هفتادمین نکبت و تهدیدات ۲۰ گانه صهیونیسم-۴|حامیان اسرائیل، از ارتش فاسد تا ابومازن متزلزل
عنصر اساسی که روند اعتراضات مردمی و تظاهرات فلسطینیها بر ضد رژیم صهیونیستی را سرکوب میکند، تشکیلات خودگردان فلسطین است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، موجودیت رژیم صهیونیستی از 70 سال پیش تاکنون مبتنی بر تروریسم، خشونت، جنایت، قتل، غارت و تخریب شهرها و روستاهای فلسطینی و ارتکاب جنایتهای انسانی ضد ملت فلسطین بوده است. رویکردها و افکار افراطگرایانه رژیمصهیونیستی همواره حق و عدالت و اخلاق را زیر سوال میبرد و موسسات نظامی این رژیم از شبه نظامیان تروریست هاگاناه و اتسل و اشتیرن گرفته تا ارتش کنونی و سازمانهای جاسوسی اسرائیل و سردمداران سیاسی رژیم صهیونیستی از هیچ اقدام غیر انسانی و جنایتکارانه برای رسیدن به اهداف سلطه طلبانه خود در منطقه دریغ نمیکنند.
افتتاح سفارت آمریکا در قدس اشغالی که به تازگی با کشتار دهها نفر از فلسطینیها و زخمی شدن هزاران نفر دیگر همراه بود، سند رسمی مشارکت آمریکا و سکوت خفتبار و توطئهآمیز رژیمهای مرتجع عربی در جنایتهای هفتاد ساله رژیم صهیونیستی به شمار میرود. در این مجموعه مقالات، علاوه بر بررسی عوامل وجهه تاریک و منفور رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهان، با عوامل تهدید موجودیتی رژیم صهیونیستی آشنا میشویم که بسیاری از متفکران جهان را واداشته تا از ایده فروپاشی اسرائیل سخن بگویند.
در شماره قبل تعدادی از تهدیدات نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی را بررسی کردیم که عبارتند از:
1-بروز انقلابهای مردمی
2-نگرانی تلآویو از پایان جنگ در سوریه
3-حضور ایران در مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی
4-افزایش قدرت محور مقاومت
5-ضعف عمق استراتژیک
6-کاهش قدرت بازدارنده رژیم صهیونیستی: دیدگاههای نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ با ارتشهای عربی و گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر مناطق دنیا برای تحقق قدرت بازدارندگی است، اسرائیل در طول سالیان دراز این قدرت را با استفاده از تلاش های زیاد در تمام سطوح امنیتی و نظامی از جمله برنامه اتمی برای خود محقق کرده است. اما در زمانی که اسرائیل موفق به تحمیل قدرت بازدارنده خود به بیشتر ارتش های عربی شده بود، شکستهای پی در پی را در تقابلهای خونین خود با گروههای مقاومت فلسطین و لبنان متحمل شد. جنگ اخیر این رژیم با حزب الله لبنان در سال 2006 و جنگ با مقاومت فلسطین در غزه در سالهای 2008 و 2012 دلیلی بر این مدعاست.
برخی تحلیلگران اسرائیلی اعتقاد دارند که اسرائیل در ایجاد معادله بازدارنده در زمینه جنگهای چریکی و مقابله با گروههای مسلح شکست خورده است، برخی دیدگاههای شدیدتری مطرح کرده و اعلام میکنند که اسرائیل اصلا چنین قدرت بازدارندهای در اختیار ندارد، بلکه این قدرت بازدارنده را در برابر کشورهای عربی در اختیار دارد. آنها اعتقاد دارند که اسرائیل در 50 سال اخیر توان بازدارندگی در برابر گروههای مسلح و جنگ های چریکی را نداشته و نتوانسته مانع از چنین جنگهایی شود.
7-اختلال در راهبرد انتقال درگیری به خاک دشمن: نظریه ارتش اسرائیل بر اساس راهبرد دفاعی تدوین شده است، این در حالی است که تاکتیکهای این ارتش هجومی است، البته نقص عمق استراتژیک سبب شده تا اسرائیل ارتش را مجبور به در اختیار داشتن ابتکار عمل در هنگام ضرورت کند و میدان جنگ را به سرزمینهای دشمن انتقال دهد.
به علت فقدان عمق استراتژیک، تدوین کنندگان سناریوهای نظامی اسرائیل اعتقاد دارند که این رژیم نمیتواند راهبردهای دفاعی را برگزیند، چرا که نمیتواند در برابر خرید زمان از اراضی خود چشم پوشی کند، به همین علت سناریوپردازان نظامی اسرائیل خیلی زود به این نتیجه رسیدند که جنگها باید در اراضی دشمن اداره شود و عمق استراتژیک ساختگی در سرزمین دشمن ایجاد شود.
رژیم اسرائیل از زمان اشغال فلسطین و تاسیس خود موفق به اجرای این راهبرد شده است، این موضوع را در جنگهای 1956 و 1967 و حتی حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 که تا آستانه فتح بیروت نیز پیش رفت، می توان دید. اما این نظریه دیگر با عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000 قابل اجرا نیست، این عقب نشینی با شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه در سال 2006 و عملیات سرب گداخته و ستون ابرها علیه نوار غزه تقویت شد.
شکی نیست که عدم قدرت اسرائیل در اجرای این نظریه به پیشرفت امکانات نظامی طرفهای درگیر با اسرائیل بعد از حمله به لبنان در سال 1982 از جمله حزب الله و گروههای مقاومت در نوار غزه باز میگردد. این نیروها تغییرات عملی و تاکتیکی در برنامهها و قواعد درگیریهای نظامی با دشمن اسرائیلی ایجاد کردند و سبب شدند این رژیم ویژگی تاثیرگذاری سریع با استفاده از نیروهای هوایی خود در خاورمیانه را از دست بدهد. پیشتر ارتش اسرائیل میتوانست بدون مقاومت واقعی و متناسب از سوی دشمنان خود به اراضی آنها یورش ببرند و میدان جنگ را خیلی زود به خاک دشمن منتقل کنند، اما دیگر این دوره سپری شده و اسرائیل در جنگهای اخیر این ویژگی را از دست داده و این اقدامات خسارتهای زیادی در جبهه داخلی این رژیم به جا میگذارد.
9-فساد مالی و اخلاقی در ارتش: گزارشی که برنامه دفاع و امنیت انگلیس در مورد شفافیت بینالمللی منتشر کرده، تحلیل اطلاعاتی از 82 کشور جهان در مرحله زمانی ژولای 2011 تا نوامبر 2012 آمده است، این گزارش نشان میدهد که اسرائیل رکورد بالایی در زمینه مفاسد نظامی را به خود اختصاص داده است، چرا که در این موسسه نظامی زمینه برای هدر دادن اموال دولتی وجود دارد و مصونیت قانونی و تهدیدات امنیتی در بخش نظامی این زمینه را ایجاد کرده و سازمانها و ارادهای نیز برای توقف موج فساد در این سازمان وجود ندارد. این گزارش که بر اساس فساد کشورها را به شش درجه تقسیم کرده است، اسرائیل در زمینه فساد در کنار دولتهایی همچون کویت و لبنان و امارات در رتبه D قرار دارد.
مظاهر فساد در ارتش اسرائیل فراوان است و شامل مفاسد اخلاقی و مالی و سیاسی میشود، هنوز جنگ 33 روزه اسرائیل علیه لبنان به پایان نرسیده بود که اسرائیلی ها از ابعاد و مفاسد اخلاقی و مالی سران ارتش آگاهی پیدا کردند. دان حالوتس رئیس ستاد ارتش نیز از اتهامات فساد بی بهره نماند و روزنامه صهیونیستی معاریو فاش کرد که حالوتس دو ساعت بعد از به گروگان گرفته شدن نظامیان اسرائیلی از سوی حزبالله از ترس رکود بازار سهام به علت آغاز جنگ، به دنبال فروش سهام مالی خود در یک شرکت بود. این موضوع یک اتهام اخلاقی و بی مبالاتی و سوء استفاده از اسرار جنگی برای کسب منافع اقتصادی از سوی بالاترین فرمانده نظامی اسرائیل به شمار میرود.
در مورد فساد اخلاقی در ارتش اسرائیل روزنامه یدیعوت آحارونوت در دسامبر سال 2011 در تحقیقی تحت عنوان ارتش شیشهای فاش کرد که پدیدهای که یک پدیده فرعی در ارتش اسرائیل بود، الان به وبایی برای ارتش تبدیل شده است، پارتیهای شبانه همراه با مشروبات الکلی در داخل پادگانهای نظامی و یگانهای ویژه به حدی رسیده است که حتی به سطوح فرماندهی ارتش نیز رسیده است.
این روزنامه در 12 فوریه سال 2013 اعلام کرد که بیش از 500 شکایت از تجاوزات جنسی در داخل ارتش اسرائیل در طول سال 2012 وجود داشته که 10 درصد از آنها از سوی نظامیان مرد طرح شده است. این روزنامه به افزایش پدیده تجاوز به عنف و تجاوزات جنسی دیگر در ارتش اسرائیل اشاره کرده و نوشت که در بسیاری از موارد، افسران مرد به زنان تجاوز میکنند که پروندههای تحقیق در مورد آنها تشکیل میشود.
به عنوان یکی از نمونههای مفاسد مالی در ارتش اسرائیل، بازرسان پلیس نظامی اسرائیل در تاریخ 28 ژوئن سال 2010 از یک پرونده کلاهبرداری بزرگ در ارتش اسرائیل خبر داده و هفت افسر نظامی از بخش مهندسی را به اتهام فریب ارتش و وزارت جنگ اسرائیل بازداشت کردند. این افراد میلیونها شیکل از بودجه نظامی اسرائیل را اختلاس کرده بودند. همچنین تعدادی از پیمانکاران اقدامات زیر ساختی در اسرائیل نیز به علت فریب ارتش و وزارت جنگ و اختلاسهای میلیونی بازداشت شده و آنها را به ارائه سندها و گزارشهای دروغ در مورد حجم ساخت و سازهای پروژه های نظامی ارتش متهم کردند.
در 8 آگوست سال 2011 یک گزارش از تلآویو فاش کرد که فرماندهی ارتش و وزارت جنگ اسرائیل سعی داشتهاند میلیونها دلار از بودجه عمومی اسرائیل را با دروغ و فریب به نفع خود مصادره کنند. این موضوع زمانی فاش شد که کمیته پارلمانی ویژه بررسی بودجه متشکل از نمایندگان کمیتههای وزارت امور مالی و خارجه و امنیت به ریاست شائول موفاز تشکیل شد. موضوع بحث این کمیته بررسی درخواست وزارت جنگ اسرائیل در افزایش بودجه نظامی به مبلغ 620 میلیون شکل (7/1 میلیون دلار) بود.
جدعون لوی در مقالهای در روزنامه هاآرتص از ادله و گواهیهای تعدادی از افسران و نظامیان صهیونیست در مورد کشتار فلسطینیهای بی گناه در جریان عملیات سرب گداخته پرده برداشته و فرماندهی ارتش را به تعمد در فریبکاری و دروغگویی متهم کرد.
10-پدیده خودکشی و فرار از خدمت نظامی در ارتش : فرار از خدمت نظامی به علت حالتهای روانی به صورت سالانه در ارتش اسرائیل در حال افزایش است. میزان فراریان از خدمت در ارتش اسرائیل در سال 2005 به یک نفر از هر هشت جوان میرسید، آنها به علت دریافت گواهیهای پزشکی در مورد مشکلات و بیماریهای روانی به ارتش رژیم نمیپیوستند. آمارها نشان می دهد این رقم نسبت به سال 2002 میلادی 30 درصد افزایش یافته است. این میزان در سال 2007 به 25 درصد افزایش یافت. این بدان معنی است که از هر چهار نفر در سرزمینهای اشغالی یک نفر از خدمت فرار میکند.
روزنامه یدیعوت آحارونوت در شماره روز 10 می سال 2012 نوشت که بر اساس آمارهای رسمی ارتش اسرائیل، تعداد فراریان از خدمت در سال 2010 بالغ بر 1800 نفر و در سال 2012 بالغ بر 2700 نفر بوده و 1800 نفر نیز از کامل کردن خدمت سربازی خود سرباز زدهاند.
در 19 ژوئن سال 2011 سرتیپ "آفی زامیر" گفت که کمتر از 50درصد از اسرائیلیها از سن 18 تا 45 سال به ارتش می پیوندند و برای ورود در میدانهای جنگ آمادگی دارند. این در حالی است که 15 درصد از افرادی که وارد خدمت سربازی میشوند نیز خدمت خود را کامل نمیکنند. وی نتیجهگیری کرد که بین 50 تا 60 درصد از مردانی که باید به خدمت سربازی بروند، یا از خدمت معاف میشوند، یا خدمت خود را به صورت ناقص انجام میدهند.
خودکشی عناصر ارتش یکی دیگر از معضلات نظامی اسرائیل است. روزنامه معاریو در سال 2003 بعد از خودکشی 43 نظامی اسرائیلی در گزارشی نوشت که خودکشی به عامل اصلی مرگ نظامیان ارتش اسرائیل تبدیل شده است. بر اساس گزارش های رسمی صادره از سوی ارتش اسرائیل در 10 سال اخیر 237 نظامی اسرائیلی خودکشی کردهاند که معدل سالانه خودکشی را به عدد 24 می رساند. بر اساس گزارشها در سال 2005 میلادی 36 نظامی، در سال 2009 میلادی 21 نظامی، در سال 2010 میلادی 27 نظامی و در سال 2011 میلادی 21 نظامی اسرائیلی خودکشی کردهاند. گزارش های موجود نشان میدهد میانگین خودکشی در ارتش اسرائیل در سالهای بین 1990 تا 2000 بالغ بر 40 نظامی در هر سال بوده است.
11-تزلزل تشکیلات خودگردان به عنوان عامل اصلی آرامش رژیم صهیونیستی: عنصر اساسی که روند اعتراضات مردمی و تظاهرات فلسطینیها بر ضد اسرائیل را سرکوب میکند، تشکیلات خودگردان فلسطین است. این تشکیلات و ابومازن رئیس آن که به عنوان سوپاپ اطمینان اسرائیل برای مهار انتفاضه مردمی مورد استفاده قرار میگیرد، اخیراً دچار ضعف و شکنندگی شده و برای اولین بار است که موضوع جانشینی ابو مازن در این زمینه مطرح میشود. طبعاً ابومازن یک جانشین طبیعی ندارد و احتمال بروز جنگ برای جانشینی وی بین تعداد زیادی از اطرافیانش وجود دارد. علاوه بر اینکه موضوع بیماری ابومازن بحث انتقال قدرت از وی به جانشین بعدی را این روزها به یکی از مهمترین بحثهای موجود در فضای سیاسی فلسطین اشغالی تبدیل کرده است.
همچنین سالهای متمادی استمرار روند سازش و ارائه امتیازات خفت بار به صهیونیستها بدون تحقق کمترین امتیاز، اعتبار تشکیلات خودگردان و گزینه های آن ها را زیر سوال برده و روند موفقیتآمیز مقاومت مسلحانه در تحقق اهداف ضد صهیونیستی را تقویت کرده است.
ادامه دارد...