دنیاطلبی و اشرفیگری مهمترین علل رویارویی جریانهای انحرافی با ولایت فقیه
یکی از کارشناسان مذهبی مهمترین علل مقابله جریانهای انحرافی با ولایت را حب نفس، دنیاطلبی و اشرافیگری آنان میداند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا موضوع ولایت اهل بیت علیهم السلام یکی از کلیدیترین و مهمترین مباحث دینی است که پیامبر گرامی اسلام(ص) ، ائمه اطهار(ع) و علمای دینی، صاحبنظران و کارشناسان در طول شکلگیری دین اسلام و گسترش آن در جهان، بر ولایتپذیری آحاد جامعه اسلامی و عامه مسلمانان تاکید موکد داشتهاند.
در تبیین بیشتر اهمیت و ضرورت مهمترین مقوله دین اسلام یعنی موضوع ولایت با حجتالاسلام والمسلمین علی آقابابا به گفتوگو نشستیم. در این گفتوگو همچنین به اجمال به عوامل رویگردانی از مقوله ولایت پرداخته شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* برای درک بهتر مقوله ولایت اهلبیت(ع) نیاز است با جایگاه آن نزد خداوند متعال بیشتر آشنا شویم تا در پرتو این شناخت بتوانیم سر سپردهتر رفتار کنیم. لطفا در اهمیت موضوع ولایت توضیح دهید.
خداوند در آیه آخر سوره مبارکه تکاثر میفرماید «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ؛ سپس در همان روز است که از نعمتِ [روى زمین] پرسیده خواهید شد». بر اساس این آیه، خداوند در روز قیامت قطعاً از نعماتی که به ما عطا کرده است، سؤال میکند. ما دو گونه نعمت داریم: مادی و معنوی. نعمات مادی شامل سلامتی جسم، سلامتی خانواده، رزق و روزی و ... است که خداوند به ما عطا کرده است. نوع دیگر از نعمات خداوند، معنوی هستند که شامل نماز، محبت اهلبیت علیهمالسلام، همسری موافق و همسو، فرزندان صالح، قبور مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین، توفیق خدمت به مردم، توفیق خادمی اهلبیت علیهمالسلام، سلامتی روح و روان و ... هستند.
اما در اوج نعمات معنوی، نعمت ولایت است. از امام صادق علیهالسلام پرسیده شد منظور از نعمت در این آیه چیست؟ حضرت فرمودند منظور از نعمت، نعمت ولایت اهلبیت علیهمالسلام است؛ثُمَ لَتُسْئَلُنَ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم أَیْ عَنْ وَلَایَتِنَا. یا در جایی دیگر فرمودند نَحْنُ النَّعِیم؛ لذا روز قیامت از این نعمت از ما سؤال میپرسند که با این ولایتی که به شما عطا کردیم، چه کردید؟
همچنین روایتی در جلد دوم اصول کافی صفحه18 وجود دارد که روزی امام باقر (علیهالسلام) پایههای دین را برای شاگردان خویش میشمردند. زراره میگوید امام(ع) فرمود: اسلام بر پنج چیز سازمان شده، بر نماز و زکاة و حج و روزه و ولایت. زراره گفت: گفتم: کدام اینها برتر است فرمود: ولایت برتر است، زیرا «کلید همه و والى و رهبر برای آنهاست، گفتم: سپس کدامشان برترى دارد؟فرمود: نماز، به راستى که رسول خدا (ص) فرمود: نماز عمود دین شما است الی آخر روایت.
سپس در ادامه فرمود: بالاترین مرتبه امر دین و کلیدش و در همه چیز و مایه خرسندى خداى رحمان، اطاعت امام بعد از معرفت اوست. همانا خداى عز و جل میفرماید: مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً؛ هر که پیغمبر را فرمان برد خدا را فرمان برده است و هر که پشت کند، ما ترا به نگهبانى آنها نفرستادهایم» (80نساء) اگر مردى شبها را به عبادت بپا خیزد و روزها را روزه دارد و تمام اموالش را صدقه دهد و در تمام دوران عمرش به حج رود، و امر ولایت ولى خدا را نشناسد تا از او پیروى کند و تمام اعمالش با راهنمائى او باشد، براى او از ثواب خداى جل و عز حقى نیست و او از اهل ایمان نباشد، سپس فرمود: خدا نیکوکاران از ایشان (اهل ولایت یا مستضعفین از مخالفین) را به فضل رحمت خود داخل بهشت کند.»
در اهمیت موضوع ولایت همین بس که خداوند عدم ابلاغ آن از سوی نبی مکرم اسلام(ص) را مساوی با عدم انجام رسالتشان معرفی کرد. در این باره در بخشی از آیه67 مائده فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى».
انشاءالله به برکت این ایام که متعلق به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، بتوانیم بیشتر با مقام امامت و ولایت آشنا شویم. یعنی کسانی که اهل ولایت هستند، باید بدانند در مسیر مستقیم قرار دارند و مطئمن باشند در مسیر رضایت خداوند متعال هستند؛ حال هرکس مقربتر، بهره او بیشتر.
* بارزترین مصداق نفوذ فرهنگی دشمن در دوران امیرالمؤمنین(ع) که باعث فریب مسلمانان شد، چه مواردی است؟
تبلیغ منفی درباره امیرالمؤمنین علیهالسلام از بارزترین مصداق نفوذ فرهنگی بود که توسط معاویه انجام شد. تبلیغات علیه امیرالمؤمنین علیهالسلام به قدری زیاد بود که عدهای وقتی شنیدند حضرت در محراب ضربت شمشیر خورده است، باور نمیکردند که ایشان نماز میخواند! در نفوذ فرهنگی سه عامل بسیار دخیل است: تبلیغات، تطمیعات و تهدیدات. آیتالله مصباح در کتاب آذرخشی از آسمان کربلا در تحلیل خود از واقعه عاشورا این سه عامل را مؤثر در وقوع عاشورا میداند. در ماجرای کربلا خیلی از افراد را تطمیع کردند و با پول خریدند.
* چه عواملی باعث میشود به مقوله ولایت اهلبیت علیهمالسلام کمتر توجه شود؟
قبل از آن باید عرض کنیم مردم در قبال مقوله ولایت چند دسته هستند: ولایتستیزند، ولایتگریز، ولایتپذیر و عدهای نیز ولایتمدارند. خب کسانی که با ولایت سرِ ستیز و جنگ دارند، ما نیز باید با آنها مبارزه کنیم؛ از ابتدای خلقت تاکنون کفار و منافقان بنای بر مبارزه با ولایت الله را داشتند و در این بین انبیاء، شهدا و صلحا با آنان مقابله میکردند. کسانی هم که ولایتگریزند تا زمانی که قصد تخریب حریم اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نداشته باشند، ما شیعیان نیز با آنان سر جنگ نداریم بلکه به دنبال پیوند آنان به ولایت اهل عترت(ع) هستیم.
محبت به ولایت باید همراه با تبعیت باشد
اما کسانی که ولایتپذیرند، در محور اهلبیت علیهمالسلام در حد پذیرش و ابراز محبت قرار دارند. هرچند ارزشمند است، اما کافی نیست. کسی که به ائمه معصومین علیهمالسلام ایمان دارد، حداقل باید در مسائل شرعی و دینی خود پایبند باشد. متأسفانه این عده بعضا اعمالی انجام میدهند که در شأن یک محب اهلبیت علیهمالسلام نیست. خداوند در آیه31 آلعمران به پیامبر(ص) میفرماید بگو اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت و پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است؛ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ». لذا محبت باید همراه با تبعیت باشد. اگر واقعاً خود را دوستدار و محب اهلبیت(ع) میدانیم که این محبت در طول محبت خدا قرار دارد، بایداز ایشان تبعیت کنیم.
اما عدهای از مؤمنین، ولایتپذیرند؛ یعنی به دستوراتی که از ناحیه پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهمالسلام رسیده، عمل میکنند. این دسته از افراد نیز در همین مرتبه دارای درجات مختلف هستند. عدهای مانند ابوا الفضل(ع) و سایر شهدای کربلا جزو پیشروان هستند، عدهای نیز تا حد توان خود سعی در هماهنگ کردن حالات، روحیات و اخلاقیات خویش با ائمه (علیهمالسلام) دارند.
اما درباره عواملی که باعث رویگردانی از موضوع ولایت میشود به 5 مورد اشاره میکنم:
1ـ عدم شناخت ولایت؛ اولین مرحله شناخت ما نسبت به ولایت اهلبیت علیهمالسلام مطالعه و معلومات صحیح است. باید از خداوند بطلبیم تا در این باره ما را با بهترین معلومات آشنا کند تا در مرحله بعد بتوانیم پیوندمان را با ائمه خویش مستحکم کنیم. این عدم شناخت باعث میشود به مرور زمان در حوادث و فتنههای پیش رو احساس ضعف و خطر کنیم. عمده افرادی که در مقابل ائمه علیهمالسلام ایستادند، کسانی بودند که نسبت به ولایت اهلبیت علیهمالسلام معرفت نداشتند. به عنوان نمونه آن عده که در کربلا در مقابل امام حسین علیهالسلام صفآرایی کردند، شناخت کافی از جایگاه و شأن اهلبیت علیهمالسلام نداشتند. حال ما خود باید بسنجیم که چه مقدار دغدغۀ شناخت امام عصر خود را داریم.
2ـ دنیاطلبی عاملی دیگر در رویگردانی از ولایت اهلبیت(ع) است. این خصلت به قدری مذموم است که باعث شد شخصی مثل زبیر که از سوی رسول خدا(ص) ملقب به سیفالاسلام شد، مقابل حجت زمان خود یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام لشکرکشی کند و در نهایت با نهایت خفت و خواری بمیرد. زبیری که با شمشیرش خیلی غمهای پیامبر صلی الله علیه و آله را زدود ، به دلیل اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام مواجب و حقوق او را به دلیل فراوانی ثروتش از بیتالمال قطع کرد، در جنگ جمل مقابل حضرت ایستاد. اینکه در روایت میخوانیم «حُبّ الدنیا رأسُ کلُ خَطیئةٍ» ناظر بر خطر این خصلت است.
بیشتر بخوانید: تبلور عدالت علوی در فرمایشات ضد اشرافیگری امام خمینی(ره)
3ـ سومین عامل در رویگردانی از ولایت اهلبیت(ع) اشرافیگری است که امیرالمؤمنین علیهالسلام به شدت با این امر مبارزه عملی میکرد. نه خود اهل اشرافیت بود و نه به فرماندهان خود اجازه تجملگرایی را میداد. نامههای تند حضرت به فرمانداران و کارگزاران در لزوم دوری از اشرافیت و تجملگرایی در جای جای کتاب شریف نهجالبلاغه وجود دارد. این عده به مرور زمان از حضرت فاصله گرفتند.
4ـ حب به مقام و پیروی از هوای نفس عامل دیگر برای دوری از ولایت اهلبیت علیهمالسلام است. پس از ماجرای غدیر با وجود اینکه میدانستند پیامبر صلی الله علیه و آله در اواخر عمرشان علی علیهالسلام را به خلافت انتخاب کرد، اما متأسفانه حب مقام باعث شد تا ابد دچار خسران شوند تا حدی که حضرت زهراء سلامالله علیها هیچ گاه آنان را حلال نکرد و از آنان نگذشت. به حدی ناراحت بودند که وصیت کردند این عده در تشییع پیکر مطهرشان شرکت نکنند.
اکنون نیز همین گونه است. عدهای که صف اول انقلاب بودند و برای ولایت امام خمینی(ره) جان خویش را در معرض تهدید قرار میدادند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پی جایگاه و سهم برای خود بر آمدند و اکنون در آشکار و نهان در مقابل رهبر معظم انقلاب صفآرایی کردند. به جای اینکه در جهت تقویت نظام، نفس سرکش خود را مهار کنند، بنای بر دشمنی گذاشتند. خداوند هم روز به روز بر دل آنها مهر میزند تا حق را تشخیص ندهند؛ لذا هم خود را گمراه و ذلیل میکنند و هم باعث گمراهی عده زیادی از افراد جامعه میشوند؛ «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ؛ خداوند بر دلهاى آنان، و بر شنوایى ایشان مُهر نهاده؛ و بر دیدگانشان پردهاى است؛ و آنان را عذابى بزرگ است.» اما در مقابل میبینیم خداوند روز به روز بر عزت رهبر معظم انقلاب و هواخواهان ولایت میافزاید.
5ـ عامل دیگر که باعث رویگردانی افراد از ولایت اهلبیت علیهمالسلام میشود، نقشههای شوم دشمن در قالبهای مختلف مثل رسانههای حقیقی و مجازی است. دشمنان در این فضا شروع به سمپاشی و شبههافکنی بر ضد مقامات اهلبیت علیهمالسلام میکنند .
مدافعان حرم، مدافعان حریم ولایت هستند
اما در مقابل این عده که فریب دشمن را خوردند، گروهی هستند که با ایمان استوار خود مقابل شبهات ایستادگی میکنند و آن جاهایی که به تعارض بر میخورند، به عدم معرفت خود نسبت میدهند. این عده همانها هستند که برای دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام وارد میدان نبرد شدند و حماسهای آفریدند که تا ابد نام نیکشان در کنار شهدای کربلا باقی ماند؛ اینها همان مدافعان حرم اهلبیت علیهمالسلام هستند. اکنون که میبینیم جبهه مقاومت به دستاوردهای خوبی در منطقه دست یافته است، به برکت سرسپاری به مقام ولایت اهلبیت علیهمالسلام و فرزند خلف ایشان یعنی رهبر معظم انقلاب است.
انتهایپیام/