"قاسطین" جریان برانداز حکومت امام علی(ع) بودند
مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) استان تهران گفت: قاسطین با تحریک گروههای نفاق مثل خوارج سعی در ضربه زدن به حکومت علی(ع) را داشتند. بعدها بر اثر رویه قاسطین، اسلام طعم تلخ حکومت بنیامیه را چشید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا رهبر معظم انقلاب در بخشی از فرمایشات خویش در حرم مطهر امام راحل(ع) با اشاره به اینکه جبهه دشمنان و مخالفان امام راحل نیز ترکیبی از سه گروه قاسطین، مارقین و ناکثین بود، افزودند: «قاسطین» یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان داخلی آنها که با اصل جمهوری اسلامی دشمنی دارند، «ناکثین» یا عهدشکنان و همراهان سستکمربند که به علت خواستههای دنیایی در مقابل امام ایستادند و «مارقین» که با عدم درک موقعیت کشور و نفهمیدن جبهه بندی دشمنان، حقانیت حرکت امام را تشخیص ندادند.
ایشان منافقین را نمونهای از مارقین خواندند که به علت خیانت رؤسایشان و جهل و فریبخوردگی بدنه، به دشمنی ناکام با امام پرداختند.
رهبر انقلاب با اشاره به پیروزی امام خمینی در مقابل این سه جبهه افزودند: امروز هم همین سه گروه در مقابل میراث بزرگ امام خمینی یعنی جمهوری اسلامی صف آرایی کردهاند، این جبهه مختلط البته مشکلاتی بهوجود می آورد و حرکت کشور را دشوار یا کُند میکند اما در جلوگیری از پیشرفت ملت عاجز و ناتوان است.
باید گفت مواجهه امیرالمؤمنین علیهالسلام با سه جریان ناکثین(عهدشکنان) و قاسطین(اهل ظلم و ستم) و مارقین(خوارج) دارای ابعاد سیاسی ـ اجتماعی فراوانی است که خداوند در قالب این سه جریان، از مجرای خلیفة اللّهی خود یعنی امیرالمؤمنین(ع) سه درس بزرگ را به مسلمانان به خصوص شیعیان آموخت.
حضرت درباره دشمنی این سه گروه در خطبهای معروف به شقشقیه فرمودند: «امّا هنگامى که بپا خاستم و زمام خلافت را به دست گرفتم، جمعى پیمان خود را شکستند(ناکثین یا عهدشکنان)، گروهى سر از طاعتم باز زدند و از دین بیرون رفتند(مارقین یا خوارج) و دستهاى دیگر براى ریاست و مقام از اطاعت حقّ سر پیچیدند (قاسطین یا ستمگران شام و اصحاب معاویه) گویا نشنیده بودند که خداوند مىفرماید: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ سراى آخرت را براى افرادى برگزیدهام که خواهان فساد در روى زمین و سرکشى نباشند و عاقبت نیک، از آن پرهیزگاران است» (القصص: 83) آرى به خدا سوگند که خوب شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند، ولى زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرده و جواهراتش ایشان را فریفته بود.» در ادامه به یکی از مهمترین دشمنان حکومت امیرالمؤمنین(ع) یعنی قاسطین میپردازیم.
بیشتر بخوانید: اشرافیگری ناکثین آنان را به مقابله با حکومت علوی تشویق کرد
قاسط از ریشه «قسط» به دو معنای «عدل» و «عُدول یا بازگشت» است. عدول به معنای انحراف از حق است. در واقع اگر «قسط» در باب افعال به کار رود، به معنای عدل است، اما وقتی که قَسَط یقسِط گفته شود، ضدّ آن است، یعنی ظلم و جور.(رهبر انقلاب، نماز جمعه 1377/10/18) بنابراین در مورد قاسطین معنای دوم صدق میکند. خداوند نیز در آیه15 سوره جن به این معنا اشاره میکند و میفرماید: «وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا؛ ولی منحرفان، هیزم جهنم خواهند بود» و به نظر میرسد پیامبر(ص) مبتنی بر همین آیه خبر دشمنی این گروه را به علی(ع) دادند؛ لذا قاسطین کسانی هستند که از حق بازگشتند در حالی که به ظاهر مسلمان بودند که شامل معاویه و یارانش هستند.
بیشتر بخوانید: سه دسته دشمنان اسلام در کلام پیامبر(ص) و علی(ع)
اما ماجرای معاویه ملعون و دشمنی او با اسلام و خاندان وحی، ریشه در دشمنی پدر کافرش یعنی ابوسفیان دارد تا جایی که گاهی پدرش را از سازش با پیامبر(ص) منع میکرد. از دیگر سو در پی موضع گیری ابوسفیان در جریان سقیفه، حکّام آن زمان در پی یک معامله سیاسی، زمینه حکومت 17 ساله معاویه را بر شامات را فراهم آوردند و این تا زمان حکومت امام علی(ع) ادامه داشت. امام(ع) که با سیاستهای مکارانه و دنیاطلبانه معاویه آشنا بود، به هیچ وجه راضی به حکومت معاویه نبود. ایشان در این باره فرمودند: «من حاضر نیستم حتی دو روز معاویه را به کار گمارم؛ به خداوند سوگند به جهت مصلحت دنیایم، فساد در دینم را نمیپذیریم». (مروج الذهب، ج 2، ص 364) لذا معاویه بیشترین کینه را از امام علیهالسلام به دل داشت. ضمن اینکه امام علی(ع) در جنگ بدر برادرش حنظله و داییاش ولید بن عقبه را به هلاکت رسانده بود و در کشتن جدش عتبه یا عمویش شیبه مشارکت داشت. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 338.)
بیشتر بخوانید: مهمترین عوامل انحراف ناکثین در عصر حکومت علوی(ع)
به طور کلی آنچه که باعث شد قاسطین جزو مهمترین دشمنان امیرالمؤمنین(ع) شناخته شوند، خصلتهای ناپسند و شومی بود که در پوست و گوشت و استخوان آنان نهادینه شده بود طوری که گوش آنان به شنیدن ندای حق ناشنوا بود و دنیاپرستی چشم آنان را کور کرده بود. این خصلتهای ناپسند را میتوان در سه دسته کلی دستهبندی کرد:
نفاق و سیاست منهای دین
یکی از مهمترین ویژگیهای قاسطین سیاستزدگی، تقلب و نفاق بود. آنها با هر حیله و نیرنگی میکوشیدند تا حکومت مسلمین را در دست بگیرند. تطمیع سستعنصران لشکر امیرالمؤمنین(ع) و تهدید آنان همواره دو ابزار مهم معاویه برای ضربه زدن به حکومت امام علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) بود.
حجتالاسلام مرتضی عباسیان، مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) استان تهران در گفتوگو با تسنیم با اشاره به اینکه قاسطین ضد عدالت بودند و اسلام را به صورت ظاهری و مصلحتی قبول داشتند، گفت: معاویه و عمر بن عاص از این دسته بودند. معضل بزرگ این بود که معاویه از زمان خلیفه دوم حاکم یکی از شهرهای مرزی به نام شام بود. او عده زیادی را به دور خود جمع کرده بود. اینها جریانی بودند که اساساً حکومت امیرالمؤمنین(ع) را قبول نداشتند و قصد تصاحب آن را داشتند. بعدها بر اثر رویه قاسطین، اسلام طعم تلخ حکومت بنیامیه را چشید. حجاج بن یوسف از ثمراتِ قاسطین بود که صدها هزار شیعه را از دم تیغ گذراند و پایههای تخت خود را با جمجمههای شیعیان محکم کرد.
وی با اشاره به اینکه با کسانی که در تفکر قاسطین هستند و همواره در طول تاریخ تفکرشان جریان دارد، به هیچ وجه نمیشود کنار آمد، افزود: زیرا از اساس با حق مشکل دارند. میتوان گفت اینها همان جریان «برانداز» و ضد انقلابها در نظام هستند که به بهانههای مختلف دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند.
حجتالاسلام عباسیان افزود: قاسطین با تحریک گروههای نفاق مثل خوارج سعی در ضربه زدن به حکومت امیرالمؤمنین(ع)داشتند. یعنی از جبهه شام «دگراندیشان» یا جریانهای آن سوی آبنشینان برنامهریزی میکردند و عواطف و احساسات این گروه را تحریک میکردند و میگفتند حکومتِ حق، شما (مارقین) هستید و اگر میخواهید اسلام اجرا شود، اسلام همان است که شما میگویید و «لا حکم الا الله؛ حکمی جز الله نیست.»
اشرافیت و دنیاپرستی
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای قاسطین روحیه تجملگرایی و دنیاپرستی بود همان خصلتی که در دو دشمن دیگر امیرالمؤمنین(ع) نمایان بود. حضرت در خطبه شقشقیه پس از آنکه از این سه دسته دشمن اسلام یاد میکنند، به این ویژگی مشترک اشاره میکنند و میفرمایند: «آرى به خدا سوگند که خوب شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند، ولى زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرده و جواهراتش ایشان را فریفته بود.» بنابراین آنان نیز مانند طلحه و زبیر یک لحظه تحمل عدالت امیر مؤمنان(ع) را نداشتند. تجملگرایی و بیبند و باری معاویه به قدری بود که شهره عام و خاص شد. به عنوان نمونه هنگامی که ابوذر به دستور عثمان دوران تبعید خود را در شام سپری میکرد، معاویه به ساختن کاخ پرتجمّل خود (الخضراء) اشتغال داشت. ابوذر، با مشاهده عظمت کاخ، از اسراف معاویه بر آشفت و فریاد کشید: «معاویه! اگر این کاخ را با اموال بیتالمال - که از آن خداوند است - میسازی؟! این خیانت و اگر با مال خود میسازی، اسراف است».(الغدیر، ج 8، ص 304)
رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتی با اشاره به دشمنی سه گروه از مخالفان حکومت امیرالمؤمنین(ع)، به این ویژگی قاسطین اشاره کردند و فرمودند: «اینها اهل عملِ به ظلم و روش ظالمانه بودند؛ کارشان هم با امیر المؤمنین به شدّت ظالمانه بود ... اما از همهی اینها خطرناکتر برای امیر المؤمنین، قاسطین بودند؛ کسانی که اهل بنای ظالمانهی در حکومت بودند؛ اصلًا مبنای علوی و اسلامی را در حکومت قبول نداشتند؛ خود علی و بیعت مردم با علی را هم قبول نمیکردند و زیر بار او نمیرفتند؛ به رفتار عادلانه و تقسیمِ به قسط و عمل به عدل هم مطلقاً اعتقادی نداشتند؛ چون اگر میخواستند به عدالت میدان بدهند و اسم عدالت را بیاورند، اوّل گریبان خودشان گرفته میشد. (1382/08/23)
انتهایپیام/