهت برگزاری کارگاههای آموزشی تولید فیلم، فیلمنامهنویسی و گرافیک با مدیریت «م.م.» که مدیریت پروژه نایاک در ایران را بهعهده داشت و با همراهی افرادی مانند «ه.ق.» و «د.ف.» در تهران دریافت میکند. «م.م.» همچنین ارتباطات گستردهای با فردی بهنام «ف.ن.» که از اعضای بلندپایه هیئت مشاوران بنیاد اوراسیا است داشته است.
نایاک در سالهای 83 و 84 نیز با هدف تأسیس سایتی بهنام مرکز آنلاین آموزش NGOها و تکمیل سایت فارسی خود کمکهای مالی 64 و 71 هزار دلاری از بنیاد اوراسیا دریافت کرده است.
** بنیاد سیمرغ و بنیاد اوراسیا
لوگوی بنیاد سیمرغ
بنیاد سیمرغ با مدیریت پری نمازی (برادرزاده باقر نمازی) و همسرش بیژن خواجهپور و عضویت «س.ش.» یکی از مدیران ارشد بنیاد اوراسیا در وین تأسیس میشود. «س.ش.» از جمله افرادی است که نقش ویژهای در انتخاب مدیران میانی و مدیریت پروژههای بنیاد اوراسیا ایفا میکند. این فرد همچنین مدیریت مدارس اینترنتی بنیاد اوراسیا در ایران را بهعهده داشته و تمامی فعالیتهای این مدارس زیر نظر این فرد و «م.الف.» در ایران اداره میشود.
آنطور که این بنیاد در سایت اینترنتی خود بیان میکند، فعالیتهای آن در راستای برقراری ارتباط فرهنگی و اجتماعی بین مردم ایران و اروپا است. مؤسسان بنیاد سیمرغ در اصل همان مؤسسان شرکت آتیه بهار هستند که به دلالی اقتصادی بین شرکتهای خارجی و دولت جمهوری اسلامی میپرداختند و در حوزه اقتصاد ایران و قراردادهای مهم و کلان، نفوذ کرده بودند.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/*