مونولوگهای پرطمطراق متولیان حیات وحش در روز جهانی تنوع زیستی
اظهارات آقایان مدیر مشتی نمونه خروار ناکارآمدی معاونت محیط طبیعی است. معاونتی که متاسفانه اولویتش نه حفظ زیستگاهها و زیستمندان بلکه مذاکره با متقاضیان راهاندازی شکارگاههاست و جذب اعتبار برای فنسکشی سایتهای تکثیر یوزپلنگ،گورخر و گوزن زرد ایرانی.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، روز جهانی تنوع زیستی مصادف با اول خرداد (22 می) در حالی از راه میرسد که حیات وحش کشور در باتلاق نابودی دست و پا میزند و مقوله حفاظت از حیات وحش را تاری از یاس و ناامیدی در بر گرفته. اخبار ناگوار مرتبط با حیات وحش، جایگاه ویژهای را در رسانهها به خود اختصاص داده و رفتهرفته چشم و گوش مخاطبان را به خود عادت دادهاند. دیگر کسی از شنیدن خبر کشتار پلنگ توسط متخلفان کلاشنیکف بهدست شگفتزده نمیشود. خبر قتل عام هزاران قطعه پرنده مهاجر تنها طی سه ماه سال در تالابهای شمالی و جنوبی کشور، در نهایت به سر تکاندادنی میانجامد و مرگ دهها گوزن زرد ایرانی بر اثر هجوم مگس میاز با ابراز تاسفی از سوی مسئولان همراه میشود. تصاویر دلخراش از مرگ تدریجی گونههای بومی و غیربومی حیات وحش در مراکزی تحت عنوان باغ وحش هم که چاشنی صفحات محیط زیست رسانههاست و خبر جدا شدن سه توله خرس از زیستگاههایشان در عرض تنها 6 روز هم که اصلا خبر ناگواری تلقی نمیشود؛ برعکس مژدهای است از سوی مسئولان محیط زیست برای باغ وحشداران.
امسال هم روز جهانی تنوع زیستی در حالی از راه میرسد که پرسشها و انتقادات رسانههای مطالبهگر از معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست بیپاسخ مانده و مسئولان این معاونت در حاشیه امنی که برای خود ایجاد کردهاند هر از گاه برخی رسانهها را برای انعکاس اظهاراتشان و نه گفتوگو و پرسشوپاسخ گزینش میکنند. گزینشی که حاصل آن انتشار مونولوگهایی از این مسئولان در قالب مصاحبه است که پس از مطالعه آن با هزار و یک پرسش بیپاسخ مواجه میشویم.
حالا هم به مناسبت همین روز جهانی تنوع زیستی دو مصاحبه مجزا از دفاتر زیرمجموعه معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شده که نمونهای از این مونولوگهای سوالبرانگیز است:
روز جهانی تنوع زیستی و مونولوگ مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش
مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، به مناسب رو جهانی تنوع زیستی، در مونولوگ خود با یکی از رسانهها، از برنامههای این دفتر برای حفاظت از حیات وحش کشور میگوید.
خرازیان مقدم از تدوین برنامه حفاظت و مدیریت 10 گونه در معرض تهدید شامل شوکا، گورخر، آهو، قوچ، میش هوبره، بالابان، افعی لطیفی، سمندر و قزلآلای خال قرمز در سال جاری خبر داده و میگوید: طی دو سال گذشته تدوین برنامه مدیریت و حفاظت خرس قهوهای، خرس سیاه، گوزن زرد، تمساح پوزه کوتاه (گاندو)، لاکپشت فراتی، سمندر لرستانی، میش مرغ، غاز پیشانی سفید و پلنگ آغاز و در نهایت این برنامهها در اسفندماه سال 95 جهت اجرا به استانها ابلاغ شد. در نظر داریم در برنامهای جدید امسال برای 10 گونه شامل شوکا، گورخر، آهو، قوچ، میش هوبره، بالابان، افعی لطیفی، سمندر و قزلآلای خال قرمز با همکاری مشاوران، دانشگاهها و پژوهشگاهها برنامه حفاظت و مدیریت تدوین کنیم.
مدیرکل دفتر حیات وحش اما بیآنکه کوچکترین توضیحی درباره این برنامهها به مخاطب داده باشد موضوع تامین اعتبار برای اجرایشان را پیش میکشد و به این بخش از مونولوگ خود خاتمه میدهد. بیآنکه به پرسشهایی از این دست پاسخ داده باشد که این برنامهها که تدوینشان دو سال وقت مسئولان دفتر حیات وحش را گرفته، از چه ابعادی در زمینه حفظ گونههای مذکور موثر واقع میشوند؟ چه مراحلی را شامل میشوند و چه بازه زمانی برای تاثیرگذاری ابتدایشان تخمین زده شده است؟ آیا اجرای این برنامهها منوط به تامین اعتبار است؟ آیا با توجه به عواملی که بقای این جانوران را تهدید میکند، حفاظت از آنها پیش از تامین اعتبار، نیازمند یک مدیریت کارآمد نیست؟ به عنوان مثال، برای حفاظت از خرس سیاه و قهوهای که یکی از گونههای مذکور هستند و به گفته خرازیان مقدم برنامه حفاظتشان اسفند 95 ابلاغ شده، تا کنون در عمل چه اقدامی صورت گرفته؟ میدانیم که یکی از عوامل تلفات خرسهای قهوهای به ویژه در اوایل پاییز، خشکسالی و کمبود منابع غذایی در ارتفاعات است که این جانوران را در جستوجوی خوراکی برای ذخیره پیش از فصل سرما به پاییندست کشانده و منشا تعارضاتی تلخ از تصادفات جادهای گرفته تا درگیری با جوامع انسانی میشود. از پایان سال 95، چه اقداماتی برای مدیریت این معضل در دست اجرا قرار گرفته؟ یا اصلاً همین سه توله خرسی که طی هفته گذشته در گیلان و لرستان و هرمزگان از طبیعت جدا و روانه قفس شدهاند، چه سهمی از این برنامه حفاظتی دارند؟ آیا در این برنامه، دستورالعملی برای مسئولان استانی و محیطبانان تدارک دیده شده تا در صورت مواجهه با توله خرسها چگونه اقدام کنند؟ آیا لزوما میبایست با این توجیه که خرس مادر را مشاهده نکردهاند توله را از طبیعت جدا کرده و روانه قفسهای باغوحش کنند؟ و پرسشهای دیگری که مونولوگ کوتاه خرازیان مقدم با تیتر پرطمطراق «تدوین برنامه حفاظت از 10 گونه در معرض انقراض در سال 97» پاسخگوی آن نیست.
خرازیان مقدم در ادامه با بیان اینکه اجرای برنامه حفاظت و مدیریت برخی گونهها مثل گوزن زرد از سوی سازمان حفاظت محیط زیست با جدیت پیگری میشود، میگوید: سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه ورود جدی دارد و درصدد هستیم با همکاری استان خوزستان گوزن زرد را به تنها زیستگاه مادری آن یعنی منطقه حفاظت شده دز و کرخه معرفی کنیم این درحالیست که طی دهههای اخیر به دلیل تخریب شدید این منطقه، گوزن زردی مشاهده نشده است. در این شرایط ما سعی داریم طبق برنامه مجددا این گونه را به دز و کرخه معرفی کنیم.
این اظهارات به گونهای بیان شده که گویی اراده سازمان حفاظت محیط زیست هماکنون برای اولین بار بر تکثیر و احیای گوزن زرد ایرانی در خوزستان قرار گرفته و طرح معرفی گوزن زرد به پارکهای ملی کرخه و دز توسط سازمان حفاظت محیط زیست هیچ پیشینه ناگواری ندارد. اظهاراتی که اگر خبرنگاران گزینشی و منفعل مخاطب آن نباشند، پرسشهایی از این دست را به همراه خواهند داشت که: از دهها گوزن زردی که از سال 86 تا کنون به منظور تکثیر و معرفی به زیستگاه، به خوزستان منتقل شدهاند اکنون یک راس هم باقی نمانده. چه برنامهای برای جلوگیری از تلفات دردناک گوزنهای منتقل شده به این منطقه دارید تا این بار هم قربانی هجوم مگس میاز که یکی از اصلیترین آفتهای حیات وحش منطقه است نشوند؟ آیا بهتر نیست ابتدا عوامل از بین رفتن جمعیت گوزن زرد ایرانی در این زیستگاهها را شناسایی و رفع کنید تا با انتقال افراد جدید، تجربه ناموفق دیگری در زمینه تکثیر در اسارت در کارنامه سازمان حفاظت محیط زیست به ثبت نرسد؟
بیشتر بخوانید: احیای مرگبار گوزن زرد ایرانی در خوزستان تکرار میشود
این مقام متولی حفاظت از حیات وحش کشور در پایان مونولوگ خود چالشهای تنوع زیستی را برشمرده و بیآنکه راهکار یا برنامهای برای مدیریت آنها ارائه دهد، میگوید: تخریب زیستگاهها، جزیرهای شدن جمعیت گونههای جانوری، شکار غیرمجاز، بیماری و خشکسالی مولفههای هستند که بر بقای گونههای جانوری تاثیر منفی گذاشته است.
اما مونولوگ سوالبرانگیز مدیرکل دفتر حیات وحش تنها مطلبی نیست که در روز جهانی تنوع زیستی از سوی متولیان حفاظت از حیات وحش کشور منتشر میشود.
تعطیلی 8 باغ وحش خیالی
در حالی که اخبار و تصاویر منتشر شده از باغهای وحش، حکایت از نابهسامانی اوضاع این مجموعهها دارد علی تیموری، مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست، نیز در مونولوگی مشابه به مونولوگ خرازیان مقدم، به یکی از رسانهها خبر از تعطیلی 8 باغ وحش از آغاز سال 97 داده و میگوید: از ابتدای سال 97 تاکنون هیچ مرکزی بدون مجوز فعالیت نداشته است. تیموری بیآنکه از این هشت باغ وحش که طی دو ماه گذشته تعطیل شدهاند نامی ببرد تا دستکم اطمینان حاصل کنیم که این باغ وحشها تخیلی نبوده و حقیقتا تعطیل شدهاند ادعا میکند در سال جاری هیچ باغ وحش بدون مجوزی فعالیت ندارد. جملهای که حکایت از آن دارد که این مقام مسئول، اطلاعاتی ابتدایی هم از وضعیت باغ وحشهای کشور در دست ندارد. چرا که طی دو ماه گذشته، گزارشهایی از شرایط اسفبار سه باغ وحش غیرمجاز به رسانهها راه یافته: باغ وحش تبریز که به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی، بدون مجوز سازمان حفاظت محیط زیست فعال است. باغ وحش کاسیت خرمآباد که حتی موفق به دریافت مجوز دامپزشکی هم نشده و البته دوزخی به نام باغ وحش هویزه که به نظر میرسد ساکنان نگونبختش به طور کامل به فراموشی سپرده شدهاند. مراکز غیرمجاز دیگری هم مانند باغ پرندگان ایلیا در فریدونکنار هستند که هرچند کانون قاچاق پرندگان مهاجر به سراسر کشور محسوب میشود تا کنون از چشم رسانهها پنهان ماندهاست.
بیشتر بخوانید: آبشدن حیوانات در دوزخی به نام باغوحش هویزه + تصاویر
متاسفانه اظهارات این دو مقام متولی حیات وحش در روز جهانی تنوع زیستی خود مشتی نمونه خروار ناکارآمدی معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست است. معاونتی که متاسفانه این روزها اولویتش نه حفاظت از زیستگاهها و زیستمندان بلکه مذاکره با متقاضایان راهاندازی شکارگاههاست و جذب اعتبار برای فنسکشی سایتهای تکثیر یوزپلنگ و گورخر و گوزن زرد ایرانی.
شادی مدرس
انتهای پیام/