زخم موشکهای ۹ متری بر تن کوچههای شهر
چهارم خرداد ماه سالروز مقاومت و ایستادگی مردم دزفول در برابر موشکها و بمبارانهای عراق در طی جنگ تحمیلی است که موجب شد این شهر به عنوان پایتخت مقاومت ایران نامگذاری شود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بچه های جبهه به آن "شهرهزار موشک" میگفتند. "بلد الصواریخ" هم نامی بود که عراقیها بر روی آن نهاده بودند. نوشتن از شهری که هشت سال مردمانش با عشق و ایثار در مقابل حملات هوایی ایستادگی کردند کار ساده ای نیست. نوشتن از رشادتهای مردم دزفول در طی هشت سال جنگ تحمیلی قلمی توانا می خواهد.
چهارم خرداد روز مقاومت و پایداری شهر دزفول است اما به دلیل اینکه تحت الشعاع سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر قرار گرفته، کمتر به آن توجه میشود. شاید یکی از دلایل مهجور ماندن این روز، نگاه مناسبتی ما به دفاع مقدس است.
چرا دزفول را نماد ایستادگی و مقاومت میدانند؟
شهر دزفول در طی 8سال جنگ تحمیلی بارها و بارها مورد حملات نیروهای عراقی قرار گرفته است. دزفول در طی آن 8 سال، مورد حملهی بیش از 176 موشک 9و12 متری قرار گرفت. موشکهایی که بعضا در کوچه های 3 متری فرود میآمدند و هنوز بعد از گذشت 30 سال این کوچه ها، زخم های موشک را به یادگار دارند.
همچنین بیش از 300 راکت هواپیما و 2500 گلوله توپ بر سر مردم این شهر فرود آمد. موشکهایی که هر کدام تا شعاع 500متری خود را تخریب میکردند.
دزفول در طی 8 سال دفاع مقدس 2600 شهید، هزار جانباز، 450 آزاده و 147 مفقودالاثر تقدیم وطن و آمانهای انقلاب کرد. بیشتر شهدا نیز زنان، کودکان و شهرونداونی بودند که مردانه پای شهرشان ایستادند.
روایت اولین موشک
هنوز مدتی از شیپور جنگ عراق علیه ایران نگذشته بود که اولین موشکها به شهر دزفول اصابت کرد. در 19 مهرماه سال 1358 وقتی اولین موشک بر سر شهر دزفول فرود آمد، خیلی ها حتی نمیدانستند حتی موشک چیست و یا صدایش چگونه است.
اما سالها بعد وقتی آخرین موشک به این شهر اصابت کرد، دزفول دیگر آن شهر سابق نبود که صدای موشک را نشناسد. دزفول در گذر زمان و در مواجه با موجی از حملات و حوادث به شهری متحد و ایستاده تبدیل شده بود که ایثار مردمانش همهجا زبانزد بود. آخرین موشک در دزفول بیشتر از 100 شهید برجای گذاشت. خانواده هایی بودند که 23 شهید داشتند و همچنان در دزفول مانده بودند و از ذره ذره خاک آنجا دفاع میکردند.
روایت چسب و شیشه و پنجرههای گلمالی شده
در آن زمان ، هواپیماهای عراقی که میآمدند، برای اینکه رادارها نتوانند آنها را شناسایی کنند، با ارتفاع خیلی بالا پرواز میکردند، بعد روی شهرها که میرسیدند، برای انداختن بمبها و راکتهایشان، باید ارتفاع را کم میکردند و به زمین نزدیک شوند. این کار را هم باید در مدت زمانی خیلی کمی انجام میدادند. این سرعت و کمکردن ارتفاع، باعث صدای وحشتناکی میشد که به آن میگفتند شکستن دیوار صوتی. این شکستن، همراه بود با موجی که شیشهها را خُرد میکرد. از طرفی انفجار بمب یا موشک هم باعث میشد شیشهها به لرزه دربیایند و فرو بریزند. چسبهای کاغذی ضربدری کارشان این بود که از خُرد شدن شیشهها و آسیب رساندنشان جلوگیری کنند و تقریباً همهی خانهها این کار را کرده بودند.
دزفول شهری بود که 8 سال شب را زندگی نکرد. قانون نانوشتهای بود که بنابر آن هر شب تمام چراغهای شهر را خاموش میکردند، حتی شمع هم نباید روشن میشد تا از تیررس هواپیماهای دشمن در امان بمانند. به همین دلیل پنجرهها را گِلمالی میکردند تا احیاناً اگر میبایست چراغی روشن کنند نور آن به بیرون نرود. گِلمالی پنجره ابتدا از بیمارستانها و پایگاههای بسیج شروع شد و کمکم کل ساکنین شهر پنجرههای خود را گِلمالی میکردند.
مردم دزفول در کنار رود دز اقدام به ساخت پناهگاههایی کردند که امروزه از آنها به عنوان تفریحگاه استفاده میشود. آنها با حفر دالان کنار رودخانه این جانپناهها را میساختند و به آنها کَت میگفتند. کَت در زبان دزفولی به معنای سنگر است.
دزفول دژ خوزستان
رژیم وقت عراق با هدف جدایی خوزستان از ایران، اندیمشک و دزفول را که شمالیترین شهرهای استان خوزستان محسوب میشدند مورد حملات هوایی پیدرپی قرار داد به طوری که از 6 لشگری که برای حمله به مرزهای ایران آماده کرده بودند، 2 لشگر را موظف به تصرف دزفول کرد تا با دور زدن خوزستان، این استان را به تصرف خود در آورند، اگر ایستادگی و مقاومت مردم دزفول نبود خوزستان سقوط میکرد. عملیات فتحالمبین وجود نداشت و مقدمهی آزادسازی خرمشهر ایجاد نمیشد.
در آن زمان حتی شایع شده بود که میگهای عراقی که قصد بمباران جایی را داشتند اما موفق نمیشدند، برای اینکه موشکهای خود را به عراق بازنگردانند، آنها را بر سر مردم بیدفاع دزفول خالی میکردند. اما چیزی که دزفول را به نماد مقاومت و پایداری تبدیل کرد تعداد موشک ها و راکت ها نبود. جریان زندگی در خاک و خون زیر بمبارانهای عراقی ، همان موقع هم تعجب دوست و دوشمن را برانگیخته بود.
دزفول هرگز تخلیه نشد
دزفول هرگز تخلیه نشد، هیچ موشک و بمبارانی باعث نشد مردم دزفول شهرشان را تخیله کنند. نه تنها تخلیه نمیکردند بلکه زیر موشکباران هم راهپیمایی های 22بهمن و روز قدس را هم برگزار میکردند. دزفول به واسطه نزدیکیاش با جبهههای جنگ به شهر پشتیبان تبدیل شده بود. مردم شهر هم پذیرای رزمندگانی بودند که از سراسر کشور عازم جبهه های جنوبی کشور بودند و هم میزبان رزمندگانی که از جبهه های جنگ برای تجدیدقوا به عقب بر میگشتند.
هنگامی که محلهای از دزفول مورد اصابت موشک و راکت قرار میگرفت مردم آنجا خود شروع به بازسازی منطقه میکردند، به طوری بعد از گذشته یکسال مشخص نبود که کدام محله ویران شده بودند.
چرا چهارم خرداد
در سال 1366 هیئت دولت وقت ایران تصمیم گرفت شهری را که در ارتباط مستقیم با جنگ بوده به عنوان نماد مقاومت و پایداری انتخاب کند و سرانجام چهارم خردادماه به عنوان روز دزفول نماد مقاومت و پایداری نامگذاری شد.
امام خمینی (ره) به پاس استقامت و پایداری مردم دزفول در طول 8 سال جنگ تحمیلی فرمود: "شما دزفولیها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید. شما دین خود را به اسلام ادا کردید."
منبع:مهر
انتهای پیام/