تفاهم نامه سازمان تامین اجتماعی با خانه های سینما، تئاتر و موسیقی امضاء شد
آیین امضای تفاهمنامه بین سازمان تأمین اجتماعی و خانه سینما، خانه تئاتر و خانه موسیقی با حضور وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی برگزار شد.
آیین امضای تفاهمنامه بین سازمان تأمین اجتماعی و خانه سینما، خانه تئاتر و خانه موسیقی با حضور وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی علی ربیعی، محمد حسن زدا معاونت سازمان تامین اجتماعی، حیدریان رئیس سازمان سینمایی،دکتر نوربخش مدیرعامل و اعضای هیات مدیره خانه موسیقی، اصغر همت مدیرعامل و اعضای هیات مدیره خانه تئاتر، هیات مدیره و مدیرعامل خانه سینما، روسا و اعضای شوراهای مرکزی تشکل های خانه سینما و جمعی از هنرمندان عصر روز دوشنبه (7 خرداد ماه) در در تالار سیفالله داد خانه سینما برگزار شد.
منوچهر شاهسواری، مدیر عامل خانه سینما پس از خیر مقدم به حضور میهمانان اظهار داشت: بعد از مدتها گفتوگو امروز ما تفاهم نامهای را که مدتی است با سازمان تامین اجتماعی تهیه کردهایم و به مرحله امضا رساندهایم، در حضور وزیر کار و سازمان تامین اجتماعی رونمایی و مبادله میکنیم. امیدوارم این جمع شهادت دهد، ما بر اساس همه موازین حقوقی و جاری تلاش میکنیم تا مسائل و مشکلاتی را که در این حوزه داریم، با کسب یک موقعیت اداری و حقوقی که آنهم کمیته مشترک بین خانه سینما، خانه تیاتر و خانه موسیقی و سازمان تأمین اجتماعی است تمام مسائل را با ارامش و البته سرعت و نیات مسالمتجویانه حل و فصل کنیم.
آقای وزیر، ما نیازمند تعریف شغلی روشن و واحد در سازمان تأمین اجتماعی و وزارت کار هستیم. شما میدانید که موسیقی، تئاتر و سینما معضل نیست بلکه راه حل است. این راه حل را برای حل و فصل بسیاری از مشکلات جامعه ما دستکم نگیرید. متأسفانه یک تصویر وجود دارد و در جاهایی به آن اشاره میشود و فکر میکنند که حوزه هنر خودش معضل و مسأله است اما از شما توقع داریم این را در هرجایی که امکانش هست، انکار کنید. هیچ کدام از مشکلات اجتماعی تابعی از فرهنگ و هنر نیست و هر جایی مسئولیت اجتماعی، آرامش و نگرانی برای میهن وجود دارد، اهل هنر هستند که پای آن ایستادهاند.
امیدوارم که امروز طلیعه یک رابطه دوستانه و مسئولانه فیمابین خانهها به عنوان نهادهای صنفی و موثر در سرنوشت کشور با تامین اجتماعی باشد که بتواند آینده بهتری برای نسل بعدی ایجاد کند و امیدوارم خیرش به پیشکسوتانی که فرصت امروز را ایجاد کردهاند، برسد و یقین میدانم که این، در حوزه مسئولیت شماست و امیدوارم در چند وقت آینده خبرهای خوبی را شاهد باشیم.
پس از سخنان مدیرعامل خانه سینما، تفاهمنامه با حضور مدیران عامل خانه های سینما، تئاتر و موسیقی و همچنین معاونت سازمان تامین اجتماعی رونمایی شد و به امضای آنان رسید.
سپس محمدحسن زدا، معاونت سازمان تامین اجتماعی اظهار داشت: تشکر میکنم از امضای این مفاهمه و دوستی که به وجود آمده است. امیدوارم در اثر رفتار ما دوستان مقابل هم لذت ببرند. اولین پیامی که این مفاهمه برای هر دو طرف دارد، این است که ما به این نتیجه رسیدهایم که باید با شرکای اجتماعی خود به گفتوگو بنشینیم و حرف همدیگر را بشنویم. افتخارم میکنم که به این وسیله وارد این مجموعه شدهام.
منوچهر محمدی تهیهکننده با سابقه سینمای ایران سخنران بعدی آئین گفت: این ماجرا از اوایل سال 96 شروع شد که مجموعه مشکلاتی راجع به تامین اجتماعی وجود داشت و برای آن مذاکرات و جلساتی برگزار شد. در ابتدا برای این که وزارت ارشاد و وزارت کار را حساس کنیم، منجر به نوشتن نامهای شد که بسیار هم تلخ، تند گزنده بود که البته بنده هم کاتبش بودم اما در نهایت منجر به تشکیل کارگروهی شد که مجموعه جلساتی در تأمین اجتماعی و خانه سینما برگزار کردیم. جلساتی تلخ و تند گاهی هم همراه با دعوا ولی امروز خستگی از تن ما رفت چون این تفاهم نامه امضا شد.
آقای ربیعی را همه میشناسند. او زاده جنوب شهر و کارگرزاده است و با شرایط قشر ضعیف آشناست. من خواهشی دارم. تفاهمنامهای انجام شده و سعی شده تمام مسائل حقوقی و قانونی رعایت و خیر و صلاح بخشهای هنری در آن دیده شود. خواهشم این است که این تفاهمنامه گرفتار دیوانسالاری نشود و همچنین گرفتار مأمور معذور هم نشود. واقعیت این است که چه شهروند باشی چه هنرمند، وقتی به این مجموعه رجوع میکنی که گرفتار هستی به این خدمات نیاز داری. پس در شرایط حساس کنونی بهتر است این دوستان آن را درک کنند و این مردمداری رعایت شود تا این تفاهمنامه شکل عملیاتی و اجرایی به خود پیدا کند و حاصلش را ببینیم.
در ادامه حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی با تأکید بر این که میخواهد صریح و شاید تلخ صحبت کند، اظهار داشت: ما از سال 94 با پدیدهای مواجه شدیم. من دبیری جشنواره موسیقی فجر را از سال 94 بر عهده داشتم. ما در قراردادهایمان با هر هنرمندی توافقی میکردیم و تمامشان در موسسه توسعه هنرهای معاصر انجام میشد اما از آن سال موقع پرداخت همه دیدند که در قراردادها رقم بزرگی بابت بیمه کم شده بود و این مشکل تا امروز هم ادامه داشته است. متعاقب آن از طریق موسسه پیگیر شدیم که بدانیم داستان چیست. در نهایت منجر شد که سال 96 با خانه سینما و خانه تئاتر خدمت آقای زدا رسیدیم.
جلسه اول به قدری همه ذوقزده بیرون آمدیم که به همه گفتیم مسأله حل شد. مشخصا در تئاتر و موسیقی هر قراردادی داریم، 90 درصدش در چارچوب توسعه هنرهای معاصر انجام میشود. هنرمندان معدودی در بخش موسیقی تجاری قراردادهای دیگری میبندند اما عمده دیگر هنرمندان موسیقی ما مانند موسیقی نواحی و سنتی کمکبگیر هستند و با آن سرپا هستند که اکثرش در معاونت هنری انجام میشود. موسسه توسعه به تأمین اجتماعی هشت میلیارد تومان بدهکار است؛ آن هم بابت کمکی که به هنرمندان کرده است. آقای زدا فرمودند که قراردادهای انفرادی مشمول نمیشود ولی همه مشمول شده است. خواهشم این است که این مسأله به صورت جدی پیگیری شود زیرا برای جامعه بسیار نگرانکننده و لطمه بزرگی است. این را یک موسسه دولتی نبینید بلکه موسسهای است که همه رزق هنرمندان دست آن است.
سپس اصغر همت، مدیرعامل خانه تئاتر در سخنانی گفت: پیش از این صحبتی با آقای زدا داشتم، صورت مسأله این کار مقبول است و این که ما صراحتا نمیتوانیم چیزی را به هنرمندان هبه کنیم، چون با 42 میلیون نفر طرف هستیم. رفاقتی چیزی پیش نمیرود. باید یک شفافیتی به وجود بیاید که بدانیم تکلیف ما چیست. کسی که تئاترش یک میلیون و نیم فروش داشته، ولی باید 56 درصد از آن را برگرداند. درست است که این تفاهمنامه امضا شد اما مشکل ما عطف به ماسبق است و در نهایت هم شفافیت مهمترین نکته است.
تورج منصوری، از مدیران با سابقه صنفی در خانه سینما و فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران نیز در این مراسم اظهار داشت: این جلسه من را یاد اوایل دهه 70 انداخت. یک تفاهمنامهای با همین نام به امضای سه نفر رسید: وزیر ارشاد، رئیس سازمان تأمین اجتماعی و مدیرعامل خانه سینما که خودم بودم. قرار بر این شد که اهالی خانه سینما بیمه شوند. این خبر تیتر درشت روزنامهها شد و شادی و پایکوبی اهالی خانه سینما همراه داشت. آن روز همه موهای من مشکی بود و همه تازهنفس بودیم. سینمای امروز حاصل کار آنهاست اما متاسفانه اشکالات قانونی در تفاهمنامه وجود داشت. قرار بود از دو درصد درآمد سینماهای کشور، خانه سینما از محل بودجههایی که وزارت ارشاد به خانه سینما اختصاص داده بود، بخش کارفرمای بیمه را بپردازد در نتیجه به خانه سینما یک شماره کارگاه داده شد. این قرارداد دچار مشکلاتی در سازمان تأمین اجتماعی شد. یک عده ای در این سازمان نظارت میکردند که میگفتند وقتی یک شماره کارگاه در خانه سینما دارید، باید کارفرما داشته باشید ولی وزارت ارشاد نمیتواند کارفرمای شما باشد. در نهایت هم در وزارت ارشاد پول بیمه را ندادند. در نتیجه این اتفاقات چون هزینه بیمه پرداخت نشده بود، بیمه افراد قطع شد. در قرارداد دیگری که انجام شد، شماره کارگاه از خانه سینما گرفته شد و افراد از حالت درجهبندی خارج شدند و همه اعضای خانه سینما بیمه اختیاری با کف دستمزد گرفتند. امروز امیدوارم این آخرین امضا بین مدیران باشد و 20 سال دیگر دوباره قرارداد دیگری نوشته نشود. ما پیر شدیم و قرار است با چیزی حدود 40 سال سابقه کار بازنشسته شویم و بنده در زمان بازنشستگی چیزی حدود یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق بازنشستگی خواهم گرفت. فقط نگاهمان به جوانانی که وارد میشوند، نباشد و حواسمان به سفیران فرهنگی کشور هم باشد. خواهشم این است که کاری برای حقوق بازنشستگی این افراد انجام دهیم. ما در یک جلسهای سالها پیش در سازمان تأمین اجتماعی مشغول مذاکره بودیم و یکی از افرادی که از طرف سازمان با ما صحبت میکرد، به ما گفت ما حق یک عده کارگر معدن را به یک عده مطرب نمیدهیم. این درحالی بود که به او گفتم که تو را مجبور به عذرخواهی میکنم و همین اتفاق هم افتاد. سالها بعد او را برای مشورت گرفتن به خانه سینما دعوت کردیم. از من پرسید فلانی تو بازنشسته شدهای؟ گفتم نه و او به من پاسخ داد که من بازنشست شدهام؛ با بیش از 5 میلیون تومان حقوق. این در حالی است که منِ منصوری اگر بازنشست شوم حقوقم حدود یک میلیون و 200 خواهد بود. این موضوعی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت.
در خاتمه مراسم علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: اول این که خوشحالم که در جمع شما هستم و دوما باید بگویم که خجالت کشیدم. حدود چهار سال است این که اینجا هستیم اما آرزوهایی که روزهای اول داشتیم، نشد که پیش برود. عذرخواهی میکنم از شما. آقای منصوری مثل یک فیلمبردار گویی تمام اتفاقات را ثبت کردهاند و به ما نشان دادند. حق شما ادا نشده است و میفهمم که آنچه شایسته وضعیت هنر است، ادا نشده و سلایق ما کار دست شما داده است و شما مانند متغیر وابستهای در مقابله با این سلایق بودید و میدانم هیچ کس از راه هنر نتوانسته زندگی متوسط رو به بالایی را داشته باشد و از راه قلم ارتزاق کند؛ حتی بزرگترین نویسندگان. بنا بر این ارزش کار شما را میفهمم. بخشی از زندگی ما با سینما و تئاتر و موسیقی بوده است. من حتی بلال فروختم تا بتوانم به این مکانها بروم. شکلگیری شخصیت ما در رابطه با هنر بوده و من معتقدم که ما نه ادراک درست پیدا کردیم و نه نیاز ایران امروز را فهمیدهایم. من به عنوان مسئول میتوانم بگویم که دیگر علت اول اعتیاد و طلاق فقر نیست. این حرفها عواطف خودم است. ما 32 صنف و 80 تخصص داریم اما عنوان شغلی مستقل نداریم. من مایلم با یک کار فشرده این مشکل برطرف شود. بازنشستگیها معطوف میشود به این عناوین شغلی. همه الان یکجور هستند اما سزاوار نیست که تعدادی در حال طبقهبندی شدن هستند. زمان انجام این کار را هم نباید طولانی کنیم و باید تا یک ماه آینده انجام شود. خانم طائرپور هم که همیشه نکاتی را به ما یادآور میشوند، پیگیری کنند که آن حتما به ثمر برسد. به قول ترکزبانها، حضرت عباسی میخواهیم این مشکل را حل کنیم. واقعا مایلم هر راه قانونی که وجود دارد، انجام شود. خود شما چارچوبهای قانونی جلویتان است و هر تصمیمی که در اختیار ما است و فکر میکنم میتوانیم راهکاری برای آن انجام دهیم، صورت بگیرد تا بعدها بگویند که یادش به خیر و تصمیمات خوبی گرفته شد. امیدوارم که باز هم جلسه مختصرتری در هر سه حوزه داشته باشیم و یک ماه دیگر روند این کار را مرور کنیم و پیشرفت کار را ببینیم. جامعه امروز نیاز زیادی به نشاط و امید دارد و اوضاع آن خوب نیست. ما نیاز داریم که جلوی این تهدیدهایی که ناجوانمردانه از خارج به ما میشود ایستادگی و جامعه را قوی کنیم. بخشی از آن بر عهده شماست و ما وظیفه داریم اینها را به صنعت تبدیل کنیم و آن را دنبال کنیم. به عنوان کشنگر اجتماعی ایرانیها بیش از پیش به هنر شما نیاز دارند تا بتوانیم جامعه قرص غیرشکننده داشته باشیم.
انتهای پیام/